پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۹۳۸۷۱
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۰
داریم به روزهای پایانی هفته کتاب و کتابخوانی می‌رسیم و باز هم هیچ! باز هم همان کلیشه تکراری مبارکبادها! باز هم همان پارچه‌نوشت‌های تبریک روز کتاب! باز هم بی‌خیال از کنار کتاب گذشتن! راستی چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ چرا کسی کَکَش هم نمی‌گزد که تیراژ کتاب تا حد دو رقمی بودن هم پایین آمده است؟ کسی دیگر برایش مهم نیست که در سبد خانوارش، کتاب هم جای نداشته باشد! دل هیچ‌کس از سرانه پایین مطالعه ما به درد نمی‌آید و همه انتظار داریم که قله‌های رفیع فرهنگ را فتح کنیم و آسیب‌ها را کم نماییم! اصلا یادمان هست آخرین کتابی که خواندیم چه بود؟

شعار سال: داریم به روزهای پایانی هفته کتاب و کتابخوانی می‌رسیم و باز هم هیچ! باز هم همان کلیشه تکراری مبارکبادها! باز هم همان پارچه‌نوشت‌های تبریک روز کتاب! بازهم بی‌خیال از کنار کتاب گذشتن! راستی چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ چرا کسی کَکَش هم نمی‌گزد که تیراژ کتاب تا حد دو رقمی بودن هم پایین آمده است؟ کسی دیگر برایش مهم نیست که در سبد خانوارش، کتاب هم جای نداشته باشد! دل هیچ‌کس از سرانه پایین مطالعه ما به درد نمی‌آید و همه انتظار داریم که قله‌های رفیع فرهنگ را فتح کنیم و آسیب‌ها را کم نماییم! اصلا یادمان هست آخرین کتابی که خواندیم چه بود؟

یاد دهه 60 می‌افتم که کتابخانه‌های سیار روی ماشین‌ها جذابیت عجیبی داشت و همیشه انتظار برای تعویض کتاب را شیرین‌تر می‌کرد! راستی که دل آدم می‌گیرد!
از دید نگارنده باید برای برون‌رفت از این وضعیت، از مدارس شروع کنیم. مدارس را از انحصار کامل کتاب‌های کنکوری درآوریم و به سمت کتاب‌هایی ببریم که اندیشه‌ورزی را در آن‌ها پرورش دهد.
چه اشکالی دارد که از همان دوره ابتدایی یک ساعت در هفته را فقط به کتابخوانی اختصاص دهیم؛ کتاب‌هایی باب طبع دانش‌آموز، کتاب‌هایی که شوق مطالعه بیشتر را در او ایجاد کند. بیاییم مثل قدیم، دوباره کتابخانه‌های سیار روی ماشین را با کتاب‌های جذاب و موردعلاقه افراد احیا کنیم. از نانوایی‌ها، اتوبوس‌ها و هر جایی که امکان حضور مردم هست، شروع کنیم. سعی کنیم در این مکان‌ها فقط از کتاب‌های خاص استفاده نکنیم بلکه ذائقه و علاقه مخاطبانمان را درنظر بگیریم.
البته در این راه دولت هم باید همراهی کند. الآن قیمت بالای کتاب غوغا می‌کند و دولت دوباره باید سهم کاغذ برای نشر کتاب را فعال کند.
آنچه در پایان این یادداشت باید بدان اشاره کرد، این است که باید سعی کنیم خودمان کتاب بخوانیم تا فرزندانمان، دانش‌آموزانمان‌، دوستانمان و... یاد بگیرند که آن‌ها هم کتاب بخوانند. بیاییم کتاب را در بسته‌های هدیه ادارات، خانواده‌ها و...، البته باز هم منطبق با علاقه آن‌ها بگذاریم تا به تدریج فرهنگ کتاب و کتابخوانی را در همه نهادینه کنیم.
یک کتاب خوب، دوست واقعی
زهرا علی اکبری
جهان به سمت توسعه حرفه‌ها و صنایع دانش‌بنیان می‌رود و وجود نظام دانش‌بنیان برای دستیابی به توسعه پایدار و آموزش و یادگیریِ اثربخش، ضرورتی مهم و شناخته‌شده است. در این میان، علاوه بر تلاش دولت‌ها، انگاره‌های انگیزشی و آموزش‌های مدرسه‌ای و دانشگاهی، دسته دیگری از فعالیت‌ها برای رسیدن به این مهم با فرهنگ‌سازی و ترویج امکان‌پذیر می‌شود. کتاب و کتابخوانی و بهره‌گیری از فواید و مزایای آن ازجمله مواردی است که جوامع توسعه‌یافته به دلیل برنامه‌ریزی و بسترسازی مناسب، از آن به‌خوبی برای دستیابی به علوم و صنعت دانش‌بنیان، بهره برده‌اند. بنابراین اهمیت کتابخوانی در عصر مدرن فراتر از یک فعالیت و مهارت جنبی است. یادداشت حاضر قصد دارد در خلاصه‌ای به اهمیت این ضرورت بپردازد. صاحبنظران حوزه توسعه پایدار صنعتی و دانشی معتقدند که کتاب‌ها در زندگی آدمی و شکل‌گیری رسالت‌ها و ماموریت‌ها نقش مهمی دارند. شاید بتوان گفت در معنای واقعی، کتاب‌ها بهترین همراه و دوستان ما هستند. دوستانی که چیزی از ما نمی‌خواهند و با تغییر طعم فکری، گسترش چشم‌انداز، یادگیری با کیفیت و ورود به دنیای تخیل، فرح‌بخشی را با خود همراه دارند و همچنین در شرایطی که حس شکست و افسردگی وجود دارد، زندگی را بهبود می‌بخشند و الهام می‌دهند که با امید و شجاعت ادامه راه داده شود. آن‌ها نادانی را حذف، به دانش اضافه و تجربه را غنی می‌کنند و مهارت‌ها را افزایش می‌دهند. بنابراین این باور درست و بجاست که: یک کتاب خوب، دوست واقعی است. در جوامع توسعه‌یافته، کودکان و نوجوانان برای خواندن کتاب‌های خوب ترغیب می‌شوند و به آن‌ها این باور و عقیده فهمانده می‌شود که باید از چنین کتاب‌هایی یاد بگیرند وعمل کنند و از زندگی خود لذت ببرند. به طور طبیعی و ذاتی، در فطرت انسان لذت بردن از سلامتی، شادی، ثروت، قدرت و... وجود دارد. آدمی می‌خواهد ازسلامت – فکری و جسمی - برخوردار باشد تا بتواند از زندگی خود بیشتر و بیشتر لذت ببرد. تمام اکتشافات و اختراعات علمی برای شادی انسان و در پی راحتی و رفاه وی ساخته شده است. دستاوردهای مختلفی برای این شادی و لذت از زندگی وجود دارد؛ مانند بازی‌ها، فیلم‌ها، سرگرمی‌ها، جمع‌های خانوادگی و... اما خواندن کتاب لذت واقعی زندگی را به آدمی می‌دهد. وقتی کتاب خوبی بخوانیم، نگرانی‌ها و اضطراب‌ها را به یاد نمی‌آوریم و به سرزمین ذهنی دانش، تخیل و شادی وارد می‌شویم که علاوه بر دانش‌افزایی و روزآمدی، حس آرامش‌بخشی خواهد داشت. بنابراین، کتاب‌ها منبع بزرگترین لذت در زندگی هستند. با این اوصاف، دانش‌آموزی که کتابخوان خوبی است، در آینده حضورش در جامعه می‌تواند سخنران خوبی هم باشد و با اعتماد به نفسی که از دانسته‌ها و داشته‌هایش دارد، در عملکرد اجتماعی ظرفیت متعالی از خود نشان دهد. او می‌تواند با مهارت و بصیرتی که از کتابخوانی به دست آورده، در مورد حوزه‌های متنوعی صحبت کند و به دلیل حقایق داشته‌هایش، در حضور چنین افرادی احساس خستگی نمی‌شود. کتاب‌های خوب در نقش یک معلم، راهنما و دوست، کیفیت مهارت‌ها را توسعه می‌دهند و خلاقیت و نوآوری را در ذهن دانش‌آموزان کشف می‌کنند. در نتیجه می‌توان گفت کتاب‌ها در مدارس ابزار آموزشی برای معلمان و کتابخانه‌ها، دریای دانش محسوب می‌شوند.
برای تبیین منطقی و قابل درک اهمیت کتاب و کتابخوانی در زندگی، می‌توان به چند نکته از نتایج پژوهش‌ها در این مورد اشاره کرد؛ ازجمله آنکه:
- کتابخوانی با افزایش تمرکز ذهن، سبب می‌شود تا آدمی روی اهداف زندگی و حرفه و مهارت خود تمرکز کند، یاد بگیرید و بیشتر دریافت کند. با این حساب، مغز شروع به کار بر روی کلمات و عقاید جدید می‌کند. سلول‌های جدید در مغز افزایش پیدا می‌کند و سلول‌های تازه در بدن با اطمینان و تمرکز، روند ذهن را متعادل می‌کنند. به همین دلیل است که گفته می‌شود کتاب‌ها نه تنها یک معلم بلکه یک دارو نیز هستند.
- کتاب‌ها با ارتقای اطلاعات و دانش و به‌روز کردن آن، به فرد کمک می‌کند تا با داده و خرد بیشتر در کسب‌وکار و حرفه خود موفق‌تر عمل کند. چنین ارتقایی به ظهور نظام دانش‌بنیان و آفرینش فکرهای نو کمک شایانی می‌کند.
- کتابخوانی مغز دانش‌آموزان را در مسیر اهداف زندگی قرار می‌دهد. هنگامی که وی به خواندن کتاب‌های مربوط به دانش، حرفه یا کسب‌و‌کار یا اهدافش در زندگی شروع می‌کند، مغز خود را با مشوق‌های مثبت نسبت به اهداف هماهنگ کرده و با تمرکز و اعتماد به نفس و ایده بیشتر و ارزشمندتر، در مسیرتوسعه حرفه‌ای و دستیابی به اهداف در زندگی گام برمی‌دارد.
- خواندن کتاب وسعه لغت‌نامه را بهبود می‌بخشد. کتاب مهارت‌های ارتباطی دانش‌آموزان را بهبود می‌بخشد و به او در افزایش تعداد کلمات لغت‌نامه دانشی‌اش کمک می‌کند. دانش‌آموز هرچه بیشتر بخواند، کلمات جدیدتری را خواهد شناخت که به پوشه واژگان مغز وی افزوده می‌شود. این ویژگی کتابخوانی به دانش‌آموز اعتماد می‌دهد که در زمان نوشتن و صحبت کردن، هرگز کمبود کلمات در مغز خود را احساس نکند.
در این مجال کوتاه نمی‌توان به بیان گستره‌ای مطلوب از آثار کتابخوانی در زندگی شخصی و حرفه‌ای پرداخت و تنها می‌توان یادآوری کرد که با توجه به حضور کم‌رنگ کتاب در زندگی روزمره و سرانه پایین مطالعه در کشور، انتظار می‌رود نهادهای متولی امر، با برنامه‌ریزی پایدار، برای برخورداری از آموزش، اقتصاد، سیاست و فرهنگ دانش‌بنیان به سمت توسعه فرهنگ کتابخوانی گام بردارند.
یک بار هم طعم کتاب و مطالعه را بچشیم
فروغ تیموریان
طبع و سرشت انسان به گونه‌ای‌ست که همواره میل به تجربه شخصی لذت‌هایی دارد که دیگرانی قبل از او، آن را تجربه کرده و از آن اظهار خرسندی کرده‌اند. این لذت‌ها را می‌توان در پدیده‌های متفاوتی اعم از بازی و سرگرمی، یک غذای جدید و حتی رانندگی با یک اتومبیل برشمرد و جالب اینکه هرچه نقل‌قول‌های جذاب‌تری نسبت به این پدیده ها وجود داشته باشد، عطش و میل درونی برای تجربه کردن آن نیز بیشتر می‌شود.
یکی از سرگرمی‌ها و در واقع لذت‌هایی که افراد سرشناس زیادی از آن سخن گفته‌اند، لذت مطالعه است. از بزرگان دینی و مذهبی گرفته تا شخصیت‌های برجسته اجتماعی و نوابغ مورد وثوق دنیا، همه و همه نقطه اشتراکشان در همنشینی با کتاب بوده و دیگران را نیز به این امر ترغیب کرده‌اند.
اما سوال اینجاست که چرا با وجود این همه توصیه و ترغیب، جامعه ما با کتاب و مطالعه بیگانه است. این همه مقاومت در برابر امری که بسیاری آن را بزرگترین لذت زندگی و تنهایی خود دانسته‌اند چیست و چرا فرد چون سایر لذت‌ها میل و کششی برای تجربه یک‌باره آن را نیز ندارد.
به نظر نگارنده تجربه‌های شخصی افراد از کتاب و مطالعه در سیستم آموزشی در این بین سهم بسزایی را داراست؛ تجربه‌هایی که مطالعه را آمیخته با اجبار در حفظ و یادسپاری متونی که شاید کمترین جذابیت را برای خواننده داشته، در ذهن وی ثبت کرده و کتاب را نه وسیله لذت و آگاهی و همدم تنهایی دانسته بلکه نگاره‌های آن را شرط خلاصی از یک سال تحصیلی کسالت‌آور تداعی می‌کند. متاسفانه این نوع برخورد با کتاب اختصاص به قشر خاصی نداشته و حتی بسیاری از افراد دارای تحصیلات و مدارک دانشگاهی نیز با مطالعه کتاب خارج از چارچوب رشته تخصصی و کسب نمره بیگانه‌اند.
به نظر می‌رسد بین تیراژهای سرسام‌آور کتاب‌های کمک‌درسی موسسات رنگارنگ و هدایت دانش‌آموزان به کتابخوانی، رابطه معکوسی برقرار است و متون غیرجذاب و غیرکاربردی که نام کتاب را یدک می‌کشند و در پس آن سدی به نام آزمون، تست و کنکور قرار دارد و همواره تداعی‌کننده لحظاتی سخت همراه با فشارهای روحی و روانی‌ست، روزبه‌روز محصلان را از کتاب دلزده‌تر کرده و آنان را از مطالعه گریزان می‌کند.
اما راه چاره چیست؟ شاید متقاعد کردن و یا انگیزه‌بخشی به افراد برای اینکه یک‌بار هم که شده خواندن کتابی خارج از بحث تحصیلات را تجربه کنند راهگشا باشد و در واقع یک‌بار چشیدن طعم کتاب و مطالعه و لذت بردن از آن نیروی محرکه‌ای شود تا خود فرد خواهان تکرار آن باشد. در این بین فرهیختگان جامعه و معلمان می‌توانند نقش بسزایی را داشته باشند. اختصاص زمان‌هایی هرچند اندک از ساعت درسی به معرفی کتاب‌های جذاب، پرتیراژ و مناسب سن دانش‌آموز و حتی پرداختن به بخشی از درون‌مایه جذاب یک کتاب، دانش‌آموز را ترغیب و کنجکاو به پیگیری ماجرا خواهد کرد و در بسیاری اوقات از معلم خواهد خواست تا به ادامه ماجرا بپردازد و این همان نقطه‌ای‌ست که معرفی کتاب و ارجاع دانش‌آموز به پیگیری ماجرا از طریق مطالعه کتاب مورد نظر می‌تواند کارگر افتد و ناخودآگاه دانش‌آموز طعم واقعی مطالعه را تجربه کرده و لذت حاصل از آن، او را به تکرار ترغیب کند.
آمار نگران‌کننده مرتبط با کاهش تیراژ کتاب‌های غیردرسی در کشور، که در واقع بخش جدایی‌ناپذیر سبد خرید مردم در کشورهای توسعه‌یافته است و در کنار آن افزایش سرسام‌آور نشر کتاب‌های کمک‌آموزشی و کنکوری که خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه کتاب در بازه زمانی تیرماه 95 تا تیرماه 96 ،کاهش 25 درصدی نشر کتاب‌های واقعی در مقابل افزایش 16 درصدی کتاب‌های کمک درسی را گزارش کرده است، باید همه فرهیختگان و مسئولان فرهنگی کشور را حساس کند تا به طریقی معادله موجود را عوض کرده و طعم یک مطالعه واقعی و لذت‌بخش را به آحاد جامعه بچشانند.
کتاب و کتابخوانی و وعده‌های فراموش‌شده
محمدرضا نیک‌نژاد
سال‌هاست که هفته کتاب و کتابخوانی در آموزش و پرورش با روندی یکنواخت می‌آید و می‌رود و با وجود خبرهای جسته و گریخته درباره برگزاری گرامیداشت این هفته، کتاب و کتابخوانی همچنان در مدرسه‌ها کم‌فروغ و در میان دانش‌آموزان رو به کاهش و در جامعه نگران‌کننده است. اما امسال افزون بر افسوس بر وضع بدِ کتاب و کتابخوانی در مدرسه‌ها و در میان بچه‌ها، سخنان نخستین مهر از نخستین سال فرمانفرمایی رئیس‌جمهوری روحانی به یاد آمد. سخنانی که اگر اجرا می‌شد و خودشان نیز پیگیر می‌شدند، بی‌گمان گام بلندی در راستای انگیزش کودکان و نوجوانان دانش‌آموز به سوی کتاب و کتابخوانی می‌شد و امروز در این زمینه می‌توانستیم در مسیر دیگری گام برداریم. ایشان در آن زمان خواستار افزودن دو زنگ گفت‌وگو و کتابخوانی، و بازگشت زنگ انشا به برنامه درسی مدرسه‌ها شدند و این زنگ‌ها را آغازگاهی برای پرورش شهروندانی در تراز ملی و جهانی خواندند. گمانی نیست که هر سه زنگ می‌توانست زمینه‌سازیِ اثربخشی برای رفتن بچه‌ها به سوی کتاب و کتابخوانی باشد و می‌توانست امیدی باشد بر بهبود آمار نابهنجار و نگران‌کننده کتابخوانی در کشور. شوربختانه آموزش و پرورش آنچنان درگیر گرفتاری‌های مالی و ساختاری است که فرصت و موقعیت پرداختن به مهمترین وظیفه و هدف آموزش را که همان آفرینش شهروندی اندیشمند، سنجشگر و اخلاقی است، ندارد و روزمرگی و امروز را به فردا رساندن و گرفتاری‌ها را به آینده سپردن و ... مهمترین راهکار دست‌اندرکاران آموزشی شده است و امیدی به بهبود نیست؛ با این حال امید است رئیس‌جمهور با به یاد آوردن سخنان آن روزشان پیگیر علت یا علت‌های به فراموشی سپرده شدن سخنان آن روزشان در نهاد آموزش شوند و امیدی را که آن روزها از آن سخنان زیبا پدید آمده بود، دوباره زنده کند. امیدی که هنوز هم می‌تواند زمینه‌ساز پرورش شهروندانی فرهیخته و خودیادگیر شود و البته آینده‌ای روشن‌تر برای کشور؛ امیدواریم.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه همدلی ، تاریخ انتشار 29 آبان 96، کدمطلب:40277، www.hamdelidaily.ir


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین