شعارسال:در این مختصر به نکاتی درباره تحصیل مقطع دکتری در دانشگاههای سوئد میپردازیم. طبعاً پس از مطالعه الگوهای مقطع دکتری در سایر کشورها برای تحلیل سیاستهای حاکم بر آنها در موقعیت بهتری خواهیم بود.
کسان زیادی در این باره گفته و نوشتهاند که دوره دکتری در دانشگاههای ایران دارای مشکلاتی است. به طور خاص، به نظر میرسد رسالههای دکتری نقش مورد انتظار را برآورده نمیکنند. این امر در رشتههای مختلف نیازمند بررسی و آسیبشناسی است. با این حال، اجمالاً دو رویکرد میتوان به این مشکل داشت. از طرفی، باید کوشید فعالان عرصه دانشگاهی را به پایبندی به اخلاق پژوهش و کار دانشگاهی تشویق (یا ملزم) کرد. از طرف دیگر، میتوان در پی سیاستهایی بود که در کاهش مشکلات مفید هستند. نظر به رویکرد دوم، مطالعه و درسآموزی از تجربة کشورهای توسعهیافته بایسته است.
در این مختصر به نکاتی درباره تحصیل مقطع دکتری در دانشگاههای سوئد میپردازیم. کشورهای نوردیک در عرصههای مختلف سیاستگذاری تجربههای موفقی داشتهاند. در این میان، سوئد نیز، به رغم جمعیت کم و دانشگاههای نه چندان زیاد، توفیق قابل توجهی در عرصههای دانشگاهی داشته است. باری، دو نکته گفتنی است. نخست، آن چه که در ادامه میآید لزوماً منحصر به سوئد نیست و با بعضی دیگر کشورها (به ویژه کشورهای منطقه اسکاندیناوی) مشترک است. دوم، اگرچه این نکات بیشتر صبغهٔ توصیفی دارند، با مرور همین نکات نیز میتوان به سیاستهای کلانِ پس آنها را دید. طبعاً پس از مطالعه الگوهای مقطع دکتری در سایر کشورها برای تحلیل سیاستهای حاکم بر آنها در موقعیت بهتری خواهیم بود.
دوره دکتری
مقطع دکتری در دانشگاههای سوئد از مقوله شغل است. بدین ترتیب، دانشجویانِ دکتری در استخدام دانشگاه هستند و از همه مزیتهای شغلی (مثل بیمه یا مرخصی فرزندآوری برای پدر و مادر) بهرهمندند. این است که دانشجوی دکتری به معنایی «همکار» اعضای هیئت علمی است.
از این رو، پذیرش دانشجو در این مقطع نسبتاً محدود است. دانشجویان دکتری یا در چارچوب پروژه پژوهشی مشخصی مشغول به کار میشوند و تأمین مخارج تحصیلشان از طریق بودجه آن پروژه است. یا در چارچوب روال معمول گروهها استخدام میشوند. در هر حال، بر خلاف دانشگاههایی که هر ساله در تاریخ مشخصی فراخوان جذب تعدادی دانشجو میدهند، دانشگاههای سوئد گاه به گاه اطلاعیه «فرصت شغلی دکتری» برای یک یا دو نفر را اعلام میکنند. پیش و پس شدنِ جذب دانشجوی جدید بسته به شرایط گروه است، مثل بودجه گروه یا پروژههای جاری یا فارغالتحصیلشدنِ دانشجویان قبلی.
مقطع دکتری شغلی 4 ساله و تماموقت است. دانشجو از ابتدا کارش را با طرح پژوهشی مشخصی آغاز میکند و کار اصلی او تکمیل این کار پژوهشی است. در ضمن پژوهش اصلی، دانشجو موظف است تعدادی درس را هم بگذراند. اما این دروس هم به نحوی در جهت تکمیل پژوهش اصلی او هستند. برای مثال، بعضی دروس ثابت مانند «روش تحقیق» دانشجو را با مسیر پژوهش و ابعاد مختلف آن آشناتر میسازند. دروس دیگر نیز، که به صلاحدید استاد راهنما مشخص میشوند، بناست به دانشجو کمک کنند تا به فهم مناسبی از رشته خود برسد و به عنوان عضوی خبره از جامعه پژوهشی خود پرورده شود. برای مثال، ممکن است استادی از دانشجو بخواهد دروسی حتی الامکان بیارتباط با رساله دکتری خود بگذراند تا با افقهای تازه نیز آشنا شود و تلقی جامعی از رشته خود داشته باشد. یا ممکن است دانشجو متعهد شود که کتاب یا مجموعهای از مقالات خاص را به عنوان واحد درسیِ خود بخواند و تحلیل کند.
به هر ترتیب، در بسیاری از موارد دانشجویان دکتری زمانی بیش از 4 سال را در این مقطع میگذراند. از طرفی، دانشجویان از زمانی به بعد میتوانند در ارائة دروس مقدماتی به دانشجویان لیسانس مشارکت کنند یا در امور پژوهشی به دانشجویان کارشناسی ارشد کمک کنند. دانشگاه در ازای چنین فعالیتهای فرصتِ تحصیلِ دانشجویان دکتری و بهرهمندی آنها از حقوق و خدمات را افزایش میدهد. از طرف دیگر، نظر به مزایای حقوقی که به دانشجویان دکتری تعلق میگیرد، کسانی در این دوره فرزنددار میشود و از مرخصی با حقوق استفاده میکنند.
رساله دکتری
رساله دکتری دو شکل کلی دارد: مونوگراف یا مجموعه مقاله. در حالت اول، فرد یک «کتاب» مینویسد. کتاب پیوستگی موضوعی قابل توجهی دارد و نسبت فصلها با یکدیگر کاملاً روشن است. در مقابل، مجموعه مقاله متشکل از تعدادی مقاله در موضوعی نزدیک است اما پیوستگی میان آنها مانند فصلهای کتاب نیست. در این حالتِ اخیر، دانشجو برای مقالاتش، که تعداد معینی ندارد اما حدود 6 مقاله است، مقدمه (که به آن kappa میگویند) بنویسد. این نوشته نه چندان بلند و نه خیلی کوتاه است، مثلاً چیزی در حدود 50-60 صفحه. در این نوشته، دانشجو باب بحث را میگشاید و در عین آنکه نشان میدهد چه تلقی و دورنمایی از موضوع دارد، درباره مقالاتِ مجموعه توضیح میدهد. توضیح از این قرار است که مقالات چه نسبتی با هم دارند و هر مقاله چه جایگاهی در ادبیاتِ موضوع دارد.
ممکن است بخشهایی از محتوای رساله، فارغ از اینکه مونوگراف باشد یا مجموعه مقاله، پیش از این منتشر شده باشد. دانشجویان دکتری بخشهای رساله را به مرور مینویسند و در فرصتهای مختلف آن را ارائه میدهند. ارائه میتواند شفاهی (در سمینارهای داخلی یا کنفرانسها) یا کتبی (به مجلات یا مجموعه مقالهها) باشد. این مقالات عموماً به نامِ خودِ دانشجوست، بدون ذکر نام استاد راهنما. در مواردی نیز دانشجوها مشترک مقالهای مینویسند. به هر حال، در ابتدای رساله به این نکات اشاره میشود.
اگر رساله در قالب مونوگراف باشد، دانشجو برای دفاع از رساله نیازمند چاپ مقاله نیست، بلکه تأیید تیم راهنما و ارزیابان داخلی گروه کفایت میکند. به علاوه، اینکه دانشجویان در این موقعیت مقاله چاپشده دارند یا نه، تابع عرف رشتة تحصیلی و فضای کاری ایشان است؛ چنانکه تعداد مقالات اساتید در رشتههای مختلف تفاوتهای قابل توجهی دارد. حتی در مورد مجموعه مقاله، لازم نیست همه یا حتی بیشترِ مقالات پیشتر منتشر شده باشند. اگرچه عملاً بیشتر مقالات منتشرشده یا در دست داوری هستند، آنچه مهم است قالب نوشته است. در عین حال، ممکن است تیم راهنمایی یا مقررات پروژهای که دانشجو در آن کار میکند در این باره محدودیتهایی (مثل شرط پذیرش لااقل 3 مقاله) اعمال کنند.
در هر دو صورت، رساله دکتری به صورت کتاب از سوی انتشارات دانشگاه منتشر میشود. اگرچه الگوهای واحدی در قطع، جنس کاغذ و غیره بر کتاب حاکم هستند، هر رسالهای طراحی خاص خود را دارد. دانشجو و ناشر درباره بعضی جزئیات چاپ هم در ارتباط هستند و خیلی از تصمیمها (از جمله درباره عکس یا طرح جلد و بعضی جزئیات صفحهآرایی) به تصمیم دانشجوست. نهایتاً، رساله در تعداد نه چندان زیادی (مثلاً 100 نسخه) منتشر میشود. تعدادی از نسخههای کتاب برای کتابخانه دانشگاه و کتابخانه سایر دانشگاهها ارسال میشود. باقی نسخهها در اختیار دانشجوست تا به دیگران هدیه دهد. در جلسه دفاع نیز چند نسخه از رساله را در جایی قرار میدهند تا اگر کسی از حضار علاقهمند بود به رایگان بردارد.
دفاع رساله در دو مرحله انجام میشود: سمینار پایانی و دفاع عمومی.
سمینار پایانی
مرحله نخست جلسة «سمینار پایانی» است. برای این جلسه، نسخة (نیمه)نهاییِ کار دانشجو در اختیار داوری خارج از دانشگاه سپرده میشود. سمینار نهایی جلسهای مشابه سایر سمینارهای معمول گروه است اما شلوغتر. در این جلسه، دانشجو صحبتی نمیکند و همه جلسه در اختیار داور است. او متن را خوانده و درباره آن نظر میدهد. جلسه حدود 2 ساعت است و به گفتگوی داور و دانشجو میگذرد. عموماً داور نکات تفصیلی خود را برای اصلاح رساله در اختیار دانشجو میگذارد تا در نسخة نهایی از آنها استفاده شود. بعد از این مرحله، بسته به صلاحدید تیم راهنمایی، دانشجو نسخة نهایی کار خود را آماده میکند و مراحل انتشار آن از سوی انتشارات دانشگاه را پی میگیرد.
از سنتهایی که پس از چاپ رساله و پیش از جلسه دفاع برگزار میشود، spikning است. سنتاً پیش از جلسه دفاع نسخهای از رساله را با میخ به دیوار دانشگاه میکوبیدند و بدین وسیله نشان میدادند که قضاوت درباره رساله عمومی است و اعطای درجه دکتری بابت متنی است که همگان میتوانند آن را ببینند. گویا این سنتی است که مدتی متروک بوده است اما در سالهای اخیر به طرق مختلف احیا شده است. برای مثال، دانشگاه لوند در مواردی به مدتی محدود نسخه پی.دی.اف رساله را در سایت در دسترس عموم گذاشته و به نوعی آن را به دیوار مجازیِ دانشگاه کوبیده است! گاه نیز دیواری در دانشکدهها تعبیه شده است تا دانشجویان رسالههای خود را به آن بکوبند یا به نحوی آن را به دیوار بیاویزند. این مرحلة غیررسمی توسط دانشجو و همدرسان و استادان او همراهی میشود.
دفاع عمومی
نهایتاً نوبت به جلسة «دفاع عمومی» میرسد. این جلسه هنگامی رخ میدهد که نسخة رساله منتشر شده است و در اختیار حاضران نیز قرار میگیرد. بنابراین، اگرچه کارکرد این جلسه تعیین «قبول» یا «رد» رساله است (نه تعیین نمره برای آن)، کمتر پیش میآید که در این مرحله رساله مردود شود. بالاخره، کاملاً ممکن است که داور از رساله رضایت نداشته باشد و، در نتیجه، جمعبندیِ ارزیابان «رد» رساله باشد. اما چنین اتفاقی اعتبار تیم راهنمایی را به چالش میکشد. از این رو، تیم راهنمایی میکوشد رساله را به سطحی برساند که شایسته «قبول» باشد.
این جلسه عمومیتر است، از این جهت که دوستان غیردانشگاهی و خانواده دانشجو نیز در آن حضور دارند. و معمولاً با دورهمی مختصری در گروه ادامه مییابد. اعضای رسمی جلسه عبارتند از دانشجو، استاد راهنما، مدیر جلسه، داور اصلی، و عموماً سه نفر به عنوان کمیته ارزیابی. پس از جلسهای حدوداً 2 ساعته، اعضای رسمی، بجز دانشجو، مدتی را شور میکنند و درباره رد و قبول رساله تصمیم میگیرند.
اتفاق جالب و مهم در جلسه دفاع عمومی، گفتگوی دانشجو و داور اصلی است. نخست، مهم است که هم در سمینار پایانی و هم در جلسة دفاع عمومی، داور از افراد متخصص در موضوع رساله است و عموماً در متنِ رساله از آثار او هم بحث شده است. بدین ترتیب، این دو جلسه به نوعی فرصتی برای آشنایی و ارتباط دانشجو با افراد افراد برجسته در حوزه کاریشان نیز هست. ضمنِ اینکه داور، با هزینه دانشگاه، از نقاط مختلف دنیا دعوت میشود. گروهها میکوشند برای داوری رساله حتی الامکان از افراد شاخص و مشهور استفاده کنند. معمولاً گروهها از این فرصت استفاده میکنند و برای داور سخنرانی(های) مستقلی نیز تدارک میبینند.
دوم، جلسة دفاع عمومی بر محور داور میچرخد. پس از خوشآمدگویی مدیر جلسه (که معولاً راهنمای دانشجوست)، جلسه در اختیار داور و دانشجو قرار میگیرد. ابتدا دانشجو فرصتی مختصر دارد تا اگر ملاحظهای درباره رساله داشته باشد بگوید یا اگر متوجه خطایی در رساله شده آن را بگوید. سپس داور گزارشی تفصیلی از رساله ارائه میکند. این مرحله اساسی است. مسئله این است که چون داور مسئولِ ارائة رساله است، متن را به دقت خوانده و با جزئیات آن آشناست. دانشجو نیز متن را با همین ملاحظه نوشته است که داوری متخصص به دقت آن را خواهد خواند. سپس داور از دانشجو میخواهد اگر سوءتفاهمی در برداشت او بوده اصلاح کند یا اگر نکتهای مغفول مانده، آن را تذکر دهد.
مرحله بعد گفتگوی داور و دانشجوست. داور نکاتی درباره رساله طرح میکند و سؤالاتی میپرسد. دانشجو میکوشد با پاسخ به سؤالات، از مواضع رساله دفاع کند و نشان دهد که پژوهش خود را به خوبی انجام داده است. مجدداً، این نکته مهم است که در این زمان دانشجو گفتگویی طولانی با فردی سرشناس از حوزه کاری خود را دارد. ضمنِ اینکه لحنِ داور به نوعی گفتگو با همکاری جدید است، نه «دانشجو». بدین ترتیب، این جلسه نوعی اعتباربخشی به دانشجو است.
پس از این گفتگوی طولانی، اعضای کمیتة ارزیابی نیز فرصت دارند تا سؤالات خود را از دانشجو بپرسند. این اعضا لزوماً متخصص در حوزه کاری دانشجو نیستند و حتی گاهی کارشان در فضایی نسبتاً متفاوت است. به نظر هدف این است که رساله نه فقط از نگاه فردی متخصصِ موضوع رساله ارزیابی شود، که افرادی با نگاه عمومیتر نیز درباره آن نظر دهند. برای مثال، کمیتة ارزیابیِ رسالهای که در بخش خاصی از فلسفه اخلاق است، شامل این سه نفر است: فیلسوف اخلاقی که در فضایی متفاوت از رساله کار کرده است، فیلسوفی که در حوزه متافیزیک و معرفتشناسی کار کرده است، و کسی که کارش در فضای مرتبط به فلسفه ذهن است. سؤالاتِ این افراد نیز کمی کلیتر است. آنها به جای جزئیات رساله، گاه از نسبتِ رساله با بحثهای دیگر یا شاخههای دیگر یا ملاحظات روششناختی و مشابه آن میپرسند.
پس از جلسه، تیم راهنمایی و داور و کمیتة ارزیابی از جلسه خارج میشوند و دقایقی شور میکنند. سپس، کسی از آنها دانشجو را «دکتر» خطاب میکند و به او تبریک میگوید. و بعد سایر اعضای رسمی تکتک به دانشجو تبریک میگویند. و اینک دانشجو مقطع تحصیلی خود را به پایان رسانده و به درجة دکتری نایل شده است.
پس از دکتری
پیش و پس از مقطع دکتری خود شایسته بررسی دیگری است. اما بد نیست به چند نکته درباره مرحلة بعد از آن اشاره کنم. دانشجویان مقطع دکتری در دورة تحصیل خود از دفترکار و خدمات دیگری در دانشگاه بهرهمند هستند. این خدمات بعد از دفاع نیز برای دانشجو حفظ میشود. دانشگاه و گروه تا مدتی (چندین ماه) از دانشجو حمایت میکنند تا او بتواند به جستجوی فرصتهای شغلی، عموماً در قالب شغلهای پسادکتری، بپردازد. ضمناً، در طول تحصیل، ماهانه مبلغی از حقوق دانشجو کسر میشود تا در این دوره نیز دانشجو از طرف دانشگاه حقوق بگیرد.
افزون بر این فرصتهای حمایتی، دانشجویانی که در سوئد دکتری میگیرند فرصتهای خاصی برای موقعیت پسادکتری دارند. برای مثال، فرصتهایی رقابتی برای فرصت پسادکتریِ 3 ساله (2 سال در کشوری جز سوئد + 1 سال دانشگاه محل تحصیل) پیشبینی شده است. برندگان باید بتوانند در کشوری جز سوئد فرصت پسادکتری به مدت 2 سال بیابند. نکته این است که حقوق این دانشجویان در مدتِ مذکور از طرفِ دانشگاهِ محل تحصیلِ دکتری تأمین میشود. با این توضیح، دانشجویان فرصتی دارند که تجربة بینالمللی کسب کنند و، نظر به تأمین مالی آنها از طرف دانشگاه محل تحصیل، شانس این را دارند که مدتی را در دانشگاههای بسیار معتبر و شاخص بگذرانند. سپس سال سوم را نیز در دانشگاه محل تحصیل میگذرانند. پس از این دورة سه ساله، فرد در موقعیت بسیار خوبی برای جستجو شغل بعدی است.
درسها
در آنچه گذشت میتوان سه نکته را برجسته کرد.
یک. پذیرش حسابشده. پذیرش در مقطع دکتری متناسب با امکانات گروه (اعم از امکانات فیزیکی، اقتصادی و علمی) است. بدین ترتیب، اگرچه در این حالت پذیرش محدودتر است، مستمر و ثمربخش خواهد بود.
دو. ارزیابی واقعیِ رساله. ارزیابی رساله دکتری جدی و واقعی است. بدین ترتیب، دانشجوی دکتری و تیم راهنمایی او با آگاهی از این ارزیابی کارِ رساله را پیش میبرند. اگر مسئولیتِ ارائة رساله در جلسه دفاع به عهده داور باشد، خود به خود یکی از زمینههای اصلیِ ارزیابی واقعی رساله فراهم است: داوریِ کار به عهده کسی است که با موضوع رساله به اندازه کافی آشناست و او ملزم است متن رساله را به دقت بخواند. در این صورت، دانشجو نیز ملزم است رساله را به نحوی بنویسد که نظرِ چنان داوری را جلب کند.
سه. سیاستهای حمایتی. دانشگاه در مراحل مختلف به حمایت از دانشجو میپردازد. (الف) در حین تحصیل، افزون بر حقوق و پوششهای بیمهای متداول، امکانات مختلفی از جمله شرکت در همایشهای بینالمللی برای دانشجو فراهم است. بدین ترتیب، دانشجو پژوهش خود را به نحوی پیش میبرد که قابل عرضه در محافل بینالمللی و معتبر باشد. (ب) در ارزیابی رساله، دانشگاه متقبل هزینههای قابل توجهی میشود تا بتواند از محققان شاخص به عنوان داور استفاده کند. بدین ترتیب، شبکه ارتباطی دانشجو نیز تقویت شده است. ضمنِ آنکه به مرور اعتبارِ مدرکِ تحصیلی این دانشگاهها بیشتر و بیشتر خواهد شد. (ج) نهایتاً، به شکلهای مختلف از فارغالتحصیلان دکتری حمایت میشود. از طرفی، دانشجو زمان قابل توجهی را در اختیار دارد تا فرصتهای شغلی مختلف را بررسی و برای آنها اقدام کند. از طرف دیگر، فرصتهای پسادکتریِ قابل توجهی در اختیار آنها گذاشته میشود که گامی برای ورود به عرصه بینالمللی دانشگاه نیز هست.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی،تاریخ انتشار 14 بهمن 97، کدخبر: 182383، www.npps.ir