پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۲۷۷۶۰
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۳:۲۹
سی و یک دوره از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران می‌گذرد؛ نمایشگاهی آن‌قدر بزرگ که تمام صنعت نشر کشور و فعالیت در حوزه کتاب و مطالعه را تحت تاثیر قرار داده و دیگر هیچ مسئولی ریسک تغییر دادن آن را نمی‌پذیرد.
شعارسال: نمایشگاه کتاب تهران یا به تعبیر دیگر بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور به پایان رسید. در این نمایشگاه هرساله بیش از دوهزار ناشر داخلی و خارجی، غرفه‌های فروش کتاب دایر می‌کنند و به طور مستقیم کتاب‌های خود را می‌فروشند.

نمایشگاه کتاب تهران سال‌هاست خانه‌به‌دوش است. دو سال قبل با هیاهوی زیاد، شهرداری تعهد کرد شهر آفتاب را برای برپایی نمایشگاه کتاب آماده کند، اما برخلاف تعهدات، بعد از دو سال مشخص شد این محلِ دور از شهر، آماده برپایی نمایشگاه کتاب نیست و مشکلات ساختاری زیادی دارد؛ بنابراین امسال وزارت ارشاد بار دیگر تصمیم دو سال قبل خود را نقض کرد و باز هم به مصلی برگشت؛ همان محلی که قبلاً برای خارج کردن نمایشگاه کتاب از آن، جلسات زمان‌بر و هزینه‌دار زیادی برگزار کرد. در واقع برگشتن به مصلی به نوعی بر بی‌اعتمادی عمومی به چنین عملکردهای غیرکارشناسانه‌ای صحه می‌گذارد.

با این حال، مشکل اصلی کتاب و نمایشگاه، محل برگزاری آن نیست، بلکه اساساً نفس برگزاری و سیاستگذاری آن، خود مشکل بزرگی است که طی سال‌ها به رویه‌ای ثابت تبدیل شده است.

مشکل این نمایشگاهِ بزرگ‌شده، فروش کتاب توسط ناشران است. این رفتار باعث شده کتابفروشان عملاً‌ از چرخه توزیع کتاب در سراسر کشور خارج شوند. میزان فروش کتاب در این نمایشگاه به خوبی نشان می‌دهد که مردمِ کمترکتابخوان تقریبا هرساله سعی می‌کنند اندک کتاب‌های مورد نیازشان را از این نمایشگاه بخرند. تخفیف‌های چنددرصدی نمایشگاه هم در گرایش به خرید مردم از نمایشگاه‌ها تأثیر زیادی دارد و اساساً مسئولان برگزاری نمایشگاه هم فروش بالا در نمایشگاه را جزو موفقیت‌های خود قلمداد می‌کنند.

از سوی دیگر، این وضعیت باعث شده روزبه‌روز بر تعداد ناشرانی افزوده ‌شود که غالباً واقعی نیستند و بسیاری از آن‌ها در طول سال مخاطبی ندارند، اما نمایشگاه کتاب برای آن‌ها فرصتی است تا کتاب‌های کم‌کیفیت یا کتاب‌سازی‌های خود را به مردمی بفروشند که بر حسب اتفاق به نمایشگاه آمده‌اند و تشخیص کتاب مفید از غیرِ آن برایشان سخت است.غیر از این، ناشرانی هم هستند که از فرصت استفاده کرده و از طریق نقد کردن بُن‌ها اموراتشان را می‌گذرانند؛ رویه‌ای که سال‌هاست در نمایشگاه کتاب به شکل‌های مختلف تداوم دارد. برای مثال، در همین نمایشگاه اخیر به‌صورت شبانه در یک غرفه ۹ متری ۱۱۰ میلیون بن خرید کتاب نقد شده است!

افزایش سرانه کتابخوانی، فراهم کردن بستری برای حضور مردم در فضای کتاب، کمک به حوزه نشر از طریق تخفیف به خریداران به منظور ترغیب مردم برای حضور در نمایشگاه و خرید کتاب، جبرانِ نبود شبکه توزیع کتاب در سراسر کشور و در نهایت افزایش توان ناشران، از مهمترین دلایل برگزاری این نمایشگاه عنوان شده است؛ نمایشگاهی که هر سال بزرگتر می‌شود تا به این واسطه آمارهای مسئول‌پسند هم بزرگتر شود؛ نمایشگاهی آنقدر بزرگ که دیگر هیچ‌کس ریسک تغییر دادن آن را نمی‌پذیرد؛ هرچند ضد اهداف یادشده عمل کند و هرسال بشنویم که شمارگان کتاب‌ها پایین‌تر از قبل آمده است.

با این حال، امسال دو ناشر تصمیم شجاعانه‌ای گرفتند. نشر قطره به نمایشگاه نیامد و انتشارات روشنگران و مطالعات زنان تنها برای نمایش کتاب‌هایش به مصلی رفت. هدف این دو ناشر، حمایت از کتابفروشان و اعتراض به تناقض عملکرد نمایشگاه کتاب با اهداف آن عنوان شده است. حذف کتابفروش‌ها از چرخه نشر، مهم‌ترین دلیل این ناشران برای این اقدامشان بوده است؛ حذفی که باعث شده سود کتاب، تنها به ناشران برسد و کتابفروشی‌ها که مهمترین ویترین‌های فروش و خرید کتاب در سراسر سال و در سراسر کشور را شکل می‌دهند، با کاهش فروش مواجه و یکی پس از دیگری تعطیل شوند. به جز این دو ناشر اما تقریباً بقیه ناشران تصمیم گرفتند در این نمایشگاه شرکت کنند، چون پای سود در میان است! و همین باعث شده در همه این سال‌ها ناشران در قبال تصمیمات مشکل‌دار سیاستگذاران سر خم کنند و در فروشگاه بزرگی که به نام نمایشگاه شناخته می‌شود، حاضر شوند و تاثیر زیادی بر خاموشی چراغ کتابفروشی‌ها بگذارند و در عین حال مدام گله و شکایت کنند که «چرا مردم کتاب نمی‌خرند؟»

درِ نمایشگاه هزینه‌برِ کتاب تهران بر همان پاشنه می‌چرخد؛ با استدلال عده‌ای که معتقدند برپایی آن مجالی برای جان بخشیدن به فضای نیمه‌جان صنعت نشر است؛ صنعتی که البته دنیایش بیشتر به‌کام کتاب‌های کنکور، آموزشی، کتاب‌سازی‌های کم‌ارزش، عامه‌پسند، کتاب‌های تاریخ مصرف گذشتۀ خارجی و کتاب‌هایی است که تبلیغات فضای مجازی به رشد تولید و فروششان دامن زده و گویا صاحبان این تولیدات و آثار - که بخشی از آن‌ها با پول مؤلف هم به چاپ رسیده - خوشحال‌ترین گروه ناشران و اهالی قلم هستند.

متاسفانه رفتار برخی ناشران هم در کنار این عده ارزیابی می‌شود؛ ناشرانی که در طول سال‌ها کتاب‌های خوبی تولید کرده و می‌کنند، اما در سال‌های اخیر نشان داده‌اند چه در انتشار و چه در فروش کتاب، سیاست‌هایشان بیشتر به فروش متکی شده و بعضاً دورنمایی غیر از کسب سود ندارند؛ حالا چه از طریق نمایشگاه کتاب و چه چاپ کتاب‌های کم‌محتوا از جیب مؤلف‌های نه‌چندان مؤلف که به اذعان کارشناسان، همین مسأله از دلایل گریزان شدن مخاطبان کتاب به حساب می‌آید.

۳۱ دوره از نمایشگاه کتاب تمام شد و تقریباً همه فعالان حوزه نشر می‌دانند این نمایشگاه چه تأثیر سوئی بر کتابفروشی‌های سراسر کشور، پایین آمدن سرانه مطالعه، از بین رفتن ویترین‌های کتاب، پایین‌آمدن شمارگان کتاب و در نهایت بی‌میل کردن اهالی فکر و قلم دارد و باز هم وزارت ارشاد مجبور است نمایشگاه برگزار کند و طرح‌های سوبسیدداری مثل عیدانه و پاییزه بگذارد تا چرخ شکسته صنعت نشر و فرهنگ و کتاب را سرپا نگه دارد و ناشران را راضی کند؛ بدون این‌که سیاست‌هایش در حوزه ترویج کتابخوانی به نتیجه مطلوبی رسیده باشد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری ایسنا ، تاریخ انتشار: 23 اردیبهشت 1397 ، کدخبر: 97022312574 ، www.isna.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین