تاریخ نشان داده که این رویه ثابت انقلاب هاست که در آن بعد از تغییر یک نسل، کسانی مدعی آن انقلاب میشوند که در آن نقشی نداشتند. مثلا در انقلاب شوروی میبینیم کسانی با ستایش رهبری استالین از مقطعی به بعد سوابق انقلابی برای خود دست و پا میکردند. روایت مشهوری هست که میگوید در حکومت شوروی معلمان تاریخ نه تنها تاریخ گذشته، بلکه تاریخ معاصر را هم نمیتوانستند تدریس کنند. چراکه مشخص نبود اندکی بعد چه کسانی از کتابهای تاریخ حذف و چه کسانی به آن اضافه میشدند
شعار سال: داوود حشمتی: سایت وابسته به جبهه پایداری روز پنجشنبه چهاردهم اسفند ماه ۹۹ مصاحبه منتشر نشدهای را با آیت الله مصباح یزدی که به تازگی درگذشته است، منتشر کرد. در این مصاحبه یک نکته بسیار مهم وجود دارد. گوینده (آقای مصباح) و تنظیم کننده این مصاحبه تلاش کردند تا از زبان آقای مصباح خاطرات مبارزاتی و انقلابی بیان کنند. عجیبتر از آن بیان خاطرات زندان پیش از انقلاب از زبان آقای مصباح است که هیچ سابقهای در این زمینه ندارد.
مصباح که اوج انقلابی گری اش در آن دوران همکاری در انتشار نشریهای به نام انتقام بود (که مشخص نیست چه مدت زمان منتشر و تاثیرگذار بود)، حالا به جای بیان خاطرات در مورد آن فعالیت که در آن نقش داشته، به تشریح خاطراتی پرداخته که فرسنگها با منش و روش او فاصله داشت. در حالی که به اعتبار گفتههای آقای هاشمی او حتی با درخواست رهبری برای حضور در فعالیتهای انقلابی (به بهانه حضور مجاهدین خلق) مخالفت میکرد، حالا و پس از مرگ چرا از زبانش خاطرات زندان منتشر میشود؟
مشخصاً موضوع بحث به جایی برمیگردد که پدر معنوی جبهه پایداری میگوید: “یکی از مسائلی که آن وقتها در زندان مطرح بود این بود که در زندان با مارکسیستها چطور برخورد کنیم. ” سوال این است که مگر آقای مصباح حتی پایش به کلانتری رژیم شاه رسیده بود که از جایگاه اولش شخص میگوید: بحث این بود که در زندان با مارکسیستها چطور برخورد کنیم”
مگر ایشان در زندان بود یا با چنین شرایطی مواجه بود که طوری ادعا میکند؟ چرا چنین ادعایی در زمان حیاطش مطرح نشد تا آنها که باید پاسخش را بدهند؟ او در ادامه هم طوری خاطره از زندان رژیم شاه تعریف میکند که هر کس نداند، فکر میکند خود مصباح یزدی شخصا در آن موقعیت بوده است. او میگوید: یک عده از همان اول با آنها (مارکسیستها) هم خوراک نمی شدند و آنها را نجس می دانستند و میگفتند که حساب ما از حساب شما جداست. بعضیها میگفتند اینها با ما هم هدف هستند و اگر این جور برخورد کنیم، زده می شوند. چه بسا اینها پیروز بشوند و آن وقت ما را کنار می زنند. ”
مصباح در ادامه حتی خاطراتی از اختلافات روحانیون در زندان را هم بیان میکند: “حتی بین روحانیونی هم که در زندان بودند اختلاف سلیقه وجود داشت. ”
آقای مصباح اعتقادی به همراهی با انقلابیون نداشت
پیشتر آیت الله هاشمی خاطرهای از دیدارش همراه آیت الله خامنهای با آقای مصباح را بیان کرده بود که نشان میداد آقای مصباح اعتقادی به همراهی با انقلابیون نداشت و بهانه اش حضور مجاهدین خلق در مبارزهها بود.
اما واقعیت غیرقابل انکار این است که آقای مصباح در دوران شاه و کوران مبارزه هرگز بازداشت و زندانی نشده بود. با این وجود سوال مهم این است که چرا بعد از درگذشت او، خاطرات زندان برایش ساخته و پرداخته میشود؟
تاریخ نشان داده که این رویه ثابت انقلاب هاست که در آن بعد از تغییر یک نسل، کسانی مدعی آن انقلاب میشوند که در آن نقشی نداشتند. مثلا در انقلاب شوروی میبینیم کسانی با ستایش رهبری استالین از مقطعی به بعد سوابق انقلابی برای خود دست و پا میکردند. روایت مشهوری هست که میگوید در حکومت شوروی معلمان تاریخ نه تنها تاریخ گذشته، بلکه تاریخ معاصر را هم نمیتوانستند تدریس کنند. چراکه مشخص نبود اندکی بعد چه کسانی از کتابهای تاریخ حذف و چه کسانی به آن اضافه میشدند.
با رویهای که در مورد آقای مصباح در پیش گرفته شده است، این احتمال میرود که در آینده اگر نفوذ شاگردان مصباح یزدی در ارکان قدرت بیشتر شود، کسانی، چون هاشمی رفسنجانی از مبارزات انقلابی حذف و نام مصباح یزدی به عنوان قهرمان مبارزه با رژیم ستم شاهی به نسل آینده و بی اطلاع از تاریخ انقلاب معرفی شود. از همین رو با این تحریف تاریخی باید از همان ابتدا با روشنگری برخورد کرد و اجازه نداد با تحریف تاریخ سوابق زندان و مبارزه را برای پدر معنوی خود دست و پا کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از امتداد، تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۵۶۳، emtedad.news