در سال میلادی گذشته تعداد یک میلیارد و صدو سی وسه میلیون گردشگر بینالمللی در جهان از مکانی به مکان دیگر سفر کردهاند و حداقل یک شب را دور از محل اقامت دائمی خود بهسر آوردهاند. رشد گردشگری جهان در سال 2014 به رقم 3/4 درصد رسید و این در حالی است که جهان درگیر صنعت گردشگری، دستیابی به رقم یک میلیارد گردشگر بینالمللی را در سال 2012 برای نخستین بار جشن گرفت. به گزارش سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) جابهجایی بیش از یک میلیارد انسان روی کره زمین و با قصد گردش اتفاق سادهای نیست. درآمد جهانی حاصل از صنعت گردشگری رشد 7/3 درصدی را تجربه کرد و به رقم 08/1 تریلیون دلار امریکا رسید.
مهمترین آمار صنعت گردشگری جهان در سال 2014 به شرح زیر است:
-9% از درآمد ناخالص داخلی
- یک شغل از هر 11 شغل (مشاغلی که مستقیم یا غیر مستقیم به گردشگری مرتبط است)
-5/1 تریلیون دلار درآمد حاصل از گردشگری
-6% از کل صادرات جهان
- از 25 میلیون گردشگر بینالمللی در سال 1950 به 1133 میلیون نفر در سال 2014
- پیشبینی 8/1 میلیاردنفر گردشگر بینالمللی برای سال 2015
این آمار نشان دهنده عزم کشورهای موفق در زمینه گردشگری و همچنین تلاش روزافزون کشورهایی است که اخیراً و طی دهه گذشته به این صنعت روی آوردهاند. آمار عجیب درآمدزایی و اشتغال زایی صنعت گردشگری سندی بر موفقیت و برد کشورهایی است که برای داشتن سهم بیشتر از بازار گردشگری برنامهریزی کردهاند. برنامهریزی برای کسب امتیازات و درآمدهای بیشتر از جریان گردشگری جهان.
در سالهای رکود و بحران اقتصادی توسعه صنعت گردشگری برای بسیاری از شهروندان کشورهای اروپایی شغل ایجاد کرد. همچنین این صنعت پیچیده طی سه دهه اخیر نقشی مهم در کاهش فقر در کشورهای آفریقایی و شرق آسیا داشته است. گردشگری یک ابزار اقتصادی و فرهنگی قوی در جهت توسعه همه جانبه کشورهای در حال توسعه به حساب میآید. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مدرن و صنعتی جهان نیز گردشگری هنوز هم از صنایع تأثیرگذار بر افزایش تولید ناخالص ملی قلمداد میشود. اما آنچه کشورها را در بازار پررقابت صنعت گردشگری سرپا نگه داشته و آنها را در رقابت به دست آوردن سهم بیشتر از بازار تواناتر میکند، برنامهریزیهای دقیق، مؤثر و البته کارآمد و عملی است.
برنامهریزی نقش بسیارکلیدی در ایجاد بسترهای گردشگری و توسعه این صنعت در مقاصد دارد. کارشناسان، برنامهریزی گردشگری را فرآیندی پیچیده، زمان بر و تخصصی میدانند که تهیه آن نیازمند بهره گرفتن از علوم مختلف همچون جامعه شناسی، مردم شناسی، جغرافیا، روان شناسی، معماری و شهرسازی و غیره است. یکی از سطوح برنامهریزی گردشگری، تهیه برنامههای ملی است. یعنی اینکه برای توسعه گردشگری در سطح یک کشور برنامهریزی صورت میگیرد. اینکه تمام کشورهایی که به نوعی پا به عرصه فعالیتهای صنعت گردشگری بینالمللی گذاشتهاند و موفق شدهاند از پشتوانه یک برنامهریزی جامع گردشگری برخوردار بودهاند امری بدیهی است. لزوم بهره بردن از یک برنامه کامل و به روز در گردشگری امر پیچیدهای نیست. پر واضح است که بدون برنامهریزی یک طرح کوچک و مقطعی هم راه به جایی نمیبرد و به نتیجه دلخواه نمیرسد، چه برسد به صنعت گردشگری که در آن صحبت از اعداد میلیونی و ارقام میلیاردی است.
*یک مثال از هزاران:
اینکه میگوییم برنامهریزی، یعنی صدها ساعت مطالعه شرایط و جمعآوری اطلاعات. یعنی اینکه چه داریم؟ چه میخواهیم؟ و چه راهها و ابزاری لازم داریم؟ اینکه چه کاری را در چه زمانی انجام دهیم تا به بهترین نتیجه برسیم. برنامهریزی را فرآیند تعیین اهداف، توسعه استراتژیها و مشخص کردن وظایف و زمانبندی برای رسیدن به اهداف تعریف میکنند. برنامهریزی گردشگری در سطح ملی، کشورها را به بررسی موشکافانه داشتهها و تواناییهایشان میکشاند و راه بهرهبرداری صحیح از منابع گردشگری در طول زمان را برای دست اندرکاران و ذینفعان روشن میکند.
بین کشورهای موفق دنیا در صنعت گردشگری، استرالیا از آن کشورهاست که در مباحث مربوط به برنامه ریزی گردشگری همیشه جلب توجه میکند. اینکه جزیرهای با این وسعت و تنوع اقلیم، با بعد مسافتی زیاد نسبت به بزرگترین کشورهای توریست فرست و طبیعتاً محدودیت راههای دسترسی و کشوری مهاجر پذیر با تنوع نژادها چگونه توانسته یکی از مدعیان گردشگری پایدار باشد و برنامههای موفق گردشگری و بخصوص اکوتوریستیاش را به عنوان الگو به دیگر کشورها ارائه دهد جای تعجب نیست چرا که استرالیا طبق برنامهریزی جامع و دقیق ملی که سالها پیش تهیه شده و مدام به روز میشود در مسیر توسعه صنعت گردشگری قدم بر میدارد. برنامهای چنان دقیق و کاربردی در سطح ملی که چشمانداز توسعه گردشگری استرالیا را در سال 2020 نشان میدهد.
در یکی از برنامههای ارائه شده توسط وزارت گردشگری استرالیا، اعلام شده که در سال 2013، تعداد 6/5 میلیون گردشگرحداقل یک شب را در منطقه جنوب استرالیا گذراندهاند و مجموعاًمبلغ 5 میلیارد دلار استرالیا خرج کردهاند و بهطور مستقیم برای 31000 نفر شغل ایجاد کردهاند. مسئولان امیدوار هستند که با برنامهریزی که انجام شده (South Australian Tourism Plan 2020) درآمد جنوب استرالیا در سال 2020 به ملبغ 8 میلیارد دلار استرالیا افزایش پیدا کند و در کنار آن تعداد 10000شغل دیگر برای ساکنین منطقه ایجاد شود. از اهداف دیگر این برنامه جلوگیری از افزایش بیش از ظرفیت تعداد تورهای ورودی (جلوگیری از توسعه توریسم انبوه) و در عوض تأکید بر افزایش طول اقامت هر گردشگر است. به کارگیری کلیه ذی نفعان و جامعه محلی در توسعه فعالیتها و خدمات گردشگری منطقه به منظور معرفی مقاصد جدید استرالیای جنوبی هدف دیگر این برنامه است. درتهیه این برنامه جامع گردشگری 400 متخصص از رشتههای مختلف ومراکز تحقیقاتی گردشگری و همچنین نمایندگان گروههای مختلف مردمی وسرمایهگذاران گردشگری کمک کردهاند. این برنامه با دقت بسیار نیروی انسانی، ابزار و زیرساختها و منابع تخصصی لازم برای رسیدن به اهداف را با جزئیات کامل شرح میدهد. شرح هزینه و زمان بندی دو بخش بسیار مهمی است که با حوصله و جزئیات بسیار زیاد تهیه شده است. در این برنامه تأکید شده که کلیه مراحل اجرایی برنامه با نظارت مداوم و ارزیابی نمایندگان وزارت توریسم در استرالیای جنوبی انجام میپذیرد. فاز اول برنامه گردشگری جنوب استرالیا2020 که در سال 2009 شروع شده بود با موفقیت 85% به اتمام رسیده. یعنی استرالیا توانسته نه تنها در مرحله تهیه تئوریک یک برنامه جامع گردشگری به روی کاغذ موفق باشد بلکه در مرحله سرنوشتساز اجرا نیز با موفقیت چشمگیری روبهرو بوده است. در فاز دوم برنامه مذکور آمده که مسئولان به دنبال رفع نواقص و نقطه ضعفهای پیشین و اجرای موفقتر فاز دوم برنامه طی سالهای 2014 تا 2020 هستند. برنامه گردشگری جنوب استرالیا2020، تنها یکی از هزاران هزار مورد برنامه موفق و کاربردی است که در جهان امروز توسط کشورهایی که قصد دارند در بازار پر منفعت گردشگری سهم بیشتری داشته باشند در حال اجراست.
کشورهایی که تجربه جهانی به آنها ثابت کرده بدون برنامهریزی جامع و قابل اجرا، بار گردشگریشان به هیچ مقصد نمیرسد و تنها به دور خودش میچرخد.
تهیه برنامه جامع ملی گردشگری یک طرح هزینه بر و زمان بر برای کشورهاست، بخصوص اگر تجربه و تخصص لازم و کافی را در این زمینه نداشته باشند معمولاً باید از سازمانهای بینالمللی مرتبط یا شرکتهای شناخته شده متخصص کمک بگیرند.
* اگر ندانیم کجا میرویم، در انتها به جایی نخواهیم رسید
صنعت
گردشگری در کشور ما به کجا میرود؟ بر اساس کدام برنامه به جلو میرویم؟
آیا برنامه ملی توسعه گردشگری در ایران تهیه شده است؟ کی، کجا و توسط
چه کسانی؟
تجربه جهانی میگوید که برنامهریزی، برنامهریزی میطلبد. بودجه لازم، نیروی
انسانی متخصص، امکانات و ابزار، ضمانتهای اجرایی لازم، وقت و البته انگیزه
کافی باید یکجا جمع باشد تا برنامهای نوشته و سپس اجرا شود. در ایران
نخستین طرح جامع توسعه جهانگردی برای بازه زمانی68 - 1352 تهیه شد. همچنین از سال
1379 تا سال 1381 طرحی با عنوان «برنامه ملی توسعه گردشگری ایران> توسط سازمان ایرانگردی و جهانگردی (قبل از ادغام)
انجام گرفت. این
برنامه به وسیله یک گروه چند رشتهای متشکل از متخصصین و کارشناسان ملی و
بینالمللی و ضمن همکاری با سایر ادارات سازمان ایرانگردی و جهانگردی، بخش
گردشگری و همچنین سایر سازمانهای ذیربط در سطح ملی واستانی تنظیم شده است.
پس ازآن طرح جامع دیگری نوشته نشد، در عوض برنامههای کوتاه مدت و مقطعی
بسیاری با اهداف
مختلف و در سطوح مختلف ملی و محلی تهیه و اجراشد.
با استناد به سند ملی چشمانداز توسعه کشور 1404، ایران باید تا سال 1404 پذیرای حداقل 20میلیون گردشگر ورودی باشد. مشخص است که در جهت محقق شدن این هدف زیرساختهای بسیاری باید ایجاد شود. توسعه راههای ارتباطی کشور اعم از هوایی و ریلی و جادهای، توسعه امکانات اقامتی و رفاهی، رفع خلأهای قانونی، ارتقای آگاهی و فرهنگ گردشگری و ایجاد آمادگی عمومی در جامعه، شناسایی و آمادهسازی منابع گردشگری تاریخی، فرهنگی و طبیعی کشور، ایجاد بسترهای لازم شناخت بازار و جذب بازارهای مفیدتر و دهها مورد دیگر تنها بخش قابل ذکر و البته ملموس مجموعه اقداماتی است که دستیابی به آنها در نهایت ما را به 20 میلیون گردشگر ورودی و درآمد حاصل از آن خواهد رساند.
بنا بر اخبار متفاوت اعلام شده تعداد گردشگران ورودی به ایران در سال گذشته (1393) و در بهترین حالت عددی بین 3 تا 4 میلیون نفر بوده است و این در حالی است که همیشه در کشور ما آمارگردشگران ورودی بسیار ضد و نقیض بوده است. مرکز آمار ایران در گزارشی در خصوص میزان سفرهای انجام شده در سال 1392آمار 227/753/2 را به ورود جهانگردان به ایران اختصاص داده. نتیجهگیری اینکه در کمتر از 10 سال به پایان 1404 مانده، برنامههای کوچک و بزرگ ما هنوز حتی یک پنجم از تعداد گردشگران ورودی پیشبینی شده را به ایران جذب نکرده و این در حالی است که طی سالهای گذشته شاهد اجرای دست و پا شکسته برنامههایی کوتاه مدت با نامهای مختلفی همچون طرح ملی سفرهای ارزان قیمت، سفر کارت، شناسایی و اعلام هزار مسیر گردشگری در ایران، شناسایی مناطق نمونه گردشگری و دهها برنامه مشابه دیگر بودهایم که عملاً هیچ نقشی در رونق گردشگری ورودی نداشتهاند و تأکید بیشتر آنها بر گردشگری داخلی بوده است.
نیازی به توضیح بیشتر نیست که اگر قبول کنیم که معیار ارزیابی موفقیت، میزان دسترسی به اهداف است باید قبول کنیم که اساساً هیچ کدام از طرحهای روی کاغذ یا اجرا شده نتوانستهاند تا به حال ما را به اهداف مطلوب گردشگری برسانند. در راستای توسعه صنعت گردشگری و افزایش ارزآوری ناشی از آن ما حتی به اهدافمان نزدیک هم نشدیم. طی دو دهه گذشته که کشورهای شرق آسیا همچون چین و سنگاپور و کشورهای آفریقایی همچون تانزانیا و کنیا جت وار و در راستای برنامهریزیهایی که در دست داشتند به سمت اهداف توسعهای گردشگری کشورشان حرکت میکردند؛ ما همچنان لی لی کنان جلو میرفتیم!
اما فعالیتهای بازار گردشگری طی دوسال گذشته کمی متفاوت بوده، به طوری که پس از سالها، ورود گردشگران به ایران روند صعودی نشان داد. نیازی هم به آمار نیست.
فقط کافیست سری به کاشان و اصفهان و یزد بزنید و تفاوت چشمگیر تعداد گردشگران را در خیابانهای این شهرها ببینید یا با یکی از دست اندرکاران بخش خصوصی گردشگری صحبتی داشته باشید تا برایتان تعداد تورهای رزرو شده به ایران در سالجاری و چند سال قبلتر را مقایسه کنند. حالا که با بهتر شدن شرایط سیاسی، گردشگران ورودی بیشتری به سمت ایران سرازیر شدهاند، امید افزایش آمار گردشگری در سالهای آینده وجود دارد.
نکته این است که برای اینکه بتوانیم از این شرایط بهترین استفاده را ببریم باید پتانسیلها و توانمندیهای مان را در کلیه بخشهای وابسته به صنعت گردشگری تقویت کنیم. ضروریست در آنچه تا به حال در راستای برنامهریزی و اجرای گردشگری انجام دادهایم عمیقاً و ریشهای تجدید نظر کنیم. راههای رفته و نرفته را دوباره بررسی کنیم و از تجربیات موفق جهانی و منابع جدید علمی بهره بگیریم.
نتیجه اینکه در کشور ما امروزه نیاز به پیروی از یک برنامهریزی کارآمد گردشگری بیش از پیش احساس میشود و نمیشود و نباید از کنار آن ساده گذشت. در این مطلب سعی شد که با در نظر داشتن تجربیات موفق جهانی، مروری بر معدود برنامهریزیهای گردشگری که تا به امروز در ایران داشتهایم و همچنین تحولات اخیر و مثبت در بازار گردشگری ورودی به آنچه امروزه صنعت گردشگری ما لازم دارد تأکید دوباره شود. نیاز بسیار ضروری بخش گردشگری کشور به یک برنامه ملی جامع، عملی و بلند مدت که بر اساس اصول و علوم مدرن برنامهریزی جهان تهیه شده باشد به دور از برنامههای مقطعی و سلیقهای با هزینههای گزاف و بدون مطالعات کارشناسانه!
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 5998، دوشنبه 19 مرداد 1394، صفحه16