شعار سال: حرکت در مسیر استقلال بیشتر از قدرتهای منطقهای و بینالمللی و تلاش برای بازیابی نقش تاریخی عراق در تحولات غرب آسیا و جهان عرب از دیگر ویژگیهای عراق جدید است، امری که بر تمام رفتارهای اهالی جدید منطقه سبز بغداد سایه افکنده؛ از برگزاری اجلاسهای سیاسی با هدف میانجیگری بین قوای متخاصم تا خودداری از ورود به هیچیک از اردوگاههای منطقهای و البته تلاش برای توسعه روابط با سایر پایتختهای عربی به ویژه در خلیج فارس. عادل عبدالمهدی (نخستوزیر جدید عراق) فرزند این ساختار است؛ سیاستمداری تکنوکرات، با پیشینه اقتصادی چشمگیر که ماموریت هدایت عراق از دل بحرانهای غرب آسیا را بر دوش دارد، بی آنکه از اختیارات سیاسی پیشینان خود بهرهمند باشد.
تمام اینها در حالی است که بخش قابل توجهی از رسانهها و تحلیلگران، انتخابات پارلمانی عراق را در قالب دوگانه ائتلافهای دولت قانون (حزبالدعوه) و نصر (حامیان حیدر العبادی) و به تبع آن، رقابت نیابتی ایران و آمریکا تفسیر میکردند؛ دوگانهای که به شکل ناباورانهای از اساس خطا بود. رای پایین دولت قانون (وابسته به حزبالدعوه که به نوعی نماینده وضع موجود عراق طی یک دهه گذشته به شمار میآمد) و نصر (نیروهای منشق از حزبالدعوه به ریاست حیدر العبادی که در ماههای منتهی به انتخابات تقابل خود با ایران را به نقطه اوج رساند) به خوبی گویای عبور جامعه عراق از این دوگانه سنتی بود.
از سوی دیگر این لیست مورد حمایت ائتلاف سائرون به رهبری مقتدی صدر بود که شگفتی صندوقهای رای به حساب میآمد، مردی که علاوه بر گرایشهای ضد آمریکایی آشکار، به تدریج طی سالهای گذشته نسبت به برخی سیاستهای تهران در منطقه و به ویژه عراق نیز زاویه پیدا کرده است. محوریت صدر در عصر جدید عراق بر مبنای پیروزی نسبیاش در انتخابات پارلمانی (که البته مدیون مشارکت حداقلی مردم هم بود) هسته اصلی تمام تحلیلهایی است که سیاست عراق را در جهت استقلال بیشتر از تهران و واشنگتن میبیند. موسسه کارنیگی به فاصله کوتاهی پس از انتخابات عراق، در تحلیلی مقتدی صدر را آلترناتیو نفوذ ایران در عراق خواند؛ «آلترناتیوی که از قضا درون بیت شیعی عراق ظهور کرده است.» اگرچه باید توجه داشت رای بالای ائتلاف فتح و قرار گرفتن لیست مورد حمایت این جریان در جایگاه دوم انتخابات بعد از ائتلاف سائرون تا حدودی این توازن را بر هم میزند؛ امری که بازتاب آن را میتوان در عدم توافق طرفین برای انتخاب وزیر کشور عراق با گذشت نزدیک به یک سال از برگزاری انتخابات مشاهده کرد.
موقعیت پیچیده عراق امروز اما زمانی بهتر فهمیده میشود که کمی از تحولات درونی این کشور فاصله گرفته عراق را در زیربافت منطقهای آن ببینیم؛ کشوری در گیر و دار گذار به نظمی جدید (که از مولفههای اساسی آن افزایش استقلال است) زیر سایه تشدید بحران میان تهران و متحدانش در مقابل آمریکا و کشورهای وابسته به آن در غرب آسیا. به عبارت دیگر حرکت درونی عراق برای تعریف نظم جدید و مستقل این کشور همزمان شده با بحرانی که از بدیهیات آن، توسعه تنش به کشورهایی نظیر عراق خواهد بود. این بار انتخاب بغداد چه خواهد بود؟ آیا جریان جدید قدرت در این کشور قادر است کنشی متفاوت از گذشته نسبت به تنش قدرتهای منطقهای داشته باشد؟ پاسخ به این سوالات سرنوشت عراق جدید را رقم خواهد زد.
نامه اخیر مقتدی صدر و حتی برنامه فشرده سفرهای منطقهای عادل عبدالمهدی بیش از هر چیز، از این منظر قابل فهم است؛ بازیگران جدید صحنه قدرت در عراق به خوبی میدانند در صورت خروج تنشهای میان تهران و واشنگتن از کنترل، سرمایه سیاسی خود را در مقابل رقبای سنتیشان به زودی از دست خواهند داد.
تمام اینها در حالی است که رفتار دولت جدید آمریکا (تحت تاثیر لابی اسرائیلی-اماراتی) نشان میدهد برای افزایش فشارها علیه ایران، حساب ویژهای بر معادلات داخلی عراق و سوریه باز شده است. شاید بهترین دلیل بر این مدعا، هشدار مقتدی صدر به تعطیلی و یا حتی حمله به سفارت آمریکا در بغداد باشد.
در اولین روزهای پس از اعلام نتایج قطعی انتخابات عراق، این جمله در برخی محافل غیر رسمی بغداد به طور قابل توجهی شنیده میشد «خاتم الحکومة لم یعد بید حزب الدعوه» (انگشتر حاکمیت دیگر در دست حزب الدعوه نیست). حال باید منتظر ماند و دید صاحب جدید این انگشتر تا چه اندازه میتواند از قدرت حاکمیتی خود برای تعریف قاعده بازی بزرگان استفاده کند؟ آیا عراق باز هم قرار است میدان نبرد باشد یا آنطور که دولت تکنوکرات این کشور میخواهد، میزی برای مذاکره؟
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری الف ، تاریخ انتشار 11اردیبهشت 98، کد خبر: 3980211073، www.alef.ir