* برگشتی در کار نیست
پلاتینی مدعی شده است که در زمان مقرر و به شکلی روشن و قانونی به جایگاه قبلیاش برمیگردد اما برای بلاتر حتی اگر برگشتی در کار باشد، این امر بسیار کوتاه مدت خواهد بود، زیرا وی متعهد شده است از سمت خود کنار برود و در انتخابات 6 اسفندماه فیفا که برای تعیین جانشین او و رئیس جدید این نهاد صورت میپذیرد، شرکت نکند. با این اوصاف حکومت وی که از 1998 آغاز شد، در واپسین روزهای خود سرشار از بدنامی و افسوس شده است و مقام سوئیسی شاید به این نتیجه رسیده باشد که شرکتش در انتخابات خرداد ماه امسال اشتباه بوده، زیرا بهرغم منجر شدن به پیروزی و شروع پنجمین دوره تصدی وی در نهاد حاکم بر فوتبال جهان به جریتر شدن مخالفان وی و سرانجام به بنبست اواسط مهرماه منجر شد. پیش از این به نظر میرسید بهرغم وجود دهها پرونده مستقل و مستند علیه مدیران ارشد و رشوهگیر فیفا، از خود بلاتر سندی بهدست نیامده و ادعاهای او در زمینه بیگناهیاش صحیح است.
* خدشهها و تردیدها
ماجراهای اسفبار فیفا و اختلاس و رشوهگیری و پولشوییهای حاکم بر آن به سبب مطرح و پیگیری شدن توسط پلیس قضایی امریکا در ژوئن امسال، از همان آغاز همراه با خدشهها و تردیدهایی به نظر میرسید و این شک وجود داشت که بلاتر قربانی بازی قدرتی شده باشد که بین طرفداران او به سرکردگی کشورهای آسیایی و آفریقایی و مخالفانش در اروپا دایر شده است. امروز هم باورهایی از همین دست وجود دارد و بلاتر به این نتیجه رسیده که اگر در همان بهار از شرکت در انتخابات انصراف میداد و دوباره رئیس فیفا نمیشد، غائله به اینجا کشیده نمیشد. دیوید برنشتاین رئیس سابق اتحادیه فوتبال بریتانیا در تأیید همین طرز باور هفته گذشته گفت: چوب خط دقیقی برای تعیین میزان فساد و رشد کجکرداری در فیفا وجود ندارد ولی بازداشت و خلع نزدیک به 20 نفر در 6 ماه اخیر خبر از این میدهد که این عارضه بسیار سنگین و چیزی در بالاترین سطح و در هرم فوتبال جهان وحتی در حد رسوایی قرن است. آنچه بیش از هر چیز اسباب تعجب من شده، اصرار و سرسختی بلاتر برای ماندن در مقامش است. اگر او شامه سیاسی قویتری داشت و زودتر از اینها کنار میکشید بسیاری از رخدادهای تلخ اخیر روی نمیداد و نزدیکان وی زندانی نمیشدند. معتقدم اغلب افرادی که تحت پیگرد قرار گرفته و کنار گذاشته شدند، عملاً چوب سرسختی بلاتر را خوردند و قدری انعطاف از سوی رئیس فیفا ماجراها را به سمت و سویی کاملاً متفاوت میبرد و جرایم را سبکتر و اذهان را آزادتر میکرد.
* حامی یا دشمن؟
پس از خلع موقتی بلاتر و دست راست و هموطن وی جروم والکه بلافاصله دو تن به عنوان رئیس و دبیرکل موقتی فیفا انتخاب و مشغول به کار شدند؛ آنها عیسی هایاتو و مارکوس کاتنر هستند. اولی هم یکی از نواب رئیس فیفاست و هم رئیس پرسابقه کنفدراسیون فوتبال آفریقا (CAF) و مردی از کشور کامرون که طرفدارانش میگویند سیاستبازترین مرد فیفا؛ البته بدون احتساب میشل پلاتینی. هایاتو هر موقع که لازم بوده برای حمایت از بلاتر قدمی بردارد حامی او بوده اما در اتفاقات اخیر نقش یک حامی خاموش و تماشاگر ساقط شدن همکارانش را ایفا کرده است. تحلیلگران سیاسی معتقدند چنان توصیفی باید برای پلاتینی هم به کار گرفته شود و او نیز از درجه همکار و همراه بلاتر درگذشته نزدیک، به منتقد و دشمن پنهان وی در سال جاری تبدیل شد، با این هدف که جای او را بعد از سقوطش بگیرد؛ آن چه پلاتینی گمان و انتظارش را نداشت افتادن در دام کمیته اخلاق فیفا و رو شدن دریافتی غیرقانونی دومیلیون یورویی وی بود. استدلال کمیته اخلاق فیفا برای مشکوک خواندن این دریافتی بر این نکته استوار است که مبلغ فوق 9 سال بعد از اتمام وظایف پلاتینی به عنوان مشاور ارشد بلاتر به دست این مقام فرانسوی رسیده در حالی که اگر پاداش آن ایام بوده، نباید این تأخیر عظیم حادث میشد. بر همین اساس در کیفرخواست تنظیمی علیه بلاتر، جرم او«پرداخت پاداش بیش از حد لطفآمیز و فاقد پایههای شغلی» به پلاتینی توصیف شده است.
* احترام کاذب
برکناری ولو موقتی بلاتر و پلاتینی که ریشهیابی فساد در فیفا را به نقطه اوج آن رساند، ناقض فرضیه ماههای اخیر هم هست که میگفت مصونیت بلاتر از ملاحظاتی برمیخیزد که خارج از حیطه و قدرت بازداشتکنندگان سایر مقامهای ارشد فیفا است. براساس این فرضیه و به تأیید دادستانی سوئیس سند و مدرکی که دال بر دزدی و اختلاس بلاتر باشد، وجود نداشت اما داد و ستد او با پلاتینی حالا جای آن کاستی غایب در پرونده بلاتر را گرفته و بلای جان او شده است، چیزی که حرمت خیالی و مصونیت کاذب بلاتر آن را در تمامی بلواهای اخیر از وی دور نگه داشته بود.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6055 ، يكشنبه 26 مهر 1394، صفحه 10