انقلابهای چهارگانه صنعت
نظامهای صنعتی جهان را بر اساس «درجه هوشمندی» در چهار نسل تقسیم بندی می شود:
تمرکز این سیستم بر بهرهگیری از آب و بخار برای خودکارسازی مکانیکی و تولیدات مکانیکی بود؛
تمرکز سیستمهای تسمهنقاله بر صنعتیسازی و تولید انبوه توسط ماشینهای توانمند شده یا الکتریسته و موتورهای اشتغال و معرفی خطوط مونتاژ است؛
با تمرکز بر خودکارسازی الکترونیکی بهرهگیری همزمان برق و IT برای خودکارسای تولید
الکترونیک، IT و رابتهای صنعتی برای خودکارسازی پیشرفته فرآیندهای تولید
الکترونیک و IT (همچون کامپیوترها) و اینترنت آغازگر عصر اطلاعات هستند.
با تمرکز بر همگرایی و بکارگیری همزمان فناوریهای نو در عرصه فیزیکی، دیجیتالی، بیولوژی و خودکارسازی هوشمند و تولید محصولات چندمنظوره متصل به شبکه
رونق زنجیره ارزش دیجیتالی، ساخت هوشمند محصولات و خدمات دیجیتالی و مدلهای کسب و کار دیجیتالی
آنالیتیک داده ها و اقدام به عنوان یک شایستگی حیاتی محسوب میشود.
همگرایd میان فضاهای ناهمگونd چون محیط فیزیکی، محیط سایبری، محیط ذهن و محیط اجتماعی سبب همگرایی در سطوح مختلفی همچون صنعت، علم، فناوری، محصول و اطلاعات شده است.
عصرداده ها؛ جایگزین عصر اطلاعات
پس از گذر از عصر صنعتی و عصر اطلاعات، اکنون وارد عصر دیجیتال شدهایم. در عصر دیجیتال ، ارزشآفرینی و فرآیند خلق ارزش به وسیله و با واسطه داده اتفاق میافتد. اهمیت داده زمانی برای مخاطب روشن شد که در جدول زیر سیر صعودی تولید داده را می بینید. جدول زیر، این سیر را طی ۱۲ سال نشان میدهد:
به سبب اهمیت یافتنِ روزافزون داده، اکنون ما با مفاهیمی چون «اقتصاد داده محور»، «کسب و کار داده محور»، «مدیریت داده» و «حکمرانی داده» مواجهیم. این اهمیت، نقش برجسته داده در دنیای امروز را نشان میدهد. پس کمابیش ما بهعنوان شهروندان هزاره سوم ناگریزیم از اینکه استفاده کردن از داده ها را بیاموزیم. برای استفاده از داده های تولیدشونده و روزافزون، اولین گام را میتوان مدیریت داده تعریف کرد.
مدیریت داده و مواجهه سازمانها با داده ها
فقدان آموزش مدیریت داده در ابعاد خُرد احتمالا مخاطرات کمتری نسبت به مدیریت داده های کلان دارد. ارائه مصطفی امینی در این نشست معطوف به نقش راهبردی داده در مدیریت و حکمرانی بود؛ پس بدیهی است که تمرکز این ارائه بر مدیریت و حکمرانی داده های کلان باشد.
داده ها در ابعاد کلان، موضوع تجربه و تحقیق سازمانها و در نهایت نظامهای حکمرانیِ سیاسی هستند. امینی در مواجهه سازمانها با داده ها، دو نوع واکنش را از هم تفکیک کرد:
این سازمانها، اجازه میدهند تحت هجوم سیآسای دادهها خیس شوند، و بدون استفاده برنامهریزیشده از دادهها، تنها در معرض داده ها قرار میگیرند؛
این سازمانها همچون اسکیتسواران، از امواج حاصل از تولید انبوه داده استفاده میکنند و موجسواری بر این این تلاطمها را آموزش میبینند.
با این حال، تحقیقات نشان میدهند به دلیل وجود برخی قوانین بالادستی استفاده از تمام داده های تولید شده برای یک سازمان یا نظام ممکن نیست. شکل زیر استعارهای از این معنا را نشان میدهد:
برخی قوانین وظیفه دارند که از انتشار، پردازش و استفاده از داده ها جلوگیری کنند. دلایل این فقدانِ اجازه در استفاده از اطلاعات، معمولا به مباحث حریم خصوصی یا امنیت یک جامعه گره میخورند. با این توضیحات، این سوال پیش میآید که داده ها فرصت محسوب میشوند یا تهدید؟
داده ها؛ فرصت یا تهدید؟
واقعیت امر درباره دنیای داده ها این است که داده ها هم میتوانند فرصت تلقی شوند و هم تهدید. ماهیت شانس یا تهدید بودن داده را مهارت ما در استفاده و کاربرد داده ها مشخص میکند.
داده ها به عنوان نفت خام جدید میتوانند فرصت باشند از آنجا که امروزه به واسطه دسترسی به آنها و کنترلشان، ابرشرکتهایی همچون آلفابت (شرکت مادر گوگل)، اپل، فیس بوک و مایکروسافت غیرقابل توقف شدهاند.
همچنین داده ها میتوانند تهدید باشند چراکه با ایجاد مانع برای ورود رقبا و دسترسی به سیستم هشدارهای زودهنگام می توانند رقابت را در نطفه خفه کنند و راهکارهای ضدانحصار گذشته را بیفایده کردهاند.
این تیغ دو لبه بودن داده ها تنها یک ابرواقعیت را برای ما وضوح میبخشد: داده ها را به عنوان یک دارایی راهبردی باید نگریست و با آن برخورد کرد.
داده به مثابه یک دارایی راهبردی
با این حال و با تاکید زیادی که بر راهبردی بودن داده ها میشود «پراشانت اچ.سوثکال» نویسنده کتاب مشهور داده براي عملكرد كسب و كار معتقد است: «بسیاری از کسب و کارها حتی با داشتن داده های باکیفیت بالا ، در دستیابی و تحقق خروجی های کسب و کار شکست می خورند.»
چرا؟ پاسخ به این چرا را در قالب مباحث اهمیت مدیریت داده و حکمرانی داده توضیح داده می شود: تنها داشتن داده نیست که اهمیت دارد؛ بلکه مدیریت داده و بالاتر از آن حکمرانی داده است که استفاده از داده ها را برای ما ممکن میکند.
آیا مدیریت داده، همان حکمرانی داده است؟
درخصوص نسبت میان دو حوزه «مدیریت داده» و «حکمرانی داده» دو دیدگاه وجود دارد :
این دو دیدگاه که منجر به دو نوع متفاوت از نظام تولید، گردآوری و انتخاب و تصمیمگیری درباره داده ها میشود، نمونههای مشهور زیادی در بین شرکتهای مشهور تجاری دارند. به عنوان مثال DAMA-DMBOK از الگوی دیدگاه اول تبعیت میکند و Baseline Consulting Group از طریق دیدگاه دوم به نظام داده های خود شکل داده است.
به رغم چنین تفاوتی، امینی ترجیح داد حوزههای اثر و محدودههای هر یک از این دو مفهوم در یک نظام را وضوح بیشتری بدهد. امینی از طریق شکل زیر به ایضاح این محدودهها هم نقبی زد:
با این تفکیک و با مقدماتی که گفته شد، رسیدن به تعریفی از حکمرانی داده ممکن میشود:
حکمرانی داده چیست؟
حکمرانی داده ها از منظر موسسه DGI) Data Governance Institute) را اینطور بیان می شود:
حکمرانی داده ها، سیستمی متشکل از حقوق تصمیم (Decision Rights) و قابلیت پاسخگویی (Accountability) با استفاده از فرآیندهای مرتبط با اطلاعات (Information-related Process) است که بر اساس یکسری مدلهای توافقشده تشریح میکنند که چه کسی میتواند چه اقداماتی را با چه اطلاعاتی در چه زمانی، تحت چه شرایط و مقتضیاتی و با استفاده از چه روشی انجام دهد.
و ارکان شکلدهنده به مفهوم و حوزه عمل حکمرانی داده را اینطور نشان داد:
درواقع حکمرانی داده، بخشی از رهبریت سازمانی است که از طریق داده ها؛ بقا و توسعه استراتژی، کسب و کار و اهداف سازمانی را تضمین میکند. تمرکز حکمرانی داده بر مسئولیتهای هیئت مدیره سازمانها و مدیران رده بالای سازمانهاست. و در نهایت اینکه حکمرانی داده به عنوان یک موضوع مستمر (و نه مقطعی)، مکملی برای حکمرانی IT محسوب میشود، و نه جایگزین آن.
تا اینجا تا حدودی اهمیت داده ها و ماهیت حکمرانی آنها مشخص شد؛ اکنون باید دید اهدافی که در حکمرانی داده دنبال میشون چه حوزههایی را شامل میشوند.
در حکمرانی داده چه اهدافی دنبال میشود؟
اهدافی که برای حکمرانی داده برشمرده می شود را میتوان در چند محور خلاصه کرد:
همچنین در چرایی حکمرانی داده و اهمیت آن، دلایل زیر عنوان می شود:
و در نهایت ، ارمغانی را که حکمرانی داده برای مدیران سازمانها میتواند داشته باشد، در چند زمینه وجود دارد:
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت بردار، تاریخ 13 خرداد 97، کد مطلب: -: www.bordar-ensani.ir