شعار سال:متن زیر حاصل گفتوگو با دکتر باقر لنکرانی رئیس شورای سیاستگذاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز با محوریت روز دانشجو است که تقدیم مخاطبان فهیم پایگاه خبری مفدا خواهد شد.
موضوع افزایش ظرفیت در رشتههای علوم پزشکی مدتی است که تبدیل به یک چالش شده و موافقان و مخالفانی دارد، نظر شما در این خصوص چیست و نسبت آن را با موضوع عدالت آموزشی چگونه میدانید؟
پیش از هر چیز لازم است که فرا رسیدن روز دانشجو، ۱۶ آذر ماه را به همه عزیزان به ویژه دانشجویان گرامی تبریک عرض کنم، اما در پاسخ به سؤال مطرح شده باید گفت، ما به این موضوع باید به صورت "نتیجه محور" و به میزان کارآمدی آن نگاه کنیم، مسئله مهم و اساسی امروز این است که درصد و کیفیت سلامت عمومی مردم کشور باید ارتقاء پیدا کند و با توجه به وسعت جغرافیایی و بزرگی جمعیت کشور و نیز تنوع اولویتها و نیازهای مناطق مختلف کشور، این موضوع را بررسیکنیم و ببینیم که اصولا ما به چه نیرویی نیاز داریم؟
یک قرائت اشتباه که از سالیان پیشین در نظام سلامت کشور ما وجود داشته این است که ما اگر تعداد پزشکان خود را افزایش دهیم، الزاما سلامت عمومی مردم افزایش مییابد و یا اگر دندانپزشکان کشور افزایش عددی پیدا کنند، سلامت و بهداشت دهان و دندان مردم کشور نیز ارتقاء خواهد یافت، در حالیکه بررسیها و مستندات علمی و پژوهشی جهان دقیقا خلاف این موضوع را اثبات میکند.
برای مثال میتوان تجربه ناموفق کشورهای اسکاندیناوی و یا کشور چین را در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی مثال زد، پس اگر ما "ارتقاء سلامت عمومی کشور" را به عنوان یک هدف اصلی، نشانه گذاری کنیم، میبایست تربیت و پرورش نیروی متخصص در این مقوله را نیز بر همین اساس برنامه ریزی نماییم: بخش مهمی از این نیرو باید در خط اول خود، یک سری نیروی چند پیشه، پزشکان عمومی و پزشکان خانواده باشند و در خط دوم، پزشکان متخصص و فوق تخصص قرار میگیرند.
موضوع بسیار مهم دیگری نیز مطرح بوده که آن "توزیع نامناسب و نا متجانس نیروهای سلامت" در سطح کشور است، به صورتی که در حال حاضر بیش از شصت درصد از نیروهای پزشک متخصص ما در برخی از تخصصها، در شهرهای بزرگ و کلان شهرها مستقر و در حال ارائه خدمت هستند که یکی از دلائل اصلی آن عدم برنامه ریزی برای تامین شرایط مالی و رفاهی آنان برای حضور در مناطق دیگر است، اگر بخواهیم دوباره به سؤال شما بازگردیم، میتوان گفت باید این موضوع را به صورت کلانتر و جامعهنگر نگاه کنیم، در واقع فقط بخشی از مشکل شرایط فعلی نظام سلامت کشور مربوط به کمیت نیروهای متخصص و آموزش دیده است و مشکلات دیگر مربوط به سایر سیاست گذاریهای این سیستم است.
در واقع باید هدف کلی و کلان را ارتقاء سلامت عمومی کشور در نظر گرفت و در نظر گرفتن صرف ضریبهای نسبی جمعیت نسبت به تعداد متخصصین در فلان رشته نمیتواند مشکلات سلامت عمومی کشور ما را تامین نماید.
به نظر میرسد در سالهای اخیر جنبش دانشجویی دچار رخوت و انزوا شده باشند، به اعتقاد شما چه راهکارهایی برای برون رفت از این انزوا وجود دارد؟
در ابتدا باید در نظر بگیریم که کرونا و پاندمی این بیماری طی کمتر از دو سال گذشته همه چیز را در همه زاوایای جوامع بشری تحت تاثیر خود قرار داده است، فعالیتهای سیاسی، گروهی و اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نبودند و از آنجا که طی این مدت دانشگاهها در سطح کشور همانند برخی از دیگر کشورها عملا تعطیل بوده و دانشجویان به صورت غیر حضوری در کلاسهای درس شرکت کردند و با توجه به اینکه برای ایجاد یک حرکت جمعی و طراحی فعالیتهای گروهی، حضور فیزیکی و دیدارهای حقیقی بسیار تاثیرگذارتر میباشند، این موضوع طبیعتا تحت تاثیر شرایط فعلی کشور قرار گرفته است.
"اعتقاد دارم که جنبشهای دانشجویی باید حرکت و فعالیتهای خود را به صورت مستقل دنبال نمایند، این در حالی است که متاسفانه در طی ربع قرن گذشته، از سوی سلائق و جبهههای سیاسی کشور، جنبش دانشجویی به عنوان "پیاده نظام" این گروههای سیاسی انگاشته شده است. "
از سوی دیگر اعتقاد دارم که جنبشهای دانشجویی باید حرکت و فعالیتهای خود را به صورت مستقل دنبال کنند، این در حالی است که متاسفانه در طی ربع قرن گذشته، از سوی سلائق و جبهههای سیاسی کشور، جنبش دانشجویی به عنوان "پیاده نظام" این گروههای سیاسی انگاشته شده و برخی از سیاسیون به جای آنکه با شجاعت و جسارت حرفها و ایدههای خود را مطرح کنند، با سوء استفاده از این جوانان، آنان را دستاویز مطامع خود قرار داده و حرفهای خود را از زبان این گروهها میزدند.
در حالی که تجربه نشان داده که هر گاه این نهادهای دانشجویی، به صورت مستقل وارد عمل شدهاند، موفق به کارگشاییهای ارزشمند و بزرگی برای نظام شده و جهشهای بزرگی را به وجود آوردهاند. زمانی که یک دانشجو با تکیه بر اندیشه و نگاه مطالبه گرانه خود که با توجه به جوانی و پاکی روح او امکان تحت تاثیر قرار گرفتن و دچار تعارض منافع شدن هم در آن بسیار کمتر است وارد یک جریان فکری و فعالیت گروهی میشود، میتواند راه حلهای اصیلتر و راهگشاتری را ارائه دهد تا زمانی که بخواهد بازیگر جریانهایی قرار گیرد که دچار تعارض منافع در زمینههای سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی و کسب شهرت دیگران قرار گیرد.
بطور کلی از دید من، جنبش دانشجویی مستقل، در صورت داشتن حرکت فکورانه و خردمندانه و همچنین نگاه او به مشکلات کلان کشور با نگاه درمانگر و علاج جویانه میتواند باعث انگیزه زایی برای حضور فعالانه جوان دانشجو در صحنه و جامعه گردد. البته نباید فراموش کنیم که مسؤولان هم در این زمینه نقش بسیار مهمی را میتوانند ایفاء کنند، همانگونه که شاهد بودهایم، طی ۸ سال گذشته حضور مسؤولان سیاسی و اجرائی کشور در فضاهای دانشگاهی بسیار کم رنگ و منفعلانه و بیشتر دارای ابعاد "تحکم آمیز" بود و حضور رئیس جمهور و نیز مسؤولان آموزش عالی در دانشگاهها بسیار کم و ناچیز و در برخی از سالها این میزان، عملا "صفر" بوده است.
اینک و با توجه به رویکرد جدید دولت مستقر، امیدوار هستیم که این موضوع جبران شده و حضور شخص ریاست جمهور و همچنین وزرای علوم، بهداشت و درمان در دانشگاهها و بازدیدهای محیطی که در طی همین مدت کوتاه در دانشگاهها انجام شده است خود نوید یک سیاست ارج گذار و قدردان فعالیتهای نهادهای دانشجویی را داده که همین سیاست ارج گذاری میتواند انگیزههای بیشتر و قویتری را در دانشجویان برای ایجاد فعالیت و حرکتهای دانشجویی تولید کند.
یکی از مطالبات دانشجویان که اتفاقا خود شما هم بر آن تاکید داشتید، موضوع استقلال تشکلهای دانشجویی است؛ از طرفی موضوع افزایش یا عدم افزایش تعداد تشکلها نیز مطرح است. نظر شما در این خصوص چیست؟ این استقلال چگونه محقق میشود؟
ببینید، آنچه که ما به دنبال آن هستیم، ایجاد حرکت جمعی و گروهی است، در واقع باید تلاش کنیم تا جمعی هم فکر و هم عقیده و با انگیزههای نزدیک به هم و با اهداف مشترک در یک زمان مشخص گرد هم آمده و اگر این جمع با همین شاخصهها و به صورت طبیعی در کنار هم قرار گیرند، میتوانند گروهی مستقل را تشکیل داده و حرکات اصیلتر و اثرگذارتری را پی ریزی کنند. اما در نظر بگیریم که اگر چنین گروهی به صورت تصنعی و مصنوعی و یا بصورت دستوری گردآوری شده باشد، قطعا نتایج خوب و پایداری را به دنبال نخواهد داشت.
البته نمی توان ادعا کرد که در حال حاضر تعداد تشکل های دانشجویی ما زیاد و یا کم هستند و تعداد موجود متناسب یا نامتناسب می باشد، آنچه که اهمیت دارد، کارایی و کارامدی این نهادها می باشد و برای نیل به این مقصود لازم است تا این تشکل ها بصورت هدفمند و طبیعی شکل بگیرند و افراد عضو و فعالین آنها دارای انگیزه ها و اهداف درست و سلامت باشند که البته خوشبختانه در حال حاضر نیز شاهد حضور چنین افرادی در این نهادهای دانشجویی می باشیم، و توصیه من به همه این عزیزان این است که اجازه ندهند تا از سوی برخی افراد فرصت طلب به عنوان یک ابزار چانه زنی مورد سوء استفاده قرار گیرند بلکه با استقلال فکری و اندیشه به دنبال چاره جویی و گره گشایی از مشکلات جامعه باشند.
"توصیه من به همه فعالان دانشجویی این است که اجازه ندهند تا از سوی برخی افراد فرصت طلب به عنوان یک ابزار چانه زنی مورد سوء استفاده قرار گیرند بلکه با استقلال فکری و اندیشه به دنبال چاره جویی و گره گشایی از مشکلات جامعه باشند. "
نقد شما به جنبش دانشجویی چه در گذشته که خودتان در این زمینه فعال بودید و چه اکنون که در مسئولیت قرار دارید چیست؟ خطاها و نقاط ضعف جنبش دانشجویی و بطور کلی آسیب شناس این جنبش را در ۴۰ سال گذشته در چه میدانید؟
البته در این فرصت کوتاه امکان پرداختن به تمامی زوایا و نیز فراز و نشیبهای جنبشهای دانشجویی طی دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود ندارد اما اگر بخواهیم چند نکته پر اهمیتتر را مورد بررسی قرار دهیم، باید از حضور این جنبش در زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس یاد کنیم که این جنبش فرصت حضوری مومنانه و مخلصانه در جبهههای نبرد حق علیه باطل را یافت و همین حضور، ارتقاء بخش ارزشهای دفاع مقدس و کیفیت آن گردید.
از طرفی دیگر حضور دانشجویان در سمت فرماندهان جنگ باعث پرورش یک نسل، با تجربه مدیریت در شرایط ویژه و سخت گردید که همین فرماندهان توانستند اولین نسل از مدیران انقلابی در روزهای پر تلاطم دهه اول و دوم انقلاب اسلامی را تشکیل دهند، همچنین همین حضور باعث ارتقاء ارزشمند صنایع دفاعی و نظامی کشور در سالهای پس از جنگ نیز گردید که آثار آن هنوز هم مشهود است.
اما پس از این دوران ما شاهد یک گسست میان جنبشهای دانشجویی با نظام اجرایی کشور و نیز ارتباط این نهادها با عامه مردم هستیم و همین انزوا و جدایی باعث شد تا جنبش دانشجویی در آن سالها موفق به اجرای نقش اصیل و اثرگذار خود نگردد، اتفاق خجسته و مبارکی که در دهه ۸۰ خورشیدی شاهد آن بودیم، آغاز حرکتها و فعالیتهای جهادی از سوی دانشجویان و نهادهای دانشجویی بود که همین فعالیتهای جهادی باعث گردید تا دانشجویان بار دیگر به صحنه بازگشته و آنها را از "بیانیه خوان" دیگران بودن به جهادگران فعال در زمینههای محرومیت زدایی تبدیل کند.
همچنین شکل گیری اندیشکدههای دانشجویی با عناوین و نامهای مختلف باعث تولید اندیشه و تفکرات ارزشمندی گردید و بنده با توجه به اینکه در مدت ۱۰ سال در سمتهای مختلف از جمله تصدی وزیر بهداشت، این توفیق را داشتم تا در کنار دانشجویان در دیدارهایی با رهبر معظم انقلاب حضور داشته باشم، در طی این مدت شاهد رشد چشمگیر فعالیتهای دانشجویی بودهام که خوشبختانه هدفمندتر شدن، خردمندتر شدن و تقویت انگیزهها در سالهای گذشته کاملا مشهود بوده است.
البته نباید از نظر دور داشت که هر گاه قدرت و پتانسیلی وجود داشته باشد، این توان مورد طمع افراد حریص و طمعکار قرار میگیرد، از همین روی دیدهایم که در طی همین سالها افرادی بودهاند که تلاش خود را مبذول "مصادره به مطلوب" نمودن این جنبشهای دانشجویی نموده و همین موضوع اثبات میکند که جنبش دانشجویی یکی از قدرتها و ظرفیتهای اثرگذار در سطح ملی و بین المللی به شمار میرود، به همین دلیل سخت معتقدم که خود جنبشهای دانشجویی باید تلاش کنند تا خود را از این آسیبها در امان داشته و اصالت خویش را پاک نگهدارند.
به همین دلیل هم باید مسؤولان در کشور ما برای شنیدن حرف دل و گلایهها و همچنین نظرات و پیشنهاد و انتقادات دانشجویان گوش شنواتر و سعه صدر بالاتری داشته و فضا را برای ارائه نقطه نظرات دانشجویان مناسبتر کرده و امکان ایجاد حرکتهای علاج جویانه را برای دانشجویان بوجود بیاورند تا از این طریق شاهد پیشگیری از آسیب رساندن به این نهادهای دانشجویی باشیم.
اوج فعالیت دانشجویان علوم پزشکی در دوران کرونا در حوزه پیشگیری، درمان و واکسیناسیون بود و بیش از ۹ هزار دانشجو به طور داوطلبانه در پویش واکسیناسیون علیه بیماری کرونا مشارکت کردند. با توجه به شرایط سخت تحریم و کمبود دارو و امکانات پزشکی از یک سو و اهمیت مبارزه با کرونا از سوی دیگر، به نظر شما دانشجویان چگونه میتوانند نقشی موثرتر و کلانتر ایفا کنند؟
البته باید در نظر بگیریم که تعداد دانشجویانی که طی حدود دو سال گذشته در کشور ما در کارزار با کرونا حضور داشتهاند، بسیار بیشتر از این آمارهای موجود است و تعداد ۹۰۰۰ دانشجویی را که عنوان کردید، صرفا نوک کوه یخی هست که در برنامههای اخیر واکسیناسیون حضور داشته و فعالیت نمودهاند و در واقع دهها هزار تن از دانشجویان کشور ما از رشتههای مختلف پزشکی و غیر پزشکی در بخشهای مراقبت بیمارستانی، طرح شهید سلیمانی، بیماریابیهای فعال، درمان در منزل، امور خیریه مرتبط با بیماران مبتلا به کرونا و فعالیتهای جهادی در این مبحث حضوری چشمگیر و مثال زدنی داشتهاند که قطعا رسیدن به آمار دقیق این فعالان به آسانی میسر نیست.
"پرداختن به فعالیتهای جهادی در دهه ۸۰ باعث شد تا جنبشهای دانشجویی ما دوباره به صحنه بازگردند و از "بیانیه خوان" دیگران بودن به جهادگران فعالی تبدیل شوند که در زمینه محرومیت زدایی عمومی فعالیت داشته باشند. "
آن چیزی که اهمیت دارد این است که ما فضای :"تفکر"، "نقد کردن" و "ارتقاء بخشی" را در بین دانشجویان خود بوجود بیاوریم، اگر نگاه ما به نیروی دانشجویی صرفا نیروی انجام دهنده کار در فضاهای محیطی باشد، این ظلم به دانشجو و حتی به خودمان است که باعث محروم شدن از ایدههای خلاقانه و پر نشاط این قشر خلاق و فرهیخته کشور شدهایم.
باید بپذیریم که هر گاه باب نقد باز شود و تحمل مسؤولان نیز در زمینه نقد بالاتر رود، مانند آنچه که در دولت سیزدهم شاهد آن هستیم، باعث خواهد شد تا دانشجویان با رغبت بیشتر، انگیزه مضاعف و تلاش افزونتر برای گره گشایی در صحنهها حاضر شوند، و البته شخصا انتظار دارم تا این اتفاق بزودی بصورت منسجم تر و فرهیخته تر در کشور عزیزمان رخ دهد.
عنوان آخرین سوال، آمار باروری هر زن ایرانی در حال حاضر ۱.۲ است که برای حل بحران جمعیت باید به ۴.۲ برسد. با توجه به مشکل سالمندی جمعیت و دغدغه مقام معظم رهبری در این خصوص، به نظر شما دانشگاه چگونه میتواند در حل این بحران نقش ایفا کند؟.
باید دانست که در موضوع جمعیت، در حال حاضر در یک پنجره فرصت به سر میبریم و اگر از این بزنگاه موجود که هنوز نسل فعال ما یعنی افراد زیر ۳۵ سال کشور، درصد بالایی از جمعیت ایران را به خود اختصاص دادهاند استفاده نبریم، فرصت را از دست دادهایم و دغدغه مسؤولان این است که اگر شرایط جمعیتی ما با همین روند پیش برود و سناریوهای بدبینانهای که از برخی از منابع به گوش میرسد را بپذیریم، تا بیست و پنج سال آینده، حدود ۴۰ درصد از جمعیت فعال امروز کشور تبدیل به قشر مستمری بگیر و نیازمند به مراقبت میگردند، که این موضوع برای یک کشور میتواند تبعات بسیار سنگین مالی و اجتماعی را به شکل یک فاجعه در پی داشته باشد.
نمونههایی از این کشورها در حال حاضر وجود دارند که در نیم قرن گذشته دچار پیری جمعیت شده و برای حفظ ساختار اجتماعی و اقتصادی خود مجبور به پذیرش و ورود پناهندگان به عنوان نیروی کار به کشورشان شدهاند که همین موضوع باعث تغییرات عمیق در بافت جمعیتی آنان و ایجاد بحرانهای اجتماعی در جوامع آنها گشته است و به همین دلیل نیز موفق به حفط رشد اقتصادی سابق خود نشدهاند.
"اگر نگاه ما به نیروی دانشجویی صرفا نیروی انجام دهنده کار در فضاهای محیطی باشد، این ظلم به دانشجو و حتی به خودمان است که باعث محروم شدن از ایدههای خلاقانه و پر نشاط این قشر خلاق و فرهیخته کشور شدهایم. "
اما باید در نظر داشته باشیم که برای موضوعات پیچیدهای همانند تمایل به تشکیل خانواده و فرزندآوری راه حلهای گستردهای وجود ندارد به همین دلیل ما این موضوعات را باید بصورت سیستماتیک و منظومهای ببینیم، مثلا اینکه ببینیم جوان در جامعه ما علاقهای به تشکیل خانواده ندارد؟ و یا اگر هم چنین تمایلی در او وجود دارد، علاقهای به فرزندآوری ندارد؟ و یا حتی اگر به فرزندآوری نیز علاقمند باشد به تک فرزندی معتقد است؟.
باید دلائل این موضوع به صورت عمیق و کارشناسی شده و واقع بینانه ریشه یابی شود، بر اساس بررسیهای انجام شده، به نظر نمیرسد که صرفا انگیزههای اقتصادی ناشی از شرایط مالی جامعه، دلیل اصلی چنین تصمیماتی باشد بلکه دلیل بخش بزرگی از چنین روندی را "تغییر ذائقه فرهنگی" عمومی، مسیر فرهنگی جامعه و هنجارهای مورد قبول اجتماع تشکیل میدهد که طی سالیان گذشته بویژه طی دو دهه گذشته شاهد آن بودهایم و در حال حاضر آنچه که مطلوب جامعه به شمار میرود چنین سبک زندگی میباشد و ما تا ریشههای این انگیزهها را در نیابیم نمیتوانیم کار چندان اثرگذاری را در این زمینه انجام دهیم.
به نظر میرسد که موضوع بسیار مهم "مسئولیت پذیری" و آموزش این مقوله از دوران دانش آموزی و حتی پیش از آن در خانواده، تقویت "اعتماد به نفس"، همچنین وجود شور و نشاط و خوشبینی به آینده نیز میتواند تاثیر بسزایی در تغییر این ذائقه و گرایش به چنین سبک زندگی ایفاء نماید. متاسفانه با ترویج موج نا امیدی بویژه با تشدید تحریمهای ظالمانه آمریکا، شاهد ایجاد مبهم بینی نسبت به آینده در کشورمان هستیم در حالی که معتقد هستم که کشور ما در همین شرایط سخت و حساس هم میتواند آیندهای بسیار پر نشاط، افتخار آمیز و پر رونقی را برای خود و نسلهای آینده رقم بزند.
در همین یک صد روز گذشته و با اقدامات مثبتی که توسط دولت سیزدهم صورت گرفته، کرانههای امید ایجاد شده و امیدوار هستیم که به یاری خداوند به نتیجه برسد و همین "امید آفرینی" شاید بتواند تاثیری بسزا در جهتگیری اذهان عمومی و فرهنگ اجتماعی ما داشته باشد، به صورت خلاصه بخواهم توضیح دهم، بحران جمعیت یک بحران جدی است که نمیتوان با ساده انگاری آن را نادیده گرفت و فرصت برای جبران این نقیصه در هر لحظه تنگتر و تنگتر میشود.
"تشکلها و جنبشهای دانشجویی میتوانند به صورت جدی در موضوع رشد و جوان سازی جمعیت کشور ورود کرده و با ایجاد "حس مسؤولیت پذیری جمعی" در رفع این مشکل نقش لازم خود را اجراء نمایند."
برای علاج این معضل باید هدف گذاریهای کلان همچون هدف گذاریهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بزرگی را با رویکرد کارهای اقناعی و مشارکتی برنامهریزی نمود و اتفاقا این موضوع هم از مواردی است که تشکلها و جنبشهای دانشجویی میتوانند بصورت جدی در آن ورود کرده و با ایجاد "حس مسئولیت پذیری جمعی" در رفع این مشکل نقش لازم خود را اجراء نمایند و صد البته اقدامات حمایتی از سوی مسئولین در جای خود می تواند نوعی تسریع کننده و تسهیل کننده این روند و خط سیر باشد.
با نهایت تقدیر و تشکر از حضرتعالی که با وجود مشغله فراوان و شلوغی این روزهای کار شما، این فرصت را در اختیار ما قرار دادید تا چند دقیقهای در خدمت شما باشیم و از حضور شما بهره ببریم.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری مفدا ، تاریخ انتشار: 15 آذر 1400، کدخبر: ، www.mefda.ir،257913