شعارسال: وقتی به عنوان اولین خانم وزیر راه و شهرسازی تاریخ ایران انتخاب شدم با خودم قرار گذاشتم از اتفاقات کاری و دغدغه هایم خاطره نویسی کنم، ولی این وزارتخانه انقدر عریض و طویل است و انقدر مشغله دارم که واقعا وقت نمیشود. در بازگشت از سفر روسیه در هواپیما دیدم دکتر پزشکیان گوشهای خلوت کرده و گرم نوشتن است. وقتی نوشتنش تمام شد پرسیدم چی مینوشتید آقای دکتر؟
ایشان گفتند: مدتی است که از اتفاقات روزمره دوران ریاست جمهوری ام روزنگاری میکنم!
بعد با همان حالت تحکم آمیزشان به من نهیب زدند: خانم صادق! شما هم حتما بنویس! بگذار آیندگان بدانند چی به سر ما آمده و چه ماجراهایی داشتیم.
نهیب ایشان مرا به صرافت انداخت که هر وقت فرصتی دست داد دستی به قلم ببرم که به قول رئیس جمهور، آیندگان بدانند چی به سر اولین زن وزیر راه و شهرسازی ایران آمده!
هفتهای که گذشت مثل همه هفتههای قبل خیلی پرمشغله بودم. جلسات نهضت ملی مسکن را با معاون مسکن و ساختمان وزارتخانه داشتم که خیلی وقت و انرژی ام را میگیرد. برای هر استان باید جداگانه جلسه بگذارم که به کارها سرعت بدهم. طرح نهضت ملی مسکن را دیگران سر زبانها انداخته اند و با آن پز داده اند و حالا دردسرش افتاده گردن من!
انبوه سازی مسکن در این حجم، وقتی نه دولت پول دارد و نه متقاضیان میتوانند سهم خود را درست و حسابی تامین کنند، خیلی حرص و جوش برای من ایجاد میکند. دائم باید جواب خبرنگارها را بدهم که میپرسند مسکن نهضت ملی را کی تحویل میدهی؟ چطوری به خبرنگارها بگویم که من باید پول از زیر سنگ بیاورم برای تکمیل این پروژه ها؟! در این خشکسالی بودجه، پول گرفتن از سازمان برنامه برای تکمیل نهضت ملی مسکن کار حضرت فیل است!
قیمت مسکن و اجاره خانه هم در چند سال اخیر بخاطر تورم سر به فلک کشیده. من مانده ام و این همه متقاضی مسکن و مستاجری که نمیتوانند سرپناه مناسبی برای خودشان دست و پا کنند. تازه الان روز خوشم است! تا چشم به هم بزنم خردادماه از راه میرسد و فصل اجاره میشود. آن وقت است که همه فریادشان از گرانی اجاره بلند میشود. نمایندههای مجلس هم که از این همه علل گرانی مسکن و اجاره، زورشان فقط به وزیر بیچاره میرسد! خرداد بشود و تهدید من به استیضاح از طرف نمایندگان مجلس شروع نشود، صلوات!
وسط هفته قبل یک جلسه هم برای سفرهای نوروزی و اربعین سال آینده و حج ۱۴۰۴ با زیرمجموعههای حمل و نقلی وزارتخانه داشتم. من به حوزه حمل و نقل اشراف کامل ندارم و برای پیشبرد امور این حوزه روی آقای رسولی معاون حمل و نقل وزارتخانه خیلی حساب کرده ام. ایشان را با حساسیت زیاد انتخاب کردم و امیدوارم مایوسم نکند.
آخر هفته با دکتر پزشکیان رفتیم تاجیکستان و روسیه. تفاهمنامههایی با تاجیکها برای صدور خدمات فنی و مهندسی امضا کردیم. تاجیکها خیلی با احترام با ما صحبت میکنند. خیلی هم لهجه بامزهای دارند! نمیدانم با این جمهوریهای آسیایی میانه باید چطوری تا کنیم که آنقدر با ما دودوزه بازی نکنند، چون معمولا تفاهمنامه را با ما امضا میکنند، ولی کارهایشان را میدهند به شرکتهای ترک!
یک تفاهمنامه دیگر هم با تاجیکها امضا کردیم که در چابهار سرمایه گذاری کنند. تفاهم خوبی است البته اگر تنه شان به تن هندیها نخورد که تا آمریکا چپ نگاهشان میکند، دست و پایشان را جمع میکنند و از چابهار میروند و اقلا تا ۶ ماه پشت سرشان را نگاه نمیکنند.
در سفر به روسیه، معاهده راهبردی با همسایه شمالی امضا شد که معاهده خیلی کامل و خوبی است و شامل توسعه حمل و نقل هم هست. حالا این امضاها به کنار، اما تا بتوانیم یخ بازارهای روسیه را بشکنیم و چیزی به این کشور صادر کنیم که نیاز به توسعه حمل و نقل داشته باشد، خیلی راه در پیش است. همین کریدور شمال جنوب که آنقدر حرفش را میزنیم فکر نکنم شرکتهای روسیه از ظرفیتهای آن به اندازه کافی مطلع شده باشند. با روسها داستان زیاد داریم. مثلا راه آهن رشت آستارا که در این سفر هم روی آن توافقهایی امضا شد را بعضی از کارشناسان خیلی با آن موافق نیستند. ضمنا اول گفتند با سرمایه گذاری روسیه ساخته میشود، ولی بعدا گفتند ما پولش را به شما وام میدهیم و باید پس بدهید. این که نشد سرمایه گذاری! این هم از سفر روسیه.
توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از خبر:
برخی از کارشناسان راه اهن رشت- آستارا را بنوعی بعنوان باتلاق توصیف میکنند و از ده خلف وعده صورت گرفته حرف میزنند. اهم وعدههای خلاف واقع عبارتند از:
۱) تبلیغات گسترده رسانهای در خصوص وعده سرمایه گذاری مشترک روسها در این پروژه برخلاف واقعیت
۲) وعده ارزانتر بودن حمل کالا از این مسیر بین روسیه و هند، نسبت به مسیرهای دریایی موجود برخلاف واقعیت و بدون محاسبه
۳) وعده ساخت این پروژه طی ۳ تا ۴ سال، برخلاف واقعیت (۱۵ تا ۲۰ سال)،
۴) وعده عدم تخریب محیط زیست علی رغم عدم وجود مجوز محیط زیست برای کل مسیر و اعلام قطع و جابجایی ۹۰ هزار درخت در مسیر پروژه از سوی مشاوران
۵) وعده عدم ایجاد جنگ اجتماعی با حدود ۳۰۰۰ کشاورز و روستایی جهت تملک و تغییر کاربری ۶۰۰ هکتار از بهترین اراضی مولد کشور در استان گیلان در مسیر پروژه،
۶) وعده عدم وابستگی به آذربایجان و اسرائیل جهت عبور بار روسیه و هند از مسیر رشت آستارا برخلاف واقعیت که بالاجبار باید از کشور جمهوری آذربایجان و با تایید این کشور و برآورده کردن خواستههای این کشور تحت نفوذ آمریکا و انگلیس و اسرائیل بار عبور کند (مهار روسیه و ایران توسط آذربایجان و اسرائیل در حوزه ترانزیت در این پروژه)،
۷) وعده درآمدهای سرشار ۲۰ میلیارد دلاری در سال، برخلاف واقعیت (۲۰ میلیون دلار در سال مطابق گزارش مشاور آن هم بدون کسر هزینهها و در صورت باج دهی ایران و اعطای کریدور جعلی زنگزور به جمهوری آذربایجان از سوی ایران و با فرض محال ارزانتر بودن این مسیر نسبت به دریا)،
۸) وعده هزینه ساخت پروژه با ۸۰۰ میلیون دلار برخلاف واقعیت (حداقل ۲ میلیارد دلار)،
۹) وعده اخذ مجوزات لازم در آینده از مجلس و بانک مرکزی و معاونت حقوقی ریاست جمهوری، جهت گرفتن وام ارزی برای این پروژه ریالی برخلاف اختیارات دولت
۱۰) وعده وجود منابع مالی برای شروع کلنگ زنی، برخلاف واقعیت که فقط برای شروع کلنگ زنی این پروژه ۱۸ هزار میلیارد تومان پول نقد مورد نیاز است، شامل ۱۲ هزار میلیارد تومان برای واریز پیش پرداخت به شرکت کاسپین سرویسز روسی و ۶ هزار میلیارد تومان برای تملک مسیر) آن هم از محل پول نفت مردم (تهاتر نفت) و یا اخذ قرض از روسیه و بازپرداخت قرض از محل پول نفت مردم، باعث میشود این پروژه نیز مشابه اکثر ابر پروژههای ریلی کلنگ زنی شده در کشور، با شکست روبرو شود و منابع کشور هدر میرود لذا برای جلوگیری از ورود به بحران اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و محیط زیستی این پروژه و همچنین جلوگیری از بازی باخت باخت ایران و روسیه در این پروژه و جلوگیری از ایجاد روابط بد و خسارت بار بین طرفین در حوزه دیپلماسی، ضروری است در اسرع وقت واقعیتها به مسئولیان دلسوز و متعهد ردیف یک کشور منعکس و پروژه راه آهن رشت آستارا متوقف و از طرحهای جایگزین و از سایر کریدورهای موجود استفاده شود.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون