شعار سال : دیروز با تعدادی از دوستان برای دیدن بخش افتتاح شده پروژهی «بازار بزرگ ایران» یا ایرانمال، به غربیترین منطقه تهران در کنار دریاچه چیتگر رفتیم. پروژهای با یک میلیون و هفتصد هزار متر مربع زیربنا، که قرار است بزرگترین مجتمع تجاری-اداری خاورمیانه شود. پروژهای که به گفته سازندگانش، برای بازدید از کل آن باید حدود هشت کیلومتر پیادهروی کرده و اگر بخواهید فقط در بخش تجاری آن برای هر مغازه حدود پنج دقیقه زمان بگذارید؛ تقریبا سه روز طول خواهد کشید تا از تمام فروشگاهها دیدن کنید. در مقایسه این مرکز خرید با دیگر مراکز خرید بزرگ دنیا گفتهاند، ایرانمال، از The Trafford Center انگلستان و Mall Of America آمریکا هم بزرگ تر است.
اینجا نمی خواهم از چرایی بزرگی این مرکز خرید و از کم اندیشگی برای افتخار به بزرگی مرکز خرید ایرانی و مقایسه آن در برابر مراکز خرید کشورهایی که بیش از صد سال است بزرگترین تولیدکنندگان، صنعتگران و برندسازان جهان هستند، سوال کنم. پرسش من از «تولید فرهنگ و مصرف فرهنگ» است. از زایش و بالندگی فرهنگی در برابر ایستایی و مصرف فرهنگی. از فرهنگی که در ارتباط با واقعیت شکل گرفته، در شکل گیری واقعیت مؤثر بوده، همچون هوا در ریههای حیات جمعی انسانها جاری شده، و حیاتبخش و پیشبرنده است، در برابر فرهنگی که فقط مصرف میشود. فرهنگی که هدایتگر و روشنیبخش است در برابر فرهنگی که پوشاننده است. فرهنگ پوشاننده ، مصرف میشود تا ضعفها، کمبودها، بیهمتیها، نابخردیها و سوداگریها را بپوشاند. فرهنگ پوشاننده، نه تنها حیات نمیبخشد، بلکه مسخ میکند و تنها به درد سلفی گرفتن و پرکردن اوقات فراغت می خورد.
پرسش من از چرایی ساخت تیمچه حاج علی اکبر، تالار آینه، باغ ایرانی و کتابخانهای معظم در بزرگترین بازار خاورمیانه است. کتابخانهای که به محض ورود، به یاد هریپاتر و شخصیتهای جادویی آن افتاده و ترکیب رنگ مبلها و قفسهها وسوسهتان میکند تا حتما عکسی کتاب بهدست و نشسته بر مبل با بکگراند کتابخانه بگیرید. پرسش من از چرایی همنشینی باغ ایرانی با نمایشگاه پنج هزار مترمربعی و سه طبقهای خودروهای لوکس و مجلل است؛ نمایشگاهی که قطعاً در آن از نیم قرن تجربه صنعت تولید خودروی ایرانی نمونهای نخواهیم دید.
با پنجرههای رنگی تیمچه حاج علی اکبر سلفی میگیریم و از هشتیهای تالار آینه عبور خواهیم کرد تا به بهترین و باکلاسترین برندهای پوشاک جهان برسیم. اینگونه است که از فرهنگ مصرف به مصرف فرهنگ میرسیم.
پ.ن: با دیدن کتابخانه جادویی و هریپاتری ایرانمال، این بیت از شاهنامه در ذهن تداعی میشود؛
هنر خوار شد، جادویی ارجمند نهان راستی، آشکارا گزند
تمثیلی کاملا روشن، برای شرایطی که وقتی به جای تولید فرهنگ تنها آن را مصرف می کنیم .
نویسنده: کمیل سوهانی
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از رسانه مکتوبات