شعار سال: «رامین مهمانپرست» سخنگوی سابق وزارت خارجه از جمله کسانی است که معتقد است نباید در خصوص برجام از سوی هیچ یک از طرفین زیاده خواهی صورت بگیرد، او در این باره میگوید: «شرط بازگشت برجام به حالت اولیه این است که تحریمها باید لغو شود و هیچ موضوع غیر مرتبطی را نباید وارد برجام کنند و نباید در این خصوص زیاده خواهی کنند.» یکی از موضوعاتی که باعث شده برجام دچار کش و قوس شود و زمان احیای توافق هستهای مدام به تاخیر انداخته شود این است که تندروهای داخلی و کاسبان تحریم تمایل به چیزی بیشتر از برجام روحانی دارند و آمریکا هم بعضا نشان میدهد زیاده خواهی را در دستور کار دارد. در همین رابطه و برای بررسی ابعاد بیشتر این موضوع با سخنگوی پیشین وزارت خارجه گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید، با گسترش نیوز همراه باشید.
آقای مهمانپرست؛ ارزیابی شما از پیشرفت برجام و روند مذاکرات هستهای در دولت سیزدهم چیست؟
بحثهایی در مورد مذاکرات برجام انجام شده است؛ مواضع طرفین را کاملا مشخص کرده است. مواضع تیم مذاکره کننده ما و چهارچوبهای ما کاملا معلوم است، براساس توافق برجام در صورتی که طرف مقابل به تعهدات خود عمل کند و ما هم به تعهدات خود عمل میکنیم. شرط بازگشت برجام به حالت اولیه این است که تحریمها باید لغو شود و در عمل باید معلوم شود که روابط اقتصادی به حالت طبیعی برگشته است. هیچ موضوع غیر مرتبطی را نباید وارد برجام کنند و نباید در این خصوص زیاده خواهی کنند. تمام اقداماتی که در توافق برجام انجام شده است باید لحاظ شود و تحریمهایی که قبل و بعد از دوره ترامپ اجرا شده باید لغاو شود اینها مواضع کاملا روشن طرف ایرانی است.
با این تفاسیر علت این همه تاخیر در به نتیجه رسیدن مذاکرات را باید در چه عواملی جستجو کرد؟
طرف غربی سعی میکند مقاومت کند و امتیازات بیشتری را بگیرد و موضوعاتی جدید را در دستور کار وارد کند و با تحلیلهای مختلفی این کار را انجام میدهد. بخش مهمی در طرف غربی وجود دارد که معتقد است شرایط فشارهای اقتصادی روی ایران به صورتی است که ما مجبوریم بسیاری از نکاتی را که غرب خارج از قائده برجام وارد میکند بپذیریم. آنها فکر میکنند به دلیل فشارهای تحریمی ما مشکل کسری بودجه داریم و یا نمیتوانیم از ظرفیتهای اقتصادی کشورمان به خوبی بهره ببریم. از این رو اگر این فشارها ادامه پیدا کند ما ناچار به توافقی خواهیم شد و از برخی از صحبتهای مسئولین ما در دولت قبل و حتی برخی موضوعاتی که امروز در رابطه با اقتصاد مطرح است این طور بر میآید که آنها میخواهند استفادهای ببرند تا اگر تحریمها لغو نشود ما دچار مشکلاتی جدی میشویم و این فشار میتواند ما را وادار به یک مذاکره کند که در این بین آنها منافع بیشتری کسب میکنند. این تحلیلی است که به نظر میرسد در ذهن طرف غربی وجود دارد و از این رو مقاومت میکند و مرتبا مذاکرات را طولانی میکند. در وقفهای که برای مذاکرات صورت گرفت.
این تاخیر و هیجانات مدامی که به بازار و قیمتها پس از هر خبری از مذاکرات وارد میشود نهایتا چه تاثیرات دراز مدتی دارد؟
به نظر میرسد این وقفه میتواند جنبه مثبت داشته باشد اولا ما در عمل باید ثابت کنیم که اقتصاد کشور ما اگر چه تحت تاثیر تحریمها ضعیف شده است، ولی بخاطر برجام نباید قفل شود و ما باید رد عمل این را ثابت کنیم که راه خنثی کردن تحریمها و راه توسعه اقتصادی با سایر کشورها به ویژه همسایگان و طرحهای مختلفی که میتواند افزایش کمی و کیفی تولید را در داخل به دنبال داشته باشد و ورود تولید کنندگان ما را به بازارهای صادراتی زمینه سازی کند را در دستور کار قرار بدهیم. اگر از این فرصت وقفه برای نمایش طراحیهای مسئولین اجرایی کشور در زمینه خنثی سازی تحریم استفاده شود این امر به نقطه قوت ما در مذاکرات تبدیل میشود. یعنی آن فشارها نتوانسته است تاثیری بگذارد و ما راه خودمان را طی میکنیم. توافق یا باید با تعهدات کامل طرفین صورت بگیرد و یا برای ما اولویت پیدا نمیکند و ما مسیر اقتصاد خودمان را طی میکنیم.
شاید طرف غربی هم میخواهد از این فرصت زمانی دو بهره را ببرد. یک بهره اینکه فکر میکند گذشت زمان فشارهای اقتصادی را و بحث کسری بودجه را و نارضایتی مردم را افزایش میدهد و فشارهای مردم به دلیل شرایط سخت باعث امتیاز دادن دولت میشود تا زودتر به یک توافق برسند.
فکر میکنید موضوع اوکراین و جنگ روسیه و این کشور هم میتواند در روند مذاکرات تاثیری بگذارد؟
احتمالا برخی اتفاقات به بحران اوکراین مربوط است که امنیت اروپا و تامین انرژی را در این منطقه به خطر انداخته است. شاید میخواهند ببینند در یک دوره زمانی فاصلهای که میافتد چه تاثیری میگذارد و آیا میتوانند این بحران را کنترل کنند یا نه؟! و اگر کمبود انرژی در اروپا آثار اقتصادی سنگینی دارد شاید مجبور شوند از طریق باز کردن مسیر همکاری با ایران نفت و گازی را که روسها برای اروپا تامین میکردند جبران کنند.
برخی شعارهای رئیس جمهور قائل به این موضوع است که وقفه در مذاکرات یا حتی عدم دستیابی به توافق تاثیری در سفره مردم ندارد، این گزاره را تا چه اندازه دقیق میدانید؟
برجام با سیاست خارجی فرق دارد. اگر بگوییم اقتصاد کشور را به برجام گره نمیزنیم این میتواند شعار درستی باشد. چون ما باید راه مقاوم کردن اقتصاد را پیدا کنیم. خنثی کردن تحریمها از طریق توسعه روابط با سایر کشورها باید در دستور کار ما باشد، شاید اقتصاد رد شرایط تحریمی آسیبهای زیادی ببیند. قطعا این محدودیتها و تحریمها دست و پای فعالین اقتصادی را میبندد و هزینههای سنگینی را به ما تحمیل میکند. ولی در همین شرایط هم ما میتوانیم با خلاقیتهایی که در سیاست خارجی به کار میبریم و با اصلاح ساختار اقتصادی داخل بتوانیم وضعیتی چابکتر پیدا کنیم و هزینهها را کم کنیم و افزایش درآمد داشته باشیم و وابستگی اقتصاد را به درآمدهای نفتی کاهش بدهیم و با رویهای جدید که دنبال میکنیم فشارهایی که بخاطر تحریم وارد میشود را کم اثرتر کنیم.
به این منظور باید جراحیهای بزرگی را در داخل انجام بدهیم ما امروز یک اقتصاد بیمار و یک ساختار اقتصادی غلط داریم و هزینههای سنگین دولتی در بودجه مشاهده میشود وقتی رقم ردیف بودجه شرکتهای دولتی ما بیش از دو برابر ردیف بودجه عمومی دولت است به این معنی است که هزینههای خیلی سنگین چندین برابر استانداردهای بین المللی به اقتصاد کشور فشار میآورد و این مشکل جدی ما در این بخش است وقتی اقتصاد ما دولتی ادامه میشود به این معنی است که ما بخش خصوصی ضعیفی داریم که اجازه فعالیت و رشد رد حد درست خود را ندارد و از طرف دیگر وقتی فکر دولتی در اقتصاد حاکم میشود به صورت طبیعی بی انگیزگی و کارایی پایینتر و مشکلات فساد و تبعیض و رانت و ... را نیز به دنبال خود خواهد داشت اگر قرار است عدم گره زدن اقتصاد کشور به برجام تحقق پیدا کند شرط این است که ما جراحیهای بزرگ اقتصادی را در داخل شروع کنیم و در سیاست خارجی خود توجه جدی به دیپلماسی اقتصادی داشته باشیم و از همه ظرفیتهای آن بهره ببریم.
این موضوع چقدر زمان خواهد برد؟
کارهای اقتصادی زمان بر است وقتی میخواهید ریل کار اقتصادی را در کشور تغییر بدهید حتما باید برنامههای طولانی مدت و میان مدت و بلند مدت را پیش بینی کنید. باید زمان قابل توجهی برای آثار اساسی آن در نظر گرفت. اگر قرار باشد این جراحیها صورت بگیرد و زمان هم ببرد باید در این فاصله چه اقداماتی انجام بدهیم که هم به قشر ضعیفمان آسیب نرسد و یا از آنها حمایت شود و هم مقدمات ایجاد اشتغال و امید و درآمد برای جوانان و مردم فراهم شود اینها راه حل دارد برخی از اینها به صورت کوتاه مدت قابل اجرا است و سریعتر جواب میدهد و حداقل قشر ضعیف را حمایت میکند. چنین برنامههایی موجود است و میتواند طی تغییر ساختارهای اقتصادی و جراحی به کمک قشر ضعیف برسد و در میان مدت به جهت ایجاد اشتغال و درآمد زایی برای جوانها نقش آفرینی کند و در بلند مدت شاهد تغییر زیر ساختها و تقویت آنها باشیم و حرکت بزرگی به سمت اقتصاد شکوفایی که با استفاده از همه مزیتهای کشور میتوان از آن بهره برد حرکت کنیم.
با این تفاسیر خودکفایی به شکلی که ما بتوانیم دست برتر را در مذاکرات داشته باشیم نیازمند چه بسترهایی است؟
من از مدتها قبل اشاره کرده بودم که اگر قرار است در مذاکرات دست برتر را داشته باشیم و به توفیقاتی برسیم باید از موضع اقتدار وارد مذاکره شویم نه از موضع درخواست و نیازمند بودن به نتیجه توافق. این در شرایطی میسر است که واقعا برنامههایی داشته باشیم و بتوانیم ضعفهای داخل کشور را برطرف کنیم. اگر شاهد تصمیمات شجاعانهای باشیم یعنی جراحیهای بزرگ صورت بگیرد و توجه به بخش خصوصی به طور جدی مورد نظر مسئولین باشد و بخشهای دولتی هزینه بر و فساد زا کوچک و چابک شوند و برنامههایی برای دسترسی به بازارهای صادراتی تدوین شده باشد طرف مقابل متوجه خواهد شد که ما قصد داریم مسیر درستی را دنبال کنیم و ساختارها را اصلاح میکنیم و متوجه خواهد شد که فشارها تاثیری ندارد و سعی میشود توافق هر چه سریعتر و بر سر منافع طرفین باشد. ما هم زمان با مذاکرات باید شاهد تغییرات و تصمیمات اقتصادی در ساختارهای داخلی کشور باشیم.
راهکار پیشنهادی شما چیست؟
پیشنهاد من این بود که معاونت اقتصادی وزارت خارجه باید منحل شود. چون استدلال من این است که وقتی معاونت اقتصادی و معاونت سیاسی را در ساختار وزارت امور خارجه میگذاریم این وضعیت توان وزارت امور خارجه را در دیپلماسی کاهش میدهد. معاونت اقتصادی به تنهایی نمیتواند در کارهای اقتصادی و در ریز روابط دو جانبه ورود کند و فقط باید بحثهای کلی را داشته باشد. در کنار آن هم باید معاونت سیاسی تعریف کرد که یک معاون باید با تمامی کشورها روابط دو جانبه را پیگیری کند. یک نفر زمان و توان کافی برای این برنامه را ندارد و باید از زیر مجموعه اش استفاده کند. ادارات کل هر چه افراد توانا را در راس داشته باشند باز هم سطح تشکیلاتی آنها اداره کل است؛ و این وضعیت در تنظیم روابط و توسعه روابط اثر منفی میگذارد. ضمن اینکه ممکن است چیزی را در ذهن تداعی کند که، چون ما معاونت سیاسی هستیم پس کارهای اقتصادی چندان اولویت ما نیست، چون ما معاونت اقتصادی داریم. ضعف بعدی این است که هم در دولت قبل و هم در دولت فعلی معاون سیاسی وزارت امور خارجه مسئول گفتگوهای برجام نیز هست و وقت زیادی از آن معاونت گرفته میشود رد چنین ساختاری روابط دو جانبه و همکاریهای چند جانبه آسیبی جدی میبیند. پیشنهاد من این بود که باید ساختار وزارت امور خارجه را تغییر بدهیم معاونت اقتصادی باید منحل شود و باید به جای اینکه یک معاون اقتاصادی و یک معاون سیاسی داشته باشیم باید پنج معاونت منطقهای تعریف کنیم و هر معاون در حدود ۲۵ کشور را تحت پوشش داشته باشد تا بتواند وقت بگذارد و به آنها برسد. همه معاونتهای منطقهای اولویت اول توسعه روابط خود را در کار اقتصادی داشته باشند یعنی به جای اینکه تنها یک معاونت مسئول کار اقتصادی باشد تمام معاونتهای منطقهای و کل کشورهای جهان را باید با اولویت توسعه روابط اقتصادی در دستور کار داشت. یعنی ظرفیت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه را به شدت افزایش بدهیم و همه را درگیر این کار کنیم و روابط دو جانبه اولویت اصلی کار وزارت امور خارجه است باید از همه ظرفیتهای کشورهایی که با ما دوست هستند و میخواهند با ما منافع مشترک داشته باشند بهره ببریم. سپس باید همکاریهای منطقهای و چند جانبه را تقویت کنیم و قراردادهایی ببندیم که بتواند در دیپلماسی اقتصادی به تولید کننده و صادر کننده ما کمک کند همه فعالیتها باید با این دید باشد که بتواند برای کشور ما منافع اقتصادی ایجاد کند و به عبارتی در چهارچوب اصلی دیپلماسی اقتصادی تعریف شود.
در مورد درگیری میان اوکراین و روسیه چه دیدگاهی دارید؟ فکر میکنید این تنش تا چه مدت زمانی ادامه دار باشد؟
درگیری بین روسیه و اوکراین از زوایای مختلفی قابل بررسی است یک نگاه این است که ببینیم برندگان و بازندگان این درگیری چه کسانی هستند؟! مهمترین برندگان این درگیری سه کشور هستند. اول آمریکا که رقیبی دیرینه و سرسخت به نام روسیه دارد. با درگیر شدن روسیه در اوکراین وضعیت برای آمریکاییها خوش آیند خواهد بود، چون شاهد تضعیف و یا زمین گیر شدن روسیه خواهند بود، اتحادیه اروپا شریک قدیمی آمریکا بود که رفته رفته ادعای استقلال داشت و در مساله نظامی گری به دنبال مستقل شدن بود، ولی باز هم احساس وابستگی جدی و شدید به آمریکا خواهد کرد و برای سالیان طولانی دیگر به استقلال از آمریکا فکر نخواهد کرد. امروز اروپا به جهت تامین امنیت و انرژی دچار مشکل جدی است و از هر دو بعد به آمریکا وابستهتر میشود. از این رو آمریکاییها برداشتی پیروزمندانه از این درگیری خواهند داشت. دومین پیروز این درگیری چین است وقتی غارب و روسیه ردگیر هستند چین میتواند اهداف خود را با سرعت بیشتری دنبال کند و سریعتر به جایگاهی که به دنبال آن بود برسد.
فکر میکنید در نهایت روسها از این جنگ چه هدفی را دنبال میکنند؟ آیا موضوع به عضویت اوکراین در ناتو خلاصه میشود؟
روسها فکر میکنند با ورود به اوکراین توانسته اند کشورهای دیگری را که در حیاط خلوت روسیه هستند از هر گونه انگیزههای نزدیکی به غرب پرهیز بدهند. روسیه میداند که در تثبیت حوزه امنیت ملی اش دچار مشکلات اقتصادی خواهد شد و شاید نفت و گاز روسیه تحریم شود، ولی همین تحریم موجب افزایش قیمت نفت و گاز روسیه میشود و از محل دیگری مجددا میتواند زیانهای اقتصادی روسیه را تا حدی تامین کند از این رو اولویت اول روسیه از این تجاوز بحث اقتصادی نیست بلکه بحث امنیت ملی و بحثهای سیاسی است که روسیه فکر میکند از این طریق و با این اقدام به این هدف دسترسی پیدا کرده است. در نهایت بزرگترین بازنده این بحران بعد از اوکراین که درگیر شده، قطعا اروپا است. کشورهای اروپایی از این پس باید خود را به آمریکاییها وابستهتر احساس کنند. از این رو میتوان این تحلیل را پذیرفت که کسانی گفته اند آمریکاییها اوکراین را تحریک کرده اند تا به این شکل وارد تقابل با روسیه شود. اینکه این بحران را نوعی طراحی آمریکایی بدانیم چندان بعید و دور از ذهن نیست. با این اتفاق آمریکاییها برگهای برنده زیادی را برای خود ترسیم کردند.
اتفاقی که از جمله حواشی پررنگ جنگ میان اوکراین و روسیه مطرح میشود، بسته پیشنهادی روسیه برای برجام بود که شرط و شروط جدید پیش پای ایران گذاشت و کار را سختتر کرد، در این باره چه دیدگاهی دارید؟ آیا در نتیجه نهایی تاثیرگذار است؟
من فکر نمیکنم که شرط و شروط روسیه در نتیجه نهایی برجام تاثیری داشته باشد. آنچه که در برجام تعیین کننده است این خواهد بود که چهارچوب مطالبات ما از کشورهای غربی و طرفین برجام معلوم است اگر آنها آمادگی عمل کردن به تعهدات خود را داشته باشند بحثهای حاشیهای کمتر اثر میگذارد و من در به نتیجه رسیدن برجام خوشبین هستم. چون از قبل نیز عقیده داشتم برجام به سرانجام میرسد، ولی دورهای شش ماهه تا یک ساله زمان میبرد، ولی انجام میشود امروز هم عقیده دارم هم ما به شدت موافق به نتیجه رسیدن هر چه سریعتر برجام هستیم تا بتوانیم فشارها و محدودیتها را کاهش بدهیم و هم اینکه طرف غربی به شدت نیازمند این توافق است غارب هم نگران این است که در بحث هستهای ما به نقطهای بازگشت ناپذیر برسیم و هم از طرفی بحران روسیه و اوکراین و بحث انرژی و سوخت و بحثهایی که در کشورهای اروپایی مطرح است به مساله برجام و رفع تحریمها وابسته است تا نفت و گاز ایران بتواند جایگزین صادرات انرژی روسیه به اروپا شود.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری گسترش نیوز، تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۱، کد خبر: ۲۵۳۸۴۵، www.gostaresh.news