پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۷۸۷۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۶
ممیزی همیشه در طول سال‌ها از جمله دغدغه‌های اهالی هنر بوده است. اینکه چطور با آن برخورد کنند، برخوردی سلبی یا کج‌دار و مریز. چند روزی است که این موضوع برای بار دیگر به یکی از موضوعات داغ فضای مجازی تبدیل شده است. چند روز پیش، جمعی از اهالی تئاتر در نامه‌ای به وزیر ارشاد خواستار کاهش ممیزی‌ها درباره فیلم‌-تئاتر‌ها شدند. اما چند جمله از همین نامه باعث شد که برخی در شبکه‌های مجازی به امضاکنندگان این نامه بتازند.

شعار سال: در آخرین روز اردیبهشت‌ماه، جمعی از اهالی تئاتر به دنبال توقیف برخی فیلم‌-تئاترها در نامه‌ای به وزیر ارشاد خواستند تا سختگیری‌ها در خصوص این بخش کاهش پیدا کند. در این نامه چنین آمده است: «ما ممّیزی را رعایت کرده‌ایم؛ نه چون دوستش داریم یا پذیرفته‌ایمش یا برای‌مان محترم است؛ بلکه چون ساکن سرزمینی هستیم که عاشقانه دوستش داریم و قانونِ این سرزمین ـ خوب یا بد ـ ممیّزی را بر گردن ما نهاده. ما در همه‌ کارهای خود، پیش از تولید، به این ممیّزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیّزان زحمتش را می‌کشند. پس این نامه درباره‌ کلیت ممیزی نیست. بلکه به موضوعی در دل ممیّزی می‌پردازد.
نگاهِ همکارانِ سینمایی شما - با توجه به اعتقاد به لزوم ممیزّی - کاملاً صحیح است؛ تغییر رسانه و طیف گسترده‌ مخاطب، ملاحظات دیگری می‌طلبد؛ همان‌طور که ممیّزی تلویزیون - رسانه‌ای در خانه‌ همگان، با سینما - رسانه‌ای بسته به انتخابِ تماشاگران - متفاوت است. اما موضوع تئاتر کمی فرق می‌کند. اگر تئاتر قرار بود از تلویزیون پخش شود، اعمالِ افزوده‌ممیّزی‌های موردنظر قابل فهم بود چون اثر در برابرِ تماشاگرانِ اتفاقی قرار می‌گیرد. اما پخش آن در شبکه‌ نمایش خانگی، گرچه به نسبت تماشاگران تالار تئاتر، بسترِ ارائه‌ گسترده‌تری‌ست، اما گستره‌ مخاطبان آن را افزایش نخواهد داد. تعداد کل بینندگانِ یک تئاتر، با تعداد بینندگان مجازیِ آن در کل ایران به نسبتِ جمعیت شهر به کشور، چندان تفاوتی نخواهد داشت. بینندگانِ سریال‌ها یا فیلم‌های ارائه‌شده در رسانه‌ مجازی به تماشای تئاتر نخواهند نشست. قیاس کنید تعدادِ مخاطبانِ تله‌تئاترهای تلویزیون را با تعداد بینندگانِ سریال‌ها تا صحتِ گفته‌ ما را دریابید. تئاتر تعداد بینندگانِ مشخصی دارد که با تغییر رسانه تغییر نخواهد کرد و سختگیریِ شما تنها علاقه‌مندانِ تئاتر در دیگرشهرها یا کسانی که به دلایل شغلی و زمانی که امکانِ حضور ندارند را از یک فعالیت کاملا سالم فرهنگی محروم خواهد کرد. از طرفِ دیگر از آنجا که تئاتر به دلیل محدودیت‌هایش از خیره‌کنندگی‌های تکنیکیِ سینما برخوردار نیست، گسترش جذابیت را در چالش‌های اندیشه‌ورزانه می‌جوید. به همین دلیل است که ممیّزی متفاوتی می‌طلبد؛ همان‌طور که در یک برنامه‌ تاریخی یا مستند یا برنامه‌های سیاسی فرهنگیِ گفت‌وگومحور، در همین تلویزیونِ خودمان، تصاویری به نمایش درمی‌آید یا حرف‌هایی گفته می‌شود که هیچ نشانی از آن‌ها در سریال‌ها و فیلم‌ها نیست. تئاتر گسترش جذابیت خود را در همین اندیشه‌ورزی می‌جوید. لذا ما هنرمندانِ تئاتر خواهشمندیم با سختگیری و ایجادِ ممیّزیِ جدید برای پخش آنلاینِ تئاترها، ۱. تئاترها را کم‌خاصیّت و کم‌مایه نکنید. ۲. فرهنگ‌دوستانِ بی‌دسترس به اجراهای زنده را از این امکانِ موجودِ فرهنگی محروم نکنید». در میان امضاکنندگان این نامه، نام افرادی چون مرضیه برومند، رویا تیموریان، فاطمه معتمد‌آریا، رضا کیانیان، قطب‌الدین صادقی، گلاب آدینه، افشین هاشمی، الهام پاوه‌نژاد، شبنم مقدمی، بهروز غریب‌پور، مصطفی کوشکی، حبیب رضایی، رامبد جوان، ستاره اسکندری، داود فتحعلی‌بیگی، احمد مهران‌فر، هادی حجازی‌فر، سارا بهرامی، پانته‌آ بهرام، الهام کردا، محمدحسن معجونی، نادر برهانی‌مرند و... به چشم می‌خورد.
اینکه سانسور یا ممیزی خوب است یا بد، موضوعی نیست که بخواهیم در این گزارش چندان به آن بپردازیم. اما اینکه چگونه با آن مواجه شویم محل بحث است. پس از انتشار این نامه، بسیاری از کاربران در فضای مجازی به امضاکنندگان این نامه تاختند و معتقد بودند این نامه به معنی پذیرفتن سانسور است. برخی رویکرد بهرام بیضایی در سال ۱۳۷۱ و در اعتراض به توقیف فیلم مسافران را مرور کردند که گفته بود: «من دستم را می‌شکنم و اجازه نمی‌دهم مرا سانسورچی خودم کنید.» و آن را با این جملات نامه اخیر هنرمندان که می‌گوید «ما در همه کار‌های خود، پیش از تولید، به این ممیزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیزان زحمتش را می‌کشند.» مقایسه کردند. برخی بیانیه سال ۱۳۷۳ کانون نویسندگان ایران را پیش کشیدند. به طور خلاصه منتقدان این نامه معتقدند که سانسور به شکلی فراگیر در ذهن هنرمندانی که این نامه را امضا کرده‌اند، نهادینه شده است. اما در مقابل برخی از امضاکنندگان نامه مذکور به دفاع از رویکرد و عملکرد خود پرداختند. وحید آقاپور، بازیگر تئاتر و سینما که نام او هم در میان امضاکنندگان به چشم می‌خورد، در لایوی به توضیحی مفصل درباره این نامه پرداخت. او با اشاره به اقدام اخیر وزارت ارشاد در خصوص اعمال محدودیت بیشتر بر نسخه‌های تصویری منتشرشده تئاترها در اینترنت گفت: اخیرا معاونت سینمایی وزارت ارشاد قانونی را که پیش از این هم وجود داشت، برای نسخه‌های ویدئویی تئاترها اعمال کرده است. بر اساس این قانون معاونت سینمایی باید به نسخه تصویری این تئاترها برای انتشار مجوز بدهد. به این معنی که این نسخه دوباره بازنگری شود و در صورت نیاز آن را ممیزی یا سانسور کند و مجوز پخش آن را صادر کند. نامه‌ای تهیه شد و از معاونت سینمایی خواسته شد تا از این قانون صرف‌نظر کند و تئاترهایی که یک‌بار مجوز گرفته‌اند و مورد ممیزی قرار گرفته‌اند، دوباره به دنبال اخذ مجوز مجدد نروند. این نامه در گروهی عرضه شد و موافقان آن را امضا کردند.
او ادامه داد: این نامه باعث شد تا سازمان سینمایی هم از خواسته خود منصرف شود و دیگر نیازی به اخذ مجوز از این سازمان نباشد. بعد از این اتفاق، هجمه عجیبی آغاز شد و عده‌ای اعتراض کردند که این چه نامه‌ای است، گفتند این نامه خفت‌بار، ذلیلانه، طاعون‌زده و... است. امضاکنندگان را هم مورد انتقاد قرار دادند که این افراد با سانسورگران همکاری می‌کنند و گفتند که این نامه در تاریخ در خصوص همکاری با سانسور ثبت خواهد شد.
او با تاکید بر بخش‌هایی از نامه مذکور گفت: ما در ابتدای نامه می‌گوییم که ممیزی نه دوست‌داشتنی است، نه قبولش داریم و نه محترمانه است ولی ما به دلیل اینکه ساکن سرزمینی هستیم که دوستش داریم و این قانونش است، رعایتش می‌کنیم. ما در همان ابتدا تکلیف و مواضع خود را مشخص کردیم.
آقاپور در بخش دیگری از لایو خود افزود: اینکه ما این ممیزی را قبول کرده‌ایم بهتان است. خوب است که افراد به ارزش کلمات این نامه دقت کنند. اصلی‌ترین دلیل و انگیزه نوشته شدن این نامه بخشی است که می‌گوید «سختگیریِ شما تنها علاقه‌مندانِ تئاتر در دیگرشهرها یا کسانی که به دلایل شغلی و زمانی که امکانِ حضور ندارند را از یک فعالیت کاملا سالم فرهنگی محروم خواهد کرد» اما منتقدان این نامه اصلا کاری با این بخش ندارند. منتقدان این نامه تنها رویکردی فرمالیستی و انتقادی صرف دارند و می‌گویند هنرمندان و سانسورکنندگان با هم همکاری دارند در صورتی که اصلا اینگونه نیست. خلاصه این نامه می‌گوید آن‌قدر حلقه سانسور را تنگ نکنید تا وضع تئاتر از آنچه هست بدتر نشود.
در مجموع آنچه به نظر می‌رسد این است که در مورد این نامه و آنچه که نوشته شده سوءتفاهم‌های بسیاری ایجاد شده است. گرچه ممکن است برخی شبهاتی در دیگر فعالیت‌های برخی افراد وجود داشته باشد، اما ربط دادن آن‌ها به چنین نامه‌ای به نظر چندان منصفانه نیست چون از همان ابتدا هم مشخص است که امضاکنندگان این نامه نه در تایید سانسور که در تلاش برای کاهش فشار بر تئاتر آن را نوشته‌اند. در هر صورت تلاش در این راستا و همچنین کوشش برای بقای تئاتر و دسترسی بیشتر علاقه‌مندان این هنر شاید راهی بهتر از منفعل بودن و تنها سخن گفتن باشد و چنین انتقادهای تند و غیرمنصفانه‌ای تنها راه را برای فشار بیشتر بر تئاتر و اهالی آن باز کند.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ابتکار، کد خبر:156788، تاریخ انتشار: 6 خرداد 1399، www.ebtekarnews.com

اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
United States of America
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۰۶
0
0
تئاتر تنها هنری که از دسترس دلالهای هنری جا مونده اون رو هم میخوان از بین ببرن
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین