وسط کرسی نشین ها:
اصطلاح مجاهدان روز شنبه را نخستین بار احمد کسروی و مهدی ملکزاده در کتابهای «تاریخ مشروطه ایران»، «تاریخ هجدهساله آذربایجان» و «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» به کار بردهاند. آنها این اصطلاح را به کسانی اطلاق میکردند که تا زمان خلع محمدعلیشاه قاجار مخالف سرسخت مشروطه بودند؛ اما درست فردای روز جمعه ۲۴ تیر ۱۲۸۸ که محمدعلیشاه به سفارت روسیه پناه برد و مجلس توسط مجاهدان گیلان و آذربایجان فتح شد، صدوهشتاد درجه تغییر چهره دادند و شدند مشروطهخواه.جمعی که در موقع جنگ نامردانه در گوشه خانههای خود مخفی شده بودند و منتظر فرصت بودند همین که جنگ تمام شد اسلحه بر تن کردند و تفنگ بر دوش گرفتند و خود را مشروطهخواه و فداییان راه آزادی جلوه دادند. و هرگاه فرصت اجازه میداد که اسامی پانصد نفر اعضای مجلس عالی را از نظر بگذرانم مشاهده میشد که عده زیادی از کرسینشینان باغشاه و مشاورین و همدستهای محمدعلیشاه که دستشان آغشته به خون آزادیخواهان بود لباس مشروطهخواهی دربر کرده و در صدر مجلس عالی جای گرفته بودند و سهیم و شریک در زمامداری حکومت ملی بودند و هنوز بیستوچهار ساعت از فتح تهران نگذشته بود که کسانی که باید به دار مجازات آویخته بشوند دوش به دوش نایبالسلطنه و سرداران ملی به رتق و فتق امور پرداخته در عکسی که پس از انتخاب عضدالملک به نیابت سلطنت برداشته شد و از نظر خوانندگان میگذرد در دو طرف نایبالسلطنه عینالدوله و اقبالالدوله مشاهده میشود که مقدم بر سپهدار و سردار اسعد ایستادهاند و جمعی دیگر از همین طبقه در ردیف مستوفیالممالک و سردار اسعد جای گرفتهاند
محمد صدر،عضو مجمع تشخیص مصلحت:
محمد صدر عضو مجمع تشخیص نظام خبر داد که پالرمو و CFT در کمیسیون مجمع تشخیص تصویب شد. با انتشار این خبر، برخی تحلیلگران اقتصادی آن را به عنوان سیگنالی برای کاهش قیمت ارز در بازار تلقی کردهاند زیرا مسیر مبادلات تجاری تسهیل می شود.
معاون اول رئیسجمهور در اجلاس نخست وزیران اتحادیه اقتصادی اوراسیا:
معاون اول رئیسجمهور کسب موقعیت ناظر جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا را گامِ دیگری در راستای تعمیق روابط اقتصادیِ متقابل دانست و تاکید کرد: کسب موقعیت ناظر در این اتحادیه، نویدبخش حضوری موثر در فعالیتهای این نهادِ مهم اقتصادی در این پهنه جغرافیایی خواهد بود. همچنین عارف با اشاره به مشترکات فرهنگی و تاریخی ایران و قرقیزستان و واقع شدن در یک حوزه تمدنی، تاکید کرد که روابط تهران ـ بیشکک در دهههای گذشته روبه رشد بوده و دولت جمهوری اسلامی ایران به توسعه روابط با قرقیزستان اعتقاد راسخ دارد. «ادیلبک قاسمعلیاف» نخست وزیر قرقیزستان در این دیدار با تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مردم و دولت ایران، تصریح کرد: قرقیزستان اهمیت زیادی برای تقویت روابط دوستانه با جمهوری اسلامی ایران قائل است و آماده گفتوگوی سازنده در هر سطحی با طرفهای ایرانی هستیم.
کتاب دیکتاتورهای چرخشی اثر سرگئی گوریف:
در اواخر قرن بیستم اتفاقات بسیار عظیمی رخ داد. در این دوران و نیز قرن بیست و یکم دانش جامعهشناسی و علوم سیاسی باعث شد که شورشها و انقلابهای گستردهای در کشورها به ویژه کشورهایی که تحت استعمار قرار داشتند رخ دهد و پس از دو جنگ جهانی اول و دوم، کشورهای مستعمره، یک به یک استقلال خود را بازیابند. در جنگ جهانی اول سه امپراتوری عثمانی، اتریش-مجارستان و روسیه از هم پاشیده شد و پس از جنگ جهانی دوم، کشورهایی که تحت سلطه استعمار قرار داشتند، استقلال خود را بازیافتند. اما همه این رویدادها سبب نشد که آزادی و دموکراسی به درون این کشورها راه یابد. کشورها آزاد شدند اما یک اتفاق مهم دیگر در راه بود و آن دیکتاتوری و استبدادی بود که رهبران تازه به دورانرسیده اعمال میکردند. اما طی روندی پنهان، بهخصوص از نیمه دوم قرن بیست و یکم، دانش جامعهشناسی و علوم سیاسی به کار گرفته شد تا چهره دیکتاتوری عیان به دیکتاتوری پنهان تبدیل شود و تعداد دیکتاتوریهای عیان به کمتر از تعداد انگشتان دست کاهش یابد. این دیکتاتوری پنهان بنا به نوشته «سرگئی گوریف» و «دانیل تریزمن»، به دیکتاتوری چرخشی، تغییر یافته است.تا سال ۲۰۱۵، بیش از نیمی از همه کشورها – که ۵۳ درصد از جمعیت جهان را شامل میشدند – دارای دموکراسی انتخاباتی بودند و از هر چهار کشور، یک کشور لیبرال دموکراسی بود. با این حال، حتی با گسترش دموکراسی، دیکتاتوری ناپدید نشد. تا سال ۲۰۱۹ تعداد کشورهای دارای نظام غیرآزاد و به اصطلاح دیکتاتوریها از دموکراسیها بیشتر بود، ولی در اوایل قرن بیست و یکم، تعداد کشورهای بهرهمند از دموکراسی، از تعداد دولتهای مستبد عبور نمود. با این وضع این سوال مطرح است که چرا دیکتاتوریها مانند آتش زیر خاکستر مدام شعله میگیرند و ظهور میکنند؟ در میان رهبران کشورهای غیردموکراسی امروز، چهره نماینده یک ظالم توتالیتر مانند یوزف استالین، یک قصاب سادیست مانند ایدی امین، یا حتی یک ژنرال مرتجع مانند آگوستو پینوشه نیست. او مانند ویکتور اوربان مجارستانی یا لی هسین لونگ از سنگاپور – فرمانرواهایی هستند که تظاهر میکنند که خدمتکار متواضع مردم میباشند. این مدل جدید بر اساس یک بینش شکل گرفته است. هدف اصلی همان است؛ انحصار قدرت سیاسی. در کتاب دیکتاتورهای چرخشی اثر سرگئی گوریف، سعی میشود ماهیت دیکتاتوریهای کنونی توضیح داده شود.
عبدالمهدی جباری:
نظام معنایی در بعد از تولد، توسط خانواده و اطرافیان صاحب نظر،از طریق فرآیند تلقین و تقلید ، آموزش داده میشود و صورت عینی نظام معنایی همانا نظام عملکردی و نظام ذهنی (مجموعهای از ذهنیتها و...) خواهد بود.در جریان آموزش و تجربه زیسته، فرد مطمن میشد که بدون جلب همکاری دیگران قادر به تامین نیازها و خواسته هایش نیست؛ لذا نیاز به تفاهم و پیش بینی پذیری درفرد شکل گرفته و او را وادار میکند تامین نیازها و خواسته هایش را در قالب نهادهای اجتماعی پیگیری کند( حرکت انسان معناگرا به سمت جامعه پذیری و اجتماعی شدن). دستگاه منطقی ذهن در یک فرآیند کنش متقابل مستمر (به صورت ذهنی و عینی) همواره مشغول ارزیابی آموزه ها، معیارها و... بوده که در صورت تحقق خواستهها ونیازهایش به سطحی از لذت دست یافته و در صورت ناکامی احساس رنج میکند.در زمانی که میزان رنج فرد بیشتر از لذتهای او بوده و مکانیسمهای نظام معنایی در کاستن از رنج و افزایش لذتهای او ناکارآمد و بهینه نباشند اراده معطوف به تعالی (طباع تام) وارد عمل شده و از طریق ایجاد اضطراب فرد را ناگزیر میکند برای کاستن از رنج هایش دست به اقدام بزند.با توجه به درجه عمومیت رنج و تکثر افراد و گروههای درگیر با آن، مساله اجتماعی متولد میشود که همانا میل به بازنگری در آموزهها و دستورالعملهای نظام معنایی است. کنشگران پیشرو افرادی هستند که اقدام به ارائه راه حل ها، تدوین دستورالعملها و.... ، جهت مواجهها با مساله اجتماعی میکنند.اگر رنج جنبه فردی و شمولیت اندکی داشته باشد مکانیسم کنترل اجتماعی سعی در کنترل و مدیریت برآیندهای ذهنی و رفتاری آن میکند تا تعادل اجتماعی را حفظ کند. زمانی که رنج درجه و شمولیت بیشتری داشته و معانی دگرگون ساز کنشگران پیشرو طرفداران بیشتری پیدا کنند شاهد شکل گیری پدیده اجتماعی خواهیم بود که مساله تغییر و دگرگونی را به عنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح میکنند. اگر نظام معنایی مسلط اقدام به مقاومت در برابر معانی دگرگون ساز کنشگران پیشرو و هواخواهان آن بکند، جنبش اجتماعی شکل میگیرد که به شکل بندی نظام معنایی جدید منجر میشود( تبدیل انسان اجتماعی شده به انسان سیاسی).مکانیسم شکل بندی نظام معنایی جدید از طریق فرآیند "تعلیق" آموزهها و معیارهای نظام معنایی مسلط شروع شده و سپس به "ازجاکندگی"منجر شده که با "جا یابی"آموزهها و معیارهای جدید پایان مییابد.توسعه دانایی محور که برپایه بنای سلسله مراتب اجتماعی مبتنی بر دانایی استوار است، در صورتی قابل تحقق بوده که عوامل خاموشی اراده معطوف به تعالی را حذف کرده و بستر را برای فعالیت کنشگران پیشرو فراهم کنیم و این امر از طریق مکانیسم نظافت معنایی امکان پذیر بوده تا بستر را برای تولید و اجرای حقیقت توافقی فراهم نماییم.
سیدجواد نقوی:
به نظر میرسد محمد قوچانی که در سالهای گذشته سعی داشته دوگانه عقلانی و جوکریسم ختم کند، حالا متوجه شده این دوگانه یک برساخت صرفا سیاستزده بوده و گاهی جوکربازی و جوکریسم هم میتواند مطلوب باشد، فقط باید احتمالا دوگانه جوکر خوب و بد را شکل دهندیعنی اگر اشتری و احمدینژاد یا دیگر افرادی که در خطمشی اصلاحطلبان و سازندگی نیستند دست به رفتارهای رادیکال بزنند آنها را جوکر بد قلمداد میکنند، ولی اگر محمدجواد ظریف یا فاضلی یا حتی خود قوچانی رادیکالیسم پوپولیستی را شکل دهند در راستای کمک به وطن است و جوکریسم خوب است! این دوگانه را میشود این روزها مشاهده کرد. اما درحقیقت اگر جوکریسم و رادیکالیسم و پوپولیسم علیه وطن و ایراندوستی است فرق ندارد که ظریف آن را نمایندگی کند یا محمود احمدینژاد و .... نکته قابل نقد در متن آقای سیدجواد نقوی این است که نمیتوان سه گانه جوکریسم و رادیکالیسم و پوپولیسم را هم عرض قرار داد و مسلما در انگیزه تشکیل، شیوه عمل، الگوهای اجرایی و حتی اهداف با یکدیگر تفاوت داشته و شاید در پیامدها، دارای شباهتهایی باشند. نکته دوم اینکه، عدالتخواهی بعد از مدتی نقطه عطف پیدا کرده و پیامدهای نامطلوب احتمالی خود را هم از بین میبرد (گذر از مقابله با آنتروپی به عمل در قالب نگ آنتروپی)، اما جریان رادیکالیسم الگوی تلاش تا سر حد نابودی و حرکت به سمت ناکجا آباد آرمان گرایانه را در پیش میگیرد. جریان پوپولیستی هم تا زمانی که سوار اسب قدرت نشده، زبان بازی میکند و بعد از سوار شدن به اسب قدرت، سکوت کرده و یا راهبرد جریان سازی را دنباله گیری میکند.
قانون چه می گوید؟
هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان در صفحه شخصی خود در فضای مجازی ضمن باز نشر متن کامل مصوبه سال ۱۴۰۰ شورای نگهبان درباره «تعریف، معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبّر بودن نامزدهای ریاست جمهوری»، نوشت: «ثبتنام نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری فردا آغاز خواهد شد. متقاضیان ثبتنام توجه داشته باشند، مصوبه شورای نگهبان درباره تعریف، معیارها و شرایط لازم برای انتخابات ریاست جمهوری در ثبتنام و بررسی صلاحیتها مبنای عمل خواهد بود.». با توجه به فرصت اندک باقی مانده تا روز برگزاری انتخابات زود هنگام و جلوگیری از اتلاف وقت دستگاههای مجری و ناظر انتخابات بهتر است که همه کسانی که قصدی برای اعلام کاندیداتوری انتخابات پیش رو را دارند، در ابتدا به آنچه که شورای نگهبان از دو شرط داوطلبان کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری یعنی دارا بودن ویژگیهای «رجال مذهبی، سیاسی» و «مدیر و مدبر» تعریف کرده است نیم نگاهی کنند و در صورتی که خود را واجد این شروط میدانند، پا به عرصه انتخابات بگذارند.
محمدعلی دستمالی:
چگونه است که جمهوری اسلامی در خارج از مرزها و برای انجام یک عملیات نظامی، قدم در یک روند تصمیمگیری بردبارانه و نسبتاً طولانی میگذارد و سعی میکند همه جوانب امر را بسنجد، اما در بسیاری از مسائل داخلی، به شکل هیجانی، دفعتی، کنترل نشده و دور از منطق و برنامه دست به اقدام میزند؟جمهوری اسلامی، در فضای خارج از مرزها، حواسش به حساسیتهای بینالمللی و نوع کنش و واکنش دولتها و نظام بینالملل هست و برایش مهم است که آنان چه نگاه و برداشتی دارند. اما در داخل، چنین حساسیتی به خرج نمیدهد و تمام شواهد امر نشان دهنده این است که نوع و سطح واکنش مردم، از منظر حاکمیت اهمیتی ندارد و اساساً نهاد مدنی و امکان اعتراض و انتقاد هم وجود ندارد که بخواهد دوراندیشانه ارزیابی کند و با احتیاط تصمیم بگیرد. روشن و شفاف باید گفت؛ گمشده اصلی جمهوری اسلامی ایران، در دل خود همین عبارت است! آری! گمشده کسی نیست جز مردم و جمهور.
جمهوریت در انقلاب مشروطه و انقلاب سال ۱۳۵۷ :
محمدجواد کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، نسبت بین جمهوریت و اسلامیت مطرح بود. در مشروطه جمهوریت محور قرار گرفت و اسلامیت بعنوان ناظر مطرح شد و در انقلاب سال 1357، اسلامیت محور قرار گرفت و جمهوریت بعنوان ناظر بود. اما در هر دو انقلاب، در هر دو یک ساختار متمرکز قدرت شکل گرفت که نه توجهی به ملاحظات جمهوریت داشت نه اسلامیت.چرا که مردمان عصر مشروطه هنوز از وضع رعیت بیرون نیامده بودند. مردمان دوران انقلاب نیز توده بیشکل شهر و روستا بودند . این در حالی است که در واقع امر، جمهور، پذیرش فردیت به مثابه شهروند مسئول است. کدام اسلام یا ایرانیت میتواند به جای همبستگیهای مبتنی بر تبلیغات و فشار هنجاری، فردیت را تصدیق کند و همزمان حس تعاون و دگرخواهی برانگیزد؟ برای خلق جمهور، هر کس به سهم خود باید مدد کند. همه مواریث تاریخی و فرهنگی در این شمارند. این بار در پاسخ به نسبت میان جمهوریت و اسلامیت، باید به قاعده هرم اجتماع سیاسی اندیشید نه راس آن.
ایران و دوگانه نبوغ برای بقا یا جنون زوال:
ایران با توجه به ساخت قدرت عمومی و حاکمیتی در دوگانه انتخاب توسعه برای تغییر یا تغییر برای توسعه قرار دارد. معتقدین به توسعه برای تغییر نی گویند که یکپارچگی و آرامش توسعه گرایی، بستر را برای تغییرات مطلوب فراهم می کند و با ارتقا سازگاری ها ، می توان به اهداف بنیادین دست یافت. در مقابل، رویکرد تغییر برای توسعه معتقد است که موانع و ناامنی های جامعه به حدی زیاد است که تنها با رویکردهای بنیادین و رادیکال می توان بسترساز تغییرات منجر به ایجاد توسعه شد. فراستخواه معتقد است که اگر این گونه اوضاع پیش برود، شاید بعید نباشد ملت ایران نخستین ملتی باشد که بخواهد در ۵ دهه دو انقلاب انجام بدهد، در صورت وقوع چنین مخاطراتی اوضاع نسل های آتی ما واقعا بسیار پیچیده خواهد شد. ولی همچنان امید در نومیدی داریم. چون در ایران نوعی نبوغ بقاء وجود داشت، که باعث شده چند هزار سال پایداری داشته باشد، اما بیم آن می رود که به شکل خیلی تناقض آمیزی این نبوغ بقاء، به جنون زوال استحاله پیدا کند. پس ممکن است در، دوسویه نبوغ بقا و جنون زوال یک پیچش های خیلی خطرناکی داشته باشیم.
نسبت سیاست و جامعه از نگاه علیرضا بلیغ و محمد باقری:
سیاست ورزی را می توان یکی از اصول پایه ای ارتقاع اجتماعی محسوب کرد به شرطی که این حوزه آلوده به سیاست بازی و سیاسی کاری نشود. آلودگی حوزه سیاست به انواع انحرافات ، مسلما باعث سیاست زدایی و سیاست گریزی شده که بنوعی خودش سیاست ورزی جدید است . سوال اینجاست که آیا این برداشت که جامعه ما در وضعیت سیاستزدایی قرار دارد، برداشتی درست است و آیا میتوان درباره فرمی جدید از سیاست در ایران بحث کرد؟ سال گذشته که اعتراضات در جریان بود، قصد داشتیم بهصورت بنیادی به این مساله بپردازیم که جامعه با چه بحرانهایی مواجه است که شکلی از اعتراض را در ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱نشان میدهد. مجموعهای از گفتوگو را شکل داده و وقتی که آنها را کنار هم قرار دادیم، به این نتیجه رسیدیم ظاهرا هم جامعه ما و هم دولتها یکی پس از دیگری در فهم وضعیتی که دچارش هستند، مشکل دارند. شرایطی که می تواند به تئوری سیاست زدگی، سیاست گریزی و سیاست زدایی شدگی جامعه ایرانی ، قوت بخشد.
مکانیزم غیرشفاف و مسئله دار تائید صلاحیت سفرا :
بارها و بارها به شیوه انتصاب سفرای کشور و سطح صلاحیت انها اعتراض داشته و داریم. مصادیق عدیده ای را در دولت های گوناگون مورد نقد و بررسی قرار داده ایم و به دوستان متذکر شده ایم که سفارت پارکینگ یا رانت نیست. ولی کو گوش شنوا. آقای امیرعبداللهیان با شما هستیم ، می شنوید یا خیر؟ آیا می دانید تخصص و حوزه تحلیلی ناصرالدین حیدری چیست؟ این تخصص به درد کجای کار کشور ما در تایلند می خورد؟ نکند ، دوستان سفارشش را کرده اند و با نوعی رانت در انتصابات مواجه هستیم؟ برای تنویر افکار عمومی لطفا توضیح داده و شفاف سازی کنید.
غلامرضا حداد ، عضو هیئت علمى دانشگاه :
چندی پیش متنی در موضوع سیاست عمومی میخواندم که با جملهای عجیب آغاز میشد و آن جمله من را هیجانزده و تا اندازهای شوکه کرد: «سیاستها باید عقلانی باشند؛ اما گاهی اوقات اینچنین نیستند». با قدری تأمل دریافتم آنچه من را متعجب کرده، محصول تجربه زیستهام در ایران است که در آن «سیاستها نباید عقلانی باشند؛ اما گاهی اوقات سهوا یا نادانسته عقلانی هستند»؛ اما چرا سیاستگذاری عقلانی در اینجا امری چنین بعید است؟
توجیه گری مجدد و دو قطبی سازی ادامه دار منصوره معصومی:
این مملکت مال حزب اللهیهاست ، عبارتی از خانم منصوره معصومی اصل که جنجال آفرینی کرد و حالا ایشان بجای در پیش گیری سکوت شایسته ، با برخی توجیهات در قالب انتشار کلیپ های جدید ، در حال دامن زدن به فرآیندهای حاشیه ساز و دو قطبی است. خواهر گرامی، حزب الهی در زمان ما کسی است که توان ایچاد توازن بین سه رکن جمهوریت مبتنی بر قانون اساسی ، انقلابی گری مبتنی بر آرای امامین انقلاب و اسلامی بودن مبتنی بر دین مبین را داشته باشد. حزب الهی واقعی کسی است که توان تمدن سازی برای تسهیل و تسریع در ظهور و حضور حضرت حجت را داشته باشد. کسی با سوت صلوات و یقه بسته و مهر روی پیشانی و صدای بلند زنده باد و مرده باد، دیگر حرب الهی حساب نمی شود. به حکم امر به معروف و نهی از منکر، مشفقانه تقاضا داریم دست از این حاشیه سازی و توجیه گری ها بردارید
فرمولهکردنهای منجر به افزایش شکافها و خشونت ها؛
علی ربیعی نوشت: من به وضوح نشانههایی از یک هماهنگی اطلاعاتی، رسانهای، سیاسی و حتی اقتصادی را در ترکیب شکل گرفته علیه ایران میبینم، اما متاسفانه یک فهم واقعی از مساله در داخل، دادن علائم و سیاستگذاری متناسب با این وضعیت را مشاهده نمیکنم. شاید هم هست و من اطلاع ندارم!
لاریجانی:
لاریجانی میگوید که بنده مدت طولانی با طبقه شریف هنرمندان ارتباط داشتم. هم در وزارت ارشاد و هم در صدا و سیما. به نظرم با هنرمندان راحتتر از بقیه میشود کار کرد، چون آنها با دلشان کار میکنند. چون روح لطیف دارند خیلی راحتتر به مفاهیمی میرسند که میتوانند با همه هستی خودشانشون کار کنند. تعریف قدرت امروز بر مدار فناوری و فکر و دانایی و اقتصاد میچرخد. اگر کشوری به اینها مسلط بود قدرت دارد و در لایههای دیگرش امور دیگر هم هست. لاریجانی گفت در مقوله قدرت با جامعهای باید کار بکنید که بتوانید با آنها تعریف مشترک داشته باشید. مگر هنرمندان چه میخواهند؟ میخواهند زندگیای داشته باشند که آثار هنری خلق کنند. خب ما نمیخواهیم بسترش را فراهم کنیم؟ چرا؟ با همه اینها میشود مفاهمه صورت بگیرد.
محمود سریعالقلم:
کیسینجر امروز صدساله شد. او کمتر ظاهر میشود و بیشتر از طریق Zoom صحبت میکند و با واژگان تخصصی و جملهبندیهای متراکم که ریشه در قواعد زبان آلمانی دارد، نظرات کلاسیک خود را بیان میکند. کیسینجر مخالفان سرسختی در داخل و خارج از آمریکا دارد؛ ولی همه به او گوش میدهند و نظرات او را با دقت میخوانند. هرچند باید به منش و بلندطبعی آمریکا احترام گذاشت که به یک مهاجر با لهجه غلیظ انگلیسی چنین فرصتی برای بروز و ظهور داده است، اما چند ویژگی هنری کیسینجر هم شایان ستایش است: پرکاری، تمرکز، اعتمادبهنفس، حافظه نزدیک به دیجیتالی، ظرفیت خارقالعاده روانشناسانه در فهم طرف مقابل و روابطعمومی فراموشناپذیر. نبوغ کیسینجر مهمتر از افکار و مواضع اوست. چرا کیسینجر تا به امروز صد سال عمر کرده است؟ شاید یک دلیل این باشد که او با غم و اندوه همراه با ایدئالیستبودن، زندگی نکرده است؛ او یک واقعبین تمامعیار است.
مصطفی پورمحمدی:
طبیعتا ادامه حرکت انقلاب اگر در همان مسیر اتفاق بیفتد، تضمین شده است.مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، گفت: وقتی ما گسستهای اجتماعی را مشاهده میکنیم، باید بفهمیم که ظاهراً یک مقداری از راه امام فاصله گرفتیم. چون امام نشان داد که میشود در بین همین ملت به بهترین شکل همبستگی و پیوستگی عمیق را در جامعه به وجود آورد.
سیدمصطفی هاشمیطبا:
سیدمصطفی هاشمیطبا با اشاره به مدیریت سنگین خوزستان و اولویت های برنامه ریزی برای مشکلات این استان در یادداشتی نوشت: برای کشوری که در تحریم و در مبارزه با قدرتهای بزرگ است، وادادگی داخلی و رهاشدن مسائل و رویآوردن به برداشتهای هرجومرجگونه که به تضادهای روش زندگی، درآمد و بهرهمندی در جامعه منجر شده و همچنان ادامه دارد، نمیتواند باعث شور، اشتیاق و امید در کشور شود. رعایت اولویتها و فراموشکردن غیراولویتها و سرمایهگذاری در اولویتها از ابتداییترین امور است. دولت نمیتواند به همه امور دست بزند و در همه مسائل ادعای سرمایهگذاری و پیشرفت داشته باشد؛
دکتر اسفندیار خدایی :
تحلیل اتمسفر سیاسی یک کشور و نظام و ساخت های سیاسی ، به راحتی می تواند قدرت و زمینه تحلیلی برای تبیین آینده یک مملکت را فراهم کند. هرچند که به نص صریح قرآن در آیه 11 سوره رعد، ساخت و بافت سیاسی یک کشور هم متاثر از اراده مردم همان کشور است. در گام دوم انقلاب هستیم و با درس آموزی از نقاط ضعف و قوت گذشته ، دو راه بیشتر در اختیار نداریم. یا با سرپوش نهادن به مشکلات و گرفتاری ها و میدان دادن به محفل گراها ، کشور را وارد دو قطبی نابود کننده بنیادگرایی و گرایش به سمت لیبرالیسم می بریم و یا با تلاش، راه احیاگری دینی و انقلابی و تمدنی را در پیش می گیریم. اسفندیار خدایی در مقاله نظریات سیاسی ، نوکر مردم یا چوپان گله؟به حقایقی در این خصوص اشاره کرده است. مجددا هشدار می دهیم که گرایش به بنیادگرایی ها منجر به آشوب گری های دینی شده و خستگی به همراه آورده و به تسلیم لیبرالیسم شدن می انجامد. احیاگری دینی ، نهضتی عقل مدار و تربیت-تعهد طلب و تمدن ساز است که بخش زیادی از مدیران اجرایی موجود و ادوار، صلاحیت بیان اسمش را نیز نداشته و فاقد کمترین صلاحیت ها برای حضور در ان مشارکت و همگامی با این مسیر هستند. عملکرد چپو گرایانه( بالاتر از غارت) آنها در سنوات ماضی و رصد حال، نشان دهنده معلوم الوضعیت بودن این جماعت به ظاهر آراسته و آلوده به نفاق است. احیاگری دینی و تمدنی غیرت می خواهد که در بعضی از مدیران سراغ نداریم.