شعار سال: این مامورسابق اطلاعاتی مدعی شده که «شیوه بمب مگنتی (مغناطیسی) را برای ترور شهریاری و احمدی‌روشن استفاده کردند و جواب گرفتند. اما آقای عباسی می‌گوید پیاده شده، ماشین را دور زده، زنش را هم پیاده کرده و بعد بمب منفجر شده است. چهارتا دانه ترکش هم خوردند. این قصه را جلوی مرغ پخته بگذارید به خنده می‌افتد.»

«ترور برای سفید کردن عباسی بود که بشود رئیس سازمان انرژی اتمی»؛ این بخش دیگری از ادعای مامور سابق اطلاعاتی کشورمان است؛ ادعایی که تلویحاً به موضوع خاصی اشاره دارد؛ چرا که سفید کردن معمولاً اصطلاحی اطلاعاتی است برای رد گم کنی نسبت به یک جاسوس! لازم به ذکر است که ترور ناموفق فریدون عباسی در تاریخ ۸ آذر ۸۹ رخ داد و وی، دو ماه بعد یعنی در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۸۹، از سوی احمدی نژاد رئیس جمهور وقت به عنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی منصوب شد.

اما این نخستین بار نیست که نحوه ترور فریدون عباسی از سوی ماموران سابق اطلاعاتی مورد تشکیک قرار می‌گیرد؛ حسین قاسمی، پژوهشگر مسائل اطلاعاتی و امنیتی و فرماندار اسبق شیراز در دولت احمدی نژاد، در اسفندماه ۹۸ یادداشتی با عنوان «ترور ناموفق دکتر فریدون عباسی دوانی و چند ابهام» منتشر کرد که قابل تامل بود.

حسین قاسمی در یادداشت خود آورده بود: دکتر فریدون عباسی همزمان با دکتر شهریاری در تهران ترور شد. دکتر شهریاری به شهادت رسید، ولی ترور ایشان موفق نبود. عباسی در گفتگو با «برنامه رو در رو» به نحوه ترور و نجات خود چنین اشاره کرده است:

«همان موقع یک چیز خورد به در، صدا آمد، دستش هم به ایینه خورد، اشاره کرد دستش را اینجوری✋ کرد برای من که مثلا دستم خورده، میخواست من را فریب دهد. توی میدان بودیم دیگه، صدا و موتوری برای من عجیبه دیگه، یک همچون موتوری، فوری نگاه کردم دیدم بمب هست و آنتن دارد، گفتم الان ریموت را میزند، فریاد زدم به خانمم گفتم بپر پایین، خیلی با صدای بلند و ترمز گرفتم. کمربندم بسته بودیم، ولی خداوند اراده به ما داد و کپ نکردیم. در حین ترمز کمربند را زدم، داد زدم، در را هم باز کردم، یک لگد هم توش زدم که جهت انفجار را عوض کنم، دیدم منفجر نشده، پریدم پایین و از درب فاصله گرفتم، ماشین را دور زدم، دیدم حاج خانم پیاده نشده، دویدم سراغ ماشین، در ماشین را باز کردم، یقه حاج خانم را چسبیدم، کشیدم بیرون، گفتم بدو، بمب منفجر شد. یعنی خورد شدن شیشه‌های ماشین را من یادم هست، موج انفجار خورد، ولی بالاخره خودمان را رساندیم بیمارستان.»

بر اساس آنچه خود فریدون عباسی بیان کرده و اخبار بعدی، جراحت‌های وارده اندک بوده قبل از ظهر همان روز مرخص شده اند.۸ اذرماه ۱۳۸۹ و به فاصله۳۳دقیقه دو عملیات در تهران انجام شده است. عملیات ترور دکتر شهریاری ساعت ۷:۱۰ صبح در بلوار ارتش و عملیات ترور دکتر عباسی۷:۴۳دقیقه. این فاصله زمانی باعث می‌شود که سوژه بعدی مطلع و آگاه شود، سطح حفاظتی بالا برود؛ فورا جو امنیتی می‌شود، بخصوص که ایام هفته بسیج هم بوده است. این فاصله ۳۳ دقیقه‌ای قاعدتا باعث می‌شود تیم عملیات دوم در خطر شناسایی قرار گیرد یا سوژه آن‌ها اصلا وارد نشود و برنامه را کنسل کند و سطح حفاظت و…بالاتر می‌رود. وقتی جایی زودتر عملیات انجام می‌شود سطح هوشیاری نهاد‌های امنیتی و سوژه‌ها بالا می‌رود. وقتی یک دانشمند هسته‌ای را زدن، بلافاصله برای بقیه هم این امکان ترور وجود دارد. از نظر اطلاعاتی یک سیستم کارکشته این کار را نمی‌کند که تیم ترور خود را در خطر قرار دهد.

آیا در هنگام پیاده شدن فریدون عباسی و همسرش از ماشین، شاهدی وجود دارد؟ علت تاخیر در زدن ریموت توسط تروریست‌ها چه بوده است؟

انحراف ماشین به سمت راست؛ ترمز گرفتن؛ باز کردن کمربند؛ باز کردن درب ماشین؛ لگد زدن به درب ماشین؛ پریدن پایین و فاصله گرفتن از درب ماشین؛ دور زدن ماشین؛ دویدن سراغ ماشین و درب سمت نشستن همسر را بازکردن همسر را از ماشین بیرون کشیدن و دویدن؛ انفجار بمب.

فریدون عباسی دوانی در گفتگویی اظهار داشته همیشه در ذهنم مقوله‌های صدا، موتورسوار و بمب وجود داشت: من به محض اینکه از آئینه خودرو بمب را دیدم فورا ترمز زدم و از همسرم خواستم که از خودرو پیاده شود، ولی همسرم متوجه منظورم نشد.

قبل از ترور شهید شهریاری و فریدون عباسی، عملیات بوسیله موتور و چسباندن بمب در ترور‌های قبلی شهدای هسته‌ای سابقه داشته است؟


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از مدارا، تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۰، کدخبر: ۱۶۷۵۳۸، modara.ir