پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۳۱۲۹۸
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۶
فردین علیخواه، جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، در یادداشت اخیر خود تحت عنوان «سفر از وابستگی به گسستگی» با زبانی ساده به تفاوت فرهنگ‌های فردگرا و جمع‌گرا پرداخته و معضل تطبیق مهاجران ایرانی با فرهنگ‌های غربی را بررسی کرده است.
شعار سال : فردین علیخواه، جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، در یادداشت اخیر خود تحت عنوان «سفر از وابستگی به گسستگی» با زبانی ساده به تفاوت فرهنگ‌های فردگرا و جمع‌گرا پرداخته و معضل تطبیق مهاجران ایرانی با فرهنگ‌های غربی را بررسی کرده است.

اس. ئی. کراس در سال 2000 در بین دانشجویان امریکای شمالی و دانشجویان آسیای شرقی نظیر ژاپن مطالعه ای درباره هویت انجام داد. این محقّق از دانشجویان می خواست که کمی درباره خودشان حرف بزنند. دانشجویان امریکایی عمدتا فقط صفات خودشان را توصیف می کردند. مثلا می گفتند "من آدم خوش اخلاقی هستم، دوست دارم صبح ها خیلی زود بیدار شوم، من به بی نظمی حساسیت دارم، من دونات توت فرنگی خیلی دوست دارم و غیره". در مقابل دانشجویانی که از کشورهایی نظیر ژاپن آمده بودند در توصیف خود می گفتند" من یک مادر هستم، من فرزند دوم خانواده ام، خانواده ما سفر را بسیار دوست دارد، پدرم خلبان است، من از ژاپن آمده ام وغیره". کراس با این تحقیق ویژگی های فرهنگ فردگرا و فرهنگ جمع گرا را نشان می دهد.

در فرهنگ فردگرایی افراد از کودکی تشویق می شوند تا مستقل و متکی به خود باشند. آنان عواطف، احساسات، لذت ها و تمایلات فردی خود را بر جمع ترجیح می دهند و تلاش می کنند زیستی مستقل از جامعه و حتی خانواده داشته باشند. در مقابل در فرهنگ های جمع گرا اتصال به یک شبکه روابط اجتماعی، همزیستی و بهم پیوستگی با گروههای اجتماعی نظیر خانواده و اقوام اهمیت زیادی دارد. افراد عضوی از یک جمع هستند و هویت فردی معمولا در سایه هویت جمعی که فرد به آن تعلق دارد قرار می گیرد. به طول خلاصه گسستگی در مقابل وابستگی، و استقلال در مقابل اتّصال مهم ترین ویژگی های این دو فرهنگ است. در فرهنگ های فرد گرا اگر کودکی روی زمین می افتد والدین از دور نگاهش می کنند و منتظر می مانند تا خودش از زمین بلند شود. در مقابل، در فرهنگ های جمع گرا علاوه بر والدین، حتی عابران نیز ممکن است به کمک او بشتابند. در فرهنگ جمع گرا نظر خانواده درباره تحصیل، ازدواج و در مواردی حتی شغل فرزندان مؤثر است.

البته فرهنگ های مبتنی بر فردگرایی و جمع گرایی ضعف ها و قوت های خودشان را دارند. شاید فرهنگ فردگرایی در ظاهر کمی جذاب به نظر آید با این وجود به روشنی و به شکل محکمی نمی توان گفت که کدام یک بر دیگری ترجیح دارد. ولی گمان جامعه شناختی من آن است که مسیر جامعه ایرانی به سوی فرهنگ فردگرایی است. نکته آخر آنکه وضعیت جوامع به شکل صفر و یک نیست. جوامع مبتنی بر فرهنگ فردگرایی می توانند عناصری از فرهنگ جمع گرا را نیز در خود داشته باشند و بالعکس. نکته، جریان غالب در یک جامعه است که ممکن است با فردگرایی یا جمع گرایی باشد.
مهاجرت و تقابلات فرهنگی
فردگرایی یا جمع گرایی مسأله اصلی این نوشته نیست. مسأله این نوشته درباره ایرانیان مهاجر به سایر کشورهای جهان است. ما ایرانیان عموما در یک فرهنگ جمع گرا بزرگ می شویم. همانطور که توضیح داده شد ویژگی این فرهنگ، حامی یا حمایتی بودن آن است. تعامل و اتصال به جمع ویژگی مهم این فرهنگ است. فردی که به مقصد کشوری مانند کانادا، استرالیا یا امریکا، ایران را ترک می کند با شتاب به سمت یک جامعه فردگرا پرتاب می شود. تحول جوامع از جمع گرایی به فردگرایی معمولا آرام، تدریجی و گام به گام است. فرد مهاجر ولی یک شبه و در عرض چند ساعت چنین تغییری را تجربه می کند. به همین دلیل «تنهایی» که معمولا با حزن و اندوه همراه است به سراغ بسیاری از مهاجران می آید. آنان به سرعت در ساختار جدیدی قرار می گیرند که برای آن تربیت نشده اند. شاید در این شرایط جدید است که جمله هایی مانند« بیا بشین چار کلوم اختلاط کنیم» که عمدتا در جوامع جمع گرا شنیده می شود تبدیل به نوستالوژی تلخ مهاجران می شود.

روشن است که واکنش مهاجران ایرانی به شرایطی که توصیف شد متفاوت است. برخی از آنان تلاش می کنند تا اعضای خانواده نظیر والدین، خواهران و برادران خود را تشویق کنند تا برای مثال به کانادا مهاجرت کنند. برخی حتی دوستان خود را نیز تشویق به مهاجرت می کنند. آنان به دنبال ساخت یک اجتماع کوچک(جمع گرا) در اطراف خود هستند تا شاید آن اتصال از دست رفته را دوباره باز یابند. ولی پرسش آن است که آیا می توان در دل یک جامعه فردگرا ماکتی از یک اجتماع جمع گرا ساخت؟ برخی دیگر از ایرانیان با خودشان کلنجار می روند تا طبق قواعد جامعه جدید زندگی کنند و فردگرایی را به عنوان یک ارزش اجتماعی بپذیرند. کاری که بسیار زمان بر و دشوار است.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فانوس،تاریخ انتشار:5شهریور1398،کدخبر:242626،www.fanousnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین