پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۵۲۴۶
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۵
استقبال ایران، سوریه، حماس، سید حسن نصراله و شادی هوادران محور مقاومت از انتخاب میشل عون گویای واقعیتی است که سکان تحولات از درون است نه برون.

شعارسال: بیان رویداد

بعد از 886 روز ، میشل عون به عنوان رئیس جمهور لبنان برگزیده شد. این خبر در صدر اخبار شبکه المنار تنها پس از چند دقیقه قرار گرفت. میشل عون در چهل و ششمین جلسه پارلمانی با کسب 83 رای نمایندگان پارلمان به عنوان رئیس جمهور جدید این کشور انتخاب شد. استقبال ایران، سوریه، حماس، سید حسن نصراله و شادی هوادران محور مقاومت از انتخاب میشل عون گویای واقعیتی است که سکان تحولات از درون است نه برون. چرا محور مقاومت میشل عون را گزینه مطلوبی می داند، تاثیر تحولات میدانی در سوریه و عراق چه تاثیری بر جلسه چهل و ششم پارلمان لبنان داشته؟ و مهمتر از همه اینکه محور مقاومت بعد از انتخاب میشل عون به چه سمتی حرکت خواهد نمود؟ نوشتار حاضر با بررسی چالش های انتخاب رئیس جمهور در پارلمان چند ضلعی لبنان در صدد است تا با نگاهی بیطرفانه به سوالات فوق پاسخ دهد.

تحلیل رویداد

برخلاف نگاه سطحی گرایانه و غیر اصولی که انتخاب میشل عون را محصول تحولات میدانی سوریه میدانند، انتخاب میشل عون به عنوان رئیس جمهور لبنان و خروج این کشور از بن بست سیاسی محصول موفقیت های محور مقاومت درتحولات میدانی و سیاسی است. برخلاف رسانه های رژیم صهیونیستی ، انتخاب میشل عون محصول سه سطح تحلیل در عرصه تحولات خاورمیانه است که روی هم رفته بر ثبات سیاسی در لبنان تاثیر گذار است. این سه سطح در عین حال تاثیر و تاثر متقابلی بر همدیگر داشته اند که عبارتند از :

الف) تحولات داخلی: در عرصه تحولات داخلی حزب الله لبنان از آغاز تشکیل جلسه اول انتخاب رئیس جمهور با اتکا به دو عنصر حاکمیت ملی لبنان و حفظ استقلال گام محکمی برای تثبیت قانون اساسی لبنان برداشت. بر همین اساس بود که نگارنده سطور، در یاداشتی در 26 خرداد ماه 1394 با تحلیل مواضع حزب الله اصل ارجاع حقوقی را مقدم بر سیاسی شمرده بودم. چرا حزب الله برخلاف جریان 14 مارس بر انتخاب میشل عون تاکید دارد؟ میشل عون شخصیتی ملی ، طرفدار مقاومت و مورد حمایت لبنانی ها است گزینه ای مناسب برای خروج ازبن بست سیاسی و خنثی نمودن سناریوهای رژیم صهیونیستی است.[1] نگاهی به قانون اساسی لبنان و تحلیل بندهای حقوقی آن بیانگر واقعیتی است که حزب الله در عرصه داخلی دست بالایی در حفظ اصل حقوقی و تبعیت سیاستمداران از حقوق دانان دارد. شاید بتوان گفت انتخاب میشل عون در یک تحلیل دیگری پیروزی حقوق بر سیاست ارزیابی نمود. اما آنچه مهم است سیاستمداران لبنان هم بعد از 886 روز از نشست های بی ثمر خسته شده بودند و این خستگی هم در جناح 14 مارس و هم در جناح 8 مارس مشهود بود با این تفاوت که برآیند انتخاب نتیجه تلاش هایی که بود که در جلسات گذشته جناح 8 مارس به کرات بر آن تاکید کرده بود. همانطور که می دانیم گزینه جریان 14 مارس در ابتدا سمیر جعجع بود که در همان ابتدای راه ناکام ماند. در یک تحلیل نهایی در بعد داخلی باید گفت که جریان 14 مارس با انتخاب سمیر جعجع در همان ابتدا ی راه، بازی را در عرصه سیاسی باخته بود. شادی های بی نظیر در میان لبنانی ها بعد از انتخاب میشل عون گویای چنین واقعیتی است که مردم لبنان ثبات سیاسی را مقدم بر جنجال سیاسی می دانند. از این جهت سمیر جعجع نماد جنجال سازی در لبنان بود که بیشترین ضربه بر جناح 14 مارس وارد نمود. پیام تبریک سید حسن نصراله به میشل عون از منظر تحلیل ضمنی یک پیام طنزآمیز به سمیر جعجع تلقی می شود که بی ثمر بودن جنجال سیاسی را اثبات نمود.

ب) تحولات منطقه ای : اگر در سطح داخلی اصول تمامیت ارضی و حفظ استقلال حرف اول را در لبنان می زند در تحولات منطقه ای وحدت اسلامی و همزیستی ادیان حرف اول را می زند. محور مقاومت همیشه خواهان حفظ این وحدت و تز همزیستی مسالمت آمیز بوده است. وحدت گرایان برخلاف جریان 14 مارس چه در سوریه، چه در ایران و چه در عراق بر حل مشکلات به شیوه تفاهمی تاکید دارند. واکنش رسانه ای رژیم صهیونیستی به انتخاب میشل عون بیانگر ناکامی محور سازش در مقابل محور مقاومت بود. چرا که این رسانه ها عمدتا بر بی نتیجه بودن تلاش های متحدان صهیونیستی در تحولات لبنان تاکید داشتند در عین حال این رسانه ها بخصوص رسانه های راست گرا مثلا «یدیعوت آحارونوت» بر ارتجاعی بودن جریان 8 مارس تاکید داشته اند تا شکست خود در تحولات لبنان را جبران نمایند. البته این نگرش هم نوعی فراافکنی محسوب می شود، چرا که انتخاب میشل عون در اصل مساله یعنی بازگشت ثبات به لبنان و تسری مساله لبنان به منطقه ارزیابی نمود. این واقعیت در بعد منطقه ای هم کاملا محسوس است به طور مثال در همسویی حشدالوطنی یعنی بسیج مردمی اهل تسنن عراق با حشد الشعبی یعنی بسیج مردمی اهل تشیع در عراق و هماهنگی با نیروهای پیشمرگ در عملیات موصل بیانگر اثبات ادعای فوق است. از منظر دیگر انزوای ترکیه در عملیات موصل و درماندگی عربستان سعودی در باتلاق یمن بیانگر انسجام محور مقاومت در تحولات منطقه ای بود که خروج از بن بست سیاسی در لبنان برگه برنده جریان 8 مارس بود.

ج) تحولات بین المللی : برخلاف تحولات عراق و سوریه عوامل بین المللی در انتخاب میشل عون به مراتب کمرنگتر بود . در بحران سوریه، روسیه و آمریکا مجدانه در صدد تثبیت مواضع خود هستند در لبنان این بازی کمتر مشهود بود. اما تلاش روسیه و آمریکا برای حفظ موقعیت خود در سوریه نوعی محرکه روانی برای جریان های سیاسی در لبنان بود که مشکلات در داخل بهتر حل خواهد شد. هم آمریکا و هم روسیه با توجه به تنش های پنج ساله در بحران سوریه بهتر می دانند که در صورت سرایت بحران به لبنان و تشدید جنگ داخلی، با توجه به سابقه تاریخی جنگ های داخلی لبنان، مشکلات پیچیده تر و دشوار تر خواهد بود.لذا همسویی با جریان 14 مارس از سوی آمریکا مقدمات توافق داخلی در پارلمان را فراهم نمود. پارلمان لبنان در این مساله تصمیم تاریخی اتخاذ نمود که نتیجه آن ثبات سیاسی در لبنان و تلاش برای انتخاب کابینه ای ملی بدور از جریان بندی سیاسی بود.با توجه به تشدید تعارضات مذهبی در داخل لبنان مثلا علوی ها و سنی ها یا همینطور غائله احمد الاسیر در سال 1392 روسیه و آمریکا پس از ناکامی از حل بحران در مرزهای سوریه، ناگزیر بوده اند که با متحدان خود همسویی لازم را برقرار و متحدان خود را به حل بحران تشویق نموده اند. پیام تبریک جان کری به سعد الحریری و استقبال وی از حل موضوع ریاست جمهوری لبنان بیانگر ناتوانی قدرت های بزرگ در حل بحران های منطقه ای بود.

برآیند رویداد

اقدام پارلمان لبنان در جهت پر نمودن خلاء سیاسی یعنی ورود میشل عون به کاخ بعبدا نقطه عطفی تاریخی در تحولات این کشور تلقی می شود. گرچه چهل و پنج بار این نشست ها بی نتیجه بود و تصمیم پارلمان بسیار با تاخیر انجام گرفت اما تثبیت پارلمان و حمایت دو سومی از میشل عون آغاز دوره ای از ثبات سیاسی و تلاش برای جهش اقتصادی لبنان محسوب می شود که در گام بعدی هماهنگی و همسویی پارلمان برای انتخاب کابینه را به دنبال خواهد داشت. نخست وزیر آینده فارغ از جریان های سیاسی بیشتر از واقعیت های موجود یعنی نقش بی بدیل میشل عون در هدایت و هموار نمودن کابینه بعدی را برخوردار است. در عین حال انتخاب میشل عون شیب صعودی محور مقاومت در منطقه را به دنبال خواهد داشت چرا که پیروزی های حتمی مقاومت در موصل نتایج جنگ را تغییر خواهد داد. قدرت های منطقه ای نیز با تحلیل برد برد در مذاکرات خود مجبور خواهند شد که این صعود مقاومت در منطقه را لحاظ نموده و به نتایج حداقلی از دستاوردها بسنده کنند. در عین حال نباید از نقش رژیم صهیونیستی در تحولات آتی لبنان غافل ماند. ارتجاعی نامیدن جریان 8 مارس و اذعان به شکست بیانگر این است که رژیم صهیونیستی به دنبال متحدان جدیدی در لبنان خواهد گشت که جای خالی سمیر جعجع و فواد سینوره را بگیرند. آیا محور مقاومت و جریان 8 مارس این وضعیت را درک نموده است؟ هنوز زود است و نمی توان نسبت به واکنش جریان 8 مارس در این مساله قضاوت نمود. اما برگ برنده مقاومت و جریان 8 مارس انتخابات پارلمانی لبنان خواهد بود که هواداران ثبات سیاسی مقاومت را تنها نخواهند گذاشت.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار: 15آبان1395، کدخبر: 13950814000853: www.farsnews.com


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین