این گروهها با اجرای موسیقیهای ملی و محلی، پیر و جوان، زن و مرد و همه اقشار را گرد هم میآورند و لحظات خوبی را برای مردم رقم میزنند. مسأله فقط شادی مردم نیست، بلکه باید به نقش موسیقی، بالاخص موسیقی کشوری نظیر ایران که برآمده از تنوع قومی، زبانی و تجربه تاریخی و فرهنگی مردمان این سرزمین است، در تقویت احساس انسجام ملی و حس همبستگی هم توجه کرد.
موسیقیای که در خیابان نواخته میشود، عاملی برای نزدیک شدن احساسات گوناگون مردم ایران به یکدیگر است.
شواهد حاکی از تاثیر مثبت این گردهماییهای دو تا سه ساعته، بر روح و روان مردم بوده و در بازسازی روحیه و انگیزه آنها و همچنین ایجاد نشاط عمومی موثر واقع شده است.
اگر بپذیریم که موسیقی میتواند روح انسان را صیقل دهد و با ضمیر درون انسان ها ارتباط برقرار نماید، ابتکار برگزاری کنسرتهای ساده با موسیقیهای شناخته شده و محلی توسط جوانان هنرمند این کشور، در شرایط اجتماعی و اقتصادی فعلی کشور بسیار کار پسندیده و بهجایی است. این نکته را نیز باید مد نظر داشت که شرایط اقتصادی مردم مناسب نیست و در شرایط بیعدالتی گسترده در مصرف فرهنگی که بهطور تاریخی تودههای عظیمی از مردم را از مصرف موسیقی در سالنهای کنسرت بازداشته است، این گونه گردهماییهای خیابانی بر محور موسیقی، گامی به سوی عدالت در توزیع و مصرف فرهنگ نیز هست.
این نکته مهم را هم باید مد نظر داشت که مصرف موسیقی به صورت انفرادی در خودرو یا منزل یا از طریق گوشی تلفن همراه، ابداً با مصرف جمعی موسیقی که سبب خلق انسجام میشود و احساس خرسندکننده با هم بودن را در افراد تقویت میکند، تأثیری برابر ندارد.
آثار و نتایج ارزشمند این ابتکار از چند منظر مهم قابل بررسی است:
1- این نوع از گردهماییها، فارغ از هر نوع قشربندی (گروهبندی) اجتماعی صورت گرفته و به اصطلاح بالا شهر و پایین شهر ندارد. بنابراین همه طبقات در آن مشارکت دارند.
2- این نوع گردهماییها با برگزاری موسیقیهای محلی و ملی متنوع، نوعی شناخت و تعامل بین خرده فرهنگها را در شهری با مختصات اجتماعی و فرهنگی تهران تسهیل و زنده نگه میدارد. به عبارت دیگر در این گردهماییها در کنار حفظ و تقویت هویت قومی و محلی، موضوع مهم ملیت و اهمیت آن بازگو و حس ملی گرایی و وطن دوستی ارتقاء مییابد.
3- این نوع از گردهمایی ها، نشاط را در بین اقشار مختلف مردم ایجاد کرده و از این طریق تحمل ناملایمتهای روزگار (به ویژه در شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز) را آسان می کند. امروزه یکی از وظایف دولتها بدلایل مختلف علمی و اجتماعی ارتقاء سطح نشاط جامعه است.
این موضوع یکی از مولفه های ایجاد و ارتقاء نشاط اجتماعی است و به باور متخصصان امر یکی از نیازهای مهم جامعه ایرانی است.
4- مهمتر از همه گردهمایی های یادشده، می تواند به عنوان تمرینی برای حضور دسته جمعی و خانوادگی در کنار هم با حفظ چارچوبها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی عمومی باشد. خود این موضوع می تواند موجب بالا رفتن سطح آگاهی و آمادگی جامعه برای مشارکت ها و حضورهای دسته جمعی در موضوعات فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و سایر رودیدادهای مهم باشد.
راستی چرا متولیان فرهنگی و اجتماعی کشور در سطوح مختلف ملی و محلی از این ظرفیت یعنی برگزاری گردهماییهای عمومی در محل های عمومی مثل پارک ها و بوستان ها یا میادین شهر در زمان های مشخص با هدف ایجاد جامعه با نشاط، با انگیزه وهمدل استفاده نمیکنند؟
چرا با وجود استعدادهای متنوع، متعدد، داوطلب و با انگیزه برای هنرنمایی از این گروهها و اشخاص دعوت نمیکنیم که در پارکها یا محلهای عمومی در بسترهای ایجاد شده توسط نهادها و ارگان های متولی امر در کشور که تعداد آنها نیز کم نیست، برای مردم علاقهمند، برنامه اجرا کنند؟ چه اشکالی دارد؟ هزینه آن چقدر است؟ آیا عایدات فراوان اجتماعی و فرهنگی و امنیتی آن سنجیده شده است؟
واقعیت است که از این شیوهها و کارآمدی آنها در اغلب کشورها برای ایجاد نشاط، شادمانی، تقویت حس وطن دوستی و انگیزههای سازنده ملی و محلی، ایجاد زمینه بازسازی فرهنگ عمومی و ... بهرهبرداری میکنند و از این طریق جامعه را در کلیت خود مدیریت میکنند.
یکی از کارکردهای موسیقی در تاریخ بشر، مدیریت احساسات و عواطف بوده و این کارکرد را نه میتوان از موسیقی ستاند و نه میتوان جامعه را از این کارکرد محروم کرد. موسیقی خواه در قالب موسیقی جنگ یا سرود ملی، یا در قالب نوای عزا و عروسی، کارکردی در راستای مدیریت احساسات جمعی دارد. این امر ذاتی موسیقی را باید در خدمت مدیریت تنشها، خشونت و برانگیختن احساسات و عواطف جمعی قرار دارد.
اما در کشور ما غیر از مناسبتهای مذهبی، از این مسئله برای پیشبرد اهداف در موضوعات یادشده در سایر عرصههای اجتماعی غفلت میشود. شاید جا انداختن برخی هنجارهای مفید و ارزشمند در یک جامعه مدنی و ایجاد تدریجی گفتمانهای اجتماعی سازنده از این طریق راحت تر و از هزاران برنامه دیگر فرهنگی و اجتماعی کم هزینهتر و اثربخش تر باشد.
این عرصه با توجه به ماهیت محله محوری آن می تواند نقش مهمی برای فرهنگسازی و ممارست برای حضور دست جمعی و خانوادگی در عرصه اجتماعی باشد.
بنابراین بهتر است مدیریت های ملی و محلی شهری و روستایی و متولیان فرهنگی و اجتماعی کشور برنامه ریزی لازم و هوشمندانه برای بهره مندی از این ظرفیت در سطح ملی و همه شهرها و حتی روستاها را فراهم نمایند و این مسئله پر اهمیت را تا زمان اضطرارهای اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی به تعویق نیاندازند.