در متن زیر نویسنده به سیر تحولات کشور سنگاپور از زمانی که یک جزیره بدبخت بود که چندبار بین ژاپن و انگلستان دست به دست شد، می پردازد تا زمانیکه که به یازدهمین اقتصاد برتر جهان تبدیل شده است. وی یادآور میشود که برای رسیدن به توسعه و تحول باید استراتژی داشت،استراتژی مثل سرطان است و بجز هزینه درد هم دارد.
شعار سال: یک جزیرۀ بدبخت در سال ۱۹۶۰ توان دفاع نظامی از خودش را نداشت، چند بار بین ژاپن و انگلستان دست به دست شد، دسترسی به آب شیرین نداشت و مثل ایران هم نفت زیر خاکش نبود، درآمد سالیانۀ ساکنین این جزیره کمتر از ۵۰۰ دلار بود یعنی روزانه ۵.۱ دلار ....
اما امروز همان جزیرۀ بدبخت:
- درآمد سرانه ۷۵ هزار دلار دارد
- جزو پنج کشور شفاف دنیاست
- ۵ میلیون گردشگر خارجی در سال دارد
- یازدهمین اقتصاد برتر جهان است
این جزیره سنگاپور است.اما جزیرهای که صد سال از ما عقب بود چطور به اینجا رسید؟
- برنامه ریزی
- جذب بهترینها از خارج
- سالم سازی مدیران
- جلب اعتماد جهانیان
- جلوگیری از فرار مغزها
- برتری منافع ملی بر منافع فردی
- بهره گیری از بهترین مشاوران
- انعطاف پذیری در سیاستهای کلان
- حذف مالیات برای سرمایهگذاران خارجی
- ارتباط سالم با دنیا بر مبنای منافع ملی
- پرهیز از تفرقه در جامعۀرچند قومیتی
- پرهیز از خطرناک نشان دادن خود برای دنیا
- شرکت مدیران در کالجهای بزرگ مدیریتی
- انتقادپذیر بودن و تلاش برای رفع نواقص
- بیرحمی نسبت به خلافکاران و رشوهگیران
- نظام قضایی فارغ از جناحهای سیاسی
- تغییر زبان رسمی کشور به انگلیسی
- رونق صنعت توریسم و ایجاد اشتغال
- مبارزه با رانت خواری اطلاعاتی
- برابر دانستن همه انسانها در برابر قانون
- آموزش زیستن در جامعهای پیشرفته از طریق رسانههای جمعی و پاکیزه نگه داشتن محیط زیست -خویش به عنوان یک تعهد جمعی
استراتژی مثل سرطان است و بجز هزینه درد هم دارد یعنی اگر برنامه ریزی راهبردی انجام دادیم و نقشۀ راه نوشتیم و سند راهبردی تنظیم کردیم، اما برای تحقق آنها حاضر نشویم که خیلی از شعارهایی که به آنها عادت کردهایم کنار بگذاریم قطعا کلاهمان پس معرکه است!
برگرفته از فضای مجازی