شعار سال: یکی از مسائلی که این روزها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، نتیجه انتخابات آمریکا و پیروزی احتمالی بایدن در برابر ترامپ است.
در همین راستا، یک اقتصاددان معتقد است هرگونه حساب بازکردن اساسی چه در سطح ملی، بین المللی و حکومتی روی این موضوع که تحولات داخلی آمریکا، اثر جدی و پایداری در معیشت مردم و اقتصاد میگذارد کار اشتباهی خواهد بود.
سعید لیلاز گفت: در اینکه تحولات سیاسی داخل ایالات متحده آمریکا روی مسائل داخلی ایران اثر میگذارد، تردیدی نیست. آمریکا تنها کشور دنیا است که تحولات داخلی اش روی کشور ما اثر میگذارد. هیچ کشور دیگری در دنیا این ویژگی را ندارد. البته تأثیر آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی، تنها روی ایران نیست بلکه روی بسیاری از کشورهای دیگر دنیا نیز همین اثر را دارد.
آمریکا قدرتی بسیار بزرگ، اما رو به افول است
وی افزود: با نگاهی دقیقتر میبینیم که همه کشورها تقریبا منتظر تحولات سوم نوامبر هستند. اما این یک سوی ماجراست. سوی دیگر این است که تأثیر آمریکا روی ایران به هیچ وجه تعیین کننده نیست. از جنگ جهانی دوم بدین سو، هیچگاه تحولات و نوسات بین المللی در مناسبات داخلی ما تعیین کننده نبوده و تحولات آمریکا نیز در این مسیر مستئنی نیست.
این اقتصاددان ادامه داد: آمریکا قدرتی بسیار بزرگ، اما رو به افول است که از زمان رخ دادن انقلاب اسلامی به این سو، نه تنها قدرتمندتر نشده بلکه بسیار ضعیفتر از آن است. به همین دلیل، تحولات داخلی آمریکا میتواند به عنوان عنصری کمکی، تشدید کننده یا تخفیف دهنده روی مسائل داخلی ایران اثر بگذارد، از جمله میتواند موجب پیروزی یا روی کار آمدن این و آن جناح سیاسی شود. همچنین میتواند روی اوضاع اقتصادی اثر بگذارد.
تحولات آمریکا به هیچ وجه اثرگذاری تعیین کنندهای روی مسائل داخلی ما ندارد
لیلاز گفت: بنابراین تحولات آمریکا به هیچ وجه اثرگذاری تعیین کنندهای روی مسائل داخلی ما ندارد. اثر آن از نظر قدرت محدود است و به لحاظ زمانی نیز ممکن است شامل دورههای کوتاهی شود. به ویژه ممکن است برخی تحولات این کشور از نظر زمانی به صورت کوتاه مدت باعث بهبود وضعیت شود، در حالی که همانطور که گفتم تحولات آمریکا نه شدید خواهد بود و نه پایدار.
وی بیان کرد: نکته دیگری که وجود دارد این است که تحریمهای آمریکا علیه ایران چند تفاوت دارد که آن را با تحریمهای پیشین متمایز کرده است. این تفاوتها منجر میشود که ما راجع به آثار هرگونه مصالحه سیاسی بر اقتصاد ایران با احتیاط بیشتری اظهارنظر کنیم.
تحریمهای سه سال اخیر بی سابقه است
این اقتصاددان گفت: اولین نکته این است که تحریمهای سه سال اخیر یکی از طولانیترین تحریمهایی است که در تاریخ ایران اعمال شده است. ما در تحریم اولیه که در دوره آقای احمدی نژاد اتفاق افتاد عملا بیشتر از ۸ الی ۹ ماه تحت تحریم نبودیم. یعنی از مهر سال ۹۱ تا تیرماه سال ۹۲، تحریمها به طول انجامید و بعد از آن تعویق اتفاق افتاد. اما تحریمهای فعلی از ابتدای دی ماه ۹۶ تاکنون ادامه داشته است و ماه سی و پنجم خود را پشت سر میگذارد.
او گفت: حتی در دوره مرحوم مصدق نیز، تحریمها از خرداد و تیر ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۳ طول کشید که در آن مقطع به این دلیل که تحریمها تنها نفتی بودند و وابستگی ایران به نفت بسیار کم بود، آثارش روی اقتصاد ایران چندان شدید نبود. ایران نه تنها اجازه داشت صادرات غیرنفتی خود را انجام دهد بلکه رونق زیادی هم در این راستا نصیبش شد. درواقع کشور تنها نفت را از دست داده بودیم. این طور نبود که تمام عرصهها و مراودات بانکی ما ممنوع اعلام شود.
از پائیز ۱۳۹۸ تا امروز عملا هیچ تحریم جدیدی نمیتوانسته و نمیتواند از سوی آمریکا اعمال شود
لیلاز در ادامه گفت: بسیاری از کارشناسان زبده ایرانی، دو سال پیش میگفتند جمهوری اسلامی حداکثر دو ماه دوام میآورد در حالی که این گونه نشد. نکته دیگر اینکه، تقریبا نزدیک به سه سال است که آمریکا حداکثر قدرت اقتصادی خود را علیه ایران اعمال کرده و آنها دیگر هیچ ابزاری جز اقدام نظامی برای افزایش فشار بر ایران ندارند. برخورد نظامی هم کاملا منتفی است و هیچ دولتی در آمریکا به دلیل قدرت بازدارندگی ایران و پیچیدگی اوضاع، جرأت به کار بردن حمله نظامی گسترده علیه ایران ندارد.
وی گفت: از پائیز ۱۳۹۸ تا امروز عملا هیچ تحریم جدیدی نمیتوانسته و نمیتواند از سوی آمریکا علیه ایران اعمال شود و حداکثر فشاری که این کشور میتوانست به ما بیاورد، همین اندازه بود. تحریمهای آمریکا روی اقتصاد ایران تاثیر گذاشته و دیگر از این بدتر نمیتواند باشد. در این یک سال که ۴۱ درصد تورم ایجاد شده و فشار بسیار وحشتناکی به ویژه روی توده مردم میآید، مشکل اصلی اقتصاد در وهله اول کرونا و در مرحله بعدی مدیریت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی در ایران است که در بهترین حالت خود قرار ندارد.
دولت و سایر ارکان قدرت در ایران میتوانستند بسیار بهتر از این کار کنند
او بیان کرد: دولت و سایر ارکان قدرت در ایران میتوانستند بسیار بهتر از این کار کنند، اما نکردند. یکی از مشکلات روش اداره کشور به کشمکشهای سیاسیای برمی گردد که مشاهده میکنیم. با نگاهی به رفتارهای آقای قالیباف و مجلس شورای اسلامی در چند ماه گذشته، دیگر کسی در جناح راست و دستگاههای کشور وجود ندارد که از عملکرد این مجلس ناامید نشده باشد.
لیلاز گفت: مجلس یازدهم تاکنون جز اینکه بیانگر حجم عظیمی از احساسات بدون پشتوانه باشد، نقش دیگری نداشته است. خودشان میگویند میخواهند بر عملکرد دولت نظارت کنند، در صورتی که پیش از مجلس، ۶ دستگاه نظارتی دیگر بر عملکرد دولت وجود داشته است؛ بنابراین عملکرد این مجلس با هزینه تراشیهایی که برای دولت انجام میدهد یا با اظهارنظرهای غیرکارشناسانهای که دارد، زیر سوال است. برای نمونه، اظهارات اخیر آقای قالیباف درباره «بورس» یا ناشی از بی اطلاعی محض بود یا به دلیل فشار سیاسی بر دولت این حرفها را به زبان آورد که در هر صورت جای تاسف دارد. چرا که ایشان با چنین حرفهایی خود باری بر دوش دولت میشود به جای اینکه مشکلی را حل کند.
امروز اگر از هر اقتصاددانی بپرسید بزرگترین مسأله اقتصاد ایران چیست؟ میگوید «تورم»
این اقتصاددان ادامه داد: چنین اظهارنظرهای غیرکارشناسی روی مردم فشار میآورد و مطالبات را افزایش میدهد. میتوانند به منابع تأمین این مطالبات فکر نکنند، اما بعدا با کسری بودجهای عظیم مواجه میشوند که موجب تورمی شدیدتر میشود. امروز اگر از هر اقتصاددانی بپرسید بزرگترین مسأله اقتصاد ایران چیست؟ میگوید «تورم» مشکلی بزرگتر از تورم در کشور ما نیست و این تورم ناشی از مطالباتی است که روش حکمرانی ما به آن دامن میزند.
وی بیان کرد: یکی از مشکلات دیگر ایران که هیچ گاه در گذشته تجربه نکرده بودیم، تحولات بسیار ژرف قیمت نفت در جهان است. ما در تحریم قبلی و در تمام تجربیات فشارهای قبلی، یا صادرات نفت مان آزاد بود و قیمت نفت پایین بود، یا قیمت نفت بالا بود و ما نمیتوانستیم صادرات زیادی داشته باشیم. مانند تحریم اول دوره احمدی نژاد، اما هرگز در این مرحله قرار نداشتیم که علاوه بر اینکه نتوانیم نفت خود را صادر کنیم، اگر قادر به صادرکردن بخشی هم شدیم به دلیل کرونا و رکود بین المللی مشتری نداشته باشد یا چنانچه مشتری داشته باشد، قیمتش به کمترین حدود ۲۰ سال اخیر رسیده باشد.
هر واحد که از فشارها روی ایران کم شود ۱۰ واحد به مطالبات مردم اضافه خواهد شد
لیلاز گفت: تا به حال چنین مشکلی سابقه نداشته است. یعنی ما اگر بتوانیم روزی یک میلیون بشکه نفت صادر کنیم، کل پولی که ممکن است به دست ما برسد روزانه ۳۰ میلیون دلار است. صرف نظر از اینکه ما میتوانیم پول حاصل از فروش نفت را وارد اقتصاد ایران کنیم یا نه. اصلا اگر بایدن یا آقای ترامپ در صورت پیروزی دست آشتی در برابر ایران دراز کنند، فارغ از آثار روانی مثبت که محدود و کوتاه مدت است، در حوزه نفتی که برخی گمان میکنند، اتفاق بزرگی میافتد، تغییر ملموسی رخ نمیدهد.
این اقتصاددان افزود: درست است که با این موضوع مقداری از فشارها کاسته میشود. اما در واقع هر واحد که از فشارها کم میشود و به منافع ملی اضافه میشود، ۱۰ واحد به مطالبات مردم و به هزینههای دولت افزوده خواهد شد؛ بنابراین دولت ایران در چنین حالتی نیز امکان عرضه نفت در دنیا نخواهد داشت. مازاد تولید نفت در دنیا اجازه چنین کاری نخواهد داد. امروز در حالی ۵ میلیون بشکه مازاد نفت در روز وجود دارد که در گذشته روزانه ۳۰۰ الی ۵۰۰ هزار بشکه کسری تولید وجود داشت.
مذاکره با آمریکا تاثیر چشمگیر و پایداری روی اقتصاد ایران نخواهد گذاشت
سعید لیلاز گفت: اینکه دولتی غیر از آقای ترامپ در آمریکا روی کار بیاید، یا خود ترامپ مجدد انتخاب شود و مذاکرهای انجام شود و متعاقبش فشارها کاهش یابد، به نظرم این مسأله تاثیر چشمگیر و پایداری روی اقتصاد ایران نخواهد گذاشت. برای اینکه مساله اصلی ایران اضافه شدن ماهانه ۴۰ هزار میلیارد به نقدینگی کشور است، در حالی که تنها در یکسال اخیر به دلیل شیوع کرونا، ۵ درصد از رشد اقتصادی ایران منفی شده است.
این اقتصاددان گفت: فشاری که کرونا روی اقتصاد ایران آورده از اغلب کشورهای اروپایی و متوسط جهان بسیار کمتر است. اگر چین را مستثنی کنیم، رشد اقتصادی منفی ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی نسبت به متوسط جهان و همه اقتصادهای غربی و پیشرفته وضعیت بهتری دارد.
دولتهای ایران تاکنون با جمهوری خواهان بهتر کنار آمده اند
وی اظهار کرد: تصور نمیکنم که روی کار آمدن یک دولت دموکرات در ایالات متحده آمریکا بتواند تاثیرات جدی روی وضعیت معیشت مردم ایران آنهم به صورت پایدار ایجاد کند. اما باید بگویم بخش زیادی از رسیدن دلار به مرز ۳۰ هزار تومان، ناشی از مسائل روانی است که اگر وضع بهتر نشود، این مسائل نیز به تدریج تخلیه خواهد شد. اگر نگاهی دقیقتر بیندازیم میزان رشد نقدینگی و میزان رشد قیمت دلار کم و بیش در یکسال گذشته یکسان بوده و این را بگویم که به لحاظ سیاسی همه دولتها در ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب، در مجموع با جمهوری خواهان بهتر کنار آمده و کار کرده اند.
لیلاز در پایان گفت: از آنجا که مسائل ایدئولوژیکی مانند حقوق بشر برای دموکراتها مهم است، سوءظنها برای انجام یک گفتگو بین دوطرف بیشتر از دولتی شبیه ترامپ است. به همین دلیل، فکر میکنم هرگونه حساب بازکردن اساسی چه در سطح ملی، بین المللی و حکومتی روی این موضوع که تحولات داخلی آمریکا، اثر جدی و پایداری در معیشت مردم و اقتصاد میگذارد کار اشتباهی خواهد بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از جماران، تاریخ انتشار:۱۳ آبان ۱۳۹۹، کدخبر: ۱۴۷۹۷۶۶، jamaran.news