مدیران سیاسی
واقعیت این است که نظام اداری – دیوانسالاری ایران در دهههای اخیر متشکل از کسانی بوده است که نه بر اساس مهارتهای مدیریتی و داشتن تجربه و تخصص کافی انتخاب شده باشند. استیلای نظام سیاسی بر نظام اداری ایران اکنون یک واقعیت انکارناشدنی است و متاسفانه بسیاری از مدیران در ایران با آمدن و رفتن یک رئیس دولت جابهجا میشوند و کارشناسان نهادهای گوناگون نیز با کمی تسامح همین حالت را دارند. یکی از مهمترین ویژگیهای مدیران سیاسی و فاقد مهارتهای مدیریت تخصصی این است که در زمان تصمیمگیری برای یک فعالیت به جای توجه به ضرورتهای کارشناسی و اینکه تصمیم اتخاذ شده تا چه میزان راه را برای کارآمدی هموار میکند یا به بیراهه کشیدن امور منجر میشود، سیاسی نگاه میکنند. به این ترتیب است که نظام تصمیم گیری در نهادها و سازمانهای دولتی به جای اینکه بر محور کارشناسی و تجربه و تخصص باشد بر اساس رفتارهای سیاسی است. علاوه بر این، نظام تصمیمگیری در ایران به دلایل گوناگون فاقد تحرک، چابکی و شتاب لازم است و دیده شده است که مدیران ارشد سازمانها و نهادها توصیههای کارشناسی را پشت گوش انداخته و در زمان مقرر تصمیم نمیگیرند و روزی به فکر تصمیمگیری میافتند که شرایط دشوار شده است.
یک مثال واقعی
برای اینکه بتوانیم آنچه در سطرهای بالا نگاشته و داوریهایی درباره نظام انتخاب مدیران و کارکرد غیربهرهور در نظام اداری شد را شفافتر و عینیتر نشان دهیم به یک مثال واقعی از تجربه همین ماههای اخیر را یادآور میشویم. واقعیت این بود که از تابستان 1397 شاهد نوعی دلسردی نسبی چغندرکاران زحمتکش به کشت چغندر نسبت به سالهای قبل احساس میشد. مدیریت میانی کارخانههای قند با توجه به شناخت وسیع از روحیات و حالتهای کشاورزان این نارضایتی را میدیدند و گزارش میکردند. بستر اصلی نارضایتی کشاورزان مقایسه افزایش قیمت چغندر با سایر محصولات دارای قیمت تضمینی بود. به همین دلیل بود که مدیران کارخانههای قند و انجمن صنفی کارخانههای قند به دولت و مجموعههای مرتبط با فعالیت تولید چغندر یادآوری کردند که باید در قیمت خرید چغندر از کشاورزان با دست باز عمل شود و افزایش قیمت حداقل 30 درصد پذیرفته و به اطلاع چغندرکاران زحمتکش برسد. این خواست کارشناسی مدیران کارخانهها و انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر اما در دستانداز دیوانسالاری افتاد و در زمان مقرر به آن توجه نشد. با این همه و با اصرار و پیگیری نهاد صنفی کارفرمایی برای افزایش قیمت چغندر تولیدی در 30/8/1397 به تصویب سازمان برنامه و بودجه رسید و ریاست محترم سازمان امضایش را پای مصوبه افزایش قیمت چغندر قند گذاشت. این مصوبه پس از یک هفته منتشر و دراختیار انجمن صنفی و مدیران کارخانههای قند و شکر چغندری رسید. با کمال شگفتی اما متوجه شدیم که به جای افزایش قیمت 30 درصدی پیشنهادی انجمن مدیران تصمیمگیر تنها با افزایش 9 درصدی چغندر قند موافقت کردهاند.
اطلاعرسانی بدون وقفه
نهاد صنفی – مدنی انجمن صنفی کارخانههای قند و شکر ایران پس از اینکه آگاه شدند مدیران برنامهریزی کشور به جای قبول دیدگاه کارشناسی این نهاد و افزایش 30 درصدی چغندر قند تنها با افزایش 9 درصدی موافقت کردهاند بر اساس وظیفه خود به مدیران ارشد اجرایی در سطوح گوناگون اطلاعرسانی شد. در این اطلاعرسانی و تحلیل شرایط و پیامدهای آن بالاترین مقام اجرایی، معاون اول و وزارت محترم جهادکشاورزی هدف بودند و اگر به بایگانی این نهادها مراجعه شود درخواستهای انجمن پیدا خواهد شد. اما متاسفانه نظام اداری فاقد تحرک کافی برای اجرای مصوبه یادشده و پذیرش درخواست کارشناسی انجمن تا 28 اسفندماه 1397 زمان برد. تازه در این زمان نیز تنها با افزایش 20 درصدی چغندر قند موافقت شده بود. کمتحرکی و فقدان چابکی و چالاکی در نهادهای اداری مرتبط با خواست کارشناسی اما در میان کشاورزان چغندرکار بازتاب خود را داشت.
کشاورزان و اقتصاد
یکی دیگر از پیامدهای انتخاب مدیران و کارشناسان در نظام سیاسی –اداری فعلی این است که مدیران هر دوره باید در حین کار تجربه و تخصص به دست آورند زیرا شناخت کافی از محیط و تحولات و ساختارهای مربوطه ندارند. مدیران تنها به این دلیل که در محیط کار خود گروهی را دارند که به دلایل سازمانی تشخیص آنها را تشخیص درست میدانند و چانه نمیزنند، این وضعیت را به کل جامعه تسری داده و تصور میکنند کشاورزان نیز حرف آنها را حجت دانسته و همان کار را میکنند که مدیران میخواهند. اما کشاورزان ایرانی واجد تجربه و تخصص و دارای شم اقتصادی ویژه خود هستند و در معادلات خود به آسانی مقایسهگری را در دستور کار قرار دادند و به سوی کشت محصولات جایگزین رفتند. رها کردن کار کشت چغندر و روی آوردن به کشت سیبزمینی، پیاز، گوجهفرنگی و... اتفاقی است که افتاده و امسال شاهد کاهش تولید چغندر بوده وهستیم.
نتیجه ناامیدکننده و تکرار تلخ
به نظر میرسد در سال زراعی جاری شاهد افزایش تولید برخی محصولات هستیم و همانند سال 1388 باید منتظر رخدادهای تلخ باشیم. در آن سال هم مدیران مرتبط با کشت چغندر و تولید شکر همین راه را رفتند و شاهد بودیم که دو اتفاق افتاد. اتفاق نخست کاهش تولید چغندر و در نتیجه کاهش تولید شکر بود. پیامد این اتفاق افزایش واردات شکر و خروج ارز از کشور بود. افزایش واردات خود پیامد دیگری داشت و آن چرخه رکود تولید داخلی چغندر و شکر بود. اتفاق دوم این بود که سیبزمینی تولید شده مازاد بر نیاز در چهارراهها و میدانهای شهر به شکل عجیبی توزیع و این شبهه که دولت وقت قصد دارد با سیبزمینی رای جمع کند در میان شهروندان نفوذ کرد و مردم نیز پذیرفتند.
چه کسی تاوان بدهد
متاسفانه در ماههای گذشته به شرحی که رفت شرایط تولید قند و شکر و چغندر در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته است و سیل و کمآبی بهار 1398 و تابستان 1397 نیز مزید بر علت شد و تولید قند و شکر از رونق و خودکفایی دور شد. حرکت لاکپشتی و آهسته و فاقد چابکی دولت موجب شد تا قیمت قند و شکر افزایش یابد و شهروندان با زیان مواجه شوند و ارز قابل توجهی برای واردات اختصاص یابد و دولت حالا ناچار است منابع ریالی کافی برای خرید محصولات تولید شده مازاد بر نیاز کشور را نیز تهیه کند. این وضعیت متاسفانه در جریان تولید سایر محصولات نیز رخ داده است و در شرایطی که باید رونق تولید را شاهد باشیم، میبینیم که تولید از رونق قبلی هم دور شده است. اگر حرکت لاک پشتی نبود توجه میشد که کشاورزان بیش از همه واجد شعور و فهم اقتصادی هستند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت24 ، تاریخ انتشار: 12 خرداد 1398 ، کدخبر: 445073 ، www.saat24.news