شعار سال: بحران پناه جویان و شرایطی که برای پیمان شینگن به وجود آمده و آن را در معرض سقوط قرار داده است. بحران امنیتی حاصل از ورود و خروج تروریست ها و شهروندانی که به داعش پیوسته اند و بحران های مالی که نمی خواهند دست از سر بعضی کشورها مانند یونان بکشند.
مجموعه این عوامل در کنار موضوع بریتانیا و قرار گرفتن آن در آستانه خروج از اتحادیه اروپا، مشکلات اروپا را افزون تر کرده است. همچنین رویکردی که اوباما در دوران تصدی خود بر ریاست جمهوری آمریکا در قبال اروپا داشت، باعث شده است اروپا بیش از هر دوران دیگری خود را تنهاتر ببیند و به فکر تلاش در جهت ایجاد فرصت های جدید و به دست آوردن منافع پیش رو باشد.
شرایط ایران نیز در دوران پسا برجام شرایط دگرگونی است. ایران ثروتمند و منبع اول انرژی های گازی که چندین سال از قراردادها و سرمایه گذاری های جدی در ابعاد مختلف اقتصادی فاصله داشته است، منطقه ای بکر و جذاب برای کشورهای دیگر مخصوصا کشورهای اروپایی است تا بتوانند تناقضات بی مورد و سوء تفاهم های غیر ضرور را کنار بگذارند و راهبردی نو در جهت افزایش روابط با ایران مورد تصویب قرار دهند.
تصویب قطعنامه پیشنهادی پارلمان اتحادیه اروپا برای عادی سازی و گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران با 456 رای مثبت در برابر 174 رای منفی، نیز در چنین فضایی و به این منظور صادر شده است. این سند که شامل بخش های مختلف از جمله قسمت همکاری های سیاسی، اقتصادی و تجاری و محیط زیست و همکاری های منطقه ای بود گریزی هم به مسائل حقوق بشری داشت.
این موضوع را باید در نظر گرفت که این قطع نامه متفاوت از سندهای گذشته پارلمان اروپا و با زبانی نرم تر و از سر نیاز به گسترش روابط با ایران بود. این موضوع را در اشاره کوتاه به مسائل حقوق بشری که از درگیر بودن اتحادیه اروپا در قوانین و هنجارهای خاص دارد می توان تحلیل کرد. کما اینکه در اسناد گذشته فصلی جداگانه مختص حقوق بشر گنجانده شده بود. از این رو می توان گفت صدور قطع نامه در چنین شرایطی و با قسمت های مختلف آن از روی شرایط خود اتحادیه و فضای جدید ایران است، اما اتحادیه اروپا این موضوع را باید در نظر داشته باشد که در راستای بهبود و عادی سازی روابط بهتر است روی نکات مشترک تاکید بیشتری شود و از تکرار موضوعات حساسیت برانگیز حتی به شکل اشاره کوتاه که می تواند روابط دو جانبه را به چالش بکشد، پرهیز کند.
نکته دیگر که می توان به آن در این سند پرداخت موضوع همکاری در مسائل منطقه ای است. موضوع سوریه و حضور بازیگران مختلف در آن به موضوعی پیچیده تبدیل شده و نقش مثبت و فعال بازیگران متعدد آن را می طلبد تا به سرانجامی خوش برسد. اتحادیه اروپا این موضوع را درک می کند که عدم حضور ایران در مذاکرات حل بحران سوریه، رسیدن این بحران به موقعیتی ثبات محور را غیر قابل امکان می کند. از این رو اتحادیه اروپا، به بازیگر ایران از این منظر می نگرد که می تواند در کنار آن قرار بگیرد تا با وارد شدن نظرات تعدیل جویانه از طرف اتحادیه اروپا و ایران به شکل مشترک به مذاکرات حل بحران سوریه، رسیدن آن به مسیری قابل اتکا را منجر شود.
حضور خانم موگرینی در تهران و دیدارش با مسئولان ایران در همین مسیر قابل تفسیر است. اتحادیه اروپا در پی تمایلش به حضور در بحران های منطقه ای و داشتن نقش مفید تر در این بحران به دنبال نقش میانجی گرانه خود در منطقه است. نقش خوب موگرینی و در کل اتحادیه اروپا به عنوان بازیگر میانجی در موضوع هسته ای ایران و شکل گیری برجام در نهایت آن، این تفکر را به وجود می آورد که اتحادیه اروپا می تواند با حضور و تبادل اندیشه در مورد بحران سوریه، به شکل گیری برجامی دیگر در این زمینه منجر گردد.
قسمت دیگر این سند بر همکاری اقتصادی و تجاری تاکید دارد. یکی از این موضوعات همکاری در راستای انرژی است. اتحادیه اروپا در راستای تنوع بخشی به مسیر ورود انرژی مخصوصا گاز به کشورهای آن نیازمند حضور ایران در لیست کشورهای تبادل این انرژی حیاتی به اروپا است. اروپا به هر روی در برنامه های آینده خود در جهت کمتر شدن اتکای خود به روسیه، کاهش ورود انرژی از این کشور را در دستور کار خود دارد.
همچنین صنایع سنگین و غیر سنگین ایران نیازمند ورود فناوری های نو به آن است. صنایع نفت، خودرو، هواپیما، انرژی های نو از این جمله است. آب و هوای خاص ایران پتانسیل های زیادی در تولید انرژی خورشیدی دارد و اروپا تمایل زیادی برای همکاری در این زمینه با ایران دارد. همچنین تجهیز چاه های نفت به فناوری های نو و تعویض تجهیزات قدیمی با تجهیزات متکثر جدید در حالی که ایران نیازمند رقابت در بازار نفت است در این مسیر قابل توجه است. همه این مسائل در کنار هم باعث می شود ایران و اتحادیه اروپا مکمل های خوبی در زمینه های مختلف همکاری تلقی گردند و چشم انداز جدیدی را برای ادامه و گسترش همکاری ها داشته باشند.
شکل گیری برجام با حضور اتحادیه اروپا و بازیگران دیگر، این تجربه را به وجود آورده است که بازیگران مختلف باید موضع خود را متعادل تر کنند و با کوتاه آمدن از تفکرات گذشته به نزدیکی مواضع کمک کنند. نقش مسئولانه اتحادیه اروپا در بحران سوریه از آنجایی که این بحران، هر آن می تواند به اروپا و دیگر کشورها تعمیم پیدا کند و انفجارها و وحشت های گسترده تر را موجب شود، در رسیدن طرفین به یک بازی برد برد مورد توجه است.
موضوع دیگر مساله بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در ایران است که ظریف و موگرینی هم روی آن سخنانی داشتند و باید به آن از زوایه فرصت و تهدید نگریست. به هر روی فرصت ارتباط گیری با هر ارگانی مخصوصا اتحادیه اروپا که فضای مثبتی را در شرایط کنونی داراست، می تواند بیشتر از تهدیدات آن باشد. این فرصت از این منظر که اتحادیه اروپا می تواند رویکرد خود را نسبت به تهران تغییر دهد و با ایجاد دفتر نمایندگی، همکاری های بین المللی کشورهای اروپایی را با تهران افزایش دهد اتفاق مناسبی است و همچنین این دفتر می تواند در جهت افزایش روابط اتحادیه اروپا با ایران در فاصله گیری اروپا از آمریکا نقش بازی کند و افزایش مبادلات بانکی و همکاری های بیشتر در این مسیر مهم است. اما اگر قرار بر این باشد که دفتر منفعلی ایجاد شود و مواضع اتحادیه اروپا تغییر نکند به نظر می رسد بود و نبود این دفتر اهمیتی نداشته باشد.
با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از خبرگزاري فارس، تاریخ انتشار: 15 آبان 1395، کد مطلب: 13950815000360:www. farsnews.com