شعار سال: گویا ستاد آتش تهیه گروههای مخالف دولت علیه پاستور توسط برخی نمایندگان مجلس برپا شده؛آن هم در شرایطی که همه از شروع یک «جنگ اقتصادی» علیه کشور سخن میگویند. در همین چند هفته گذشته، برخی نمایندگان مجلس بارها منبع اصلی خبرسازی علیه دولت بودهاند؛ از جریان اعطای تابعیت امریکا به 2 هزار و 500 نفر از خانوادههای مقامات دولتی در جریان مذاکرات برجام گرفته تا ادعای مطرح شده به نقل از کریمی قدوسی مبنی بر رد صلاحیت رئیس جمهوری در انتخابات 96 و تهدید شورای نگهبان توسط او به خاطر این رد صلاحیت. نماینده مشهد دیروز هم البته در گفت و گو با سایت الف، ادعا کرد « در 2 ماه گذشته سه میلیون و 500 هزار سکه از کشور جمع آوری شده و به سلیمانیه عراق ارسال شد.سعودیها 13 نفر را مامور کردند که در بازار تهران هر چه سکه و دلار آوردند، را حتی 20 درصد بالاتر از قیمت هم خریداری کنند.سپاه سه نفر از این افراد را دستگیر کرد.» این البته اولین باری نیست که طیف مخالفان دولت با تاکتیک خبرسازی پروژه خود را برای تقابل با برنامههای پاستور جلو میبرند.
مسأله اما این است که همه این خبرسازیها در افکار عمومی توسط برخی نمایندگان مجلس انجام می شود. مجلسی که قرار است رأس امور شناخته شود، سؤال این است که آیا عقلای مجلس و در رأس آنها هیأت رئیسه نمیخواهد اقدامی در این باره بکند؟
همین هفته قبل دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا برای طرح جدیدترین ادعای خود علیه کشورمان به سخنان یکی از نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری در مجلس استناد کرده بود. مجتبی ذوالنور چندی قبل در گفتوگو با اعتماد، مدعی شده بود که در جریان مذاکرات برجام تیم ایرانی اعطای تابعیت امریکا به 2 هزار و 500 نفر از خانوادههای مقامات دولتی را از وزارت خارجه این کشور به عنوان امتیاز دریافت کرده بود. هر چند این خبر در ابعاد بسیار وسیعی منتشر و سپس به صورت گسترده از سوی مقامات ایرانی و همین طور مسئولان دولت سابق امریکا تکذیب شد اما ذوالنور برخلاف ادعای خود هیچ سندی مبنی بر صحت گفتههایش ارائه نکرد. اما مهمتر از اینکه خود ذوالنور چه کرده، این موضوع است که هیچ کسی هم از او در داخل برای اثبات آن ادعای هزینهساز، طلب سند نکرده بود. این یعنی مجالی باز و بدون هزینه جهت طرح انواع ادعاها برای مخالفان دولت.
در نمونهای دیگر روز 16 تیر، کامران غضنفری، نویسنده کتابهای جنجالی «راز قطعنامه» و «حسن روحانی در یک نگاه»، در گفتوگو با سایت فردا که از رسانههای نزدیک به محمدباقر قالیباف است، اتهامات جدیدی را متوجه شخص رئیس جمهوری دانسته بود. مهم اینکه فردی این اتهامات را به استناد سخنان جواد کریمی قدوسی، نماینده دیگر مجلس و از همفکران جبهه پایداری مطرح کرده. او گفته است: «آقای کریمی قدوسی... اشاره میکند آقای روحانی را شورای نگهبان رد صلاحیت کرد، برای همین انتخابات سال ۹۶، اما ایشان برمیگردد و شورای نگهبان را تهدید میکند که اگر من را تأیید نکنید، من انتخابات را برگزار نخواهم کرد. این انتخابات را برگزار نخواهم کرد معنای تلویحیاش میشود به آشوب کشاندن کشور. شورای نگهبان چرا زیر بار چنین چیزی رفته و با چه مصلحتاندیشی در رأیگیری مجدد، ایشان را تأیید صلاحیت میکند باید از خود اعضای محترم شورای نگهبان سؤال کرد. ولی این خبری است که آقای کریمی قدوسی مطرح کرد که در ابتدا شورای نگهبان ایشان را رد صلاحیت کرده بود.» این سخنان البته توسط کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با «جماران» تکذیب شده. او گفته است: «من از صحبتهایی که ایشان میگوید، اطلاعی ندارم و فکر نمیکنم مطالبی که ایشان میگوید، قرین به صحت باشد.» اما نکته این سخنان آن است که باز هم بر پایه اظهارات خلاف یک نماینده مجلس مطرح شده است.
در سالهای اخیر از این دست اظهار نظرها و اقدامات کم نداشتیم؛ بازگرداندن هواپیمای سعودی به عربستان با دستور ظریف، جعل امضای نمایندگان برای طرح سه فوریتی توقف مذاکرات، ذکر اطلاعات بیاساس و غیرواقعی در گزارش تحقیق و تفحص از مدیران دو تابعیتی و تکذیب مکرر آنها، جاسوس خواندن شخص رئیس جمهوری، تعهد محمدجواد ظریف برای تحویل سردار سلیمانی مرتبط با FATF، شکایت دولت از ۳۰ نماینده مجلس نزدیک به جبهه پایداری و نمونههای دیگری از همین دست. بسیاری از این گونه اظهارات خلاف واقع تنها به بهانه اصل مصونیت پارلمانی انجام میشود، حال آنکه نه در چارچوب انتقاد است و نه تشریح عملکرد مدیران و دستگاهها. بلکه اینها دروغهای غیرواقعی است که به نهادهای نظام نسبت داده شده و در بسیاری موارد مانند ادعای اخیر ذوالنور، تبعات فراملی هم داشتهاند.
اینجاست که به نظر میرسد اقدام هیأت رئیسه مجلس برای دفاع از شأن دستگاه قانونگذاری ضروری باشد. هرچند رعایت کامل اصل مصونیت پارلمانی یک ضرورت است و نمیشود به هیچ بهانهای نقد و اظهار نظر درباره عملکرد دستگاهها و مسئولان را تعطیل کرد، اما حداقل توقع از هیأت رئیسه مجلس میتواند این باشد که با شفافسازی درباره صحت و سقم این دست سخنان مناقشه برانگیز، یا از مدعیان آن تقاضای انتشار سند کند یا خود توضیحی به افکار عمومی ارائه دهد. چرا که نمیتوان براحتی پذیرفت جایی که در فرهنگ عمومی قرار است به عنوان «خانه ملت» شناخته شود، افرادی در آن خبر سازی علیه دولت منتخب همین ملت را کلید بزنند.
تندروها مخالف آتشبس با دولت
صادق زیباکلام / استاد دانشگاه
با وضعیتی که این روزها کشور ما با آن مواجه است و دولت دوازدهم هم باید در دو جبهه داخلی و خارجی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کند، شاید بهترین اتفاق، وحدتی بوده که در بدنه حاکمیت در حال شکلگیری است. حمایت از اقدامهای دولت و اعتماد دوباره به تیم مذاکرهکننده هستهای ایران برای پیشبرد بحث برجام با طرفهای اروپایی و مهمتر از همه همصدا شدن مقامهای داخل کشور رویداد قابل توجهی است که نشان از تصمیم سران نظام برای حل مشکلات دارد. اما با همه این اتفاقها و تلاش سران کشور برای رسیدن به وحدت نباید این نکته را از یاد برد که جریان تندروتر اصولگرا خیلی موافق آتشبس با دولت روحانی نیستند. دلیل آن هم واضح است. این گروه از اصولگرایان به هر حال میخواهند مصادف با مشکلات اساسی کشور و بحران اقتصادی به وجود آمده این گونه به مردم القا کنند که همه این اتفاقها به واسطه ناکارآمدی دولت است. در مقابل بخشهای پختهتر، عاقلتر، معتدلتر و واقعبینتر اصولگرا، میدانند ریشه مشکلات و مسائلی که به وجود آمده عمیقتر از آن است که بگوییم برخی از اعضای دولت آقای روحانی اصلاً خوب کار نکردند؛ مثلاً بگویند که کرباسیان به عنوان وزیر اقتصاد خیلی خوب کار نکرده یا آقای نوبخت به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه خیلی نتوانسته از پس وظایف خود بربیاید. آنها به مسائل خارجی، هجمهای که ترامپ علیه جمهوری اسلامی آغاز کرده و خروج شرکتهایی که در دوران پسابرجام به ایران آمده بودند از کشور ما، واقف هستند و بخوبی میدانند که امریکا مشتریان نفتی ما را خیلی جدی زیر فشار میگذارد که نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری نکنند. عقلای اصولگرا میدانند که نقش دولت روحانی خیلی کمتر از آن چیزی است که تندروها آن را در جامعه منعکس میکنند. تندروها به مشکلات و مسائل واقعی نمیپردازند، بلکه سعی دارند در افکار عمومی به نوعی مسأله را عنوان کنند که همه مشکلات به ناکارآمدی دولتمردان دوازدهم و علیالخصوص تیم اقتصادی بازمیگردد. بنابراین این دوگانگی در بین اصولگرایان وجود دارد که تندروهایشان میخواهند بهرهبرداری سیاسی کنند و همه مشکلات را بر سر آقای روحانی بریزند. اما اصولگرایان پختهتر و آگاهتر میدانند که این گونه نیست. نه اینکه نمره تیم اقتصادی دولت 20 باشد بلکه واقع مطلب این است که آنها معتقدند هر فرد دیگری هم اگر جای آقای روحانی بود با توجه به رویارویی همهجانبهای که دولت امریکا علیه جمهوری اسلامی گرفته، ایجاد چنین وضعیتی اجتنابناپذیر بوده است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار -------، کدمطلب: 473482، www.iran-newspaper.com
ا.ح75