پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۲۹۳۷۹
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۱
روزهای نمایشگاه شهر آفتاب را که فراموش کنیم، معمولا طبقه دوم شبستان مصلای امام خمینی(ره) جایی بوده برای بازار جهانی کتاب. درست از همان چند پله که بالا می‌رویم، با تعداد زیادی کتاب خارجی مواجه می‌شویم و البته غریبه‌های آشنایی که آمده‌اند تا کپی‌رایت آثارشان را به فروش برسانند.

شعار سال: روزهای نمایشگاه شهر آفتاب را که فراموش کنیم، معمولا طبقه دوم شبستان مصلای امام خمینی(ره) جایی بوده برای بازار جهانی کتاب. درست از همان چند پله که بالا می‌رویم، با تعداد زیادی کتاب خارجی مواجه می‌شویم و البته غریبه‌های آشنایی که آمده‌اند تا کپی‌رایت آثارشان را به فروش برسانند. سؤال اینجاست در کشوری که عضو معاهده بین‌المللی مالکیت معنوی (کپی‌رایت) نیست، کپی‌رایت چه معنایی دارد؟ حتی اگر ناشری حق کپی‌رایت اثری را بپردازد، هیچ ضمانتی نیست که فردا روزی ناشر دیگری همان اثر را ترجمه نکند، یا حتی همان اثر به شکل غیرقانونی و قاچاق چاپ نشود و در بساط دستفروش‌های خیابان انقلاب به فروش نرسد.وجود بازار جهانی چه معنایی دارد؟ در سی‌ویکمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، گویی این بازار بی‌رونق‌تر از هر وقت دیگری بود. در بخشی که آژانس‌های ادبی ایران و البته ناشران فعال در حوزه بین‌المللی غرفه‌هایی داشتند، با فریده خلعتبری- مدیر نشر شباویز- به گفت‌وگو نشستیم تا کمی از حال و هوای بخش بازار جهانی و آنچه در تمام این سال‌ها گذشته، بیشتر بدانیم. خانم خلعتبری بدون حمایت‌های خاص، تاکنون کپی‌رایت بیش از 1500عنوان از آثارش را به ناشران دیگر کشورها فروخته و واسطه‌ای شده تا جوایز بین‌المللی متعدد نصیب نویسندگان و تصویرگرانش شود و حتی بعضی از آثار نشرش به کتاب‌های درسی خارجی‌ها تبدیل شود. همیشه نام او به‌عنوان یک ناشر ایرانی در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب بولونیا، فرانکفورت و.... خوش درخشیده است.

با توجه به سابقه و تجربه‌ای که در حوزه فروش کپی‌رایت آثارتان به ناشران خارجی و البته حضوری که در نمایشگاه‌های بین‌المللی خارجی داشته‌اید، وضعیت بازار جهانی را در نمایشگاه کتاب امسال چطور ارزیابی می‌کنید؟

سال‌ها پیش در زمان معاونت فرهنگی آقای مسجدجامعی من پیشنهاد و ایده برگزاری بازار جهانی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را به ایشان ارائه کردم. البته من هم ایده‌ام را از بازار فیلم گرفته بودم. آن زمان ایده‌ام را اینطور مطرح کردم: ما باید بخشی در نمایشگاه داشته باشیم تا آن دسته از کتاب‌های ایرانی را که بالقوه قابلیت جهانی‌شدن دارند، ارائه دهیم. از طرفی، همزمان با نمایشگاه از چند آژانس ادبی فعال دعوت کنیم تا این آثار را ببینند و برای روند خرید و فروش کپی‌رایت آن اقدام کنند. البته از همان موقع تأکید کردم آژانس‌های ادبی متعددی هم باید دعوت شوند؛ خصوصا آنهایی که حوزه عملکردشان کتاب‌های شرقی است. غیر از این، پیشنهاد کرده بودم تعدادی از ناشران مهم و معتبر دنیا را نیز دعوت کنیم؛ آن هم ناشرانی که بالقوه خریدار کتاب ایرانی باشند. در این طرح، لازم بود که خلاصه هر کتابی به زبان انگلیسی نیز برای ارائه به مخاطبان موجود باشد. در این روند، ناشران و آژانس‌های ادبی امکانات بالقوه ما را می‌دیدند و بعد تصمیم می‌گرفتند که کدام کتاب برای مبادله به کارشان می‌آید و اقدامات لازم را انجام می‌دادند.

نتیجه این پیشنهاد و طرح به کجا رسید؟

در 3سال نخست، ایده بازار جهانی کتاب به خوبی اجرا شد اما بعد، بازار جهانی به بازار مکاره‌ای تبدیل شد که هر کسی دلش می‌خواست در آن حضور پیدا می‌کرد و هیچ حرکت درستی نیز در جهت ارائه و فراهم‌کردن امکانات جهانی‌شدن کتاب ایران انجام نشد؛ یعنی همین الان، شما اینجا حتی یک ناشر علاقه‌مند به خرید کتاب ایرانی یا یک آژانس علاقه‌مند به عرضه کتاب ایرانی نمی‌بینید. فایده آن همه تلاش چه بود؟ الان این سالن چه فایده‌ای برای ناشران ایرانی دارد؟

به‌نظر می‌رسد به شکل صوری و تشریفاتی درآمده است.

همینطور است. ما هرگز از این طریق نخواهیم توانست کتاب ایرانی را به بازارهای جهانی ارائه کنیم. درحالی‌که تمام ناشران دنیا چنین رقابت‌هایی را برای خرید و فروش کتاب‌هایشان دارند.

حضور مهمان‌های ویژه در نمایشگاه را چقدر هدفمند می‌دانید؟ ایتالیا، روسیه و امسال هم صربستان... .

مهمان‌های ویژه نیز هدفمند دعوت نمی‌شوند. امسال صربستان مهمان ویژه سی‌و‌یکمین نمایشگاه کتاب تهران است اما به‌طور قطع صربستان بازار هدف ما نیست و ما هم نمی‌توانیم با آنها ارتباط چندان زیادی داشته باشیم. گرچه ما و صرب‌ها حدود 3هزار واژه مشترک داریم اما در هر صورت، ما با صربستان به اهدافمان در راه جهانی‌کردن کتاب ایرانی نخواهیم رسید.

یعنی شما الان حضور کسانی را که در بخش بازار جهانی هستند، بی‌ثمر می‌بینید؟

نه. اگر هدف کسانی که در اینجا حضور می‌یابند، این باشد که برای کتاب‌هایشان خریداری پیدا کنند، باید به 2 نکته توجه کنند؛ اولا کتاب‌هایی عرضه کنند که قابلیت ترجمه و فروش در ایران را داشته باشد و دوم اینکه بدانند در ایران قانون کپی‌رایت اعتباری ندارد. قبل از مصاحبه با شما، با خانمی صحبت می‌کردم که نماینده‌ای از کشور کره بود و به نمایشگاه ما آمده تا بتواند چند عنوان از آثارشان را به ناشران ایرانی بفروشد. اما مسئله اینجاست که اگر ناشری هم با این نماینده ارتباط کاری ثمربخشی برقرار کند و حتی حق کپی‌رایت اثرش را بخرد، حتما همان ناشر است که ضرر خواهد کرد. چون فرداروزی ناشری دیگر بدون اجازه، آن کتاب را منتشر خواهد کرد. در این صورت نه آن ناشر دستش به جایی بند است و نه آن نماینده کره‌ای.

تمام مسائلی را که مطرح کردید، همه ما می‌دانیم؛ چه من خبرنگار، چه شمای ناشر و چه مسئولان. پس چرا این بخش و این کار را سال‌هاست که تکرار می‌کنیم بی‌آنکه به نتیجه مورد نظرمان برسیم.

سؤال خوبی است. نمی‌توان گفت کلا تمام این تلاش‌ها بی‌ثمر بوده است. الان ما ناشرانی در کشورمان داریم که یا کپی‌رایت آثار را می‌خرند یا به نوعی با ناشران خارجی برای انتشار آثارشان تعامل می‌کنند. بعضی از ناشران خارجی، حتی به‌خاطر هماهنگی و تلاش ناشر ایرانی، تا این حد هم با او راه می‌آیند که نه‌تنها پول نمی‌گیرند، بلکه صرفا با گرفتن چند نسخه از ترجمه ایرانی آن، راضی می‌شوند. اما نکته مهم در بازار جهانی این است که ما باید کتاب‌های خودمان را به بازار جهانی و مردم دیگر کشورها ارائه دهیم نه اینکه، صرفا به فکر خرید کپی‌رایت آثار خارجی باشیم تا آنها را ترجمه کنیم.

به نظر شما اصلا ما قابلیت این را داریم که بالاخره روزی توانایی خرید و فروش کپی‌رایت را پیدا کنیم یا نه؟

نکته اینجاست که ما یک زمانی این قابلیت را به نوعی داشتیم ولی الان چنین قابلیتی نداریم. در نخستین دوره‌های نمایشگاه کتاب، روزهایی به دید و بازدید ناشران اختصاص داشت؛ یعنی در یک ساعت مشخص که نمایشگاه تعطیل می‌شد و سالن‌ها خالی از جمعیت بازدیدکننده بود، ناشران خارجی از غرفه‌های ناشران ایرانی بازدید می‌کردند. آنها کتاب‌ها را می‌دیدند و صحبت می‌کردند و حتی درباره خرید آثار ایرانی مذاکره می‌کردند. خود من در آن سال‌ها کپی‌رایت چند اثرم را به ناشران خارجی فروختم. چند روز بعد از این دیدار، دوباره، درحالی‌که سالن‌ها خالی از جمعیت بود، ناشران ایرانی به سراغ غرفه‌های خارجی می‌رفتند و اگر خواستار خرید حق نشر آثارشان می‌شدند، با آنها مذاکره می‌کردند. پس در گذشته این تعامل وجود داشت، اما امروز مسئولان نمایشگاه حتی چنین فرصت‌هایی را پیش‌بینی نمی‌کنند. آنها تمام این تجربه‌ها را به کلی کنار گذاشته‌اند. گویا همت و خواست چنین کاری وجود ندارد. انگار علاقه‌ای به چنین کاری وجود ندارد، درحالی‌که صدای ادعایمان هم بلند است.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری ، تاریخ انتشار 16 اردیبهشت 97، کدمطلب:14976، www.newspaper.hamshahri.org


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین