شعار سال:مفهوم "لُمپَن" نخستین بار با آثار کارل مارکس و بطور قابل لمس در کتاب "نبرد طبقاتی در فرانسه" و با واژه "لمپن پرولتاریا" وارد ادبیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد.اگر مفهوم دقیق لمپن را در منابع مختلف جستجو کنیم قطعاً به یک نقطه مشترک خواهیم رسید به این معنی که گروهی از بی ریشه ها هستند که سعی دارند طبقه خود را گسیخته و چهره ی جدیدی از خود ارائه دهند. لمپن ها لزوماً افراد کم سواد یا بی سواد نیستند بلکه در زمان حاضر ما می توانیم لمپن های تحصیل کرده و حتی قلم به دست را هم مشاهده کنیم.

این روز ها لمپنیسم با آنچه که از تعریف مارکس گرفته شده تفاوت دارد. لمپن امروزی همچنان یک بیکاره ای است که تن به کار و تولید نمی دهد اما چون آبرو و حثیتی برای خود قائل نیست یک گردنه گیر سیاسی است که می خواهد از هر کسی که صاحب قدرت سیاسی می شود سهم خود را بگیرد در نتیجه از زحمات دیگران سود می برد نه زحمات خویش.

در جوامع در حال توسعه در آغاز لمپن ها غالباً در شکل اراذل و اوباش و قمه کش و قمار باز بی سواد و کم سواد ظاهر می شدند که نمونه بارز آنها شعبان بی مخ، احمد عشقی و رمضون یخی در عصر پهلوی بودند که در واقعه کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ نقش کلیدی ایفا کردند.  اما امروزه اگر به اطراف خود نگاه کنید لمپن هایی را می بینید که در شکل شعبان بی مخ ها نیستند، قمه و قداره به کمر نمی بندند. ظاهری آکادمیک دارند اما قلم به دست گرفته و هتاکی و تخریب می کنند. اما غافل از آنکه لمپن ها وجه مشترک هایی دارند که اهل فن و مطالعه قادر به تشخیص می باشند. وجه مشترک همه لمپن ها هرج و مرج طلبی، هوچی گری و اغتشاش گری است و تفاوتشان فقط در نحوه ی عمل است شعبان بی مخ ها قمه در دست گرفته و عربده می کشیدند و لمپن های آکادمیک امروزی در رسانه ها و فضای مجازی با طرق گوناگون دست به این عمل می زنند.

اقدامات لمپن ها خواستگاه ایدئولوژیک ندارد و غالباً با تخریب و حاشیه سازی و غوغا سازی سعی می کنند خودشان را نه آنچه که هستند به جامعه معرفی کنند.

فارابی در کتاب مدینه فاضله از لمپن ها بعنوان علف های هرز جامعه یاد می کند.

شیوع لمپنیسم خطری برای حیثیت جامعه محسوب می شود.

لمپن ها ابزار خوبی برای پوپولیست ها هستند و چون ریشه ای ندارند به دنبال جریان های سیاسی مختلف و رهبران سیاسی از هر جناحی که باشند حرکت می کنند چون دلیل انتخاب عقلانیت نیست بلکه منافع تعیین کننده منش و رفتار آنهاست. پس پوپولیست ها از این ضعف عقلانیت لمپن ها با غوغاسالاری و هیاهو و تخریب برای مقاصد سیاسی و اجتماعی خود سواستفاده می کنند. نکته حائز اهمیت این است که برای یک لمپن فرقی ندارد چه کسی را تعریف و تمجید می کند پس آن کس که به او منافعی می رساند خوب است و فاقد منافع بد خواهد بود و بایستی تخریب شود. برخی متفکران می گویند لمپن ها به هر قیمتی اهل معامله هستند و برایشان فرق نمی کند که کتاب بفروشند یا شرافت خودشان را.

لمپن ها در بزرگداشت و عظمت شخصی که به آنها منافع می رساند داستان ها و حماسه ها و شعرها می سازند و می سرایند اما در همان حال هر کسی که قیمت شان رابپردازد بلافاصله تغییر جهت و موضع می دهند و در جبهه ای شمشیر می زنند که نرخشان پرداخت شده باشد. یک روز در کنار قبر شهید و روز دیگر در کنار کاخ یزید.

لمپن ها منتقدین و مخالفین خود را مورد توهین و تهمت و تخریب قرار می دهند چون ادبیات ضد اخلاقی از خصایص بارز آنهاست و به شدت حرمت شکن هستند.

اما کسانی که به این لمپن ها قدرت مانور می دهند حتما خودشان عالم هستند که بدانند سهم لمپن ها در طول تاریخ جز خردستیزی، تهمت، توهین و افترا و تخریب چیزی نبوده است پس به همان درهمی که با آن حاضر به تخریب دیگران هستند در قبال درهمی هرچند ناچیز روزی شما را هم خواهند فروخت پس تا دیر نشده با صراحت بگویید:
"ما گوهر خود نمی فروشیم
تو‌سیم سپید خود نگه دار"
دکتر حسن پور

پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از کانال تخصصی مددکاری اجتماعی