شعار سال: نتایج بهدستآمده
نشان میدهند اعضای اتاق در قبال آینده اقتصادی نگران بوده و وضعیت بخش خصوصی را
در معرض تلاطم میدانند. 79 درصد از پرسششوندگان این تصور را دارند که وضع
روندهای اقتصاد ایران در آینده بدتر میشود. نگرانی از آینده تنها در میان فعالان
بخش خصوصی دیده نمیشود، بلکه مردم عادی نیز با همین نگرانیها دستبهگریبان
هستند. نتایج نظرسنجیهایی که در ماههای اخیر از مؤسسات و سازمانهای نظرسنجی
منتشر شده است، نشان میدهد که عموم مردم چنین احساسی از آینده دارند.
بخش دیگری از نتایج نظرسنجی نشان میدهد اعضای اتاق بازرگانی نمیتوانند
وضعیت عوامل اقتصادی را پیشبینی کنند. مردم عادی از کسانی که از اقتصاد سردرمیآورند
سؤال میکنند که قیمت ارز بالا خواهد رفت یا ارزان میشود؛ این نظرسنجی نشان میدهد
حتی فعالان اقتصادی هم پاسخی برای این سؤال ندارند. آنان برای بنگاههای اقتصادی
خود چگونه میتوانند برنامهریزی کنند، درحالیکه برآوردی از قیمت ارز و تغییرات
آن در آینده ندارند. اکثریت اعضای اتاق احتمال نمیدادند قیمت ارز چنین جهشی داشته
باشد. محسن گودرزی که این پژوهش زیر نظر او انجام شده است، خود این نکته را به پیشبینیناپذیری
تعبیر کرد و گفت: «اکثریت فعالان اقتصادی خود را در محیطی غیرقابل پیشبینی میبینند
و برای همین قادر نیستند برای آینده بنگاه خود برنامهریزیهای بلندمدت کنند؛ زیرا
از دید آنان اوضاع را نمیتوان پیشبینی کرد.»
نتیجه دیگر این نظرسنجی آن است که فعالان اقتصادی احساس میکنند نمیتوانند
بر این شرایط اثر بگذارند. آنها بهعنوان فعالان اقتصادی احساس بیقدرتی میکنند و
چون فکر میکنند به صورت نهادی و در قالب نهاد صنفی خود قادر نیستند بر سیاستهای
اقتصادی اثر بگذارند، به «سمت راهحلهای فردی برای برونرفت از مشکلات خود پیش
میروند»؛ راهحلهایی فردی که گاهی با تبانی با بوروکراتها و استفاده از
سازوکارهای اداری غیررسمی همراه است. همین باعث میشود بخش خصوصی خود را در چنبره
قواعد دستوپاگیر اداری و کارکنان دستگاههای اداری احساس کند و به بخش خصوصی ترسخورده
و منفعلی تبدیل شود که نمیتواند نقش مؤثری در توسعه کشور ایفا کند. در گزارش
نتایج نظرسنجی آمده است در این شرایط عاملیت آنها کاهش مییابد.
گودرزی اشاره کرد: وقتی این سه عامل را کنار هم بگذاریم، یک تصویر کلی
از وضعیت نگرش فعالان اقتصادی به دست میدهد؛ نگرانی از آینده، پیشبینیناپذیری و
احساس بیاثری. این شرایط باعث میشود بخش خصوصی احساس انفعال کند؛ بخشی که انتظار
میرود در شرایط کنونی، نقش فعالتری نسبت به وضعیت داشته باشد. در زمانهایی که
تحول یا تغییری در جامعه روی داده است، نخبگان فضای فکری متفاوتی داشتهاند. آنها
احساس میکردند میتوانند آینده بهتری را رقم بزنند و توانایی آن را هم دارند؛
درحالیکه نتایج نظرسنجی نشان میدهد فضای فکری آنان متفاوت است. چنین نتایجی نشان
میدهد از کجا باید آغاز کرد. اکنون زمانی است که به امید بیش از هر زمان دیگری
نیاز داریم؛ این را نتایج نظرسنجی نیز نشان میدهد.
گودرزی میگوید: «این اطلاعات را باید بر اساس «احساس زوال اجتماعی»
تفسیر کرد». او پیشتر در سخنرانی خود نیز تأکید کرد بین «احساس زوال اجتماعی» و
خود «زوال اجتماعی» باید تفاوت قائل شد و ادامه داد: «این احساس اثر واقعی دارد.
منظور از این احساس، این است که افراد در قبال آینده نگراناند و فکر میکنند
اعتماد و اخلاق در جامعه کمرنگ شده و تبعیض و فساد در حال گسترش است. «احساس زوال
اجتماعی» یک چارچوب ادراکی است که افراد بر اساس آن به پدیدهها واکنش نشان میدهند.
آنها ممکن است اتفاقاتی را که مؤید احساس است، برجستهتر ببینند و به آن واکنش جدیتری
نشان دهند؛ ولی واقعیتهای اتفاقاتی که از دید آنها مخالف این احساس است، کمرنگتر
و کماهمیت شود.»
این جامعهشناس در ارائه این تحلیل میگوید: «برداشت عمومی افراد و
گروههای مختلف این است که جامعه در مسیر زوال اجتماعی قرار گرفته است و چشماندازی
برای متوقف یا کُندشدن چنین فرایندی نمیبیند». او تأکید میکند: « ممکن است میان
احساس این فرایند با واقعیت موجود تفاوت وجود داشته باشد. برای مثال «عدم امنیت»
الزاما به معنای «احساس عدم امنیت» نیست». او معتقد است: «خود همین
احساس اثر و نیرویی واقعی دارد. بههرحال «زوال
اجتماعی» چه احساس باشد و چه واقعیت داشته باشد، اثرات خود را بر رفتار افراد یا
گروهها میگذارد.»
وقتی در جلسه ارائه نتایج نظرسنجی سؤال شده مقایسه نظرات اعضای اتاق
تهران و افکار عمومی جامعه چه چیزی را نشان میدهد؟ گودرزی گفت: «به نظر میرسد
تغییری کیفی در افکار عمومی روی داده است. نشانهها از ظهور یک شهروند یا سوژه
عاصی و پرسشگر حکایت میکنند. مردم از شرایط مختلف رضایت ندارند؛ از وضعیت اقتصادی
ناراضیاند، از وضعیت اداره شهر، آموزش، وضعیت اجتماعی و خلاصه از بسیاری از
چیزهایی که در زندگی روزانه با آن مواجه میشوند، رضایت ندارند. به دلیل دسترسی
به اطلاعات و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، هم نارضایتی خود را بیان میکنند و
هم شرایط اجتماعی را محل پرسش قرار میدهند. افراد مختلف در شبکههای اجتماعی
نظرات و ارزیابی خود را درباره شرایط کشور بیان میکنند.»
گودرزی ادامه داد: «فضای مجازی و ازمیانرفتن مرجعیت رسانههای فراگیر،
زمینههای رشد رفتارهای هیجانی و گذرا را مساعد کرده است. روزانه اخبار زیادی
منتشر میشود که بخشی از آنها دروغ است؛ ولی این اخبار ساختار روانی مردم را تحت
تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل زمینهها برای رشد رفتارهای جمعی یا collective behavior فراهم
شده است. پدیدههایی مثل هراس جمعی مثلا در خرید ارز یا هجوم به فروشگاهها دیده
میشود».گودرزی پیشتر در تحلیلی از وضعیت همبستگی اجتماعی به این نکته اشاره کرده
بود که بخش بزرگی از جامعه احساس میکند مسیری که اقتصاد کشور طی میکند، به نفع
آنان نیست و فساد گسترده باعث شده نهادها و دستگاههای مختلف را در برابر خود
احساس کنند. رشتههایی که فرد را به جامعه پیوند میزند، سست شده است. در گزارش
نظرسنجی، راهکارهایی هم برای خروج از این وضعیت ارائه شده است. گودرزی در این جلسه
اشاره کرد: «راهحل در جیب این یا آن فرد و گروه نیست، بلکه راهحل ساخته میشود».
راهکارهایی که در گزارش آمده است، رویههایی را نشان میدهند که در آنها چگونه
اقتصاددانان مطرح کشور میتوانند راههایی را برای بهبود وضعیت جامعه در پیش گیرند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 1 آبان 97، شماره: 3275