شعار سال: شاید بتوان «شاهنامه فردوسی» را شناسنامه ایرانیها دانست، اثری که زبان فارسی را برای ایرانیها دوباره احیا کرد و به آن حیاتی دوباره بخشید. فردوسی خود در این باره گفته است: «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی». شاید تا همین ۵۰ سال قبل به دلیل آنکه هنوز رسانههای ارتباط جمعی در میان جامعه نفوذ نکرده بود، شاهنامهخوانی و آشنایی با سخن فردوسی از طریق نقالیهای قهوهخانهای مرسوم بود، اما حالا در دنیای امروز و بههمریختگیهای تکنولوژی و دنیای مدرن، دیگر کمتر با این شاعر بزرگ همکلام میشویم و چند بیتی از داستانهای اساطیریاش را میخوانیم. اما در این میان، برخی از همان بستری که ما را از کلام فردوسی غافل کرده، استفاده کردهاند و راهی تازه برای این ارتباط ساختهاند، راهی از جنس «پادکست»!
حکیم ابوالقاسم منصور فردوسی طوسی یکی از نامدارترین شاعران پارسیگو و ایرانی است که در سال ۹۳۵ هجری شمسی در روستایی در اطراف شهر باستانی طوس از توابع استان خراسان چشم به جهان گشوده است. او شاعر و نویسنده شاهنامه فردوسی، اثر ماندگار و حماسی ادبیات و نوشتار پارسی است که گفته میشود این اشعار را از روی نسخههای منثور داستانها نوشته است. شاید برخی معتقد باشند اهمیت شاهنامه در وجه میهنپرستی و حماسی آن است، اما این تنها جنبه مهم شاهنامه این نیست. روایت بخشی از تاریخ ایران و حفظ داستانهای اساطیری نیز از جمله کارهای مهمی است که فردوسی با شاهنامهاش برای ایرانیان انجام داده است.
شاهنامه زنده است
شاهنامهخوانی و شنیدن حکایتهای فردوسی از دیرباز از جمله سرگرمیهای ایرانیها بوده است. شاید تا چند دهه پیش که هنوز قهوهخانهها شکل سنتیشان را حفظ کرده بودند، نقالها مهمترین روایتگران اشعار فردوسی بودند، ولی با گذشت زمان و تغییر سبک زندگی مردم، نقالی هم از رونق گذشته خود افتاد. در این میان، برخی از جوانان و فردوسیدوستان تلاش کردند در قالب سبک نوین زندگی، دوباره مخاطبان را به سوی داستانهای فردوسی بکشانند. تولید محتواهای صوتی به صورت پادکست از همین دست است. امید عظیمی، استادیار زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره علاقه مردم ایران به فردوسی و شاهنامه چنین میگوید: من معتقد نیستم که علاقه مردم یا استقبالشان از شاهنامه کم شده باشد. امروز شاهد تشکیل کلاسها و حلقههای شاهنامهخوانی در دانشگاهها و حتی محافل خصوصی هستیم. شاهنامه، کتابی زنده است. البته این اقدامات آنچنان که شایسته شان فردوسی و شاهنامه باشد، نیست. اما اینگونه نیست که شاهنامه کتابی کمرونق باشد و علاقه مردم به آن کم شده باشد. به خصوص در فضای مجازی به شاهنامه بسیار بها داده میشود، سایتها و کانالهایی به صورت تخصصی در مورد شاهنامه مینویسند. اما همانطور که ممکن است استادی در کلاسی برخی موضوعات درست یا نادرست را مطرح کند، این سایتها و کانالها هم بری از اشتباه نیستند، در هر صورت شاهنامه در میان مردم حضور دارد. من میبینم که مردم حتی برای کودکانشان هم کتابهایی با محوریت داستانهای شاهنامه تهیه میکنند و برای فرزندانشان میخوانند. خصوصا در سالهای اخیر اقبال به شاهنامه بسیار بیش از گذشته شده است.
او درباره نقش فضای مجازی در توسعه شاهنامهخوانی میافزاید: فضای مجازی نقش پررنگی در توسعه شاهنامهخوانی دارد. البته من مخالف نیستم که مخاطب نثر شاهنامه را بخوانند یا فیلم و انیمیشنی با مضمون داستانهای شاهنامه ببیند. شعر فردوسی لطف دیگری دارد، اما شاهنامه به نثر هم بسیار ارزشمند است. مهم محتوا و معنی است. شاید نظم شاهنامه برای همه آسان نباشد؛ بنابراین اگر کسانی آن را به نثر درآورند و داستان را بگویند خوب است. ما میبینیم که امروز متن و نثر شاهنامه در کانالها، پادکستها و کتابهای صوتی منتشر میشود و مردم هم آنها را میشنوند.
این استاد ادبیات با انتقاد از صداوسیما درباره تولید اندک برنامههایی با محوریت شاهنامه میگوید: ما هر کاری برای شاهنامه انجام دهیم، کم است. آن کسی که باید وارد عرصه شود و برنامههایی درباره شاهنامه تولید کند، رادیو و تلویزیون است که متاسفانه چنانکه باید به آن توجه نمیشود. درست است که برخی انیمیشنها در این حوزه تولید شده، اما کافی نیست.
او ادامه میدهد: فردوسی فردی معتدل، بااخلاق، شیعه و ایراندوستی میانهرو بوده است. شاهنامه کتاب اعتدال، اخلاق و ایران میانهرو است. پس بهتر است این کتاب، اخلاقش، روحیه ایراندوستی و مسئولیتپذیریاش را ترویج کند. شاهنامه میتواند انسان تربیت کند. آنچه که در صداوسیما در ارتباط با شاهنامه تولید میشود، در مقایسه با اهمیت و وزن شاهنامه بسیار اندک است.
نقالی نوین و الگوسازی از شاهنامه
گرچه تولید پادکست یا محتواهای صوتی توانسته جای خالی نقالی گذشته را کمی پر کند، اما نقالان هم در زمینه گسترش شاهنامهخوانی و ارتباط با این گنجینه گرانبهای ایرانی بیکار ننشستهاند. امروز نقالان و شاهنامهخوانان تلاش میکنند تا با بهروز کردن ابزارهای خود، مخاطبان کودک و نوجوان را دوباره پای داستانهای فردوسی بنشانند. فریبا جعفری، استاد ادبیات، نقال و شاهنامهخوان یکی از این افراد است که در سراهای محله در تلاش است تا کودکان را با شاهنامه آشنا کند. او درباره نقش فضای مجازی در ارتباط کودکان و نوجوانان با شاهنامه میگوید: این گروههای سنی علاقهمند به اشعار فردوسی هستند، اما مهم این است که این داستانها بیان شود و فضای مجازی این امکان را فراهم میکند. از سوی دیگر بهتر است اجازه دهیم بچهها با داستانها همذاتپنداری کنند و خودشان را در قالب شخصیتهای شاهنامه به نمایش درآورند و از طریق روانشناسی الگوسازی کنند. اگر جوان یا نوجوان بتوانند شخصیتها را درون خودشان بازسازی کنند، ارتباط موثرتری با شاهنامه برقرار میکنند. این بهترین روش آشنایی بچهها با شاهنامه و حتی الگوبرداری از شخصیتهای خوبی که در فرهنگ ما وجود دارد، است.
او معتقد است سازمانها و نهادها میتوانند نقش موثری در این راه داشته باشد. جعفری میگوید: به نظرم با همکاری سازمانهایی مثل شهرداریها یا سراهای محله میتوان گروههایی تشکیل داد تا داستانها را دوباره بازپروری کنیم و در این گروه از بچهها دعوت کنیم تا شخصیتها را در قالب داستانهای شاهنامه به نمایش درآورند.
این نقال میافزاید: نقالی مدرن، با تجهیزات نوین تاثیرگذاری بیشتری دارد. تلفیق سنت و تکنولوژی میتواند در جذب بچهها به شاهنامه بسیار موثر باشد.
شاهنامه، شناسنامه ایرانیان است و آشنایی نسل جدید با هر روشی جزئی از زنده نگه داشتن فرهنگ ایرانی است، خواه پادکست باشد یا نقالی نوین. آنچه مهم است قدم برداشتن در این مسیر است. اما به نظر میرسد مردم در این مسیر پیش از دولتمردان حرکت میکنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ابتکار، کدخبر: 156344، تاریخ انتشار: 25 اردیبهشت 1399، www.ebtekarnews.com