شعارسال: عبدالمحمد کاظمیپور، نویسنده کتاب، استاد جامعهشناسی و صاحب کرسی مطالعات قومی در دانشگاه کلگری است. کتاب او اولین بار در کانادا با عنوان «مسلمانان به مثابه معضل در کانادا: روایت پیوندی ناقص» (2014) منتشر شده و در فارسی با عنوان «در تنگنای بیم و امید: پژوهشی درباره زندگی مهاجران مسلمان در کانادا» با ترجمه بهرنگ صدیقی و توسط نشر نی در سال 1396 منتشر شده است. کتاب برنده جایزه کتاب سال انجمن جامعهشناسی کانادا در سال 2015 نیز هست.
این کتاب به جهات مختلف برای ما ایرانیان اهمیت دارد. کشوری که سالیانه 10 هزار نفر از مردمش راهی اقامت دائم در کانادا میشوند باید شناخت دقیقی از پدیده مهاجرت داشته باشد. جالب اینکه هیچ مرکز و نهادی در ایران بهطور جدی درگیر مطالعات اجتماعی و اقتصادی مهاجرت نیست. کاظمیپور همچنین درباره کارکردهای مهاجران در سرزمین مقصد نیز توضیح میدهد. مهاجران سایر کشورها در مقاصدی نظیر آمریکا، کانادا یا کشورهای اروپایی درگیر لابیگری برای کشور خودشان میشوند، علم و فناوری را منتقل میکنند یا باعث سرمایهگذاری در کشورشان میشوند. فقدان شناخت پدیده مهاجرت و عدم مطالعه سیستماتیک درباره مهاجران، فرصتهای تحقق این گونه کارکردها را نیز میگیرد.
کتاب به طرح مسأله «مسلمانان به مثابه معضل» پرداخته و نشان میدهد که جامعه کانادا به چه دلایلی چنین رویکردی نسبت به مسلمانان دارد. کتاب سپس در دو فصل به جلو صحنه و پشت صحنه وضعیت مسلمانان کانادا میپردازد. شرحی از بدفهمیهای جامعه کانادا در قبال مسلمانان، پوشش رسانهای تبعیضآمیز نسبت به مسلمانان و دشواریهای یافتن کار و شغل؛ در کنار تشریح دادههایی درباره رضایت 80 درصدی مسلمانان از زندگی در کانادا، تلاش مسلمانان برای تطابق با سنتهای کانادایی، و نداشتن نگرانی عمدهای برای مسلمانان جهت زندگی در کانادا، دادههای متنوع فصول هفتم و هشتم کتاب را تشکیل میدهند. دادههایی که نشان میدهند علیرغم رضایت بالا، مسلمانان بالاترین نرخ فقر را نیز در مقایسه با سایر گروههای دینی در این کشور دارند، در پیوند یافتن از منظر اقتصادی و اجتماعی با جامعه کانادا مشکلات زیادی را تجربه میکنند، و روند درآمدزدایی تحصیلات برای مهاجران مسلمان، به اندازه دیگر گروههای مهاجر نیست.
کاظمیپور نشان میدهد مسلمانان در محیطی باید روابط اجتماعی داشته باشند که «آشکارا علیه مسلمانان سوگیری دارد. آنان برای برقراری رابطهای ساده باید بر همه آن موانع ناپیداری حاصل از تصاویر و روایتهای منفی رسانهها غلبه کنند.» جالب اینکه 70 تا 80 کاناداییهای بومی نیز در پژوهشهای مختلف معتقد بودهاند مسلمانان «اغلب» یا «در مواردی» مورد تبعیض واقع میشوند. (ص. 235، 247)
کتاب به غیر از مباحث نظری که برای متخصصان علوم اجتماعی بیشتر جذابیت دارد، حاوی دادههای خوبی درباره زندگی مسلمانان در کاناداست که برای ایرانیان مهاجر به کانادا و آنها که قصد ترک کشور را دارند نیز جالب خواهد بود. نویسنده متذکر میشود که پدیده مهاجرت به دلیل آنکه 3.2 درصد جمعیت جهان را مهاجران تشکیل میدهند حائز اهمیت است. مسلمانان مهاجر نیز در کانادا اهمیت یافتهاند زیرا جمعیت آنها تا سال 2030 از جمعیت یهودیان (دومین گروه دینی) بیشتر خواهد شد.
کتاب در نهایت نتیجه میگیرد «آنچه مسلمانان بهمثابه معضل خوانده میشود نه از آموزههای اسلام سرچشمه میگیرد و نه از باورهای بنیادین مسلمانان، بلکه در روابط کاملاً معین میان مسلمانان و دیگران ریشه دارد.» (ص. 283) کاظمیپور تصویری پرچالش و به دور از منفینگریها یا رؤیاپردازیها درباره مهاجرت ارائه میکند و از این جهت خواندن آن برای آنها که مایل به مهاجرت هستند، متخصصان مطالعات مهاجرت و سیاستگذاران اجتماعی و سیاسی مفید خواهد بود. کتاب کاظمیپور بنا به دانستههای من در فارسی همتایی ندارد و خواندنش سیلی از سؤالات درباره چرایی علاقمندی ایرانیان به مهاجرت به کانادا علیرغم واقعیت پرچالش تصویرشده در کتاب، برمیانگیزد. جای مطالعات عمیق مهاجرت و همچنین سیاستپژوهی مهاجرت در ایران خالی است.
یادداشت (محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)