پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۲۱۱۵۵۰
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۰
پروژه «ایران 2040» دانشگاه استنفورد که تا قبل از تذکر مقام معظم رهبری در دیدار ماه رمضانی خود با اساتید درباره زیرسوال بردن پیشرفت‌های علمی کشور توسط این پروژه، آنطور که باید به آن توجه نشده بود و رسانه‌ها گزارش‌های محدودی از آن کار می‌کردند، حالا دیگر بر سر زبان‌ها افتاده و نه‌تنها رسانه‌ها، بلکه تمام ارکان مرتبط به این حوزه در کشور نیز بیش از پیش به آن معطوف شده است.

شعار سال: پروژه‌ای که پویا آزادی، به‌عنوان رئیس آن، از تمام ظرفیت‌های علمی دانشمندان ایرانی که اکثر آنها نیز مقیم خارج از کشور هستند، استفاده کرده تا بتواند چشم‌انداز دقیقی از ایران سال 2040 در حوزه‌های مختلف که البته تمرکز آن در حوزه اقتصادی است، داشته باشد و قطعا برای رسیدن به این مهم نیز زیرساخت‌های اصلی کشور در حوزه‌های مختلف اقتصادی اعم از کشاورزی، نفت و انرژی، محیط‌زیست و... مورد کندوکاو اعضای این پروژه قرار گرفته است.

تا اینجای کار شاید این موضوع تنها یک کار علمی محسوب شود؛ اما وقتی نتایج تحقیقات منتشرشده از سوی دانشگاه استنفورد که در سه سال گذشته صورت گرفته را مورد بررسی قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم کار فراتر از یک کار علمی ساده است؛ چراکه اولا هیچ کشوری حاضر نیست برای رسیدن به چشم‌انداز کشوری دیگر! متقبل هزینه‌های میلیاردی شود و دوما بهره‌برداری کلمه به کلمه این تحقیقات و تعیین آنها به‌عنوان راهبرد از سوی برخی دستگاه‌های اجرایی کشور قابل‌تامل است. ترسیم چشم‌انداز ایران از سوی دستگاه‌های کشور با نسخه استنفورد! روز گذشته گزارشی با عنوان «جزئیات عملیات ضد‌ایرانی استنفورد» در این روزنامه منتشر شد که در آن نگاهی داشتیم به نسخه فارسی «ایران 2040» که متاسفانه از سوی دستگاه‌های صندوق بازنشستگی کشوری و همچنین سازمان برنامه و بودجه منتشر شده بود و هرکدام از این دو دستگاه بخش‌هایی از گزارش اصلی «ایران 2040» دانشگاه استنفورد را ترجمه و آن را به‌عنوان سند راهبردی خود تا سال 2040 معرفی کرده بودند! «چشم‌انداز اقتصادی ایران در سال 2040» و «برنامه ملی سازگاری با کم‌آبی در ایران» همان دو برنامه‌ای هستند که متاسفانه ذیل اقتصاد مقاومتی نیز تعریف شده و نکته تعجب‌آور اینکه در هیچ‌کدام از آنها اسمی از دانشگاه استنفورد نیز به میان نیامده تا به مخاطب این‌طور القا شود که این سند توسط خود این دستگاه‌ها تدوین شده است؛ البته ناگفته نماند که این دو گزارش در بازه زمانی 96 و 97 تنظیم شده است، یعنی راهبرد اقتصادی کشور از همان سال 96 براساس گزارش دانشگاه استنفورد گذاشته شده بود و تنها یک سال بعد سازمان برنامه و بودجه هم برای رفع مشکل کم‌آبی دست به دامان گزارش استنفورد شده و «برنامه ملی سازگاری با کم‌آبی در ایران» را منتشر کرده است؛ برنامه‌ای که پیش‌تر و در همان سال از سوی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری و تحت‌عنوان «یک برنامه سازگاری ملی برای کمیابی آب در ایران» منتشر شده بود، البته با این تفاوت که حداقل در این گزارش اسمی از دانشگاه استنفورد آورده شده است، اما در سندی که به‌عنوان «برنامه ملی سازگاری با کم‌آبی در ایران» از سوی سازمان برنامه و بودجه منتشر و اتفاقا کارگروه ملی هم برای آن ایجاد شده و تصویب‌نامه هیات‌وزیران را نیز به دنبال داشته است، اسمی از این دانشگاه به چشم نمی‌آید.

مرکز استراتژیک ریاست‌جمهوری؛ محتوای تایید‌نشده را منتشر کرد! برخلاف این دو نهاد، مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری سال گذشته علنا اقدام به انتشار «یک برنامه سازگاری ملی برای کمیابی آب در ایران» کرد و در نسخه منتشر شده هم مستقیما به پروژه «ایران 2040 دانشگاه استنفورد» اشاره کرده و حتی وقتی می‌خواهد اسم ناشر را بیاورد همان دانشگاه استنفورد را قید می‌کند. نکته قابل‌تامل درباره این گزارش آن است که عبارت «انتشار گزارش یک برنامه سازگاری ملی برای کمیابی آب در ایران» به معنای تایید محتوا و مضمون تمام مباحث آن از سوی مرکز نیست. در همان صفحه‌های اولیه به چشم می‌خورد، اما وقتی نگاهی به گزارش «برنامه ملی سازگاری با کم‌آبی در ایران» که از سوی سازمان برنامه و بودجه به‌عنوان یکی از نهادهای ذیل ریاست‌جمهوری، می‌اندازیم؛ متوجه می‌شویم در عمل گزارش دانشگاه استنفورد از سوی دستگاه‌های اجرایی کشور تایید و حتی به مرحله اجرا نیز رسیده است. به عبارت دیگر گویی دانشگاه استنفورد از همان سه‌سال پیش روی پروژه‌ای کار کرده است که حالا قرار است برخی از دستگاه‌ها آن را به مرحله اجرا برسانند و مشخص نیست چشم‌اندازی که از سوی این دانشگاه برای ایران 2040 ترسیم شده، چقدر بی‌طرفانه و صرفا براساس داده‌های علمی است؟ مساله‌ای که طبیعتا می‌طلبید حداقل قبل از ترجمه کلمه به کلمه و انتشار آن به‌عنوان سند راهبردی برخی از دستگاه‌ها مورد بررسی پژوهشگران داخلی قرار می‌گرفت، اما گویی این دستگاه‌ها ترجیح داده‌اند تا تنها زحمت ترجمه آن را به دوش کشیده و آن را به‌عنوان سند راهبردی تدوین کنند.

وفاداری کامل صندوق بازنشستگی کشوری به گزارش استنفورد! اگر سری به سایت هلدینگ بانک، بیمه و سهام صندوق بازنشستگی کشور بزنید به راحتی می‌توانید فایل پی‌دی‌اف «چشم انداز اقتصاد ایران در سال 2040» را دانلود کنید؛ فایلی 74 صفحه‌ای که اقتصاد ایران را به سه بخش صنعت نفت، صنعت انرژی تجدیدپذیر و همچنین بخش کشاورزی تقسیم کرده و برای هر کدام از آنها نیز خلاصه مدیریتی، مقدمه و نتیجه‌گیری هم آورده است؛ اما به جز پیشگفتار اصلی که به قلم محمود طهماسبی‌کهبانی، مدیرعامل این هلدینگ نوشته شده، مابقی سند از جملات گرفته تا نمودارها عینا همان مطالبی است که در گزارش استنفورد منتشر شده و در سایت این دانشگاه نیز قابل رویت است. موضوع قابل‌تامل درباره گزارش منتشرشده از سوی صندوق بازنشستگی کشور به‌عنوان «چشم‌انداز اقتصاد ایران در سال 2040» این است که نه‌تنها اسمی از منبع گزارش که همان دانشگاه استنفورد است، به میان نیامده؛ بلکه حتی اسم مترجم گزارش نیز در این گزارش قید نشده است. به عبارت دیگر در صفحه شش گزارشی که از سوی این صندوق منتشر شده، جمله‌ای با این عنوان «از آنجا که میانگین هزینه تولید هر بشکه نفت ایران کمتر از 92 دلار است، نفت خام ایران نزدیک به قسمت پایینی منحنی هزینه‌ای تولید نفت در جهان قرار گرفته است. البته همانطور که بحث شد، ایران در دوره زمانی میان‌مدت تا بلندمدت تنها خواهد توانست افت مذکور در تولید میادین بالغ خود را با بهره‌برداری از منابعی که به آسانی قابل بازیافت نیستند، جبران کند که درنتیجه به افزایش هزینه نسبی تولید و درنهایت کاهش سود خواهد انجامید.» به چشم می‌خورد و عینا همین جمله با زبان انگلیسی در گزارش استنفورد آمده است. تقلید ناشیانه سازمان برنامه و بودجه از «ایران 2040» گزارش منتشر شده از سوی سازمان برنامه و بودجه با عنوان «برنامه ملی سازگار با کم‌آبی در ایران» که در حقیقت همان گزارشی است که از سوی دانشگاه استنفورد در حوزه آب و امنیت غذایی، در دسترس عموم قرار گرفته نیز تفاوت چندانی با آنچه از سوی صندوق بازنشستگی منتشر شده، ندارد. در این گزارش علی‌رغم اینکه اسمی از دانشگاه استنفورد به میان نیامده و انتشارات همین سازمان نیز دست به چاپ آن زده، اما اسم پویا آزادی و محسن مسگران به‌عنوان نویسندگان این اثر به چشم می‌خورد؛ اسامی‌ای که با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توان نام آنها را در گزارش «ایران 2040» دانشگاه استنفورد نیز پیدا کرد. البته در این گزارش علاوه‌بر اینکه اسم مترجم! هم قید شده، یک بند جالب‌توجه هم دارد و آن اینکه در ابتدای گزارشی جمله با این عنوان «مفاد گزارش حاضر منعکس‌کننده نظرات این امور نبوده و صرفا ترجمه غیررسمی نظرات نگارنده‌های گزارش حاضر است» هم به چشم می‌خورد. این گزارش 44 صفحه‌ای که با تفاوت یک‌ساله از گزارش صندوق بازنشستگی منتشر شده هم هیچ‌گونه نوآوری ندارد و عینا نمودارها و جملات را از نسخه استنفوردی برداشته است؛ مساله‌ای که مشخص نیست چطور دستگاه‌های نظارتی اجازه انتشارش آن هم از سوی دستگاه‌هایی که در حوزه تصمیم‌گیری و اجرا فعالیت می‌کنند را داده و هیچ مقامی مانع از این کار نشده است. البته این سازمان روز گذشته در اطلاعیه‌ای اعلام کرده که این نسخه در تعداد بسیار محدود منتشر شده و نظر رسمی این سازمان نیست. این درحالی‌است که بررسی خبرنگار ما نشان می‌دهد نسخه فارسی منتشرشده با تغییراتی همراه بوده و حتی فایل این نسخه روی سایت سازمان درج شده است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت پیشخوان روزنامه های ایران، تاریخ 11 خرداد 98، کد مطلب: 145892: www.pishkhaan.net


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین