شعار سال : فریبرز کلانتری در کانال تلگرامی خود می نویسد، شاید با بردن اسم پفک نمکی اولین چیزی که به ذهن متبادر شود شرکت مینو باشد. اما گویا این شرکت و محصولاتش دارای داستان بانمکی از تعارض منافع هستند. حاج حسن خسروشاهی در اواخر قاجار تا اوایل دوران پهلوی اول، مدت‌ها رئیس اتاق بازرگانی تبریز بود که به همراه دو برادرش غفار و حسین و شش پسرش تجارت خاندان خسروشاهی را پایه‌گذاری و گسترش دادند؛ که به واردات کالاهایی مثل فاستونی، کاغذ چای، شکر می‌پرداختند. بعد از مدتی کارخانه نساجی در قزوین و بعد به گروه تولید دارو را اداره می‌کردند. گروه صنعتی مینو هم با همت علی خسروشاهی در سال ۱۳۳۸، با تاسیس شرکت سهامی خاص خوراک ایران شکل گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جریان مصادره اموال و دارایی‌ها، این شرکت مصادره شد و سپس در اختیار سازمان صنایع ملی ایران قرار گرفت.

از سال ۱۳۸۰، ۵۱ درصد سهام به شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان واگذار گردید. لذا، گروه صنعتی مینو در حال حاضر به صورت هلدینگ و زیر نظر شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان اداره می‌شود که متشکل از ۱۲ شرکت حقوقی مستقل است. شرکت مینو که در بورس با نماد غصبینو حضور دارد و ۷۹.۶ درصد سهام آن متعلق به شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان و ۱۱.۱ درصد آن به موسسه فرهنگی و هنری پیام آزادگان تعلق دارد.

با نگاهی به روزنامه رسمی این موسسه فرهنگی به اسامی جالب توجهی بر خواهیم خورد که از آن جمله حجت الاسلام سید محمدحسن ابوترابی فرد امام جمعه موقت تهران و عضو شورای حل اختلاف سران نظام است.ابوترابی فرد گرچه بعد از جنگ و بازگشت اسرا در سمت قائم مقامی نماینده ولی فقیه در ستاد امور آزادگان (که در اختیار برادرش مرحوم سید علی اکبر ابوترابی فرد بود) حضور داشت اما در رسانه ها صحبت حضور ایثارگرانه وی در این موسسه فرهنگی هم بود.

فریبرز کلانتری مدعی شده که ماجرا وقتی جالب تر می شود که متوجه می شویم یک بلوکه ۷.۴۷ درصدی از سهام شرکت مینو  در سال ۱۳۹۲ با ارزش ۱۴۲ میلیارد تومان برای فروش عرضه می شود.  سهامدار حقیقی این بلوکه کلان ، حاج رضا مطلبی کاشانی پدر داماد ابوترابی فرد و صاحب تک ماکارون بود. حال سوال اساسی این است که رضا مطلبی کاشانی چگونه و در طی چه فرآیندی صاحب این میزان از سهام شرکت مینو شده و آیا در خرید سهام از ارتباط خانوادگی خود با جناب ابوترابی بهره برده است؟ آیا ارتباط و مسولیت جناب ابوترابی فرد در ستاد و سهام ۱۱.۱ درصدی موسسه فرهنگی آزادگان در رابطه با این خرید یا واگذاری مصداق تعارض منافع نبوده است؟

سوال اینجاست که با طرح چنین مسائلی آنهم بشکلی مثلا افشاگرانه ، چه مسئله ای در حال دنباله گیری است. اینکه کاشانی این همه ثروت را از چه طریقی کسب کرده؟ اینکه کاشانی دارای چه شبکه ای از ارتباطات دوستانه و خویشاوندی است؟ اینکه چند خیریه زیر نظر ایشان و همکارانش اداره می شود؟ اینکه می توان بدین وسیله و بدین بهانه، به سایرین تاخت؟ و ..... .

برای اینکه تنها به قاضی نرفته باشیم، لطفا سری به خیریه ریحانه بزنید و پرس و جو کنید که هزینه چندین ده میلیاردی اداره آن از چه شیوه ای تهیه گردیده و از جیب چه کسی پرداخت می شود.

ورای ضرورت شفاف سازی ها و حرکت در چارچوب قانون ، لطفا منصف باشیم.

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ،برگرفته از کانال تلگرامی مکتوبات