شعار سال: به كار بردن آجر براي مرمتبخشي از پلكان ورودي تختجمشيد، صداي اعتراض دوستداران و كنشگران ميراثفرهنگي را بلند كرد. تختجمشيد گرچه در ظاهر به روز گنبد شيخلطفالله دچار نشده است، با چشم مسلح نميتوان دورنگ شدن گنبد را ديد، با اين حال نحوه استفاده از مصالح، مرمت بدون طرح و مطالعه قبلي و دخالت در حريم محوطه ثبت جهاني از مواردي است كه در هفته گذشته به شيوه مرمتبخشي از عرصه ثبت جهاني تختجمشيد وارد شده است.
انتقاداتي كه به نحوه مرمت تختجمشيد وارد شدند، به همان منزلگهي رسيدند كه انتقادات وارد بر نحوه مرمت گنبد شيخلطفالله رسيد: تكذيب و حمله به منتقد.
منتقد را توبيخ ميكنيم
داستان از انتشار اخبار و كليپ مرمتبخشي از پلكان ورودي مجموعه ميراث جهاني تختجمشيد در پايگاه ميراث جهاني تختجمشيد شروع شد.
فيلمي كه ميخواست از تلاش براي حفاظت از تختجمشيد بگويد، اما عليه خود شد. پر كردن بخشي از لبه بالايي ديواره بخش ورودي تختجمشيد كه دروازه ملل بالاي آن قرار گرفته است با ملات سيمان و آهك همراه با مرمتهاي غيرفني بلوكهاي سنگي ورودي تختجمشيد با آجر و سيمان و كارگر بنايي منجر به انتشار بيانيهاي توسط انجمن «ديدبان يادگارهاي فرهنگي و طبيعي ايران» نيز شد.
با اين حال حميد فدايي، مدير پايگاه ميراث جهاني تختجمشيد با ايرنا گفتوگو كرد و فرد ناقد را «با منصب جعلي» و «كاسب» خواند و گفت: «فردي است كه به نام يزداني در رابطه با مرمت بخشهايي از تخت جمشيد اظهارنظر كرده است و اين فرد عادت دارد خود را به عنوان مشاور و عضو شوراي فني پايگاه جهاني تخت جمشيد معرفي كند در صورتي كه اينگونه نيست.»
فدايي در اين گفتوگو علاوه بر تكذيب تمام انتقادات وارد بر نحوه مرمت تاكيد كرد كه استفاده از ملات سيمان و آهك در بنا، روي ديوار كاذب كار شده است، نه اصل بنا و البته «مرمت اصلي و نهايي در راه است».
«اعتماد» براي بررسي صحت اين گفته، توانست تنها با جستوجويي بسيار ساده پيشينه منتقد مرمت تختجمشيد را به دست آورد، فردي كه بهزعم مدير پايگاه ميراثجهاني تختجمشيد عنوان جعلي دارد، در گزارش روابط عمومي پژوهشگاه ميراثفرهنگي و گردشگري با عنوان «عضو كميته فني پايگاه ميراث تخت جمشيد» ياد شده است، مقالات متعددي به نام او و با عنوان «دانشجوي دكتري» پيش از سال 1391 در نشريههاي علمي تخصصي، از جمله نشريه «مطالعات باستانشناسي» دانشگاه تهران منتشر شده و مشخصا مكتوبات اين شخص در حوزه باستانشناسي تخصصي تختجمشيد است.
با اينكه مدير پايگاه ميراث جهاني تختجمشيد صراحتا در گفتوگو با خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي ايران، منتقد مرمت را شخصي معرفي كرده است كه ميخواهد «با وارد كردن فشار، امور شخصي خود را جلو ببرد و بتواند قراردادي به نفع خود ببندد يا امتيازي بگيرد» و روش اين منتقد را صراحتا «سخيف» خوانده، خود در همين گفتوگو با ايرنا تاكيد كرده كه اين مرمت، مرمت اضطراري است و مرمت اصلي هنوز آغاز نشده است.
اصرار اين مسوول وزارتخانه ميراثفرهنگي در اين گفتوگو، علاوه بر محكوم كردن همهجانبه منتقد، دفاع تمامقد از كار مرمت است و مهمترين سوالي كه در اين گفتوگو بيپاسخ ميماند، اين است كه آيا اين دخالتها در ميراثي كه به تمام مردم كشور تعلق دارد، بر مبناي طرح يا مصوبهاي صورت گرفته يا تصميمي آني است.
اما انتقادات وارد بر اين مرمت دقيقا چه بود؟ «عليرضا افشاري»، دبير انجمن ديدبان يادگارهاي فرهنگي و طبيعي ايران به بيانيه اين انجمن نسبت به دخالتهاي شخصي در عرصه ثبت جهاني اشاره ميكند و ميگويد كه انجمن طي صدور بيانيهاي، ضمن غيركارشناسي خواندن اين نحوه مرمت، نگرانيهاي خود را در اين باب ابراز داشته است.
اين انجمن در بيانيه 18 تيرماه سال 1398 به دو شبهه و انتقاد در نحوه مرمتهاي اخير تختجمشيد اشاره كرده است: نخست، انتقادي مبني بر انتشار فيلم و گزارش «مرمت بلوكهاي پلاكان ورودي تختجمشيد» توسط پايگاه ميراث جهاني تختجمشيد است.
اين انجمن مدعي شده است كه مرمتهاي صورت گرفته در اين پايگاه، فاقد هرگونه طرح مطالعاتي اوليه، مشورتگيري از كارشناسان، كسب تصويب و تاييديه شوراي فني پايگاه ميراثجهاني بوده است. انجمن ديدبان يادگارهاي فرهنگي و طبيعي ايران در اين بيانيه تاكيد كرده است كه در غياب تدابير اوليه، مرمت بلوكهاي پلاك ورودي تختجمشيد، «اقدامي برخلاف ضوابط مصرح مصوب سازمان ميراثفرهنگي و گويا خودسرانه و با اراده و اقدام مدير مجموعه به انجام رسيده است.»
اين بخش اعتراض به نحوه مرمت تختجمشيد است كه همچنان از سوي مدير ارشد پايگاه بيپاسخ مانده و مستنداتي در تاييد آن منتشر نشده است.
افشاري ميگويد با اشاره به اينكه مجموعه تختجمشيد، يكي از مهمترين محوطههاي ثبت جهاني كشور است، تاكيد ميكند كه هرگونه مرمت در اين مجموعه به طرح و مصوبه نياز دارد و اعمال رفتارهاي شخصي ميتواند به ضدمرمت تبديل شود، به زعم او «عدم پيروي از قانون، دخالتي به حسن نيت يا غير آن ندارد، اگر قرار به دست بردن در بناهاي باستاني و تاريخي است، طبق قوانين كشور مراحلي براي اخذ مجوز وجود دارد كه به نظر نميرسد در اين مرمت، اين روال رعايت شده باشد.»
يكي از مهمترين آثار دوران هخامنشي را نميتوان به اختيار يك شخص مديريت و مرمت كرد، نمونه چنين تصميمهايي ميشود ايجاد ترانشههايي بر بستر كاخ آپادانا، تلاشي كه عملا براي هدايت آبهاي سطحي صورت گرفت، اما منجر به شكستن و تخريب بخشهايي از كف اصلي كاخ شد. مرمت به هر قيمتي چارهگشا نيست، راه دوري هم نياز نيست برويم، گنبد شيخلطفالله با دورنگ متفاوت كژخندي است به تمام اصول كارشناسي مرمت.
وقتي مرمت بلاي جان اثر ميشود
ماده 560 قانون مجازات اسلامي ميگويد: «هركس بدون اجازه از سازمان ميراث فرهنگي كشور، يا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوي سازمان مذكور در حريم آثار فرهنگي - تاريخي مذكور در اين ماده مبادرت به عملياتي نمايد كه سبب تزلزل بنيان آنها شود، يا در نتيجه آن عمليات به آثار و بناهاي مذكور خرابي يا لطمه وارد آيد، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارت وارده به حبس از يك تا سه سال محكوم ميشود.»
دستبرد شبانه به آثار تاريخي و فرهنگي و استخراج دفينه يا عتيقه از زير خاك تنها بلاي متوجه آثار تاريخي و تپههاي باستاني كشور نيست.
تعارض منافع، نبود قوانين بازدارنده، نيروي ناكافي براي حراست از اماكن تاريخي، هرس نكردن علفهاي خشك محوطه و البته، مرمتهاي غيراصولي حتي بيش از دستبرد سارقان به محوطههاي فرهنگي و باستاني آسيب ميزند.
گنبد كبود مراغه، بناي يخدان زريسف در كرمان، تنگ چوگان كازرون، مقبره شيخصفي، قرهكليسا، اين فهرست بيشمار است، مرمت در كشور ما هميشه به نفع حفظ و حراست بنا نبوده است.
براي مثال، برانوش غفاري، كارشناس ميراث فرهنگي استان كرمان سال 1393 به هنرآنلاين گفته بود كه «تخت درگاه قلي بيگ» آخرين ضربه خود را از مرمت غيراصولي خورده بود، بندهاي ميان سنگها با سيمان پر شده بودند پيش از اين مرمت، شهرداري با احداث بزرگراه شرقي كرمان آسيبهاي زيادي به پلههاي دستكند زده بود، اين پلهها بعدا زير پلههاي جديدالاحداث دفن شدند، علاوه بر اين، گودال بزرگي كه در پايين اين بنا بود توسط شهرداري پرو به يك ميدان لوزي تغيير شكل داد. اما هيچ كدام از اين مرمتهاي غيراصولي، به پاي مرمتهايي نميرسند كه منجر به تخريب كامل يك اثر تاريخي ميشوند. براي مثال از خيل بناهايي كه به دليل مرمت، فرو ريختند و نابود شدند، ميتوان به فرو ريختن گنبد بقعه ادريس نبي در دزفول اشاره كرد.
سال 1397 مديركل ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري دزفول به ايلنا گفته بود كه علت فرو ريختن گنبد و فرسايش اين بنا، «مرمتهاي بدون هماهنگي و غيراصولي است كه طي سالهاي گذشته در اين بنا انجام شده است.»
مرمت غيراصولي اين بنا متوجه پوشاندن سقف اين بقعه با سيمان بود، بنايي كه با خشت و گل ساخته شده بود، حالا با سقف سيماني تمام آبهاي بارندگي را در دل خود جمع كرد و سقف فرو ريخت.
حالا نخستينبار نيست كه مرمت آثار تاريخي به دست بنايان سپرده ميشود، نه معماران. بناي معمار با اصول سنتي سازه و ايستايي آنها آشناست، بناي معمار كاملا ميداند كه اگر ملات ميان آجرها از آهك و ساروج است، نبايد در مرمت بنايي مثل پل تاريخي كوچه در كرمانشاه از سيمان استفاده كند، ديوارچيني را به سليقه خود به كار ببندد و فرم تاق را معيوب كند.
چنين مرمتهايي را كه عملا اقداماتي غيرقانوني هستند، بايد قياس كرد با مرمت تختجمشيد در دهه 50. زوج ايتاليايي كه مسووليت مرمت تختجمشيد را داشتند، براي مرمت ستونهاي ميراث جهاني پارسه از سنگهاي همان معدنهاي باستاني دوران هخامنشاني بهره بردند، ستونهاي افتاده را دوباره برپا كردند، نقوش را در جاي خود گذاشتند و چنان دقتي از خود به خرج دادند كه از مرمت آنها به عنوان «تجديد حيات» ياد شود.
پلان مديريت ميراث جهاني
«احسان ايرواني»، كارشناس ميراثفرهنگي و گردشگري با اشاره به اينكه طراحي و اجراي مرمت در كشور از سه دهه پيش بر اساس خردجمعي و مبتني بر نظر كميته فني انجام ميشود، ميگويد: «به صورت كلي مرمت يك اثر تاريخي، يا طرح مرمت در كميته بر مبناي خردجمعي تهيه ميشود، يا طرح به كميته وصول و بررسي و مطالعه و بر مبناي نظر جمع اجرا ميشود.»
مرمت اثر تاريخي يا بناي باستاني بدون نظارت ممكن نيست، اين نظارت ميتواند چه از سوي ميراثفرهنگي استان يا وزارتخانه ميراثفرهنگي باشد. بهزعم اين كارشناس ميراثفرهنگي، وجود نقص در هر كدام از اين مراحل ميتواند در حاصل كار اثر بگذارد: «اگر طراحي درست نباشد، اگر طرح در كميته به درستي مطرح نشود، اگر صاحبنظران طرح را به درستي مورد بررسي قرار ندهند، اگر ابعاد مختلف فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و فني موضوع به درستي بررسي، اصلاح و تصويب نشود، اگر در مرحله اجرا، پيمانكار يا مجري ذيصلاح نباشد و كار را درست انجام ندهد، اگر ناظر بيدقت باشد و درست كار نكند» اينها تمام اگرهايي است كه ميتواند از مرمت، امري عليه خود بسازد و حاصل كار را از روح حفاظت و نگهداري از ابنيه تاريخي به دور نگه دارد.
كشورهاي متعهد به كنوانسيون بايد براي ثبت جهاني آثار تاريخي و فرهنگي خود نگاهي متعهدانه به پلان مديريت داشته باشند، اين پلان مديريت ميتواند در همان ابتدا به صورت كامل تدوين و ارايه شود، يا اينكه در جايجاي پرونده ارسالي تعهد انجام اين بخش ذكر شود.
به گفته اين كارشناس، رويكرد يكدستي نسبت به وجود يا عدم وجود اين پلان مديريتي در مجموعه بناهاي ثبت جهاني كشور ما به چشم نميخورد، برخي مجموعهها، مثل قناتها پروندههاي تكميلتري دارند، چنين مجموعههايي با توجه به اينكه هيات امنا دارند، دولت در آنها نقشي ندارد و معيشت مردم به آنها وابسته است، توانستهاند اين پلان مديريتي را كه در واقع چراغ راه حفظ ميراث فرهنگي است، جامع و دقيق تدوين كرده باشند.
از سوي ديگر، برخي ديگر از مجموعهها ممكن است پلانهاي مديريتي ناقصي داشته باشند، دليل اين پروندههاي ناقص ميتواند مربوط به مولفههاي مختلفي باشد. ناكارآمدي، كمبود بودجه، سخت بودن كار و مواردي از اين قبيل ميتواند مانع تشكيل پلان مديريت اين مجموعهها و بنا بشود، با اين حال ايرواني تاكيد ميكند كه اين پلان مديريتي بناي ثبت شده است كه ميتواند چشمانداز و افق آينده يك مجموعه ثبت شده را رقم بزند و نشان دهد كه تغييرات بايد در چه مسيري و با چه مديريتي اعمال شوند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اعتماد، تاریخ انتشار: 24 تیر 1399، کد خبر: 4692، http://www.etemadnewspaper.ir