شعار سال: انگیزه و اراده ملی برای عبور از وضع موجود دیده میشود؛ اما متاسفانه عزم و اراده لازم در حاکمیت برای عبور از بحران و وضع موجود وجود ندارد.
خیلیها از ما دانشآموختگان علوم سیاسی میپرسند چرا اوضاع مملکت اینطوریه و چرا امثال ما به وظیفه خودمان عمل نکردیم و نمیکنیم. آیا وضع فقر و فساد و بحران و نارضایتی مردم را نمیبینیم؟ آیا در این همه سال درس خواندن و تحقیق و تدریس برای مشکلات کشور راه حلی پیدا نشده است؟ آیا مشکلات ایران منحصر بفرد است یا موارد مشابه در جهان داشته؟ آیا حکومت با تطمیع یا تهدید دهان ما را بسته است؟ مگر هدف از تربیت متخصص در علم سیاست شناخت جهان پیچیده سیاست و حکمرانی و بهسازی سیاستها نیست؟ و دهها پرسش به حق دیگر.
در پاسخ عرض میکنم حتما وظیفه ملی و انسانی و دینی و حتی انقلابی ما دانش آموختگان علوم سیاسی همین است که با تکیه بر تخصص اصلیمان که شناخت و نقد سیاستهای غلط و ارایه راهحلهای صحیح است به بهبود اوضاع کشور کمک کنیم و بسیاری از ما چنین کردیم و میکنیم و حتی از منظر بعضی متهم به گناه نابخشودنی؟! ارتباط با حکومت و دولت هم شدیم. زیرا برای نشان دادن راه و چاه چارهای جز گفتگو با حکمرانان نیست؛ تهدید و تطمیع جدی و علنی هم دست کم علیه همه متخصصین وجود ندارد، هر چند کارشکنی و مزاحمت برای اهل علم و نقد در این سرزمین همیشه بوده و هست، اما مشکل اصلی اینها نیست مشکل و مانع اصلی فقدان گوش نیوشا و شنواست؛ بدین معنا که دریغ از عزم جدی برای توقف سیاستهای غلط و دریغ از تصمیم گیریهای درست و به موقع؛ البته در میان حاکمان افراد فهیم و سالم و دلسوز کم نیستند، اما آنچه گره کار فروبسته این ملک است ایجاد اجماع در اتخاذ سیاستهای درست و ترک سیاستهای غلط و ناکارآمد است که همه میدانند کدام سیاستهاست.
اجماع در تکیه بر خرد و تجربه در تصمیمگیری وجود ندارد. منافع ملی حلقه گمشده زنجیره سیاستهاست. هنوز صدای خرافات و توهمات و واقعیت ستیزی و البته منافع نامشروع و غیر قانونی در کشور بلند است، بماند که نهادهایی هم در کشور هستند که به هر بهانهای و بهطور نامشروع و نامقبول اجازه مشارکت به نخبگان علوم انسانی را در تصمیمگیری و تصمیمسازیها نمیدهند. اما خوب است مردم به زبان ساده بدانند مشکلات کشور در حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و بینالمللی مشخص است.
اشتباهات روشن است راهحلها روشن است متخصص و آسیبشناس علوم سیاسی و فنون حکمرانی به اندازه کافی در کشور هست ثروت کافی در کشور برای اقدامات لازم وجود دارد. انگیزه و اراده ملی برای عبور از وضع موجود دیده میشود؛ اما متاسفانه عزم و اراده لازم در حاکمیت برای عبور از بحران و وضع موجود وجود ندارد. بخشی از حاکمیت اساسا وضع کشور را بحرانی و بد نمیداند و بخشی هم حاضر نیست به الزامات تغییر و جابجایی در قدرت تن دهد. مطمئن باشید اگر روزی در کشور اراده تغییر در سیاستهای غلط و رویکردهای ناکارآمد در سیاستها ایجاد شود ایران با تکیه بر همین مردم و همین جوانان تحصیل کرده و متخصص و همین منابع و ثروتهای موجود و تجارب موجود در جهان میتواند در طراز کشورهای پیشرو جهان قرارگیرد و وضع پول ملی، تورم، پاسپورت، فقر و شکاف طبقاتی، ابتذال فرهنگی و مفاسد اجتماعی و مناسبات بینالمللی اینگونه نباشد که هست. به امید آن روز قبل از آنکه خیلی دیر شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دیدارنیوز، تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۹، کد خبر: ۶۴۳۰۸، didarnews.ir