پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۰۰۰۷
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۴
هیچ واقعه‌ای به اندازه «واقعه غدیر» مورد بحث قرار نگرفته است. کدام حدیث است که 110 نفر از صحابه و 84 نفر از تابعین آن را روایت کرده و 361 نفر از علما و محدثین اهل سنت آن را نقل نموده باشند؟ درباره کدام واقعه این تعداد از شاعران عرب زبان و فارسی زبان شعر سروده‌اند؟
شعارس:* 5 شاخصه‌ مهم در زندگی و سیره سیاسی امیرمؤمنان علی(ع)
گمان نمی‌رود از این نظر بتوان واقعه‌ای را با غدیر مقایسه کرد. گویا غدیر گوهر اسلام است و مهم، درست دریافتن آن و با آن زیستن است، نه از آن دم زدن و با آن بیگانه بودن؛ به پوست آن چسبیدن و با روح آن دشمنی کردن!

در طول تاریخ رویکردهای گوناگونی به غدیر شده است که به طور غالب نسبتی با روح آن ندارد: کسانی، پیوسته آن را انکار کرده‌اند. گروهی به تأویل آن پرداخته‌اند و آن را به گونه‌ای نقل کرده‌اند که با هیچ یک از روابط و مناسبات قدرت‌طلبانه، خودکامانه، ستمگرانه و اخلاق‌شکنانه آنان منافاتی نداشته باشد. برخی هم گهگاهی چون میراث‌خواران تاریخ از آن یاد می‌کنند، فقط در اندازه یک رویداد تاریخی. دسته‌ای هم بدان عشق ورزیده‌اند، عشق ورزیدنی عاطفی که ثمری جز تخلیه عواطف نداشته است و دوست داشتنی که به هیچ همسان‌سازی و الگوگیری منجر نشده است. کسانی دیگر هم هستند که آن را به یک مراسم صرفاً آیینی تقلیل داده‌اند تا سالی یک روز آن را بزرگ دارند و به گرامیداشتش نشینند، ولی هیچ نسبتی با روح آن و جهت‌گیری‌های آن نیافته‌اند.

آنچه در رویکرد به غدیر مهم است، «زیستن با آن» و براساس روح آن است. می‌توان چنین زیستی را براساس آموزه‌های نهج‌البلاغه و خانواده حدیث آن و نیز رفتارشناسی امیرمؤمنان علی(ع) و زندگی او دریافت که او خود «غدیر» است.

امام علی(ع) در آموزه‌هایی که عملکرد خویش را بیان می‌کند، بدین امر اشاره کرده است؛ از جمله در خطبه‌ای (نهج‌البلاغه، خطبه 87) فرموده است: «پرچم ایمان را در میان‌تان استوار ساختم و شما را بر مرزهای مشخص روا و ناروا آگاه کردم و از عدالت خود پوشش عافیت را بر تن‌تان پوشانیدم و با گفتار و رفتار خویش معروف و پسندیدگی را در زیر پایتان گسترانیدم و با وجود و رفتار خود بزرگواری‌های اخلاق را به شما فرا نمودم.» همچنین در خطبه دیگری (نهج‌البلاغه، خطبه 159) می‌فرمایند: «بی‌گمان با شما به نیکویی بسر بردم و با همه تاب و توان از هر سو پاسداری‌تان کردم و از بندهای خواری و رفتن در زیر بار ستمکاری رهایی‌تان بخشیدم.» بر این اساس (و مجموعه مطالب تکمیل‌کننده آن) می‌توان گفت شاخصه‌هایی که امام علی(ع) نشان داده، پنج شاخصه برای زیستن است که آن حضرت خود بر اساس این پنج شاخصه زیسته است و می‌توان گفت «زیست غدیری» زیستن براساس همین پنج شاخصه است؛ 1. آزادی 2. اخلاق 3. حقوق 4.‌عدالت 5. قانون. این پنج شاخصه ستاره پنج پَری را می‌نمایاند که نقطه مرکزی آن غدیر است.

آزادی: تا انسان از بندگی غیر خدا آزاد نشود و به بندگی خدا واصل نگردد، آزادی حقیقی معنا نمی‌یابد و البته آزادی‌های اجتماعی - سیاسی در پرتو این آزادی بدرستی معنا می‌یابد.

امیرمؤمنان(ع) درباره رسالت پیامبر اکرم(ص) فرموده است (نهج‌البلاغه، خطبه 147): «پس خداوند محمد را- که درود خدا بر او و خاندان او باد بحق برانگیخت تا بندگانش را از پرستش بتان برون آرد و به بندگی او درآورد و از پیروی شیطان برهاند وبه فرمان او آورد.» گوهر رسالت پیامبر(ص) آزادی انسان از غیر خدا و گناهان و ستم‌ها بود و علی(ع) پاسدار همین رسالت بود.

امام علی(ع) آنگاه که از گوهر ولایت سخن می‌گوید، «آزادی» را اساس آن معرفی می‌کند. در سرگذشتنامه خودنگاشت امام علی(ع) چنین آمده است (کشف المحجه، سید بن طاووس، ص 178): «پیامبر خدا که درود خدا بر او و خاندان او باد فرمود: ولایت از آن کسی است که آزاد ساخته باشد. پس فرستاده خدا برای آزاد ساختن گردن‌ها از آتش آمد و انسان‌ها را از قید بندگی [غیر خدا] آزاد کرد. بنابراین ولایت این امت را پیامبر دارد و هر حقی که او داشت، پس از او از آن من است» این آزادسازی، گوهر ولایت و رکن اساسی غدیر است.

زین سبب پیغمبر با اجتهاد

نام خود و آن ِ علی مولا نهاد

گفت هرکو را منم مولا و دوست

ابن عم من علی مولای اوست

کیست مولا آن که آزادت کند

بند رقیت زپایت برکند

چون به آزادی نبوت هادی است

انبیا را زین سبب آزادی است

ای گروه مؤمنان شادی کنید

همچو سرو و سوسن آزادی کنید

«زیستن با غدیر»، زیستن در پرتو آزادی معنوی و آزادی اجتماعی است و امیر مؤمنان علی(ع) بدان فراخوانده است: «بنده دیگری مباش که خدا آزادت قرار داده است» (نهج‌البلاغه، نامه 31) به صراحت بیان کرده که خود، راه این آزادی را گشوده است. (بنگرید به نهج‌البلاغه، خطبه 159)

«زیست غدیری» پاسداشت این آزادی‌ها است، چنان که علی(ع) آن را به تمام معنا پاس داشت. هیچ‌کس به هیچ روی در بیعت با آن حضرت، مجبور نشد (بنگرید به نهج‌البلاغه نامه 1 و نامه 54). آزادی بیان، نظر دادن، انتقاد کردن، اعتراض نمودن و دادخواهی کردن به تمام معنا پاس داشته شد (بنگرید به خطبه 216 و نامه 53). امام(ع) هیچ کس را در همراهی با خود مجبور نساخت (بنگرید به کلام 208)؛ اینها نمونه‌های زیست غدیری است.

اخلاق؛ با غدیر زیستن، یعنی بر مبنای اخلاق با همه گستره آن زندگی کردن. اگر غدیر تحقق پیدا کند، اخلاق به تمام معنا تحقق پیدا می‌کند. غدیر برای آن است که «فلسفه بعثت» تحقق پیدا کند و بعثت برای «تکمیل اخلاق» و تتمیم بزرگواری‌های اخلاقی است. امیرمؤمنان علی(ع) تنها چیزی را که بر آن ایستاد و تعصب ورزید و از آن عقب‌نشینی نکرد، «اخلاق» معرفی کرده و فرموده است (نهج‌البلاغه، خطبه 192): «پس اگر چاره‌ای جز تعصب ورزیدن نباشد، باید تعصب ورزیدن شما برای خوی‌های بزرگوارانه با ارزش و کارهای پسندیده و کردارهای نیکو باشد.» امام علی(ع)، چشمه‌سار همیشه جوشان غدیر در کویر، جز بر اخلاق نزیست و در سخت‌ترین شرایط جز بر مدار اخلاق عمل نکرد. در اواخر حکومت حضرت و در دوران غارت و شبیخون زدن‌های گروه‌های غارتگر معاویه که امام(ع) با بحران‌های سخت روبه‌رو بود و سران و بزرگانی که به ویژه‌خواری عادت کرده بودند و با بسته شدن باب آن در همراهی با امام(ع) کوتاهی می‌ورزیدند و مردم نیز به سبب نظام قبیلگی در پیروی از سران و بزرگان همراهی لازم را با امام(ع) نشان نمی‌دادند، کسانی به آن حضرت توصیه کردند که راه همراه کردن اینان به کار گرفتن زور و استبداد ورزیدن است. پس امام(ع) در خطبه‌ای عمومی پس از گلایه از ناهمراهی‌ها، بر «مشی اخلاق‌مدارانه» خود تأکید کرد و فرمود (نهج‌البلاغه، کلام 69): «من خوب می‌دانم چه چیز شما را به سامان می‌رساند و کجی شما را راست می‌کند، ولی من حاضر نیستم برای به‌سامان کردن شما خود را تباه سازم [و به خشونت و زورگویی و استبداد دست یازم.]»

اخلاق‌مداری آن حضرت در سخت‌ترین اوضاع و احوال چنان بود که بنابر نقل شریف رضی (نهج‌البلاغه نامه 14) از قول جُندب اَزدی: هرگاه همراه علی(ع) با دشمن روبه‌رو می‌شدیم، حضرت به ما چنین فرمان می‌داد: «چون [به ناچار] با دشمن وارد جنگ شدید و شکست‌شان دادید: آن را که پشت کرده مکشید، زخم‌خورده را از پا در میارید و کشته‌ای را مُثله مکنید و چون به سراپرده دشمن رسیدید، پرده‌ای را مدرید و بی‌اجازه وارد خانه‌ای مشوید و چیزی از اموال آنان را برندارید جز آنچه را که در اردوگاه‌شان یافته‌اید و زنان را با آزار رسانیدن تحریک نکنید، هر چند آنان آبروی شما را بریزند یا امیران‌تان را دشنام گویند.»

اخلاق نزد امام علی(ع) چنان بود که هرگز دروغی نگفت و حقی را زیر پا نگذاشت و غدیر این گونه معنا می‌یابد. وی در آغاز حکومت خود چنین گفت (نهج‌البلاغه، خطبه 16): «به خدا سوگند به اندازه سر سوزنی چیزی را پنهان ندارم، و هیچ گونه دروغی به زبان نیاورم.»

شاخصه پیرو آن امام بودن نیز همین است؛ چنانکه در حدیث امام کاظم(ع) آمده است (الکافی 8 / 228): «شیعه علی(ع) فقط کسی است که کردارش، گفتارش را تصدیق کند.»

حقوق؛ اگر «حقوق» در معنای گسترده آن و در همه عرصه‌های آن شناخته و پاس داشته شود، همه چیز به‌سامان می‌‌شود و رکنی رکین از ارکان غدیر تحقق می‌یابد. نمی‌توان غدیر را ستود و آن را الگو قرار داد و حقوق و حدود را پاس نداشت. امام(ع) در خطبه‌ای (نهج‌البلاغه، خطبه 167) در این‌باره فرموده است: «بی‌گمان خداوند حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست و حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است و حرمت مسلمانان را از دیگر حرمت‌ها برتر نهاده و حقوق آنان را به اخلاص و یکتاپرستی باز بسته است... پس خدای را پروا دارید درباره سرزمین‌ها و بندگان که شما مسئول هستید حتی نسبت بر سرزمین‌ها و چارپایان.»

در این سخن هم حقوق مسلمانان مطرح است و هم حقوق همه بندگان خدا و نیز حقوق زمین و چارپایان و دیگر جانداران. با رعایت حقوق همه موجودات است که «زیست غدیری» معنا می‌یابد و نمی‌توان از غدیری بودن سخن راند و حقوق انسان‌ها، مخالفان، طبیعت و جز اینها را زیر پا گذاشت.

امام علی(ع) با پاسداشت حقوق همه، غدیر را جلوه بخشیده است. ابوعبید قاسم بن سلّام، عالم بزرگ اهل سنت در حدیث و ادب و فقه، در گذشته به سال 224 هجری، آورده است که شخصی نزد علی(ع) آمد و اظهار کرد که فلان کس از خوارج تو را سبّ می‌نماید. حضرت فرمود: تو نیز او را پاسخ ده. گفت: او تو را تهدید به قتل می‌کند. فرمود: من در مقابل کسی که اقدامی برای کشتن من نکرده است، اقدامی نمی‌کنم. آنگاه فرمود: «آنان را بر ما سه حق است: ایشان را از مساجد که نام خدا را در آنها بر زبان جاری می‌کنند منع نمی‌کنیم و آنان را از درآمد عمومی تا زمانی که دست‌شان همراه ماست محروم نمی‌سازیم و تا با ما نجنگند، با آنان نمی‌جنگیم» (الاموال/ 296)

دیگر نمونه این گونه زیستن، رفتار امام علی(ع) با قاضی خود، ابوالاسود دوئلی است که وی مدتی بسیار کوتاه قاضی بصره بود و حضرت او را عزل کرد. ابوالاسود نزد امام(ع) آمد و بدین کار اعتراض کرد که من نه خیانتی کرده‌ام و نه جنایتی. امام(ع) در علت بر کنار کردن او فرمود: «[به این دلیل تو را برکنار کردم که] دریافتم [ هنگام سخن گفتن در دادگاه] صدایت را بر صدای یکی از دو طرف دعوا یا متهم بلند می‌کنی!» (عوالی اللآلی 2/ 343)

عدالت؛ مفهوم عدالت در نهج‌البلاغه مفهومی گسترده است و زمانی تحقق می‌یابد که در مفهوم گسترده خود دریافت شود و در همه عرصه‌های زندگی رعایت گردد؛ قرار دادن و قرار یافتن هر چیز در جای خودش، انصاف و داد، مساوات [در حقوق عمومی و در برابر قانون]، رساندن هر ذی حقی به حقش و اعتدال و میانه‌روی.

در نگاه امیرمؤمنان علی(ع) چنین عدالت‌خواهی از هر کار نیک و هر تلاش در راه خدا، برتر و والاتر است (نهج‌البلاغه، حکمت 374). امیر مؤمنان علی(ع) عدالت را تراز حیات و ملاک سلامت و معیار تعالی انسانیت و مدنیت دیده و درباره آن سخن گفته و برای تحقق آن تلاش کرده است. به بیان آن حضرت «خدای سبحان، عدالت را برپادارنده مردمان، مایه دوری آنان از ستم‌ها و گناهان و روشنی چراغ اسلام قرار داده است.» (شرح غررالحکم 3 /374). جامعه فاقد عدالت، نه فقط بی‌بهره از گوهر غدیر است، که بی‌بهره از پاکی و هر ارزش انسانی و دینی است. امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر (نهج‌البلاغه، نامه 53) چنین یادآور شده است: «من از رسول خدا(ص) بارها شنیدم که می‌فرمود: هرگز پاک و ارزشمند نخواهد شد جامعه‌ای که در میان آن جامعه بی آنکه [بترسند و] در گفتار درمانند، حق ناتوان از نیرومند گرفته نشود.»

«عدالت» تدبیرکننده‌ای عمومی و فراگیر است که همه چیز را زیر پوشش خود به‌سامان می‌آورد و در سایه آن همگان بدرستی بهره‌مند می‌شوند و به حقوق شایسته خود می‌رسند (بنگرید به نهج‌البلاغه، حکمت 437) و این گونه است که غدیر معنا می‌یابد.

قانون؛ پاسداشت حریم‌ها و مرزهای الهی و رعایت قوانین عقلانیِ انسانی، رکنی اساسی برای تحقق گوهر غدیر است. نمی‌توان با مرزشکنی و رفتار بیرون از قانون به غدیر راه برد. امام علی(ع) قانونمداری خود را این‌چنین بیان می‌کند (نهج‌البلاغه، کلام 224): «به خدا سوگند، اگر شب را به روی خارهای گزنده بیابان بیدار مانم یا در زنجیرهای گران به بند کشیده شوم، برایم خوشایندتر است از اینکه خدا و فرستاده‌اش را در حالی دیدار کنم که بر یکی از بندگان ستمگر باشم، یا به ناسزا گیرنده اندک بهره‌ای از این جهان باشم.» امام(ع) در ادامه همین سخن می‌گوید: «به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آسمان‌ها است به من بدهند، برای اینکه در حق مورچه‌ای خدای را نافرمانی نمایم و پوست جُوی را از دهانش بربایم، چنین نخواهم کرد.»

زیستن با غدیر، زیستن براساس آزادی و اخلاق، در پرتو حقوق و قانون و بر مدار عدالت است. غدیر بر مبنای این پنج شاخص، گوهر خود را می‌نمایاند و زندگی مردمان را به‌سامان می‌آورد و راه تعالی را بر آنان هموار می‌کند.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 15، تاریخ انتشار: دوشنبه 29 شهریور 1395، شماره : 6315 .

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین