شعار سال:فرهنگ غربی شادی را به حیطه زندگی فردی و به عنوان یک بار بر دوش خود فرد میگذارد، اما فرهنگ شرقی زمینه تجربه شادی را در تعاملات اجتماعی با دیگران و کمک به آنها ترتیب میدهد.
زمانی که داشتم به سوژه شادی برای پرونده ویژه این شماره فکر میکردم در واقع روزی بود که خیره شده بودم به یک عکس خیلی شاد در گالری گوشی که بازمانده از میهمانی خانوادگی عید۹۸ بود؛ با یک وسواس غیرارادی روی آدمهای آن عکس و آن لبخندهای ثابت، اما زنده و ژستهای شادمانه باشکوهشان زوم میکردم و گویی هزار سال نوری با ابهت شادمانی به تصویر کشیده شده در آن عکس فاصله داشتم. بعد یک قدم دورتر ایستادم و به زندگی بعد از کرونا خیره شدم به فاصله تک تک ما از جمعهای نزدیک و دور، رویدادها، جشنها و اعیاد مذهبی، عروسیها و تولدها و مراسم فرهنگی و باستانی نگاه کردم، حتی به سوگهایی که خیلی از ما در زمانه مرگهای غریبانه از سرگذراندیم نظر انداختم و دست آخر دیدم یک حفره بزرگ در ازدیاد اندوه و فقدان شادیهای جمعی در دل همه ما درست شده.
ما منابع شادیمان را از دست دادهایم و خیلی مذبوحانه برای گذراندن روزهای شاد از جیب خاطرههای قدیمی خرج میکنیم. استراتژی بقای خیلیهامان تا سر فرورفتن در شبکههای اجتماعی و فارغ شدن از کسالت خانهنشینی و شریککردن خود در حس قابهای شاد پیجهای سرگرمکننده است. شبکههای اجتماعی نامهربانی که برای خراب کردن حال ما هم که شده، هر از چندگاهی پتک واقعیت را با یادآوری روزگار شاد گذشته بر سرمان میکوبند و آرام روی شانهمان میزند که هی فلانی! یک سال پیش در میهمانی تولد دوست صمیمیات که حالا چند ماه است ندیدیاش داشتی از ته دل میخندیدی! یا دو سال پیش حوالی دریای جنوب بودی و داشتی توی جشنواره «کوچه» بوشهر همنوا با نیانبان و دمام توی کافه حاجرئیس پایکوبی میکردی؛ در این احوالات و یادآوریهاست که میفهمیم شادیهای از دسترفته در مناسبات واقعی زندگی، زخم ناسوری است که خوب نمیشود؛ با هر تجربه جایگزینی تو گویی داریم بدون لب میخندیم. داریم ادای خندیدن را در میآوریم. به قول رودکی، آه از این جور بد زمانه شوم/ همه شادی او غمان آمیغ.
حال با این مقدمه گزارش زیر را بخوانید که ادای دینی به اکسیر ناب شادیهای جمعی است که به زندگی ما معنا میبخشد و ما را «زنده» نگه میدارد.
ارتباط اجتماعی بهترین راه رسیدن به شادی است
روانشناسان و جامعهشناسان و مردمشناسان سالهای زیادی است که میخواهند بدانند چه مسائلی به خلق شادی میانجامد. آیا شادی امری اجتماعی است (چیزی که از دل دیدن دوستان و خانواده، عضویت در یک سازمان غیرانتفاعی یا کمک به افراد نیازمند حاصل میشود) یا فردی (حاصل از حس سالم بودن، یافتن شغل بهتر یا ترک سیگار)؟ جالب است بدانید جمعبندی آخرین تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده چنین گزارهای را صادر میکند: «اگر میخواهید شادتر باشید، باید بر روابط اجتماعی خود تمرکز کنید!»
این تحقیق را دکتر جولیا ام. روهرر استاد دانشگاه لایپزیک با بررسی استراتژیهای شادمانی بیش از ۱۲۰۰ نفر در آلمان به انجام رساند. او در جریان این تحقیق یکساله متوجه شد افرادی که روی اهداف فردی برای ارتقای احساس شادی متمرکز بودند بعد از گذشت یک سال تغییر چندانی از نظر پارامترهای شادمانی در آنها مشاهده نمیشود در حالی که آن افرادی که به یک استراتژی اجتماعی در خصوص کسب شادی وفادار بودند بعد از گذشت یک سال از نظر سطح شادی بسیار موفق عمل کرده و شادتر بودند. خانم روهرر پای یک پارامتر دیگر را هم به تحلیلش باز کرد و آن فرهنگ شادی در جوامع مختلف بود که به نظر میرسید میتواند منابع شادمانی بیشتر یا کمتری را در اختیار یک فرد قرار دهد. او معتقد بود که فرهنگ غربی شادی را به حیطه زندگی فردی و بهعنوان یک بار بر دوش خود فرد میگذارد، اما فرهنگ شرقی زمینه تجربه شادی را در تعاملات اجتماعی با دیگران و کمک به آنها ترتیب میدهد.
شادی اجتماعی نقطه ثقل فرهنگ شرقی-آسیایی
احساسات، مردم دنیا را به هم پیوند میدهد. در حالیکه ممکن است افرادی از ایران، پرو، چین، مکزیک یا ایالات متحده نتوانند بهصورت کلامی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، یک حالت ساده صورت میتواند یک پیام جهانی را بیهیچ کلامی منتقل کند: لبخند! لبخند یکی از قابل تشخیصترین حالتهای صورت است. چارلز داروین، از نخستین دانشمندانی که معنای لبخند را مطالعه کرد، دریافت که علل و مظاهر لبخند در همه فرهنگها قابل درک است، در حالی که سایر اعمال غیرکلامی مانند حرکات و فیگورهای بدن بین فرهنگها تفاسیر متفاوت دارد.
داروین به این نتیجه رسید که تنها لبخند، نمود بیرونی مشترک نشاندادن شادمانی و نقطه شروع ارتباط ما با دیگران است. با این حال، شادی میتواند برای فرهنگهای مختلف معانی مختلفی داشته باشد. از نظر مردمان آسیای شرقی، شادی عمدتاً به نقش فرد در جامعه بستگی دارد و یک موضوع درونی یا شخصی نیست. کنفوسیوس، ارتباطات بینفردی را کلید شادی میدانست. از اینرو باور عمومی در کشورهای شرقی بر این است که جمعگرایی و زندگی جمعی، نقطه ثقل تفکر و مبنای هر عمل و تعهد به نقشهای اجتماعی و انجام تعهدات اجتماعی بخش مهمی از زندگی افراد ساکن در مناطق آسیایی است. افرادی که در این فرهنگها رشد میکنند تمایل دارند با درگیر شدن در روابط اجتماعی و «همدردی متقابل» به حس ناب شادمانی دست پیدا کنند. در این فرهنگ، شادی نتیجه هارمونی اجتماعی است. برخلاف دیدگاه اروپایی و غربی در مورد شادی، که نسخهای فردگرایانه میپیچند.
شبکههای اجتماعی قدرت شادکردن ما را دارند؟
کامنتهای مثبت و قربان صدقهها و لایکها ممکن است حاکی از این باشد که شبکههای اجتماعی میتوانند باعث شادی بیشتر مردم شوند، اما علم در مورد شبکههای اجتماعی و شادی چه حرفی برای گفتن دارد؟ یک بررسی مهم آکادمیک که توسط آنجلا داکورث استاد تحلیل شبکههای اجتماعی در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شده نشان میدهد شبکههای اجتماعی در زمینه شادی یک شمشیر دو لبه هستند.
بگذارید اول خبر بد این تحقیق را به شما بدهم؛ استفاده غیرفعال از شبکههای اجتماعی - اسکرول و گشتوگذار در عکسها، بهروزرسانیهای وضعیت و دیدن پستهای افراد دیگر بدون تعامل مستقیم با آنها - شما را به مقایسه زندگی عادی و ناکامل خود با زندگی کامل، شاد، فوقالعاده و فیلترشده دوستان مجازیتان سوق میدهد؛ و خب حسادت به نوبه خود منجر به ناراحتی و کاهش شادی میشود!
جای تعجب نیست که، طبق نتایج مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ انجام شد، هرچه مردم بیشتر وقت خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند، نمره کمتری در زمینه شادمانی میگیرند.
اما خبر خوب این است: شواهدی وجود دارد که شبکههای اجتماعی برای کسانی که به صورت فعال از آنها استفاده میکنند - یعنی عکسهایی از خود به اشتراک میگذارند، پیامهای مستقیم به دوستانی که با آنها تعامل واقعی دارند میفرستند، لینک برخی مطالب را به اشتراک میگذارند و حتی چیزی را لایک میکنند - میتواند ارتباط اجتماعی و شادی را تقویت کرده و احساس تنهایی را کاهش دهد.
با این حال آمارها نشان میدهند رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فیسبوک بیشتر به طور منفعل مورد استفاده قرار میگیرند. منطقی هم هست چراکه شما چند ثانیه به طور فعال برای بارگذاری یک عکس وقت میگذارید درحالی که زمان بسیار بیشتری را صرف میکنید تا منفعلانه آنچه را که دیگران ارسال کردهاند مشاهده کنید. بنابراین، رسانههای اجتماعی معمولاً بر خلاف شادی عمل میکنند. خیلی به آنها امیدوار نباشید!
چرا باید شادکردن دیگران اولویت نخست ما باشد؟!
در دنیای امروز افراد تشویق میشوند که بیش از هر چیز موفقیت شخصی را هدف اصلی زندگی قرار دهند: «کسب نمرات خوب، شغل خوب، درآمد خوب و یک شریک زندگی مطلوب.» این فرهنگ که به سعادت فردی و تلاش شخصی متمرکز است برکات زیادی به همراه داشته است، اما استرس زیادی را تحمیل میکند و بسیاری از مردم را در مقابل این سؤال قرار میدهد که چرا- اکنون که خیلی ثروتمندتر از نسلهای قبلی هستیم - خیلی خوشحال و شاد نیستیم؟
پاسخ مطمئناً در طبیعت فوقالعاده رقابتی فرهنگ غالب در سراسر جهان است. هدفی که این فرهنگ ارائه میدهد موفقیت در مقایسه با افراد دیگر است: «اگر من میخواهم موفق شوم، شخص دیگری باید شکست بخورد!»؛ بنابراین ما خود را برای یک بازی با حاصل جمع صفر آماده کردهایم: هر چقدر همه بهصورت فردی تلاش کنیم تا شاد و موفق شویم، نمیتوان شادی کلی را در جامعه افزایش داد. ما نیاز به یک فرهنگ دیگر داریم، که هدفی متفاوت را ارائه دهد و به یک نتیجه برد ـ برد منجر شود. باید هرچه بیشتر شادی را از دل کمک به شادکردن دیگران به دست آوریم. رقابت بین سازمانها مفید است و این موتور اصلی پیشرفت بوده، اما آنچه بین افراد نیاز داریم همکاری بیشتر است، نه رقابت. ما افرادی را میخواهیم که برای منافع جمعی - در محل کار، در خانه و جامعه - ابتکار عمل داشته باشند. همه ما دو ویژگی ذاتی داریم - یکی خودخواهی و دیگری نوعدوستی. طرف خودخواهمان معتقد است که من مرکز هستی هستم و نیازهای من در درجه اول قرار دارند. این ویژگی برای بقای ما در مسابقه زندگی مهم است، اما جنبه نوعدوستی است که ما را قادر میسازد آنچه را دیگران احساس میکنند احساس و درجهت خیرخواهی آنها تلاش کنیم. این برای یک جامعه شاد، خصیصهای حیاتی است. ریچارد لایارد مؤلف کتاب «آیا میتوانیم شادتر باشیم؟» به گاردین میگوید یک جامعه شاد به نوعدوستی بسیار زیادی احتیاج دارد بنابراین به فرهنگی نیاز داریم که جنبههای نوعدوستی ما را پشتیبانی کند. او فرهنگ مسلط دوران معاصر را به چالش میکشد که پیامش برای جوانان این بوده که وظیفه اصلی آنها فقط و فقط مسئولیتپذیری نسبت به خودشان است. آقای لایارد در کتابش مینویسد: «پیام اخلاقی فردمحور فرهنگ مدرن به اضطراب و افسردگی در بین جوانان انجامیده؛ مردم باید ضد این فرهنگ بشورند: از خود بیرون بیایند و برای فرار از غرق شدن در خویش، به شادی دیگران فکر کنند.»
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار:۱۵ آبان ۱۳۹۹، کدخبر:irannewspaper.ir، ۵۵۹۲۱۸