پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۲۵۸۹
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۸
ادبیات در هر کشوری پیوندی نزدیک با زندگی و فرهنگ مردم آن سرزمین دارد؛ تا جایی که می‌توان گفت بخش قابل توجهی از تفاوت آثار ادبی خلق شده در نقاط جغرافیایی مختلف به همین مسأله بازمی گردد؛ به فرهنگی که در شکل گیری‌اش مجموعه‌ای از آداب و رسوم، تفکرات و حتی اعتقادات دینی- مذهبی دخیل هستند.
شعارسال: از جمله آیین‌هایی که در ایران منجر به شکل‌گیری نوع خاصی از ادبیات شده، آیین‌ها و آداب مرتبط با واقعه تاریخی عاشورا است. اتفاقی بزرگ و شگرف که نه تنها مستندات و آثار تحقیقی بسیاری پیرامون آن شکل گرفته، بلکه حتی ادبیات‌مان هم تولد یکی از ژانرهای ادبی‌اش را مدیون آن است. ادبیاتی که تنها به روزگار معاصر محدود نشده و پیشینه‌اش به قرن‌ها قبل، زمانی بازمی گردد که شاعرانی همچون محتشم کاشانی تصمیم گرفتند دست از مدح صرف شاهان و فرمانروایان برداشته و ادای دینی به ائمه اطهار(ع) داشته باشند.

* لزوم پرداختن به ادبیات عاشورایی از دریچه‌هایی نوین

منیژه آرمین، نویسنده و دبیر علمی نهمین دوره از جایزه ادبی جلال آل احمد که تا به امروز در داوری جشنواره‌های مختلفی حضور داشته پرداختن به موضوعاتی همچون عاشورا و قیام امام حسین(ع) را کاری مشکل می‌داند و می‌گوید: «پرداخت داستانی به عاشورا و در کل هر موضوعی که به ائمه و معصومین مرتبط می‌شود کاری بس مشکل است. ذات داستان روی نسبیت حرکت می‌کند و با مطلق سروکار ندارد. از همین رو وقتی که نویسنده تصمیم بگیرد موضوعی همچون عاشورا را در قالب داستان درآورد باید به این مسأله توجه داشته باشد که همین نکته کار او را سخت می‌سازد. اینکه هم حواس نویسنده به رعایت نسبیت داستان باشد و هم اینکه از واقعیت دور نشود، از اهمیت بسیاری برخوردار است.»

آن طور که این عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید؛ نسبیت و فاصله داشتن با مطلق‌گرایی صرف یکی از ویژگی‌های داستان‌نویسی است که در پرداختن به این قبیل داستان‌ها باید به آن توجه داشت. با وجود این او معتقد است که اگر نویسنده قادر به پیدا کردن قالب داستانی مناسبی برای موضوع عاشورا شود می‌تواند از دریچه‌های تازه‌ای به آن بپردازد. موضوعی که اگر به آسیب شناسی داستان‌هایی که در این حوزه نوشته می‌شوند بپردازیم از اهمیت بسیاری برخوردار است و به پرهیز از گرفتاری در تکرار و کلیشه‌ کمک می‌کند.

آرمین با اشاره به واقعه کربلا و ظرفیت‌های بسیاری که در اتفاقات این حادثه تاریخی- دینی برای بازتاب داستانی‌شان نهفته است،ادامه می‌دهد: «در آثاری که با نگاهی تاریخی به واقعه عاشورا پرداخته‌اند می‌توان به موضوعات و بهانه‌هایی فوق‌العاده خواندنی، برای تبدیل شدن به داستان برخورد. شما حتی اگر به مطالعه ماجراهای حاشیه‌ای واقعه عاشورا بپردازید به افراد و ماجراهایی برمی خورید که هم برای مخاطبان تازگی دارند و هم اینکه ظرفیت بسیاری برای تبدیل شدن به داستان دارند.»

شاید این پیشنهاد آرمین برای نجات داستان‌های عاشورایی از گرفتاری به کلیشه‌ها و تکرار، ایده بدی نباشد. اغلب داستان‌هایی که تا به امروز پیرامون این واقعه نوشته شده‌اند بیشتر به زندگی و دغدغه‌های افرادی تعلق دارند که به طور مستقیم در واقعه کربلا حضور داشته‌اند. این در شرایطی است که می‌توان از زاویه دید افرادی که به شکلی غیرمستقیم درگیر این ماجرا شده‌اند به این قیام پرداخت و پنجره‌های تازه‌ای را از این اتفاق تاریخی- دینی پیش روی چشم مخاطبان گشود.

* لزوم مطالعه مستندات تاریخی در خلق آثار عاشورایی

آرمین با اشاره به اینکه یکی ازآسیب‌هایی که امروز به داستان‌های عاشورایی وارد است همین نگاه‌های به دور از ابداع و نوآوری است، می‌گوید: «با اینکه معتقدم هم‌اکنون در حوزه ادبیات عاشورایی با داستان‌های شاخصی روبه‌رو هستیم اما این طور تصور می‌کنم که در عرصه شعر عاشورایی بسیار قوی تر از داستان عمل کرده‌ایم. به طور حتم اگر نویسندگانی که علاقه‌مند به خلق اثر در این حوزه هستند به سراغ مطالعه مستندات تاریخی مرتبط با آن بروند با آثار بهتر و اثرگذارتری روبه‌رو خواهیم شد. البته با قطعیت نمی‌توانم در این رابطه قضاوت کنم چراکه این مسأله به بررسی و پژوهش نیاز دارد.»

یکی از نقدهایی که اغلب به داستان‌نویسی معاصرمان، فراتر از هر موضوع و ژانری وارد می‌شود، اطلاعات کم و فقدان مطالعه نویسندگان است. البته این مسأله را نمی‌توان درباره همه نویسندگان به کار برد اما مسأله‌ای که جای نگرانی دارد این است که برخی داستان نویسان حتی وقتی پای موضوعات تاریخی هم به میان می‌آید به اندازه کافی به سراغ مطالعه کتاب‌های مورد نیاز نمی‌روند. در نتیجه اثری که خلق می‌کنند هم از قدرت اثر‌گذاری چندانی برخوردار نمی‌شود و حتی گاهی منجر به زده شدن مخاطبان از مطالعه هم می‌شود.

داستان‌ها و اشعاری که مرتبط با واقعه عاشورا خلق می‌شوند تنها به گروه سنی بزرگسالان تعلق ندارند. اگر سری به بازار کتاب بزنید با آثار بسیاری با محور موضوع مذکور روبه‌رو خواهید شد. آرمین وضعیت کتاب‌هایی را که برای این گروه سنی منتشر می‌شوند خوب ارزیابی می‌کند و ادامه می‌دهد: «با وجود کتاب‌هایی که شاید از سطح کیفی قابلقبولی در این حوزه برخوردار نباشند اگر به بازار کتاب برویم با آثار شاخص بسیاری روبه‌رو می‌شویم که حرف‌های تازه‌ای برای مخاطبان دارند.»

اما بحث سفارشی‌نویسی هم یکی از مسائل جدی به کتاب‌های منتشر شده در مباحث این چنینی به شمار می‌آید. آنچنان که برخی منتقدان تأکید دارند که شاید بهتر باشد به جای ورود مؤسسات وابسته به سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف، کار به مؤسسات خصوصی سپرده شود.

البته این نویسنده و روانشناس کشورمان اعتقاد چندانی به این نقد ندارد و آن را آسیبی برای ادبیات این حوزه نمی‌داند و می‌گوید: «به هیچ وجه سفارشی‌نویسی را معضلی برای این حوزه نمی‌دانم. شما اگر توجه کنید خواهید دید که در تمام دنیا چنین کاری مرسوم است. حتی برخی از نویسندگان بزرگ جهان هم آثار شاخص خود را به سفارش مؤسسه یا ناشری نوشته‌اند. بنابراین نمی‌توان گفت که این کار به کیفیت اثر لطمه می‌زند! مگر تمام آثار بی‌کیفیتی که در بازار کتاب پیدا می‌شوند کتاب‌های سفارشی هستند؟»

آرمین بی‌کیفیت بودن برخی آثار منتشر شده را ناشی از عوامل دیگری می‌داند و معتقد است که حتی در کارهای سفارشی هم در نهایت این اسم نویسنده است که روی جلد ثبت می‌شود. بنابراین اگر حاصل کار، کتاب خوبی از آب درنیاید از اعتبار آن نویسنده یا شاعر کم می‌شود و به شهرت او لطمه می‌خورد!

* آسیبی که نگاه‌های منفعت طلبانه در پی دارد!

کامران شرفشاهی، شاعر و نویسنده از جمله افرادی است که در حوزه ادبیات آیینی آثاری منتشر کرده؛ آثاری که تنها به خود او تعلق ندارند چراکه وی مدیر مسئول انتشارات «تجلی مهر» نیز هست و آثار شاعران و نویسندگان دیگر را هم منتشر می‌کند.

او برخلاف دبیر علمی جایزه ادبی جلال نقد بسیاری به عملکرد افرادی که در سال‌های اخیر به ادبیات این حوزه وارد شده‌اند، دارد و می‌گوید: «پرداختن به موضوعاتی همچون عاشورا بواسطه پیوستگی‌شان با تاریخ و از سویی دین‌مان از اهمیت و حساسیت بسیاری برخوردار است. این در شرایطی است که گاه نویسندگان و شاعرانی به این عرصه قدم می‌گذارند که از اطلاعات کافی برخوردار نیستند.»

او فقدان مطالعات کافی و توجه نداشتن اهالی قلم به مطالعه مستندات تاریخی را یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی می‌داند که در حال حاضر متوجه این بخش از ادبیات کشورمان است و تصریح می‌کند: «از سوی دیگر برخی از این نویسندگان یا شاعران در شرایطی واقعه عاشورا را دستمایه خلق اثر خود می‌کنند که حتی معنا و دلیل واقعی این اتفاق تاریخی- دینی را بدرستی درک نکرده‌اند. در چنین شرایطی تکلیف مخاطبانی که این آثار را می‌خوانند چیست؟»

شرفشاهی تأکید دارد که برخی تنها با نگاه کاسبکارانه سراغ این قبیل موضوعات می‌آیند و در نتیجه مخاطبان را دچار اشتباه می‌کنند. افرادی که با انتشار آثار نازل و دم دستی تلاش دارند بدون توجه به رسالتی که متوجه‌شان است از این رهگذر درآمدی به دست آورند. این فعال عرصه نشر ادامه می‌دهد: «از آثار ارزشمندی که در این حوزه موجود هستند بگذریم؛ کتاب‌سازی و کپی کاری‌ها هم یکی دیگر از مشکلات این حوزه است که باید راه حلی برای آن اندیشید. وقتی بازار از این قبیل کتاب‌ها اشباع شود آن وقت دیگر مردم فرصت مطالعه آثار شاخص و خوب را از دست می‌دهند.»

شرفشاهی معتقد است در چنین شرایطی شاید بهتر باشد که متولیان وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی چاره‌ای بیندیشند و به چنین آثاری مجوز نشر ندهند. البته او در ادامه تصریح می‌کند: «ارشاد هم به تنهایی نمی‌تواند کاری کند. اگر بخواهد جلوی انتشار کتاب‌های بی‌کیفیت را در همان ابتدای امر بگیرد آن وقت این افراد سوءاستفاده کرده و با جنجال‌های رسانه‌ای سعی در مظلوم نشان دادن خود کرده و می‌گویند که ارشاد به ما مجوز نمی‌دهد! شاید بهترین راهکار این باشد که ما اهالی کتاب هم حواسمان باشد که بالاخره روزگار ما هم سپری می‌شود. بنابراین بهتر است به جای منفعت‌های زودگذر به فکر این باشیم که اگر چشم شفاعت به سید الشهدا داریم پیش روی او شرمنده نشویم.»

با توجه به حساسیتی که پرداختن به موضوعات تاریخی و از سویی دینی دارد می‌توان با تربیت منتقدان ادبی راه را بر انتشار و حداقل بازنشر کتاب‌های بی‌کیفیت بست. این نویسنده و ناشر در ادامه می‌گوید: «در شرایطی که فضا برای معرفی و دیده شدن آثار خوب کم شده بها دادن به برگزاری جلسات نقد و بررسی بسیار اثر‌گذار خواهد بود. البته نباید فراموش کرد تعداد افرادی که در این جلسات حاضر می‌شوند هم چندان زیاد نیست؛ از همین رو بهتر است که رسانه‌ها نیز به انعکاس خبرهای این جلسات کمک کنند.»

سوگواره‌های داستانی یا شعری هم محلی برای ارزیابی آثار منتشر شده در این حوزه به شمار می‌آیند. شرفشاهی تأثیر مثبت این سوگواره‌ها و جایزه‌های ادبی را تنها در شرایطی می‌داند که برگزاری آنها کاملاً اصولی و به دور از هر گونه نگاه سلیقه‌ای باشد. این در شرایطی است که به گفته این ناشر برخی از این سوگواره‌ها در پایان کار حتی دست به انتشار آثار برگزیده هم نمی‌زنند و افراد علاقه‌مند نمی‌توانند از آنها بهره ببرند یا ببینند که آثار شاخص چه مشخصاتی دارند.

* ادبیات جدا از فرهنگ و آیین‌های زندگی مردم نیست

حسن ذوالفقاری، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه در ارتباط با تأثیری که عاشورا بر ادبیات آیینی ایران گذاشته است، می‌گوید: «در حوزه ادبیات آیینی، اعم از داستان و شعر می‌توان آثار بسیاری را دید که متأثر از آیین‌ها، آداب و رسوم ویژه ایام محرم هستند. از همین رو بن مایه‌ها و مضامین بسیاری، طی سده‌های مختلف پیرامون این واقعه تاریخی در ادبیاتمان شکل گرفته است. در این آیین‌ها عناصر مختلفی داریم که موجب شکل گرفتن رسم و رسوم‌های مختلفی همچون آیین «تشت گردانی» در اردبیل شده است. یکی از آیین‌هایی که در ماه محرم در اردبیل اجرا می‌شود این است که تشت آبی را برداشته و گرداگرد آن به عزاداری می‌پردازند.»

آن طور که این استاد زبان و ادبیات فارسی می‌گوید در این آیین، عزاداران پیرامون تشت آب به فرات خوانی می‌پردازند. آنان در این اقدام سمبلیک با خواندن نوحه و اشعاری خطاب به رود فرات از او گلایه می‌کنند که چرا از سیراب کردن سید الشهدا و یارانش دریغ کرده است. او ادامه می‌دهد: «ادبیات هم چیزی جدا از فرهنگ و آیین‌های زندگی مردم نیست. رد پای این آداب و رسوم به داستان‌ها و شعرها هم نفوذ می‌کنند و به آنها شکل می‌دهند. از همین رو شما اگر به سراغ هر بخش از ادبیات آیینی بروید خواهید دید که پیرامون یکی از این آداب و رسوم شکل گرفته اند.»

ذوالفقاری که تا به امروز تألیف کتاب‌های درسی مختلفی را بر عهده داشته و در زمینه نقد ادبی هم کارهای بسیاری انجام داده ، می‌گوید: «شما حتی اگر به زبان نوحه هم توجه کنید خواهید دید که نوحه هم ادبیاتی است که از داستان عاشورا نشأت گرفته است. تعزیه هم نتیجه تلفیق هنرمندان این آیین‌ها و از سویی هنر و ادبیات است. جایی که ادبیات به قالب هنر درمی آید و نمایشی با عنوان تعزیه شکل می‌گیرد که آن هم نشأت گرفته از وقایع تاریخی عاشورا است.»

به گفته عضو هیأت‌رئیسه انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و انجمن علمی نقد ادبی ایران، بازتاب تمام آیین‌ها و رسومی که در ایام عزاداری محرم انجام می‌شوند را می‌توان در ادبیات هم دید. اصلاً بسیاری از داستان‌ها و اشعار پیرامون همین آیین‌ها شکل می‌گیرند یا به نوعی در آنها به این مسائل توجه شده است.

ذوالفقاری ادامه می‌دهد: «با وجود آثار ضعیفی که منتشر می‌شوند هم‌اکنون کتاب‌های داستان و شعر خوبی در این زمینه در بازار کتاب موجود است. حتی در زمینه پژوهشی هم کارهای قابل تأملی انجام شده که می‌توان از نتیجه آنها در خلق آثار اثر‌گذار استفاده کرد. با وجود این هنوز به تحقیقات و انتشار آثار بیشتری نیاز است. حتی در حوزه ادبیات داستانی هم نویسندگان به جای تکرار مکررات می‌توانند از دریچه‌های تازه‌ای به عاشورا و ماجرای قیام امام حسین(ع) بپردازند.»

عضو شورای علمی دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی معتقد است که این موضوع حتی می‌تواند مبنای پرداختن به پایان نامه یا رساله دکتری دانشجویان شود. البته نتیجه این اقدام تنها در صورتی اثربخش خواهد بود که با همکاری مدیران فرهنگی از شکل تئوری به کاربردی تبدیل شود. حداقل از این طریق می‌توان مانع گسترش تصورات اشتباه و گاه آمیخته با خرافات مردم در ارتباط با چنین واقعه بزرگی شد.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: «از همکاران و فعالان این عرصه خواهش می‌کنم تا حقیقت نهفته در واقعه عاشورا را به مردم نشان دهند تا آنان بدانند که به جای ریخت و پاش‌هایی که گاه در این ایام شاهدشان هستیم بتوانیم هدف امام حسین(ع) را از این قیام درک کنیم. از همین رو اهالی قلم باید بیش از پیش به مطالعه روی بیاورند تا اثری با ساختار قوی خلق کنند. همان قدر که یک واعظ آگاه می‌تواند به اطلاعات مردم در این رابطه اضافه کند یک شاعر یا نویسنده هم می‌تواند با خلق اثری عمیق به روشنگری بپردازد.»

نکته قابل توجهی که می‌توان در گفته‌های اغلب کارشناسان و منتقدان ادبی دید لزوم مطالعه هر چه بیشتر شاعران و نویسندگانی است که می‌خواهند به مضامین عاشورایی بپردازند. مضامینی که نه تنها با تاریخ بلکه با دین‌مان هم پیوندی نزدیک دارند و از همین رو فعالیت در این حوزه تلاش و مطالعه مضاعفی را طلب می‌کند.

** یادداشت

نگاهی گذرا به تاریخچه شعر عاشورایی

اسماعیل آذر مجری، شاعر، پژوهشگر ادبی و استاد دانشگاه

آغاز توجه به ادبیات آیینی در زبان و ادبیات فارسی به قرن چهارم و روزگاری بازمی‌گردد که «مجدالدین ابوالحسن کسایی مروزی»، شاعر شیعی مذهب ایرانی به آن پرداخت؛ از او شعری باقی مانده که در آن هم از پیامبر اعظم(ص) گفته و هم از حضرت امام علی(ع) سخن به میان آورده است.

مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر / بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار

آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد؟/ جز شیر خداوند جهان، حیدر کرّار

این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان/ پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار

علم همه عالم به علی داد پیمبر/ چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار

فردوسی هم اشعاری در این رابطه دارد که بعد از آن به «سیف فرغانی» می‌رسیم. در قرن ششم هم اشعار «سنایی غزنوی» محوریت پیدا می‌کند؛ او در «حدیقه الحقیقه» شعرهایی پیرامون واقعه عاشورا گفته که بیشتر به «مقتل» می‌مانند.

قبل از ادامه بحث بهتر است نگاهی به مقتل‌ها داشته باشیم. بعد از واقعه عاشورا، شخصیت‌هایی مانند حضرت زینب(س) و‌ امکلثوم(س) که زنده بودند مطالبی را بیان کردند که دستمایه خلق مقتل نامه‌ها شد. اوج این مقتل‌ها را می‌توان در اثر «سید بن طاووس» ملاحظه کرد. شاید بتوان گفت که نزدیک به 150 مقتل داریم که از جمله آنها می‌توان به «فیض الدموع»، «خوارزمی» و «شیخ صدوق» اشاره کرد.

با وجود این باز هم تأکید می‌کنم که مقتل سید بن طاووس، یکی از بهترین مقتل‌ها است که بسیاری از بزرگان دینی درباره آن سخن گفته‌اند. اینکه از مقتل‌ها سخن گفتم به این مسأله بازمی گردد که بعدها این مقتل‌ها، بن مایه آفرینش اشعار بسیاری از سوی شاعران آیینی شدند. بعد از سنایی غزنوی که چندین شعر پیرامون واقعه کربلا گفته به روزگار صفویه می‌رسیم.

البته نباید فراموش کرد که در روزگار آل بویه، حکومت شیعی مذهب ایرانی، برای نخستین بار «معزالدوله» در سال 352 هجری- قمری دستور داد تا مردم دکان‌ها را تعطیل کنند؛ سیاه بپوشند و برای حضرت امام حسین(ع) عزاداری به پا کنند. بعد از آغاز جدی عزاداری همگانی در حکومت آل بویه، صفویه سکاندار عزاداری‌های جدی شد.

در همان دوران، محتشم کاشانی، شاه طهماسب را با سرودن شعری مدح کرد. شاه طهماسب در واکنش به این شعر به او گفت که بهتر است به جای من، ائمه طاهرین را مدح کنی و از آنان صله (صله معنوی) بخواهی؛ بعد از آن هم به سراغ ما بیایی. شاه طهماسب به این وسیله از شاعران خواست تا مدح ائمه را بگویند و همین سخن او سبب شد که محتشم ترکیب بند مشهور دوازده ‌بندی‌اش (باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است/ باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین/ بی‌نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است) را با مضمونی عاشورایی بسراید.

بعد از محتشم کاشانی و ترکیب بند مشهور او به دوران حکومت قاجار می‌رسیم. در این روزگار عاشورا و عزاداری‌های ایام محرم با صلابت هر چه تمام‌تر برگزار می‌شدند. شاهان قاجار، بویژه ناصر‌الدین شاه به طور رسمی در مراسم‌ عزاداری بویژه در مسجد گوهر شاد مشهد و همچنین در روز آخر عزاداری‌های تکیه دولت تهران حضور پیدا می‌کرد و حتی هدایایی به مداحان اعطا می‌کرد. اوج و رونق گرفتن تعزیه‌ها، اشعار و ادبیات تعزیه هم در همین دوران اتفاق افتاد.

از دوره قاجار که بگذریم به دوران معاصر می‌رسیم. در دوران معاصر هم به نظر من شاعران و شعرهایی داشته‌ایم که واقعاً در نوع خود بی‌نظیر هستند. شاید تا وقتی مرثیه عاشورایی یازده بیتی ایرج میرزا را نخوانده باشید ندانید که چگونه این سروده وی بر قلب و جان خواننده نفوذ می‌کند.

آیا که داد تسلیت خاطر حسین/ چون دید نعش اکبر در خون تپیده را

آیا که غمگساری و انده بری نمود/لیلای داغ دیده محنت کشیده را

بعد از پسر دل پدر آماج تیغ شد/ آتش زدند لانه مرغ پریده را

بعد از ایرج میرزا هم «حسین مسرور» که «سخنیار» تخلص می‌کرد مرثیه‌ای 9 بیتی سرود که آن هم در ساحت هنر و ادب همتا ندارد.

نکوتر بتاب امشب ای روی ماه/ که روشن کنی روی این بزمگاه

بسا شمع رخشنده‏ ی تابناک/ ز باد حوادث فرو مرده پاک

حریفان به یکدیگر آمیخته/ صراحی شکسته، قدح ریخته

به یکسوی ساقی برفته ز دست/ ز سوی دگر مطرب افتاده مست

و...

او در این سروده‌اش برای نخستین بار غروب عاشورا را به یک بزم الهی تشبیه کرده و زیباترین اشعار خود را نثار سلطان عاشقان، حضرت سیدالشهدا، امام حسین(ع) کرده است. بعد از مسرور هم به عقیده من قوی‌ترین مرثیه سرایی به استاد جلال همایی و دکتر حسن حسینی تعلق دارد که این دو بزرگوار توانستند با شعرهای کوتاه خود نهضتی در مرثیه و مرثیه سرایی به وجود آورند.قیصر امین‌پور، مشفق کاشانی، موسوی گرمارودی، حمید سبزواری و بسیاری دیگر از شاعران هم از دیگر افرادی به شمار می‌آیند که در این روزگار با سروده‌های ناب خود اثر بسزایی در شعر عاشورایی به جای گذاشتند.

در پایان یادمان باشد که ادبیات عاشورایی، یکی از هنری‌ترین ژانرهای ادبیات ایران به شمار می‌آید که من نیز کتابی با عنوان «شکوه عشق»، در حوزه تاریخ و شعر عاشورایی نوشته‌ام و سعی کرده‌ام تا حد امکان از زیباترین سروده‌های عاشورایی در تألیف آن بهره بگیرم.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 13 ، تاریخ انتشار: دوشنبه 19 مهر 1395، شماره: 6332 .

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین