شعار سال: میرعابدینی نویسنده «صد سال داستاننویسی ایران» در دومین روز از پانزدهمین گردهمایی بینالمللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی به میزبانی انجمن ترویج زیان و ادب فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز در نشستی مجازی با عنوان «ادبیات مکتب جنوب» سخنان خود را با یادی از سالروز احمد محمود در چهارم دی ماه و جان سپردن اصغر عبداللهی در دی ماه ۹۹ این چنین آغاز کرد: وقتی سخن از داستاننویسان جنوب به میان میآید، بحث ما میتواند گسترهای از بوشهر و هرمزگان تا خوزستان را شامل شود. خوزستان مهد پرورش نویسندگان متعددی است که برخی از آنان در صف اول نویسندگان با آثار خود موجب تحولات اساسی در ادبیات معاصر شدند.
وی با نگاهی به ادبیات اقلیمی به عنوان یکی از عناصر زمینه ساز داستاننویسی خوزستان تشریح کرد: رمان ناحیهای یا اقلیمی، یکی از زیر شاخههای رمان هر کشور محسوب شده است که در این گونه ادبیات، عنصر زمان، مکان و محیط میتواند زمینههای رویدادهای داستان را برجستهتر از عناصر دیگر کند و توجه به مکان و جزئیات بصری حاصل جنبش رمانتیک است.
میرعابدینی داستان اقلیمی را داستانی دانسته که توجه ویژهای بر کیفیت مختصات جغرافیای مناطق خاصی کرده و معتقد است: نویسندگانی، چون «مارکز» و «فاکنر» در منطقه خیالی داستان ساخته و ویژگیهای اقلیمی مدنظر خود را در داستانشان اعمال میکنند.
وی در ادامه در تعریف ادبیات اقلیمی اضافه میکند: ادبیات اقلیمی به آداب و رسوم، باورهای مردم و به طورکلی به خرده فرهنگهایی توجه کرده که حال و هوایی منحصر به فرد به داستان بخشیده و همین استفاده خلاق از واژگان بومی سبب غنای زبان و تشخص آثار نویسندگان برجسته اقلیمی شده و از طریق کاربرد واژگان از زبانهای محلی هوای تازه به ادبیات معاصر میدهد.
این منتقد ادبی معاصر ایران با اشاره به معایب رخداد رمان اقلیمگرا اینگونه توضیح میدهد: وقتی که توصیفهای بومی به جای آنکه کارکرد داستانی بیابند نقش تزئینی و توریستی پیدا کند؛ طبیعی است هیچ نویسندهای تنها با سفرکردن نمیتواند رمز و راز منطقه را در حدی که به کار آفرینش ادبی بینجامد، دریابد و اگر اقلیمگرایی تلاشی برای جداسازی ادبیات ملی از ادبیات جهان باشد نیز حرکتی ناصواب است.
وی گفت: اگر رشد و شکوفایی ادبیات معاصر ریشه در جغرافیای طبیعی، فرهنگی و سنت ادبی اینجا باشد، میتواند به سمت صناعتهای داستان مدرن و مسائل عمومی جهان پیش رود.
نویسنده «هشتاد سال داستان کوتاه ایران» افزود: توجه به جغرافیا در داستان میتواند به کشف پیچیده مکان و استفاده از فضا و جغرافیا به عنوان زمینهای برای تحلیل میان رشتهای در نقد جغرافیایی، نقشه برداری ادبی و جریان سازی داستان مناطق کشور کمک کرده و تأثیر به سزایی داشته باشد.
میرعابدینی در ادامه نقد جغرافیایی گفت: هرچند شرایط اقلیمی در رنگآمیزی چهرههای ادبیات هر منطقه تأثیرگذار است، اما جغرافیا عامل اصلی نیست و در عالم ادبیات انسان و مسائل مربوط به آن در درجه اول اهمیت قرار دارند.
وی با بیان اینکه به دسته بندی نویسندگان بر اساس محل تولد و منطقه زندگی آنان باور ندارد، عنوان میکند: برای بررسی جریان ادبی یک دوره یا یک نویسنده تمایلم براساس وجه غالب یا ساختارگرایانه ادبیات است و غنای فضای فرهنگی نقش مهمی در جغرافیای منطقه داشته و ادبیات خلق شده در زمینه فرهنگی و سنت ادبی رنگ پررنگی دارند.
وی آمیختگی جلوههای رنگ به رنگ در تنوع زیستی خوزستان را ویژگی خاص ادبیات خوزستان برشمرد و تصریح کرد: «محمد علی سپانلو» در کتاب در جستجوی واقعیت توجه بر محیط جغرافیایی و زبان را دو ویژگی داستان جنوب و گیلان بیان میکند و چهار منطقه اقلیم داستان جنوب، داستان تبریز، داستان اصفهان و داستان گیلان برای ادبیات اقلیمی میداند.
پژوهشگر کشوری یادآور میشود: «کورش اسدی» و «غلام رضایی» که هردو از داستان نویسان خوب خوزستان هستند، در کتاب دریچه جنوبی دیده میشوند این دو نویسنده بر جنبههای داستان و سناریوی آن همچون: سبکشناسی از طریق جغرافیا و ویژگیهای اقلیمی تأکید دارند و اقلیم داستان را بر داستان اقلیمی ترجیح میدهند. اسدی و رضایی معتقدند داستان، داستان است؛ نه متن جامعهشناسانه و تکنگاری اجتماعی و باید داستانها براساس پیشینه شناسی بررسی شوند؛ نه از طریق ویژگیهای زیباشناسی و مبنای مشخصات اجتماعی و بومی قرار گیرند.
وی با اشاره به دیگر نویسنده برجسته خوزستان بیان میکند: «احمد محمود» در اواخر دهه ۳۰ داستانهایی در حال و هوای جنوبی منتشر کرد و جریان ادبیات جنوب شناسی از دهه ۴۰ در شکلگیری ادبیات مدرن ایرانی را میتوان نمود جدی آن را در آثار نویسندگان خوزستانی بافت. نویسندگانی که در فضای فرهنگی و اجتماعی منطقه بالیده بودند و اشتراکاتی در شیوه داستان نویسی و نوع جدیدی از داستان نویسی به عنوان جریان سازی مدرن را تعریف کردند.
میرعابدینی از ویژگیهای زمینه ساز داستان جنوب را تنوع فرهنگی ناشی از صورتهای گوناگون فرهنگی ذکر کرده و تاکید میکند: وجود بنادر خرمشهر و آبادان و انتقال کالا بین ایران و کشورهای دیگر از جمله این عوامل است و در تاریخ تحولات مدنی جدید ایران؛ نقش مرزهای غربی و شمالی شناسانده شدند. درآمیختگی شیوههای محلی و صورتهای فرهنگی از بدویترین مراسم زار گرفته تا فرهنگهای پیشرفته اروپا وارد خوزستان شده و مواد قابل توجه برای داستان نویسی و شخصیتهای جالب توجه را در منظر نویسندگان قرار داده است.
این نویسنده برجسته عامل دیگر داستان نویسی جنوب را جغرافیای طبیعی آن و همجواری با نخلستانهای سوزان، خلیج فارس و دریای گسترده، تنوع فضاها، زندگی، شیوههای متفاوت زیست جنوب و قطب صنعتی جنوب اعلام میکند.
وی در پایان به نویسندههایی همچون منوچهر شفیانی و بهرام حیدری در مسجدسلیمان که داستانهایشان حول محور روستایی و عشیرهای بود و نویسندگان آبادان و خرمشهر و اهواز مانند احمد محمود، نسیم خاکسار، فرهاد کشوری، ناصر تقوایی و محمد بهارلو که داستانشان توصیف مشکلات شهری و کارگری صنعت نفت بوده است، اشاره میکند.
یادآوری میشود: پانزدهمین گردهمایی بین المللی انجمن ترویج و زبان ادب فارسی از ۲۸ بهمن تا ۷ اسفند در اهواز برگزار میشود.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری کتاب ایران، تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۹، کد خبر: ۳۰۳۰۵۰، www.ibna.ir