شعار سال: در فاصله سالهای ٢٠٠٧ تا ٢٠٠٩ مطالعهای روی حدود ٩٣هزار سرباز آمریکایی انجام شد که نتایج آن یکی از مفاهیم مهم نظام سلامت را پررنگ کرد. هزینه خدمات سلامت گروهی از این سربازان بهطور معناداری بالاتر از هزینههای خدمات سلامت گروه دیگر بود. گروه اول کسانی بودند که سواد سلامت کافی نداشتند و ١٤٣میلیون دلار بیشتر از گروه دوم که سواد سلامت کافی داشتند، هزینه خدمات سلامت پرداخت کرده بودند. این مفهوم امروز هم بسیار کاربرد دارد، بهویژه در دنیایی که یک بیماری آن را تا این اندازه تغییر داده است. در روزهای گذشته اخباری از اجرای طرح هر خانه یک پایگاه سلامت در شهرهای مختلف ایران میرسید، طرحی که در آن تأکید میشود برای افزایش سطح سواد سلامت افراد راه افتاده است، چراکه آموزش برای افزایش سطح سلامت باعث کاهش بار بیماریها در آن جامعه میشود. مرکز پژوهشهای مجلس به تازگی گزارشی از سطح سواد سلامت مردم در ایران منتشر کرده و در آن ضمن بررسی سطح سواد سلامت و مطالعات پیشین به ابعاد مختلف این مفهوم پرداخته است.
سواد سلامت مردم در یک جامعه
سواد سلامت مفهومی بود که از سال ١٩٩٧ به حوزه ارتقای سلامت وارد شد و مرکز پژوهشهای مجلس به نقل از سازمان بهداشت جهانی در تعریف آن میگوید: «مهارتهای اجتماعی و شناختی كه تعيينكننده انگيزه و توانايی افراد برای دستيابی به اطلاعات و درک و استفاده از آن هستند، به گونهای كه سلامتی حفظ و ارتقا يابد.» این گزارش تأکید میکند که سواد سلامت، فردی نیست و مزایای اجتماعی به دنبال دارد، در نتیجه دولتها و نظامهای سلامت اطلاعات شفاف، دقیق، مناسب و قابل دسترس را برای ارتقای سواد سلامت به مخاطبان گوناگون ارایه میدهند. یکی از مسائلی که باعث میشود سواد سلامت برای دولتها اهمیت پیدا کند، تأثیر آن بر هزینههای سلامت است. مطالعات نشان میدهد که افراد با سواد سلامت پایینتر از حد پایه هزینههای بیشتری بر نظام سلامت تحمیل میکنند. یک مطالعه در آمریکا نشان داده که این هزینهها تا حدود چهار برابر بیشتر است.
سواد سلامت فقط خواندن برچسبهای غذا و دارو نیست. بهطورکلی سه سطح کاربردی، مفهومی و توانمندسازی دارد. سطح کاربردی مهارتهایی است که به فرد امکان میدهد تا «فرمهاي رضايتنامه، برچسبهاي دارويی و اطلاعات پيرامون مراقبتهاي سلامتی را بخواند، اطلاعات كتبی و شفاهی ارایهشده از سوي پزشك، پرستاران، داروسازان يا ساير متخصصان بهداشتی درمانی را درک كند و براساس دستورات به خودمراقبتی بپردازد و طبق برنامهريزي انجامشده ويزيتهاي پزشكی را دنبال كند.» سواد مفهومی مهارتهای بیشتری را شامل میشود و فرد میتواند با کمک آن «مفاهيم و اطلاعات سلامتی را جستوجو، درک و ارزيابی و از آنها استفاده كند تا با انتخابهاي آگاهانه، خطرات سلامتی را كاهش و كيفيت زندگی را افزايش دهد.» سطح آخر، توانمندسازی است که در آن بهبود نقش فرد به شهروندی فعال در زمینه سلامت مدنظر است که با ایجاد تعهد شهروندی به ارتقای سلامت و پیشگیری محقق میشود: «در اين راستا آگاهی افراد از حقوق خود بهعنوان بيمار يا آگاهی از خطرات بهداشتی كالاها و خدمات بهعنوان مشتري، انتخاب آگاهانه ارایهدهندگان مراقبت سلامت و عضويت در جنبشهاي اجتماعی، بهطور فردي يا جمعی در جهت ارتقاي سلامت بسيار مهم است.» مسائل مختلفی بر سطح سواد سلامت افراد در یک جامعه اثر میگذارند و آنطور که گزارش مرکز پژوهشها میگوید عواملی مثل دسترسی به رسانهها، متخصصان و اطلاعات مناسب، مهارت برای پیدا کردن و درک اطلاعات و اشتراک آن و ...، معلولیتها، ویژگیهای ارایهدهنده مراقبت سلامت و نظام بهداشت عمومی و عوامل دیگری مثل تفاوتهای فرهنگی، زبانی یا تحصیلی باعث میشود سطح سواد سلامت در یک جامعه کم یا کافی باشد.
بار بیماریها در ایران
بار هر بیماری مجموع سالهایی است که در نتیجه مرگ زودرس از دست رفتهاند و سالهایی که با معلولیت و ناتوانی سپریشدهاند. این مسألهای است که دولتها را به سمت سرمایهگذاری بر پیشگیری و درمان سوق میدهد. اما در ایران آخرین باری که چنین مطالعهای انجام شده است، به سال ١٣٨٢ برمیگردد. با وجود این، سازمان جهانی بهداشت مطالعاتی درباره بار بیماریها در ایران انجام داده است که متأخرترند. گزارش مرکز پژوهشها بخشی از نتایج این مطالعات را آورده است: «مطالعه سازمان جهانی بهداشت در سال ١٣٩٠- نشان میدهد که از میان سه دسته بیماریهای غیرواگیر، واگیر و حوادث در ایران، بیماریهای غیرواگیر یعنی بیماریهای قلبی، سرطان، دیابت و بیماریهای ریوی مسبب ٧٣درصد مرگ، حوادث ١٤درصد و بیماریهای واگیر، بیماریها و مرگومیر حول تولد، بیماریهای مرتبط با بارداری و زایمان و کمبود تغذیهای در مجموع باعث ١٣درصد علل مرگ بوده است. طبق گزارش سال ١٣٩٣ سازمان جهانی بهداشت، سهم هر یک از این عوامل تغییر کرده است. بیماریهای غیرواگیر مسبب ٧٦درصد مرگ، حوادث ١٤درصد و بیماریهای واگیر، بیماریها و مرگومیر حول تولد، بیماریهای مرتبط با بارداری و کمبود تغذیهای باعث ١٠درصد مرگ در ایران بوده است.» در مطالعات سال ٢٠١٧ هم عمده بیماریهای غیرواگیر مثل سکتهها، دیابت، بیماری حاد قلبی و آلزایمر در جایگاه بالاتری قرار گرفتهاند. هر کدام از این بیماریها میتوانند باعث مرگ زودرس یا ناتوانی شوند و بار بیماریها را در کشور افزایش دهند. نکته مهم این است که «افزایش سواد سلامت و آگاهی جامعه دراینباره منجر به افزایش شناخت و درک نسبت به عوارض آنها در جامعه بهویژه در میان مبتلایان به آنها میشود و نهایتا با تغییر رفتارهای بهداشتی، پیشگیری از شیوع عوامل خطر و بهبود وضع موجود را به دنبال دارد.
اهمیت سواد سلامت
اما مسأله سواد سلامت فقط به هزینههای سلامت مربوط نیست. سواد سلامت ارتباطی جدی با توسعه پایدار دارد و بهعنوان تسهیلگری در دستیابی به اهداف آن عمل میکند. در نتیجه حق برخورداری از سواد سلامت باید جدی گرفته شود. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید: «طراحی برنامههای ارتقای سواد سلامت باید بهعنوان یکی از جنبههای ضروری نظامهای سلامت در نظر گرفته شود. شهروندان باید در مورد سلامتی خودشان تصمیمگیری کنند، نه اینکه فقط تصمیماتی که دیگران برای آنها میگیرند، اجرا کنند. سواد سلامت یکی از عواملی است که برای زندگی در جامعه مدرن امروز ضروری است.» این گزارش در ادامه میگوید که چطور سواد سلامت با اهداف توسعه پایدار ارتباط دارد. سواد سلامت باعث میشود افراد از خودشان در مقابل بیماریهای شدید محافظت کنند و دچار فقر ناشی از هزینههای کمرشکن سلامت نشوند، همچنین برای درک بهتر اطلاعات تغذیهای انتخابهای سالمتری میکنند و امنیت غذایی خواهند داشت. این مسأله حتی روی عملکرد دانشآموزان در محیطهای آموزشی تأثیر میگذارد، وضع بد سلامتی ناشی از سواد سلامت ناکافی باعث کاهش توانایی برای فعالیتهای کاری میشود و سرمایهگذاری دولتها بر سواد سلامت بهطور غیرمستقیم به کاهش نابرابری کمک میکند. به علت تمام این دلایل و دلایل دیگر همه کشورها برنامههایی برای ارتقای سواد سلامت شهروندانشان دارند.
موارد دیگری هم در توضیح اهمیت سواد سلامت برشمرده شدهاند: «سواد سلامت از طریق توانمندسازی افراد در اتخاذ تصمیمهای مطلوب در مورد سلامتی، تأثیر مثبتی بر وضع سلامتی آنها خواهد گذاشت. افراد دارای سطح سواد سلامت مطلوب، نسبت به لزوم رفتارهای پیشگیرانه آگاهتر هستند که این امر نقش مهمی در حفظ و ارتقای سلامت ایفا میکند. سطح بالاتر سواد سلامت با جلب توجه افراد نسبت به تعیینکنندههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مزایای اجتماعی را به همراه دارد.»
وضعیت سواد سلامت در اسناد بالادستی ایران
بررسی اسناد بالادستی در ايران نشان میدهد که در بُعد سياستگذاری تأكيد كافی بر ارتقاي سطح سواد سلامت جامعه شده است. اما ضعف در توليد دادههاي مورد نياز در اين حوزه، رصد ميزان موفقيت و كارآمدی اقدامات حوزه اجرايی را غيرممكن يا بسيار سخت كرده است. «با اين حال، شواهد موجود در حوزه اجرايی نشاندهنده آن است كه برنامههای دولتها در اجرای سياستهای فوق كافی و موثر نبوده است، به طوري كه براساس نتايج مطالعات؛ سواد سلامت جامعه اعم از جامعه عمومی، گروههای آسیبپذیر و بيماران در سطح مطلوبی قرار ندارد.»
این گزارش در بخش ارزیابی وضع کنونی سواد سلامت ایرانیان میگوید: «موضوعاتی نظیر افزایش آگاهی، مسئولیتپذیری، توانمندی و مشارکت ساختارمند و فعالانه افراد در تأمین، حفظ و ارتقای سلامت، استفاده از ظرفیت نهادها و سازمانهای فرهنگی، آموزشی و رسانهای در این راستا، توجه به سواد سلامت در نظام تعلیم و تربیت، توزیع مسئولیت آموزش سلامت در بین نهادهای ذیربط و توسعه آموزشها و پژوهش در این حوزه ازجمله مواردی هستند که در اسناد بالادستی مورد توجه قرار گرفتهاند.»
سطح سواد سلامت ایرانیان
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی مطالعات انجامشده در زمینه سطح سواد سلامت در ایران میگوید که «سواد سلامت ایرانیان در سطح مطلوبی قرار ندارد.» این گزارش درباره نتایج یکی از مطالعات که به سال ١٣٩٤ برمیگردد، میگوید: «یافتههای این بررسی بیانگر محدود بودن سواد سلامت ٤٤درصد جمعیت شهری بزرگسال کشور (تقریبا از هر دو نفر یک نفر) در سال بررسی است. این مطالعه درصد سواد سلامت محدود در بین زنان و مردان را به ترتیب ٤١ و ٤٦درصد برآورد کرده که از نظر آماری معنادار برآورد شده است. طبق نتایج مطالعه مذکور سطح سواد سلامت پایین در بین این گروهها بیشتر مشاهده شده است: افراد بیکار، افراد سنین بالای ٥٥ سال، افراد با سالهای تحصیل کم (پنجسال و کمتر) و زنان خانهدار. طبق نتایج این مطالعه از بین منابع مختلف به ترتیب رادیو و تلویزیون، پرسیدن از پزشک، کارکنان بهداشتی و درمانی و اینترنت، منابع اصلی کسب اطلاعات سلامت گزارش شدند و منابعی نظیر پرسیدن از دوستان و آشنایان، روزنامه، نشریات و مجلات و تلفن گویا در مراحل بعدی قرار داشتند.» این نتایج فقط مخصوص این مطالعه نیست، بلکه همه مطالعات کموبیش از چنین نتایجی حکایت دارند: «بیش از ٥٥درصد مطالعات، سواد سلامت نمونههای بررسیشده را در سطح پایین یا متوسط به پایین و ١٦درصد نیز آن را در سطح متوسط ارزیابی کردهاند. در این بین مطالعات متعددی سواد سلامت را در زنان و مادران باردار و سالمندان نامطلوب ارزیابی کردهاند. همچنین تعداد زیادی از این مطالعات، سواد سلامت را در بیماران (همچون بیماران دیابتی، فشار خون و قلبی و عروقی) پایین ارزیابی کردهاند.»
این گزارش نتیجه میگیرد که موضوع سواد سلامت در اسناد و قوانين بالادستی به ويژه سياستهای كلی سلامت به خوبی مورد توجه قرار گرفته است: «در حوزه تقنين ضرورتی به تصويب قوانين جديد در اين حوزه وجود ندارد، ولی الزام است نظارت بر حسن اجرای آنها به صورت جدی در دستور كار قرار گيرد. در حوزه اجرا نيز لازم است اهداف اختصاصی در جهت تحقق اهداف و راهبردهای سند ارتقای فرهنگ سلامت كشور تعيين شوند. موضوعات ذيل از نكات محوری هستند كه در تعيين اين اهداف و اجراي سند بايد مورد توجه قرار گيرند: ارزيابی وضعيت موجود، بازبينی برنامههای كنونی و طراحی مداخله برای گروههای مختلف با جلب مشاركت جامعه، تمركز منابع و تقويت هماهنگی بينبخشی، تقويت ظرفيتهای كنونی و استفاده از ظرفيتهاي بالقوه.»
یکی از مسائل مهمی که با سواد سلامت مرتبط است، خودمراقبتی است. مسألهای که امروز جهان اهمیت آن را بیش از گذشته حس میکند. مراقبت از خود امروز در برابر یک بیماری است که سطح واگیر آن بالاست و نیازمند آنکه افراد جامعه سواد سلامت کافی را برای درک این ویروس که همواره در حال تغییر است، داشته باشند. جوامعی که برای سواد سلامت شهروندانشان تلاش بیشتری کردهاند، امروز میتوانند نتایج آن را در چنین روزهایی ببینند، مردمی که در مقابل یک بیماری همهگیر حساسیت بیشتری به خرج میدهند و با خودمراقبتی سعی در کاهش احتمال ابتلا دارند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری شهروند، تاریخ انتشار: 1 مرداد 1399، کد خبر 187770، www. shahrvand-newspaper.ir