إِنَّ الَّذِینَ یکفُرُونَ بِآیاتِالله وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ وَ یقْتُلُونَ الَّذِینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ * أُولئِک الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَه وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ (آل عمران /21و22)
کسانی که به آیههای خدا کفر میورزند و پیامبران را به ناحق و آن دسته از مردم را که به قسط و عدل و داد دعوت میکنند، میکشند به آنها نوید شکنجهای دردناک بده، آن ها کارهایشان در دنیا و آخرت پوچ و بینتیجه و بیثمر است و یار و یاوری ندارند.
در آیه اول این مطلب آمده است: «گروهی به آیات خدا کفر میورزند و پیامبران را به ناحقّ میکشند و آن دسته از مردم را که به قسط و عدل و داد دعوت میکنند را میکشند.»
این سؤال مطرح شده که این آیه قرآن با صراحت و شدّت، قاتلان مردمی را که به قسط و عدالت دعوت میکنند ملامت میکند. آیا این طرفداران عدالت اجتماعی مخصوص بهکسانی است که به خدا و پیامبر و روز جزا ایمان داشته باشند یا کسانی را که طرفدار عدالت اجتماعی هستند، هر چند به خدا و پیامبر و روز جزا ایمان ندارند هم شامل میشود؟!
بهعبارت دیگر؛ آیا این آیه فقط به جنگ قاتلان مردم مؤمن امر میکند؟ یا ماتریالیستی را که مادّی فکر میکند، به خدا و روز رستاخیز و وحی و نبوت معتقد نیست، اما در راه برقراری عدالت اجتماعی مبارزه میکند نیز مشمول این آیه هست؟ این سؤال مطرح شده، یک سؤال ابتدایی نیست. انگیزه سؤالکننده از طرح این سؤال این است که چون عدهای اینطور نظر دادهاند که این آیه قرآن میخواهد کشندگان و قاتلان آمران به قسط را مورد حمله قرار دهد، این آمر به قسط هم اعم است، فرقی نمیکند که الهی یا مادی باشد. یعنی این تفسیر و توجیه قبلاً شده است و سؤالکننده در حقیقت این را میپرسد که آیا همینطور است و این آیه عمومیت دارد یا نه؟
شاید در میان برادران و خواهرانی که تشریف دارند، طرفداران هر دو نوع بینش و تفسیر در آیه وجود داشته باشد. و آنچه بهعنوان بحث امشب عرض میشود، نه ابطال و نه تأیید و نه صلح و آشتی میان هر دو نظر است، هیچ کدام نیست.
بلکه بیان یک مطلب اصیل اسلامی قرآنی است که خود به خود مقدار و درصد صحّت و سقم هر یک از دو نظر را روشن میکند و خود به خود به طرفداران هر یک از دو نظر این فرصت را میدهد که در شناخت حقیقت مطلب، خواه با آن تعبیر و خواه با این تعبیر، با بینشی عمیقتر و روشنتر بیندیشند.
کاربرد واژه قسط در قرآن
بنابراین باید ببینیم قسط در قرآن به چه معنایی آمده است؟ جالب است که ریشه این کلمه و خود این کلمه با اندک تغییر شکل در دو معنی متضاد در زبان عربی به کار میرود و مشتقّات این کلمه به معنی اول و دوم. در قرآن آمده است. «قَسَطَ» که فعل ثلاثی مجرد این ریشه است، به دو معنی به کار رفته است: یکی به معنای عدالت ورزید و دیگری به معنای ستمگری کردن. در زبان عربی کلمات اینگونه زیاد داریم که از اضداد هستند یعنی در دو معنای متضاد بهکار میروند. اتفاقاً ریشه عدل هم همین است. عَدَلَ به معنای «عدالت بهخرج داد» و به معنای «از راه حقّ منحرف شد» بهکار میرود. منتهی دو وضع مختلف دارد. «عَدَلَ عدلاً» یعنی عدالت بهخرج داد. «عَدَلَ عدولاً» یعنی از راه حقّ منحرف شد. قَسَطَ قسطاً یعنی عدالت بهخرج داد. قَسَطَ قَسطاً و قُسوطاً یعنی ظلم و ستم کرد. البتّه بیشتر در زبان عربی از ریشه اَقسَطَ به معنی عدالت بهخرج داد، به کار رفته است و قَسَطَ به معنی ظلم به خرج داد نیز در قرآن بهکار رفته است. (قِسط به معنی عدل، قَسط به معنی ظلم).
در قرآن در سوره جنّ میفرماید: وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (جن/15) قاسطین، هیزم دوزخ هستند. قاسط یعنی ظالم، ستمگر و منحرف از حقّ. ولی مُقسطین إِنَّالله یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ(مائده/42) (خداوند دادگران را دوست میدارد) و وَ أَقْسِطُواْ إِنَّالله یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ(حجرات/9) یعنی عدالت را رعایت کنید که خدا عدالتگران را دوست دارد. بنابراین در قرآن مشتقّات این کلمه به هر دو معنی آمده است.
آنچه ما در این آیه داریم، قسط به معنی عدل و داد و رعایت حدود و حقوق و قوانین است. به احتمال قوی کلمه قسطاس که در عربی به معنی ترازو است با قسط، ریشه مشترک دارد. قسطاس یعنی وسیله اِعمال عدالت در وزن کردن، سنجیدن و اندازهگیری کردن و قسط یعنی روی میزان زندگی کردن.
در یک آیه از قرآن، خیلی روشنتر روی قسط تکیه شده است، اوّل سراغ آن آیه برویم. این آیه در سوره حدید است:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ(حدید/25)
ما پیامبران خود را با دلایلی روشنگر فرستادیم، با آنها کتاب و میزان و وسیله سنجش حقّ و باطل فرستادیم تا مردم با استفاده از رهبری پیامبران و هدایت کتاب و میزان، قسط و عدل را به پا دارند.
هدف از ارسال رسولان و انزال کتب چیست؟ اینکه مردم به پادارنده قسط باشند، اما این آیه خیلی لطیف است، نمیگوید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیکون امرُ الناس بالقسط» تا کار مردم روی عدل و داد باشد، یعنی پیغمبر، کتاب و قرآن که میآید، خودبهخود به برکت پیغمبر و قرآن و کتاب، کار مردم روی میزان میآید، چنین چیزی نمیگوید؛ بلکه میگوید کتاب و پیامبر و میزان فقط وسیله و ابزار هستند و بستگی دارد به اینکه کسانی وجود داشته باشند تا از آن ها استفاده کنند.
قرآن، اسلام، پیامبر، کتاب، سنت و بهطور کلی دین از دید این آیه کریمه قرآن همینگونه وسیلهای است، برای (لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) تا مردم با استفاده از این وسیله قسط و عدل و داد را سرپا کنند. گویی قسط در جایی افتاده است و حالا باید زیر بالش را گرفت، بلندش کرد، او را نگه داشت تا پرتوافکنی داشته باشد تا مردم به عدل و داد بپردازند.
ولی به هرحال این آیه میگوید: پیامبر، کتاب، شرع و قانون، وسیله و ابزاری برای برپا داشتن قسط و عدل و داد هستند. معلوم میشود رابطه قسط و عدل و داد با دین و پیامبر کتاب آنقدر نزدیک و زیاد است که اینها را یکی میکند. به عبارت دیگر دین یعنی عدل و عدل یعنی دین.
سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 22 خرداد 97، کد مطلب: 470140، www.iran-newspaper.com