شعار سال: داستان فراتر از امروز و دیروز است. از همین هفته شروع میکنیم که هنوز ترس نگاه کردن آهنگ ساسی؛ بر دل بسیاری از والدین ایرانی افتاده است. در همین لحظه جز مردم عادی وعدهای دغدغهمند همیشگی، جز راهکارهای کوتاه مدت بزن و ببند، راهکار دیگری نداریم.
داریم؟ نداریم. زیرا که فراتر از امروز و دیروز است. به یاد میآوریم همین دوسال پیش که نمایشگاه سراسری کتاب برگزار میشد و همه ما با پاکتهای پر از کتاب به خانه برمی گشتیم. سرانه مطالعه با آن همه پاکت در دست هنوز پایین است که پایینتر هم آمده است. همان دوسال پیش که آهنگ جنتلمن آمد و با هزار تبلیغات خاص و معکوس توانست در خانههای ما و در گوشی هایمان جا خوش کند.
*حیف از ایران
ایران کهنسال با تاریخ بزرگ که هم اکنون کشورهای جدا یافته از او دست به تاراج فرهنگ و رسومش زده اند. چه سهمی از فرهنگ خود برده است. مگر نه اینکه پایههای فکری و فرهنگی یک نسل باید درست چیده شود؟
حیف از ایران با دستگاههای ماهور و همایون و اصفهانش که کودکان ما بویی از صداهای نابش نبرده و به دنبال ساسی افتاده اند.
ما آنها را روانه کردیم.
تنها نزدیک به دوسال از پخش آهنگ جنتلمن در ایران میگذرد و حالا در آستانه ۱۴۰۰ آهنگی دیگر به بازار روانه کرده است. آهنگی برگرفته از استایل و برشی از نمای فیلم ابد و یک روز که مشکلات و گرفتاریهای فرهنگی در خانوادهها و علی الخصوص اعتیاد را بازگو میکرد.
کار بد وجلف، هیچگاه به خوبی رخ نشان نمیدهد و تا بوده همین بوده است. نگرانی از یک آهنگ و دو آهنگ و ساسی و دیگرهنرمندان جلف و حتی نامداران ناجلف بزرگ کننده جلف و بزک زدهها نیست. مشکل از عملهای بی حد و اندازه در ایران گرفته تا دستان و مغزهای خالی دختران و پسران جامعه بزرگ ما از معرفت و شناخت است؛ که اگر این قسمت، درست و به اندازه و به موقع فرهنگ سازی و تغذیه میشد؛ هر بلایی از هر جای دنیا که میخواستند نمیتوانستند بر سر نسل جدید ایرانی بیاورند.
پسرکان و دخترکان پا به توپ و دست به عروسکی که نگاه و مغزشان شادی و تنوع میخواهد و چه زمانی بهتر و بدتر از زمان خانه نشینی دوران کرونا!
پیامد ویرانگر از این بابت که آنها را ترغیب خواهد کرد در مورد بازیگر سریالهای مستهجنی که در این ترانه حضور دارد، به دنبال کسب اطلاعات بروند و همین تازه آغاز حجم انبوهی از نگرانیها خواهد شد.
این اتفاق در هر کشوری میافتد. اما نوع برخورد با ماجرا مهم است. آیا کشوری مانند چین، ژاپن، در همین قاره خودمان، میتوانست بدون دست آویزیدن به فرهنگ بومی و سنتی و همچنین آغوش باز کردن به فرهنگهای دیگر بدون هیچپیش داوری به اینجا برسند. برای کشوری مثل ایران، این اندازه کار فرهنگی آنقدر کم است، زیرا که مشتاقان و تشنگان زیادی دارد که چه ما بخواهیمو نخواهیم، چه بپسندیم یا نه، تنوع میخواهند.
*رشد ابتذال
نکته قابل تامل اینکه تا بدین جای کار نیز پیامدهای تلخ کم نبوده است و بر اساس برخی گزارشهای غیر رسمی همین تیزر ۲۵ ثانیهای نیز موجی از توجهات را به خود جلب کرده است.
یکی از کاربران در فضای مجازی و در همین باره نوشته است که این تیزر در کمتر از چند ساعت بیش از ۲ میلیون بار دیده شده است و از سویی نیز در حالیکه پستهای بازیگر حاضر در ترانه در آمریکا و به طور متوسط ۱۰۰ هزار لایک داشته است، در عرض ۲۴ ساعت این تیزر نزدیک به ۸ میلیون بازدید به دست آورده است!
کاربران بسیاری با درک همین نگرانی ساخت و انتشار ترانه جدید ساسی مانکن را محصول اتاق فکرهای ضد ایرانی میدانند که هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی را نشانه گرفته است.
برخی دیگر از کاربران شبکههای مجازی نیز با انتقاد شدید از دستگاههای فرهنگی کشور و متولیان عرصه فرهنگ کشور به ویژه صدا و سیما بر این باور هستند که همه ناکارآمدیهای داخلی و ضعفهای داخلی در تولید محتوای فاخر و مناسب سبب شده تا زمینه عرض اندام افرادی مثل ساسی مانکن در میان دانش آموزان و نوجوانان ایرانی فراهم شود.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد که در همین چند روزی که از زمان انتشار تیزر ترانه مورد اشاره میگذرد تعداد زیادی از دانش آموزان و نوجوانان بازخوانی آن را در دستور کار خود قرار داده و اقدام به انتشار بازخوانیهای خود در فضای مجازی میکنند.
رویه و واقعیت تلخی که به خوبی نشان میدهد مدیران و متولیان عرصه فرهنگ و هنر کشور در عرصه استفاده از فرصتها و مقابله با تهدیدها چند صد قدم عقبتر از جریانهای ضد فرهنگی خارج نشین قرار دارند و بر اساس همین واقعیت چنین پدیده و پیامدهایی را در جامعه شاهد هستیم.
واقعیت این است که برای برون رفت از این بحران و یافتن مسیرهای امن و جایگزین نمیتوان راه حلهای قانع کننده و تضمین شدهای را حداقل به این آسانیها یافت و به کار بست، اما در همین حد میتوان از پیامد پیش آمده به عنوان یک تلنگر یاد کرد و این پرسش را مطرح کرد که به راستی چند اثر مخرب دیگر همانند اثر فوق باید ساخته شود تا به خود بیاییم و برای برون رفت از شرایط موجود اندیشههای جدید داشته باشیم؟ اندیشهای که تا به الان بسیار دیر شده است. برنامه ریزیهای دقیق در صنعت هنر، فرهنگ و آموزش و پرورش که کارهای نرم و خوش آب و رنگ جدید میخواهد.
نگران شدن به تنهایی دردی را دوا نمیکند. پس چه بهتر که متولیان امر، با آغوش بزرگ و بدون پیش داوری، هنرمندان جامعه خویش را برای غنی سازی وهمفکری فراخوانند. همفکری که باید در تمام سطوح جامعه از مهدکودکها گرفته تا صداو سیما و... خود را نشان دهد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت پرسون، تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۹۹، کد خبر: ۲۴۵۹۱۷، www.purson.ir.