پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۸۹۵۹
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۹
جنگ یمن در مسیری حرکت کرد که شاید کسی تصور آن را هم نمی‌کرد؛ ظاهر قضیه این بود که سعودی در حمایت از یک رئیس جمهور مستعفی به یمن حمله کردند، اما این دلیل برای چهار سال بمباران و قتل عام دهها هزار نفر از مردم عادی توسط سعودی و امارات و هزینه های سنگین مالی عربستان و متحدان عربی و غربی اش توجیه ناپذیر است. به راستی چرا سعودی به یمن حمله کرد؟ منصور هادی کیست و چرا استعفا کرد؟ آیا انقلاب مردم یمن باعث وحشت سران سعودی شده بود؟ به راستی این جنگ برای چه بود؟
شعارسال: بهار عربی که به یمن رسید تظاهرات میلیونی برای پایان سی سال دیکتاتوری علی عبدالله صالح شروع شد. سرانجام صالح کنار رفت و معاونش منصور هادی به قدرت رسید که از اهالی جنوب بود. وی نیز در اداره امور زندگی مردم ناتوان تر از صالح خود را نشان داد. طبعا اعتراض ها ادامه داشت و هادی نیز استعفا کرد و به جنوب گریخت ولی بازهم نتوانست حتی جنوبی ها را با خود همراه سازد. مشکلات مردم یمن بیشتر می شد و خواستار رهبری قوی بودند که امنیت، رفاه و آزادی را برای آنها ایجاد کند.

مردم خسته از ناآرامی و مشکلات برای رفع نیاز خود به جنبش شباب المومن نگاه کردند. نیرویی که چند دهه در برابر ظلم دیکتاتورهای صنعا از یک طرف و مداخلات تحقیرآمیز سعودی از طرف دیگر ایستاده بود و با وجود کشته شدن رهبرانش هر روز قوی تر دیده می شد. حالا با پیوستن قبایل بیشتر به این جنبش و آمدن نخبگان و نیروهایی از سایر مذاهب و جریان های سیاسی، انصارالله شکل گرفت.

نیرویی که اگرچه هسته رهبری آن در دست اهالی صعده قرار دارد اما حزبی از آن شهر نیست بلکه جنبشی برخاسته از خواسته های همه مردم یمن خود را معرفی می کند. حق تعیین سرنوشت، آزادی، کرامت و بهره مندی همه از امکانات کشور نه شعار بلکه هدفی برای این جنبش نمایان گردید. مردم به سرعت زیر پرچم این جنبش قرار گرفتند به این امید که خلا قدرت مرکزی که موجب ناامنی بود ترمیم شود.

برخلاف روال عادی سیاسی، عبدالملک الحوثی که سال ها با ارتش جنگیده بود و شاهد قتل برادرش توسط آنان بود، ارتش را منحل نکرد بلکه آنرا با قرار دادن کمیته های مردمی تقویت هم کرد. همین بخشش و انتقام نگرفتن از ارتشی که حوثی ها را در گذشته می کشت و بمباران می کرد موجب شد انصارالله به عنوان نیرویی مردمی و ملی نمایان شود. دیری نپایید که جنوبی ها هم از انصارالله تقاضا می کردند که امنیت را در شهرهای شان برقرار کند. اگر مدتی پرچم این جنبش در عدن افراشته بود به دلیل دعوت مردم و نخبگان جنوب بود نه آنکه این جنبش شهرهای جنوبی را اشغال کرده باشد.

کار به جایی رسید که حزب طرفدار صالح و حتی ناصری ها با وجود عملکرد بد خود تلاش داشتند خود را به انصارالله نزدیک کنند و الا سابقه کشتار زیدی ها به ویژه حوثی های صعده و صنعا در زمان قدرت داشتن هر دو گروه در تاریخ ثبت است.

به بیان دیگر حوثی ها گرچه زیدی هستند اما مردم در مناطقی که در اختیار انصارالله است پیروی مذاهب و عقاید گوناگون اند. اصولا گفتمان انصارالله از ابتدا وحدت میان مذاهب و قبایل و رسیدن به اکثریت سپس تحقق اجماع ملی بوده نه حاکمیت زور. چه آنکه می دانیم جامعه سنتی یمن بر اساس منافع هر یک از قبایل حرکت می کند نه ترس از سلاح. بر همین اساس دیدیم، قبایل شافعی که در استان ساحلی الحدیده سکونت دارند نیرو در اختیار ارتش یمن که تحت رهبری انصارالله است قرار دادند.

مردم همین سواحل در برابر اشغالگران سعودی سرسختانه مقاومت کردند تا جایی که بیش از نیمی از نیروهای اشغالگر و مزدورانش که عمدتا از حزب سلفی وهابی هستند بعد از یک سال نتوانستند حتی بندر الحدیده را اشغال کنند. بزرگترین موفقیت آنها رسیدن به کیلومتر 16جاده الحدیده - صنعاست. همین نه بیشتر. دلیل اصلی این است که مردم الحدیده باوجود تفاوت در مذهب اما یاور انصارالله هستند. این نکته را چگونه میتوان انکار کرد.

به عبارت دیگر حتی سنی ها هم ائتلاف با انصارالله را با سودمندتر از تن دادن به اشغال خارجی یا سلطه وهابیان و سلفی هایی می دانند که مشابه داعش اند.

در این جنبش نه تنها زیدی که اسماعیلی و اثنی عشری بلکه مذاهب سنی هم حضور دارند. بدون هیچ اجباری. قدرت مدیریت عبدلملک و نیز آرمان جنبش وی موجب شده تا پرجمعیت ترین مناطق یمن انصارالله را قبول داشته باشند و از سایر مناطق به سمت شمال کوچ کنند.

جالب است بدانید انصار الله کسی را برای جنگیدند اجبار نمی کند بلکه قبایلی که اعلام بیعت می کنند داوطلب به جبهه اعزام می کنند.

چرا جنوب در اختیار سعودی است

حقیقت دردناک خیانت شیوخ قبایل جنوب است. همان ها که روزی از انصارالله خواستند تا به یاری شان شتابد تا در برابر القاعده مقاومت کنند با قبول رشوه های سعودی از انصارالله خواستند از شهرهای جنوبی خارج شود و مناطق خود را در مقابل پول در اختیار اشغالگران سعودی قرار دادند. مضاف براینکه در ازای پول از مردان قبایل خواستند تا در ارتش سعودی علیه انصارالله بجنگند.

درگیری روزانه مردم یمن جنوب که اشغالگران سعودی و اماراتی را مزاحم زندگی خود میدانند از یک طرف و مهاجرت مردم از جنوب به شهرهای شمالی از طرف دیگر نشان می دهد که ائتلاف سعودی هیچ جایگاهی در میان مردم یمن ندارد. به وضعیت اقتصادی شمال و جنوب نگاه کنید؛ با وجود بمباران و محاصره شهرهای شمالی وضعیت بهتری نسبت به جنوب دارند، دلیل آن را می توان در همراهی مردم با انصارالله دانست.

سرانجام چه می شود

این درست که زیرساخت ها در شمال یمن کاملا ویران شده و مردم چهار سال است که در محاصره و بمباران به سرمی برند اما سوال مهم این است که آیا سعودی به هدف خود که اشغال صنعا و بازگرداندن منصور هادی به قدرت بوده رسیده است؟ آیا کار دیگری هم می تواند انجام دهد که تاکنون نکرده؟

در صحنه نظامی سعودی نه تنها موفق به فتح شهرهای انصارالله نشده بلکه سراسر مرزهای خود با یمن را نیز از دست داده است. ارتش و کمیته های انقلابی یمن به سهولت می توانند وارد استان های جازان ، نجران و عسیر شوند و به ارتش سعودی حمله کنند. به بیان دیگر حمله ددمنشانه سعودی به یمن نه تنها به اهدافی که ادعا کرده بود مبنی بر خلع سلاح انصارالله، بازگشت هادی مستعفی به قدرت و.... منتهی نشد که این جنبش هر روز بر توان نظامی اش افزود و بر عکس شهرهای عربستان را زیر برد موشک های خود برد. اما چالش مهم این است که در صورت موفقیت کامل ملت یمن و دفع تجاوز سعودی چه خواهد شد؟ تفاوت یک گروه شکل گرفته بر اساس نظر مردم با گروهی که بر مردم تحمیل می شود در همین توجه به توانایی های خود و تلاش روز افزون برای بهتر شدن است. چرا که آنان هدفی مقدس دارند؛ استقلال و رسیدن به آزادی و در نهایت تحقق عدالت. این هدف را تا یک یمنی زنده است نمی توان با بمب نابود کرد.

دقیقا همین نکته ای است که جنگ یمن را از سایر جنگ ها مانند جنگ سوریه و عراق جدا می کند. دریایی از امکانات مالی و نظامی از جهان غرب تا دولت وهابی سعودی و حتی صهیونیست ها سعی دارند تا یمن را به زانو درآوند. حال اگر مردم یمن به مقاومت خود علیه محور اشغالگری و استکبار که نماد آن سعودی است ادامه دهند این شکست مختص سعودی نخواهد بود. شاید همان طوفانی که آل سعود از آن بیم دارد ریاض را غرق کند اما به آمریکا یا انگلیس نمی رسد ولی آنها بیشتر از خود سعودی از خونی که در یمن ریختند ضرر خواهند کرد؛ تنها یکی از چالش های شدید آنها درس گرفتن دیگر ملت های عالم از مقاومت یمنی های پابرهنه در برابر جنگنده های روز غربی است.

دلیل این امر خالص بودن آرمان آزادی خواهی در تک تک اعضای انصارالله است. برخی از آنها یک دست یا چشم از دست داده اند اما اراده شان برای بیرون کردن سعودی ها بیشتر شده است. این حقیقت را چگونه می توان انکار کرد. شاید چند موشک توشکا قدیمی که از دولت های قبلی باقی مانده زیاد به چشم آمده باشد اما اعضای وفادار و رزمنده ای که در اختیار دارد توانسته این جنبش را سرپا نگه دارد و الا هزاران برابر سلاح یمن در اختیار سعودی است و بر سر مردم روزانه موشک ریخته می شود آیا سعودی تاکنون موفق بوده یا انصارالله؟

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از جامعه خبری تحلیلی الف ، تاریخ انتشار: 14 فروردین 1398 ، کدخبر: 3980114040 ، www.alef.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین