شعارسال: گُرگان دومین شهر بزرگ شمال کشور از لحاظ جمعیتی و مرکز شهرستان گرگان و استان گلستان است. گرگان کنونی تا سال ۱۳۱۶ «اَستَرآباد» نام داشت. گرگان قدیم که به عربی جرجان خوانده میشد شهری آباد و مهم بود که در نزدیکی گنبد کاووس امروزین قرار داشت.
*** جغرافیا : گرگان از شهرهای شمالی ایران است و آب و هوای معتدل دارد، هرچند تابستانهای این شهر نسبتاً گرم و شرجی است. اقلیم منطقه بسیار گوناگون است و کوه، جنگل و چمنزار، جلگه و دشت، بیابان و شورهزار، دریا و خلیج، رودخانه و تالاب و زمین کشاورزی را شامل میشود. شهر گرگان و منطقه پیرامونش که از نیمه سال ۱۳۷۶ شمسی به صورت رسمی به استان گلستان موسوم شده از ۱۳۱۶ شمسی تاکنون به نام گرگان و دشت شهرت دارد.
*** مردم : جمعیت این شهر بنابر سرشماری ۱۳۸۵، تقریبا ۲۶۹٬۲۲۶ نفر بودهاست. اکثریت جمعیت شهر گرگان مردم فارسزبان هستند. فارسهای گرگانی، و نیز سبزواریها، کاشمریها، شاهرودیها، مازندرانیها، بسطامیها و بیارجمندیها، قزاقها، سادات، بلوچها، زابلیها و ترکمنها از مردمان ساکن این شهر هستند.
شماری از ترکمنها در دهههای اخبر به شهر گرگان مهاجرت کردهاند؛ که جمعیت ترکمنها در شهرستان گرگان (شهر گرگان و بخشهای مختلف پیرامون) در سال ۱۳۸۳ برابر با ۲۵۱۹ نفر بودهاست. شمار کمی از قزاقها از سالهای ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۱ از روسیه به ایران مهاجرت کرده و در شهرهای گنبد، بندرترکمن و گرگان مستقر شدند. بعضی از قزاقهای استان گلستان هنگام تشکیل کشور قزاقستان، در دهه ۱۳۷۰ به آن کشور بازگشتهاند.
*** وجه تسمیه : مولف این کتاب معتقد است که کلمه استر آباد از دو لفظ «استر» و «آباد» تشکیل شده و استر به معنای ستاره و آباد (به معنای) «عمارت» است. در زمان زردشت که ایرانیان ستارهها را مظهر نور مقدس میدانستهاند، این شهر را بنا کرده به این نام، نامیدند. همچنین نام این شهر را برگرفته از نام استر همسر یهودی اردشیر درازدست یا خشایارشا میدانند. در زبان پهلوی منطقهٔ گرگان را وُرکان یا یا وهرکانه و در زبان یونانی هیرکانیا (Hyrcania) و در زبان عربی جرجان میگفتند. معنی نام گرگان «استان گرگها» است. گرگان از مهمترین منطقهها در زمینه پژوهشها و کاوشهای باستانشناسی است.
آثار بدست آمده از تورنگ تپه (۱۹ کیلومتری شرق گرگان فعلی) و شاه تپه (۱۶ کیلومتری غرب گرگان فعلی) نشان از حضور و توقف انسان در حدود ۵۰۰۰ سال قبل و در دوره نوسنگی دارد.
نخستین کاوشها در حدود سال ۱۸۴۱ (میلادی) در زیر تپهای مصنوعی در نزدیک شهر گرگان انجام شد که خزانه معروف استراباد در آن کشف گردید. کارشناسان برخی از اشیای موجود در آن خزانه را که شباهت بسیار با کشفیات تپه حصار دامغان داشته متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد و (نزدیک به ۵ هزار سال پیش) دانستهاند.
در اواخر سده ۱۹ در محلی به نام خرگوشتپه در نزدیکی گرگان امروز (در قسمت شمال شهر) نیز تحقیقاتی انجام شد، و در سال ۱۹۳۱ یک گروه آمریکایی از دانشگاه پنسیلوانیا به روستای معروف تورنگتپه در ۲۰ کیلومتری شرق گرگان رفته و به کاوش و بررسی پرداختند و آثاری ارزشمند از تمدن قدیم در این منطقه یافتند. ۲ سال بعد در سال ۱۹۳۳، یک گروه باستانشناسی سوئدی به منطقه گرگان آمدند و پس از مطالعه حوزه رودخانه قرهسو یا سیاه آب در شمال گرگان اعلام کردند بیش از ۳۰۰ تپه تاریخی در این منطقه وجود دارد که یکی از آنها شاهتپه بزرگ یا اسلامتپه است که در ۱۵ کیلومتری شمال غربی گرگان قرار دارد.
در دوره ساسانیان دیوار تدافعی بزرگی در این منطقه به نام دیوار بزرگ گرگان ساخته شد که توسط باستان شناسان انگلیسی به مار سرخ شهرت یافتهاست. این دیوار بزرگ در سده ۵ میلادی تکمیل شد و بیانگر صنعت پیشرفته تدافعی آن دوران است.
گرگان طی دورههای تاریخی بیشتر به عنوان شهرستانی در ایالت پارت بهشمار میآمد و گاه بخشی از تبرستان شمرده میشد. شهر گرگان کهن (در نزدیکی گنبد کاووس امروزی) در زمان حملهٔ مغول ویران شد و مرکز منطقهٔ گرگان به شهر استرآباد منتقل شد. زبان مردم منطقهٔ گرگان در سدههای گذشته گویشی از ریشهٔ زبان پارتی بود. نمونههایی از گویش قدیم گرگانی در نوشتارهای فرقهٔ حروفیه بهجا ماندهاست. در سدهٔ دهم میلادی که منطقه گرگان از مراکز بازرگانی و فرهنگی منطقه شد نفوذ زبان فارسی بهویژه از سوی خراسان در گرگان افزایش یافت و در همین سده در شهر گرگان (نزدیک گنبد گاووس امروزی) زبان فارسی جای زبان گرگانی را گرفت. استرآباد زبان گرگانی را حفظ کرد تا اینکه در دورهٔ بین سدههای ۱۵ تا پیش از آغاز سدهٔ ۱۹ میلادی این زبان بهطور کل منقرض شد و جای خود را در استرآباد و پیرامون نیز به فارسی و در بخشی از گنبد کاووس و ترکمنصحرا به ترکمنی داد.
*** استرآباد : استرآباد، نام شهریست تاریخی که در منطقهای که اینک شهر گرگان قرار دارد واقع بودهاست. از این شهر امروزه تنها تپهای تاریخی درون شهر گرگان، به نام قلعه خندان که احتمالاً ارگ زادراکرته استرآباد در حدود ۳۰۰۰ سال پیش بوده باقی مانده و باقی قسمتهای شهر در اثر سیلابهای مکرر و توسعهٔ گرگان در طول تاریخ به کلی از میان رفتهاست.
تصویری که یکی از سیاحتگران از این منطقه در حدود سالهای ۳۳۵ به دست میدهد، گویای آن است که استرآباد و گرگان دو شهر کاملاً مجزا بودهاند. مولف کتاب تاریخ طبرستان میگوید: مساحت گرگان (جرجان) چهار فرسخ و موطن مرزبانان طبرستان بود. گرگینمیلاد که در گرگان مقام داشت زیستش میسر نشد، لهذا آن شهر (جرجان) را خراب کرده در موضع معروف بعرق اسیران استرآباد را بنا نهاد و این شهری که الان هست بساخت و به مرور دهور عمارت آن مضاعف گشت.
در این کتاب همچنین آمدهاست که بنای استرآباد را گرگینمیلاد (بنا) نموده به این معنی که گرگین در سفری به همراهی بیژن به ارمنیه (ارمنستان) برای کشتن گرازها رفت و از بیژن شجاعتهای فوقالعاده دید و بر او رشک برده، او را بعذر و مکر در بند مهر منیژه دختر افراسیاب و بالمال به چنگ افراسیاب سلطان توران انداخت، و بیژن بعد با زحمات پیران از قتل جسته در چاه گاه زنجیر و محبوس شد. گرگینمیلاد به ایران مراجعت نمود و دروغی چند در فقدان بیژن به هم بیاراست، ولی مطلب معلوم شد. گودرزیان خواستند او را به قصاص بیژن بکشند و کیخسرو نگذاشت و گرگین را محبوس ساخت و پس از چندی به شفاعت رستم مستخلص شد و بعد از کوششهایی چند سراغی از بیژن در ترکستان و حبسش فهمیده شد. رستم به لباس تاجران به سفر توران رفت، بیژن را خلاص نموده با منیژه به ایران آورد، ولی گرگین همواره از گیو و گودرز بجهت مکر خایف (در هراس) بود.
در زمان قاجار ایران به ۴ ایالت و ۱۲ ولایت تقسیم شده بود و منطقه یا سرزمین استرآباد یکی از آن ولایات بود که به ۸ یا ۷٫۵ بلوک به نامهای انزان، سدن رستاق، استراّباد، شاهکوین و ساور، دهات ملک، کتول، فندرسک و رامیان، و کوهسار تقسیم شده بود. هر یک از این بلوکها را یک نایبالحکومه زیر نظر حکمران استرآباد اداره میکرد.
استرآباد در این زمان پایگاه طایفه قاجار نیز بود و دارای اهمیت مذهبی شد و دارالمؤمنین لقب گرفت. در اوایل سدهٔ بیستم گرگان دارای شمار زیادی مسجد، آرامگاه مذهبی و مدرسه دینی بود. اهمیت استرآباد از لحاظ مرکزیت سیاسی و دینی باعث شد تا پیش از آغاز سدهٔ بیستم زبان گرگانی در آن بهطور کل منقرض شده و جای خود را به فارسی بدهد.
تاریخنویس نامدار، مقدسی، میگوید که استرآباد شهری است که بیشتر مردمان آن ابریشمبافاند و در این کار چیرهدست هستند. دژ آن ویران و خندقش پر شده و جامع آن در بازار است. استخری از آن نام برده و مولف حدودالعالم میگوید که مردمان این شهر دارای دو زبان هستند. حمدالله مستوفی آن را شهری دانسته که هوایش معتدل و محصولاتش را غلات و انگور و ابریشم میداند.
آقا محمدخان قاجار در این شهر زاده شد. دیوار باروی شهر را نادرشاه افشار ویران کرد و آقا محمد خان بعداً آن را بازسازی نمود. در دوران میرزا تقی خان امیرکبیر، شهر بازسازی شد.
ویرانههای شهر اصلی گرگان در نزدیکی گنبد کاووس امروزی قرار دارد. در زمان رضا شاه پهلوی نام کهن گرگان را برای شهر استرآباد برگزیدند.
در ۱۷ فروردین ۱۳۲۳ شهر گرگان دچار زمینلرزهٔ سختی شد و بیشتر بناهای آن شکست برداشت. از بناهای شهر قدیم گرگان بنای امامزاده نور واقع در کوی بازار نعلبندان و بنای مسجد گلشن در کوی درب نو و چند تکیه در نقاط مختلف شهر است.
*** بافت تاریخی شهر : بافت تاریخی گرگان، با مساحتی بالغ بر ۱۵۰ هکتار وسیعترین بافت تاریخی شمال ایران است. بافت تاریخی این شهر در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسید که محدوده آن منطبق بر محدوده قاجاری شهر استرآباد است. شهر گرگان (استراباد) در دوران قاجار ۶ محله بزرگ به نامهای سرپیر، دربنو، سرچشمه، میخچهگران، نعلبندان، سبزهمشهد و میدان داشت که دارای چندین محله فرعی مثل پاسرو، میرکریم، دوشنبهای، شیرکش، باغشاه، دباغان، شاهزاده قاسم و… بودهاند. این شش محله و محلات فرعی هنوز هم به همین نامها وجود دارند و بیشتر مساجد و تمام تکایای قدیمی و زیارتگاهها و مکانهای مذهبی شهر نیز در همین محلات قرار دارند که امروز بافت قدیم و معماری سنتی و تاریخی این شهر و بخش عمدهای از میراث فرهنگی این دیار را تشکیل میدهند، همچنین قزاقمحله که محل سکونت قزاقهاست جزو محلههای قدیمی گرگان بهشمار میآید.
بخش بزرگی از بافت تاریخی شهر گرگان در دوران جمهوری اسلامی با تخریب وسیع و نابودی روبهرو شد؛ و چند خانه قدیمی بالای ۱۵۰ سال قدمت که در اختیار میراث فرهنگی هم بود تخریب شدهاست.
بخش دیگری از بافت قدیم این شهر با وسعتی نزدیک به ۱۶۲ هکتار منطبق بر حصار قاجاری استرآباد و بخش دیگر شامل چند پاره از شهر در محله امام رضا، بخشی از غرب فلکه سرخواجه، قزاقمحله، محله سجادیه و فردوسی نیز قرار است در این دوره تخریب شود.
*** فرهنگ : با ورود اسلام و در سدههای آغازین آن، ایالت طبرستان جایگاه ارزشمندی در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی داشت. شهرهای جرجان و استراباد از این ایالت مهد دانشمندان بزرگ آن دوران بود.
کاسه سرامیک گرگان، قرن ۱۳ میلادی
عنصرالمعالی کیکاوس (از آخرین امیران آل زیار و نگارنده کتاب قابوسنامه) و عبدالقاهر جرجانی (صاحب تألیفات در صرف و نحو و معانی و بیان عربی) در تحول ادبیات فارسی و عربی نقش مهمی داشتند. قابوسنامه را مجموعه تمدن اسلام پیش از مغول نام نهادهاند. در دانش پزشکی نیز این منطقه سهم عمدهای در جهان اسلام داشتهاست. ابوسهل مسیحی و سیداسماعیل (حکیم) جرجانی (نویسنده دایرهالمعارف ذخیره خوارزمشاهی) از این سرزمین بودهاند. میرداماد و میرفندرسکی نیز از این منطقه برخاستهاند.
نخستین چاپخانه سربی در گرگان در ۱۳۰۷ تأسیس شد. هماکنون هفتهنامههای گلشن مهر، گلستان نو، همزیستی، سلیم و حریف؛ دوهفتهنامه صحرا؛ ماهنامه خودآزما؛ و فصلنامههای مختومقلی فراغی و یاپراق در گرگان منتشر میشوند.
نخستین کتابخانههای این منطقه متعلق به سده ۱۱ قمری است. کتابخانه استرآباد در دوره صفوی (سده ۱۱) «کتابخانه حسین اردبیلینژاد استرآبادی» نام داشتهاست. در دوره قاجار هم در برخی مدارس و خانههای برخی از فضلا و ادیبان کتابخانههایی وجود داشتهاست.
نخستین کتابخانه عمومی شهر گرگان در ۱۳۳۹ و با هزینه شهرداری شکل گرفت و در عمل از ۱۳۴۵-۱۳۴۶ با ۹۵۲ جلد کتاب فعالیت خود را آغاز کرد. این کتابخانه در ۱۳۵۸ به ساختمان فعلی آن در پارک شهر گرگان منتقل و کتابخانه عمومی شماره یک گرگان نامیده شد
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبلاگ آداب و رسوم مردم گیلان، تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱، کد خبر: ۱۸۱۶۰۲، www.gorgan۱۳۹۰.blogfa.com