شعار سال: دهه شصتیها خوب به یاد دارند که وقتی مجبور میشدند با تهدید والدین، برادر و خواهر خود را در بازی با آتاری و سگا و کنسولهای قدیمی شریک کنند، در اغلب موارد دسته خراب یا قطع را به آنها میدادند تا هم بزرگترها بهانه نگیرند و هم برادر و خواهر کوچکتر را مدیریت کنند تا هیاهو نکرده و خود با آرامش به بازیشان ادامه دهند.
امروز هم قالیباف در بازی با روحانی دسته خراب را به دست گرفته و فقدان مشاوران کاربلد، او را به مسیری هدایت میکند که پایانی مبهم و نامعلوم دارد؛
هر چند مجموعه پر طمطراقی که قالیباف با خود به مجلس برد در ابتدای کار نشان از وجود راهبرد و برنامه برای چهار سال ریاست بر ساختمان بهارستان داشت، اما چینش کارشناسی نشده اعوان و انصارش و بیبرنامگی و رفتارهای منفعلانه و واکنشی باعث شد تا به امروز حتی در مقابلهی رسانهای با دولت بازنده باشد.
قالیباف از خرداد ۹۹ تا به امروز از هر فرصتی برای رویارویی با دولت استفاده کرده اما هنوز نتوانسته در صفحه بازی سیاسی کنونی جایگاه خود را تثبیت کند.
امروز قالیباف با دو معضل جدی مواجه است که اگر آنرا حل نکند نه تنها رویای پاستور را از دست خواهد داد، بلکه دوران ریاستش بر مجلس نیز با کارنامهای ضعیف به پایان خواهد رسید و مجلس یازدهم علی رغم همه امیدها در ناکارآمدی مطلق سپری خواهد شد.
نخستین مانع کنونی مسیر پیشروی قالیباف، بحران مدیریت او در مجلس است. سابقه فعالیت قالیباف همواره در عرصه هایی بوده که اداره از بالا به پایین را تجربه کرده است، فرماندهی ناجا، شهرداری تهران و ... همگی مناصبی هستند که با مدیریت شورایی در تعارضاند و البته ذاتا با مدیریت سلسله مراتبی عجیناند. قالیباف با همان سابقه و رویکرد در میدانی وارد شد که هیچ برتری و استیلایی بر سایر نمایندگان ندارد.
در مجلس یازدهم بیش از ۱۰۰ نماینده سابقه نمایندگی قبل از دوره یازدهم را دارند و قریب به سی نماینده نیز سوابق اجرایی عالی را در کارنامه خود ثبت کردهاند، همچنین حدود ۱۰ نماینده نیز پیش از نمایندگی، تجربه وزارت و یا معاونت رییس جمهور را داشتهاند که شش نفر از آنان از افراد تاثیرگذار در دولتهای نهم و دهم بودهاند.
هر چند در ظاهر امر مجلس یازدهم بار سیاسی مجالس همتراز خود را ندارد اما وزانتش از لحاظ حضور افراد با سابقه و متنفذ شایان توجه است.
قالیباف نشان داده حتی در مناسبات درون مجلس نیز نتوانسته مدیریت فراگیری مانند لاریجانی اعمال کند.
مواجهه او با میرسلیم و نادران در شرایطی که افرادی چون حاجبابایی، نیکزاد، پزشکیان، زاکانی، مصری،شمسالدین حسینی، کریمی قدوسی، زاهدی و ... سکوت پیشه کردهاند، نشان داده قالیباف تدبیر کارآمدی برای اداره مجلس نداشته و احساس میکند با گعده همراهان و مشاورانش میتواند بهارستان را مدیریت کند.
از منظر کلی نیز بر خلاف تذکرات پنهان و آشکار به برخی نمایندگان، قالیباف نه تنها نتوانسته به جای تعریف جایگاه نظارت دقیق و موثر بر دولت برای مجلس، بلکه قادر نبوده نمایندگان را در مسیری هدایت کند که به جای هتاکی و غوغاپردازی، رفتار و عملکردی کارشناسی از خود بروز دهند تا ضمن حفظ اعتبار مجلس، حاشیهها را نیز از میان بردارد.
معضل دوم قالیباف عدم وجود برنامهای هوشمندانه و دقیق برای حرکت در مسیر سیاسی اوست.
با بررسی رفتارها و مناسبات مجلس و دولت در روزهای اخیر به راحتی معلوم میگردد که قالیباف نه با جامعیت و پختگی حدادعادل و لاریجانی در موضعگیریهای مجلس میانهای دارد و نه از نفوذ و صلابت امثال هاشمی و ناطق نوری در تعریف جایگاه خود به عنوان رییس قوه مقننه برخوردار است. مشاوران قالیباف فراموش کردهاند که شرف المکان بالمکین و این رفتار و کنش افراد است که به جایگاهها و مناصب ارزش میبخشد. به اتکای کسب جواز حضور در بهارستان نمیتوان توقع داشت که سیاسیون صاحب اقتدار و اعتبار شوند.
تقابل با روحانی در ابلاغ عجولانه قانون و اذعان رفتاری به وجود جدل و لجاجت بین دولت و مجلس از سوی مجلس بیشک خلاف مصلحت کشور و منفعت مردم است.
در شرایطی که بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۰ به عنوان یکی از کلیدیترین لوایح بودجه در سالهای اخیر میتواند مجالی برای نمایش رویکرد کارشناسی مجلس و دغدغه نمایندگان پیرامون معیشت مردم باشد، وزیر علوم به مجلس فراخوانده میشود و در هنگامی که باید دسته دسته اهالی اقتصاد و برنامهریزی در مجلس رفت و آمد کنند، دستور کار برخی ساکنین تازه بهارستان، نحوه مجادله با دولت و شهردار تهران است.
فرصت قالیباف برای اصلاح این روند رو به پایان است و با این منوال به یقین مجلس یازدهم پایان کارنامه سیاسی اوست.
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی اسکان