پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۸۶۹۱
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۸

تقی زاده و فروش کتابخانه شخصی برای مخارج معالجه

متن زیر یادداشت دکتر میلاد عظیمی است که در کانال تلکرامی خویش نور سیاه درباره عظمت فکری و اخلاقی سید حسن تقی زاده نوشته است.تقی زاده سالها در این مملکت وزیر و وکیل و سفیر و سناتور و رئیس مجلس سنا بود اما در نهایت پاکدستی زندگی کرد. تا به آنجا که در سالهای پیری و بیماری برای اینکه بتوانند هزینه سفر و معالجه خود را بدهد مجبور بود کتابخانه شخصی اش را بفروشد و تازه دولت با او راه نمی آمد و می گفتند نمی توانند کتابخانه پیر خردمند ایراندوست را بخرند. محمدعلی جمال زاده در این باره نامه ای به استاد ایرج افشار نوشت(دهم اردیبهشت ۱۳۴۱) که خواندنش سخت عبرت افزاست .سید حسن تقی زاده دشمن و مخالف بسیار داشت. بسیار اتهام ها به او زده شد. اما دو جنس اتهام را نتوانستند به او بچسبانند: فساد مالی و اخلاقی.

شعارسال: متن زیر یادداشت دکتر میلاد عظیمی است که در کانال تلکرامی خویش نور سیاه درباره عظمت فکری و اخلاقی سید حسن تقی زاده نوشته است.

سید حسن تقی زاده دشمن و مخالف بسیار داشت. بسیار اتهام‌ها به او زده شد. اما دو جنس اتهام را نتوانستند به او بچسبانند: فساد مالی و اخلاقی. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران کتابی منتشر کرده با نام "سید حسن تقی زاده، به روایت اسناد ساواک" (تهران، ۱۳۸۳). در این کتاب همه نوع سندی هست؛ در کنار گزارش‌های موثق، شایعات و مسموعات کم وزن هم نقل شده، اما هیچ جا نیامده که تقی زاده دزد بوده و رشوه داده و گرفته و اختلاس کرده است. یکی از سند‌های بسیار جالب این کتاب، «بیوگرافی» تقی زاده است که رئیس رکن دوم لشکر تبریز تهیه کرده. (مربوط به زمانی که تقی زاده رئیس مجلس سنا بود). در این سند آمده است (۵۶-۵۸):

تقی زاده و فروش کتابخانه شخصی برای مخارج معالجه

- میزان تحول و ثروت منقول و غیر منقول: ثروتی ندارد.

- اعتیادات:ندارد.

- دشمنان مهم: توده‌ای ها.

- امیال و آرزو‌های شخصی: فقط در ترقی و عظمت ایران دور می‌زند.

- عقاید و افکار سیاسی: مجاهدت در حفظ استقلال ایران و عظمت و سربلندی آن و آزادی ملت. طرفداری طبقه پائین و زحمت کش و فقیر و جهاد بر ضد تمام طبقات ممتاز و وقف وجود برای اصلاح حال و رفاه طبقات محروم از نعمات حیات شایسته. خدمت به بهبود حال اقتصادی و فرهنگ و بهداشت.

- نقاط ضعف زندگی: غرور زیاد.

تقی زاده سال‌ها در این مملکت وزیر و وکیل و سفیر و سناتور و رئیس مجلس سنا بود، اما در نهایت پاکدستی زندگی کرد. تا به آنجا که در سال‌های پیری و بیماری برای اینکه بتوانند هزینه سفر و معالجه خود را بدهد مجبور بود کتابخانه شخصی اش را بفروشد و تازه دولت با او راه نمی‌آمد و می‌گفتند نمی‌توانند کتابخانه پیر خردمند ایراندوست را بخرند.

محمدعلی جمال زاده در این باره نامه‌ای به استاد ایرج افشار نوشت (دهم اردیبهشت ۱۳۴۱) که خواندنش سخت عبرت افزاست:

«خطّ دست عزیز شما درباره فروش کتابخانه حضرت آقای تقی زاده عزّ وصول بخشید. به طوری که می‌فهمم این کتابخانه را به پنجاه هزار تومان معامله کرده‌اند و یقین دارم دو سه برابر آن قیمت دارد و این مرد بزرگوار به اقلّ قیمت رضایت داده است. عجبا که دولت ایران و خزانه مملکت ما به قدری فقیر باشد که از عهده تأدیه این قیمت برنیاید. باور نمی‌کنم و نمی‌فهمم منظور از اظهار این مطلب که چنین وجهی را نمی‌توانیم بپردازیم چیست. اگر با فروشنده دشمنی و سابقه خصومتی داشتند فکر می‌کردیم که در پی بهانه می‌گردند که کمکی به آن مرد نشده باشد. ولی کس نیاید به جنگ افتاده.

گمان نمی‌کنم این مرد دیگر در دنیا دشمن و بدخواهی داشته باشد و بلکه برعکس تصوّر می‌کنم که از شخص شاه گرفته تا وزیر دربار و نخست وزیر و وزیر فرهنگ و رئیس دانشگاه و رئیس دانشکده مایه نهایت تعجّب من است که از عهدهء پرداخت قیمت برنیایند. باید دید گیر کار در کجاست. من به هر حیث یک کاغذ فعلا به آقای دکتر سیاسی نوشته‌ام که در جوف همین پاکت است و استدعا دارم خودتان شخصا برسانید و همین کاغذ مرا هم که به جنابعالی نوشته‌ام برایشان بخوانید و باز اگر راه‌حلّی پیدا نشد زودتر برایم مرقوم فرمایید تا فکر دیگری بکنم. شاید حاضر شوند که قسمتی از قیمت را نقدا بپردازند.

بقیّه را در رأس هر ماه در چند قسط بپردازند یا آنکه بانکی و یا اداره‌ای و یا حتّی تجارتخانه‌ای و یا بلکه شخصی از دوستان خلّص آقای تقی‌زاده همه حاضر شود که این وجه را بپردازد و بعد با قسط از دولت دریافت دارد. نتیجه را زودتر به من خبر بدهید:

آقای تقی‌زاده برای معالجه بنا بود به اروپا تشریف بیاورند و لابد منتظرند که این معامله انجام گیرد تا برای مخارج مسافرت و معالجه دستشان خالی نباشد.

از شخص شما امتنان قلبی دارم که درین کار دلسوزی می‌فرمایید و کس بی‌کسان شده‌اید. خدا به شما عوض بدهد».

(نامه‌های ژنو؛ نامه‌های محمدعلی جمال زاده به ایرج افشار، صص۱۴۷-۱۴۸).

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از همشهری، 16بهمن1398، 482548، www.hamshahrionline.ir

خبرهای مرتبط
برگزیده ها
خواندنیها-دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین