شعارسال: محمدعلی فروغی دردشتی ملقب به ذکاءالملک، ملیگرا، تجددخواه، روشن فکر، مترجم، ادیب و سخن شناس، فیلسوف، تاریخ دان، روزنامه نگار، سیاست مدار، دیپلمات، نمایندهٔ مجلس، وزیر و نخست وزیر ایران بود. وی در سال ۱۲۵۴ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود و در سال پنجم آذر ماه ۱۳۲۱ در تهران درگذشت. محمدعلی فروغی از فعالان و مبارزان مهم انقلاب مشروطه ایران بود. وی در زمان جنگ جهانی اول، ریاست هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹) و جامعهٔ ملل را برعهده داشتهاست. وی چند بار وزیر، ۲ بار نمایندهٔ مجلس شورای ملی و یک بار رئیس دیوان عالی تمیز (دیوان کشور) شد و در سال ۱۳۰۴، پس از تصویب انقراض دودمان قاجار، که خود در آن نقش تعیین کنندهای داشت، کفیل نخست وزیری شد. با انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، فروغی به عنوان اولین نخست وزیر در دوره پهلوی، مراسم تاجگذاری رضاشاه را در اولین قدم برگزار کرد.
محمدعلی فروغی که سیاستمداری محافظه کار بود، در مقابل رویۀ حکومتی رضاشاه سیاست مماشات در پیشگرفت و در شش سال آخر سلطنتش از کارهای اجرایی به کل کنار کشید و بقیه زندگی خود را صرف امور علمی و ادبی کرد. تحقیق، تألیف و ایراد سخنرانی در مجامع فرهنگی فعالیتهای او در این دوران را تشکییل میداد. اولین ترجمههای او در هفتهنامهی تربیت چاپ شدند. کتابهای "ثروت ملل" و "تاریخ ملل مشرق زمین" از دیگر آثار او هستند. مهمترین اثر تألیفی فروغی که در سالهای پایانی عمرش به نگارش درآورد، "سیر حکمت در اروپا" است که بخشی از آن ترجمۀ "گفتار در روش راه بردن عقل" اثر دکارت است. فروغی در این اثر کوشید بنیاد فلسفه و دلایل مدرنیته در غرب را بیان کند. در مورد این اثر برخی بر این باورند که «فروغی با هدف نشر فلسفۀ غرب و به انزوا کشاندن فلسفه و حکمت شرق، به ویژه فلسفۀ اسلامی به نگارش این کتاب دست زده است.». این گروه از پژوهشگران معتقدند: «فروغی ایدئولوژیای را پیگذارد که تجلیات فرهنگی و سیاسی بسیاری داشت، از جمله سالشمار هجری حذف شد و به جای آن تاریخ شاهنشاهی ابداع گردید! جشنهای ۲۵۰۰ ساله ... اوج نمود مادی و سیاسی این ایدئولوژی بود ... [همچنین]برای تدوین و پرداخت این ایدئولوژی بود که فراماسون باسواد و پرکاری، چون حسن پیرنیا به تألیف کتاب سه جلدی ایران باستان دست زد. این باستانگرایی... با اهداف سیاسی مشخص بود. در مقابل، دوران اسلامی تاریخ ایران که در واقع اوج تمدن ملی ما است، آماج حملات محققین فراماسون قرار گرفت و با تلاش زیرکانه و با پوشش به ظاهر موجه "عربزدایی" تهی ساختن فرهنگ ملی ایران از درونمایهی اسلامی آن به اوج خود رسید.». از دیگر آثار فروغی میتوان به "آیین سخنوری، " "تلخیص شاهنامه فردوسی، " "تصحیح دیوان حافظ، " "تصحیح کلیات سعدی، " ترجمهی "شفا"ی ابن سینا و ... اشاره کرد.
۲۴ شهریور ۱۳۲۰ خبر رسید ارتش سرخ در کرج است و میخواهد به تهران وارد شود رضاشاه از فروغی کسب تکلیف کرد. "آنها فقط با خود اعلیحضرت کار دارند. " این پاسخ نخستوزیر بود و به شاه قول داد که ولیعهد را بر تخت سلطنت بنشاند. در سرانجام این گفتگو، فروغی متن استعفای رضاشاه را به قلم خود نوشت و به امضای شاه رساند.
فردوست راجع به جایگاه سیاسی فروغی و ارتباطاتش با انگلستان و فراماسونها میگوید: «.. رضاخان دست به دامان چهرهای شد که از قدرت و نفوذ او در انگلیس مطلع بود. محمدعلی فروغی که در سالهای به قدرت رسیدن رضاخان واسطهی او با انگلیسیها بود و در صعود سلطنت پهلوی نقش مهمی داشت، از فراماسونهای مهم ایران و رییس لژ فراماسونری بود. فروغی فرد دانشمندی بود و در محافل بالای ایران احترام زیادی داشت و برخلاف بعضیها نه تنها به فراماسون بودن تظاهر نمیکرد، بلکه جداً پنهانکاری میکرد که به این نام شهرت نیابد. ولی فراماسونها از موقعیت او خبر داشتند و از او حرف شنوی و اطاعت جدی داشتند. فروغی فردی بود که حتی وزیر مختار انگلیس به خانهاش میرفت و به او احترام میگذاشت. رضاخان در آخرین لحظات که از هر جا قطع امید کرده بود برای حفظ سلطنت خود و حداقل برای ابقاء سلطنت پهلوی از طریق محمدرضا به فروغی متوسل شد...». بنابر این، رضاشاه با علمی که به جایگاه فروغی نزد مقامات انگلستان داشت و از امکان سازش و توافق انگلیسیها با ادامهی سلطنتش قطع امید کرده بود، در آخرین روزهای سلطنتش به سراغ فروغی رفت و از او که رابطهی نزدیکی با انگلیسیها داشت، خواست تا واسطهی مذاکره با آنها شود و بقای سلطنتش را تضمین کند.
پس از انتقال سلطنت به محمدرضا شاه، فروغی باری دیگر در مقام نخستوزیر قرار گرفت و مجلس سیزدهم -که انتخاباتش در دوران رضاشاه برگزار شده بود و نمایندگانش دستچین او بودند- را ابقا کرد. سپس سیاست خارجی جدید ایران را مطابق با تغییر اوضاع و شکست سیاست بیطرفی رضاشاه تعیین کرد. از آنجا که در شرایط آن روز امکان همکاری با متفقین اجتنابناپذیر بود، پیمان سه جانبهی ایران، روسیه و انگلستان را به تصویب مجلس رساند و در اسفند ۱۳۲۰ ش هنگامی که ششمین ماه دوران نخستوزیریش را سپری میکرد، به دلیل کارشکنیهای نمایندگان مجلس و به بهانهی کسالت از مقام خود کناره گرفت و جای خود را به علی سهیلی، وزیر امور خارجهاش داد. محمدرضا شاه بلافاصله او را به وزارت دربار منصوب کرد، اما به دلیل بدگمانیها و سوءنیتهایی که درباریان در موردش داشتند، مقرر شد به عنوان سفیر کبیر به آمریکا برود که در رفتنش تعللهایی صورت گرفت و بیماریش شدت یافت. محمدعلی فروغی در سن ۶۷ سالگی، در روز جمعه ۵ آذر ۱۳۲۱ ساعت ۱۵ بعدازظهر بر اثر سکتهٔ قلبی در تهران درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در آرامگاه ابن بابویه در شهر ری به خاک سپرده شد.
همانگونه که بیان شد، در اواخر شهریور ۱۳۹۷ اخباری از شکسته شدن سنگ قبر محمدعلی فروغی در فضای رسانهای کشور شنیده شد. موضوعی که به بحث فرونشست زمین ربط داده شد.
آرامگاه خانوادگی محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) ۶۴ مترمربع مساحت دارد و در جوار آرامگاه شیخ صدوق در شهرری واقع شده است.۹ نفر از اعضای خانواده فروغی در این آرامگاه خانوادگی دفن هستند که تمامی این قبور توسط اداره اوقاف شهرستان ری و با هماهنگی خانواده ایشان بازسازی و همسطح سازی شده است.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون