شعار سال: دوران وزارت خارجه ظریف در دولت یازدهم و دوازدهم به پایان رسید و امروز تیمی جدید وارد وزارت امور خارجه شده است. تیمی که به باور تحلیلگران مسیر دشوار و پیچیدهای برای حل مسائل بین المللی در پیش رو دارد. در همین رابطه، سه تحلیلگر مسائل بین الملل نظر و تحلیل خود را از دیپلماسی در دولت سیزدهم، سرنوشت برجام و مذاکرات بیان کردند که در ادامه میآید.
قاسم محبعلی درباره اینکه آیا وزارت خارجه جدید میتواند تغییری در روند فعلی مذاکرات و سیاست خارجی کشور ایجاد کند، گفت: کادری که امروز روی کار آمده از لحاظ مواضع و هم از نظر کارشناسی و آگاهی به مسائل خارجی و بهره گیری از زبان بین المللی، ضعیفتر از کادر دولت قبل است.
وی افزود: امروز مبرمترین مساله بین المللی که هم به سلامت مردم مربوط است و هم قادر است تحریمها را کاهش دهد، مساله برجام است. در واقع بازگشت به برجام برای ایران از فوریتی بالا برخوردار است. از این رو، تیمی که در وزارت خارجه قرار دارد باید تواناییهای لازم را دارا بوده و از مسائل بین المللی آگاهی داشته باشد تا بتواند منافع کشور را حفظ کند.
رفع تحریمها باعث آسانتر شدن واردات داروها به کشور میشود
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه گفت: با اعلام مواضع کادر جدید وزارت امور خارجه، به شخصه چندان به حل مسائل از سوی این تیم خوش بین نیستم.
این تحلیلگر مسائل خارجی در خصوص اینکه آیا مذاکره درباره پرونده هستهای ایران همچنان در دست وزارت خارجه باقی میماند، گفت: حل این مساله اندکی دشوار است. زیرا مدتی زمان میبرد تا تیم جدید وزارت خارجه به مسائل واقف شده و بتواند با طرفهای بین المللی آشنا شود. مسلما هرچه زمان بگذارد مشکلاتی که کشور دارد و روندی که کرونا طی میکند شدیدتر میشود. چرا که رفع تحریمها باعث آسانتر شدن واردات داروها به کشور میشود.
بهترین راه برای ایران توافق با آمریکا روی برجام به عنوان سندی امضاء شده است
محبعلی افزود: تداوم این روند به ضرر کشور است. ارسال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل میتواند دشواریهایی برای کشور به دنبال آورد همچنان که در دوران احمدی نژاد این اتفاق افتاد و مشکلاتی ایجاد کرد. ممکن است تیم جدید وزارت امور خارجه بخواهد موضوعاتی جدید را وارد مذاکرات کند. در حالی که نباید فراموش کنیم هر موضوع جدیدی که از جانب ایران در مذاکرات مطرح شود این توقع را به وجود میآورد که طرفهای دیگر نیز موضوعات تازهای مطرح کنند. این مسأله میتواند از یک سو مذاکرات را طولانی کند و از طرف دیگر بازگشت به برجام که امروز کمتر از دوسال به پایان آن مانده را بی اثر کند.
وی درباره اینکه اگر مذاکرات به جایی کشیده شود که بازگشت به برجام میسر نباشد، چه خواهد شد، گفت: آن هنگام ایران مجبور خواهد شد که وارد مذاکرات جدیدی شود و تحریمها نیز برداشته نخواهند شد. برداشته شدن همه تحریمها نیاز به زمانی طولانی دارد. بهترین راه برای ایران توافق با آمریکا روی برجام به عنوان سندی امضاء شده است. بازگشت به برجام میتواند تحریمها را لغو کرده و گشایشی در وضع موجود ایجاد کند. رفع تحریمها در این شرایط میتواند به بهبود سلامتی و وضع مردم نیز کمک کند و پس از آن تدبیرهایی نیاز است برای اینکه تحریمها دیگر بازنگردد.
هر توافقی محصول شرایط زمان خودش است
این تحلیلگر حوزه بین الملل در پاسخ به این پرسش که انتقادها از برجام را چطور ارزیابی میکند و با توجه به پایان مدت این توافق در سال ۲۰۲۳ آیا بازگشت به برجام به سود کشور است، گفت: برجام را باید در ظرف زمانی خودش مورد ارزیابی قرار داد. منتقدان باید نگاهی به وضعیت آن دوره کشور بیندازند. بی تردید هر توافقی محصول شرایط زمان خودش است. در آن شرایط، برجام توافقی بسیار ارزنده بود و ایران را از یک خطر بزرگ که میتوانست خطر جنگ یا خطر فروپاشی اقتصادی باشد، خارج کرد.
وی بیان کرد: اینکه انتظار داشته باشیم برجام تمامی انتظارات ما را برآورده کند، اشتباه است. کما اینکه نتوانست تمام انتظارات طرفهای مقابل را نیز برآورده کند. متأسفانه منتقدین بر اساس حق و انصاف صحبت نمیکنند. چرا که باید در نقدهای خود به شرایط زمانی و مکانی نیز توجه داشته باشند. هیچ کس نمیتواند انتظار داشته باشد که تنها خواستههای یک طرف برآورده شود، بلکه باید به خواستههای همه طرفین توجه شود. هنر این است که در مذاکرات حداقلی از امتیازات را به طرف مقابل دهیم و به نظرم این اتفاق در برجام افتاده بود.
وقتی منافع متقابل وجود نداشته باشد هیچ توافقی پایدار نخواهد بود
محبعلی گفت: برجام کمک کرد تا پرونده ایران از ذیل فصل ۷ شورای امنیت سازمان ملل خارج شود و کشورمان توانست پس از یک دوره پرتنش، روابط خود را عادی کند. بعد از امضای برجام هم اشتباهاتی در داخل ایران اتفاق افتاد و هم از سوی طرف آمریکایی. اگر مدیریت دیپلماتیک خوبی در ایران وجود داشت میتوانست مسأله را مدیریت کند و نگذارد آمریکاییها حتی در زمان ترامپ از برجام خارج شوند. امأ متاسفانه طرف ایرانی به تحولات بین المللی توجهی نکرد و همچنان به تداوم سیاست خود در خاورمیانه و برخی تحرکات ادامه داد و حتی مانع سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در ایران شد. طبیعتا آمریکا پس از توافق، به دنبال تامین منافع خودش بود و نمیپذیرفت که فرصتهای سرمایه گذاری تنها برای رقیب چینی اش مهیا باشد.
وی ادامه داد: امروز هم اگر بخواهد توافقی صورت گیرد، مسئولین وزارت خارجه باید بدانند که بر اساس منافع متقابل این اتفاق بیفتد. وقتی منافع متقابل وجود نداشته باشد هیچ توافقی پایدار نخواهد بود. اگر امروز در شرایط عادی بودیم ممکن بود که در مسأله افعانستان منافع بیشتری داشته باشیم نه اینکه طرف هایی، چون پاکستان و قطر بخواهند منافع بیشتری ببرند.
سیاست خارجی ما نباید صرفا متکی بر روسیه و چین باشد
محبعلی بیان کرد: ما دیپلماسی متوازنی نداریم و سیاست خارجی ما نباید صرفا متکی بر روسیه و چین باشد، بلکه باید اروپا و آمریکا نیز از بازگشت به برجام راضی باشند و در این صورت است که میتوان گفت برجام حفظ خواهد شد.
وی با اشاره به ناکامیهای وزارت امورخارجه در دوران محمدجواد ظریف گفت: بخشی از این ناکامیها به دلیل ساختار حقوقی و اجرایی جمهوری اسلامی ایران است. قانون اساسی در ایران که با انتخاب مستقیم رأی مردم روی کار میآید به عنوان تصمیم گیر نهایی یا همان فصل الخطاب نمیشناسد. بر خلاف سایر کشورهای دموکراتیک که رئیس جمهور چنین نقشی ایفا میکند، در ایران دولت، کارگزار سیاستهایی است که به ویژه در بخش سیاست خارجی ابلاغ میشود و این سیاستها از طریق کارشناسی درون دولت یا وزارت امور خارجه تنظیم نمیشوند بلکه خارج از دولت ابلاغ میشوند و وزارت خارجه نیز ناچار است آنها را لحاظ کند.
برجام شاهکار دیپلماسی است
محبعلی افزود: همانطور که در نوار منتشر شده از سوی آقای ظریف منتشر شد، در ایران «میدان» بر سیاست خارجی مسلط است. یعنی به جای اینکه میدان که کاری عملیاتی دارد و باید بر اساس طراحیهای سیاسی دولت و وزارت امور خارجه پیش رود، نقش دوم را ایفا کند، نقش اول را برعهده دارد. در حالی که اگر سبد سیاسی وجود داشته باشد، آثار و ثمرات اقدامات میدانی در سبد سیاسی قرار میگیرد و وزارت امور خارجه و دولت این توانایی را خواهند داشت که از آن ثمرات در ارتباط با امور خارجی و در چارچوب منافع ملی و امنیت ملی و توسعه ملی استفاده کنند.
این تحلیلگر مسائل بین الملل اظهار کرد: وقتی چنین شرایطی نیست وزارت امور خارجه توانایی لازم را ندارد. اما به هرحال آقای ظریف تمام تلاش خود را در برجام بکار گرفت و برجام یک شاهکار دیپلماسی و به تعبیری بهتر یکی از دستاوردهای مهم ما در حوزه سیاست خارجی است. شاید قابل مقایسه با کاری باشد که قوام السلطنه در جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از جدایی آذربایجان از ایران انجام داد. در حالی که ایران در شرایط ضعیفی بود، اما او با دیپلماسی و استفاده از تواناییهای بین المللی ایران توانست که مانع جدایی آذربایجانی شود که در اشغال ارتش سرخ قرار داشت. آقای ظریف نیز در برجام موفق شد در شرایطی که ایران در بدترین شرایط قرار داشت، دستاوردی بزرگ برای دیپلماسی داشته باشد.
باید دید آیا تیم جدید همانند دوره احمدی نژاد همه دستاوردهای گذشته را کنار میگذارد؟
وی بیان کرد: از آنجا که وزارت خارجه نمیتوانست روابط خارجی را مدیریت کند و عدهای خارج از این وزارت خانه اقدام میکردند، مشکلاتی در خصوص روابط با عراق، عربستان، منطقه و حتی اروپا ایجاد شد و باعث شد این وزارت خانه نتواند دستاوردهای مورد انتظار را داشته باشد.
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه در پایان با بیان اینکه نمیتوان پیش بینی دقیقی از آینده دیپلماسی کشور داشت، گفت: هنوز تیم وزارت امور خارجه که قرار است مسئولیت مذاکرات را برعهده بگیرد، مشخص نیست. با اینکه بیاناتی کلی درباره مذاکرات و روابط خارجی با کشورها صورت میگیرد، اما این گفتهها متناقض هستند. باید صبر کنیم و ببینیم آیا کسانی که سرکار میآیند و امور را در دست میگیرند قادر هستند از نقطهای که قرار گرفته ایم شروع کنند یا همانند دوره احمدی نژاد همه دستاوردهای گذشته را کنار میگذارند و کشور را به عقب میرانند؟! امیدواریم که تیم جدید موفق عمل کند. اگر دولت ایران موفق شود و بتواند مشکلاتی را که در حوزه هستهای وجود دارد، در کنار مشکلات منطقهای حل و فصل کند، ما نیز استقبال میکنیم.
محمد مرندی گفت: وزیر امور خارجه جدید که فردی منطقی و عاقل است، همان سیاستهای کلی نظام را در حوزه سیاست خارجی دنبال خواهد کرد. مسلم است که سیاستهای کلی نظام در شورای عالی امنیت ملی تعیین میشود.
وضعیت برجام بستگی به غربیها دارد
وی افزود: سیاستهای ایران نسبت به برجام، همسایگان و مسائل جهانی، تداوم همان سیاستهای قبلی خواهد بود. ولی دولت جدید تأکیداتی نسبت به روابط با همسایگان دارد و نگاهش به فرصتهایی در خارج از مجموعه کشورهای غربی است. به نظر میرسد که این تأکید در دوره کنونی از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که غربیها تلاش میکنند تا هرچه بیشتر از ابزار تحریم علیه مردم ایران استفاده کنند. اروپاییها نیز علیرغم ادعاهایی که دارند از آمریکا تبعیت میکنند و بایدن نیز دنباله روی سیاستهای ترامپ علیه ایران است؛ بنابراین فرصت خوبی برای کشورمان فراهم شده تا ظرفیتهای جدیدی را دنبال کنیم؛ چه در کشورهای شرق آسیا نظیر چین و چه در کشورهای آسیای مرکزی و روسیه و یا همسایگان.
او بیان کرد: وضعیت برجام هم بستگی به غربیها دارد. اگر آنها تصمیم به اجرای برجام بگیرند، ایران نیز آن را اجرا خواهد کرد. کمااینکه در گذشته نیز چنین بوده است. اما اگر غرب به دنبال کسب امتیازات جدید و گرفتن تعهدات جدید از ایران باشد، چنانچه در وین نیز همین روحیه مشاهده شد، طبیعتا این توافق به جایی نخواهد رسید، زیرا نام آن دیگر برجام نخواهد بود بلکه یک توافق نامه جدید است. در عین حال، آنچه اهمیت دارد این است که طرفین همان برجامی را که بر سرش توافق کرده بودند، اجرا کنند. در غیر این صورت اتفاق خاصی نمیافتد و باید گفت که امروز، توپ برجام در زمین غربیها است.
اصولگرایی و اصلاح طلبی چندان تعریف مشخصی ندارند
مرندی با اشاره به رویکرد و منشی که دولت جدید دنبال میکند، اظهار داشت: نمیدانم که آیا دولت آقای رئیسی، دولت اصولگرایی خواهد بود یا نه. این آقای رئیس جمهور است که باید هویت خود را برای جامعه ترسیم کند. اصولگرایی و اصلاح طلبی چندان تعریف مشخصی ندارند. یعنی نمیتوان به راحتی افراد را در قالب این دو جریان تعریف کرد. بنابراین، دادن این القاب برای توصیف دولتها کارایی چندانی ندارد. کمااینکه توصیف دولت آقای روحانی در قالب این دو جریان، کار آسانی نبود. به هرحال، من فکر نمیکنم سیاستهای نظام با تغییر دولت در حوزه بین المللی تغییر زیادی کند. مسلما مسائل اصولی و راهبردی کشور دست خوش تغییر نمیشود، تنها اتفاقی که ممکن است بیفتد این است که دولت فعلی با تاکید بیشتری به سراغ ظرفیتهای جدید رود و منتظر تغییر رفتار غربیها نماند. بدین معنا که اگر غربیها خواستند به تعهدات خود بازگردند که چه بهتر؛ ولی اگر این اتفاق نیفتاد، دولت جدید متوقف نشود.
او افزود: به نظرم انقلابی در نوع رویکردها در سیاست خارجی صورت نخواهد گرفت و تغییرات معمولا در سیاست داخلی عمیقتر خواهد بود. چرا که با رویکردی که در این چند روزه دیده ایم دولت جدید از سیاستهای اقتصادی لیبرال و سرمایه داری فاصله خواهد گرفت و به سیاستهای عدالت اجتماعی سوق پیدا میکند. ولی بازهم این تفسیری شخصی است و باید متخصصان در این خصوص اظهارنظر کنند.

تجربه نشان داد که مشکل از طرف مقابل است نه ما
وی در رابطه با تداوم تحریمها و امید به گشایش در این رابطه گفت: کشور ما قبلا نسبت به رفتارهای دوگانه کشورهای غربی اظهار بدبینی میکرد و در دوره آقای اوباما که فشارهای حداکثری از ابتکارات او بود و مردم ایران را تحت فشار قرار داد، عدهای در داخل میگفتند اشکال از خود ماست و اگر کوتاه بیاییم و امتیاز دهیم همه مسائل حل خواهد شد. ایران تا حدودی این کار را کرد و حتی از برخی خط قرمزهای رهبری هم عدول کرد؛ و رهبری نیز برای اینکه اقدامات صورت گرفته به تجربهای برای کشور تبدیل شود، مخالفتی نکردند. اما اتفاقی که افتاد این بود که اوباما برجام را اجرا نکرد و ترامپ در گامی فراتر آن را پاره کرد و بایدن هم دنباله روی سیاستهای ترامپ شد؛ بنابراین مشکل از داخل کشور نیست. ما امتیازات قابل توجهی دادیم تا به برجام رسیدیم. بعضا هم گفته میشود که امتیازات زیادی دادیم. به شخصه نه جزو موافقین و نه مخالفین برجام نبودم، ولی تجربه نشان داد که مشکل از طرف مقابل است نه ما.
نباید منتظر غربیها بمانیم
او گفت: اگر تحریمیها بخواهند تحریمها را بردارند ایران استقبال میکند. راه حل هم این است که همان توافقی را که خودشان امضاء کردند اجرا کنند. خودشان آن را امضاء کردند، بعد آن را پاره کردند و حتی دست به جنایت زدند؛ لذا ما مقصر نیستیم. ما وقتی آنها کامل از تعهدات خود فاصله گرفتند، به اجرای تعهدات خود ادامه دادیم. زمانی که اوباما برجام را ناقص اجرا کرد ما به آن متعهد ماندیم. وقتی که ترامپ آن را پاره کرد بازهم ما به مدت مدیدی، متعهد ماندیم. بایدن هم که ادعا کرد میخواهد آن تعهد را مجددا اجرایی کند سیاست ترامپ را در پیش گرفت در حالی که ایران کماکان اعلام آمادگی کرد تا برجام را به شکل کامل در صورت لغو تحریمها اجرایی کند. به باوم روش و منشی که آقای رئیسی در پیش گرفته مبنی بر اینکه ما باید ظرفیتهای جدید را دنبال کنیم و منتظر غربیها نباشیم، مناسب است.
باید به ظرفیتهای داخلی تکیه کنیم و به دنبال شرکای جدید باشیم
وی گفت: راه حلی که برای ما باقیمانده این است که به ظرفیتهای داخلی تکیه کنیم و به دنبال شرکای جدید باشیم. شاید با این روش غربیها ترغیب شوند که رفتار متعادلی پیدا کنند. آنها اگر احساس کنند که ایران کمتر به توافق با غرب نیاز دارد چه بسا با رغبت بیشتری به توافق قبلی بازگردند.
مرندی با اشاره به تحریمهای کشورهایی نظیر کره شمالی گفت: هیچ گشایشی در رفع تحریمهای کره شمالی علیرغم مذاکراتی که با آمریکا داشت، صورت نگرفت. همچنین علیه ونزوئلا و کوبا و سوریه نیز هیچ گشایشی انجام نشده است. چنانکه مشاهده میکنیم علیه افغانستان هم اخیرا تحریمهای تازهای اعمال شد. پیداست که آمریکاییها علیه هر کشوری که میخواهد مستقل عمل کند و یا آنها احساس کنند که آن کشور در حال قدرتمند شدن است، تحریمهایی وضع میکنند.
اگر میخواهیم تصمیم گیریهای کشورمان در تهران انجام شود این مساله هزینههایی به دنبال دارد
وی گفت: امروز که چین در حال قدرتمند شدن است میبینیم که تحریمهای آمریکا علیه اش شدت گرفته است. همچنین حالا که روسیه درحال قدرتمند شدن است، آمریکا علیه آن کشور تحریمهای بیشتری وضع میکند. بالاخره ایران کشور متفاوتی است و میبینیم که تنها کشوری در منطقه هستیم که مستقل نسبت به آمریکا است. اگر میخواهیم تصمیم گیریهای کشورمان در تهران انجام شود این مساله هزینههایی هم به دنبال دارد.
مرندی در پایان گفت: جز چند متحد آمریکا در منطقه که دارای نفت و گاز هستند کدام کشور در آفریقای شمالی یا جنوب غرب آسیا با وجود بحران جهانی و کرونا وضعیت مطلوبی دارد؟ بی تردید شرایط برای ایران سخت است و تحریمها آزاردهنده است. ولی کشورهایی، چون مصر و اردن که متحد آمریکا هستند یا کشوری نظیر عراق که در اشغال آمریکا به سر میبرد هم وضعیت خوبی ندارند. افغانستان که بسیاری از جوانان ما خیال میکردند گلستان شده، حکومت مرکزی اش حتی چند ساعت هم پس از خروج سربازان آمریکایی دوام نیاورد؛ بنابراین تصویری که برای یک عده از طریق رسانههای استعماری نظیر بی بی سی و ... ترسیم میشود با واقعیت فاصله بسیاری دارد.
قراردادن حل مسائل با غرب در اولویت سیاست خارجی ایران کاری بس اشتباه بود
فواد ایزدی درباره روی کار آمدن تیم دیپلماسی جدید در دولت سیزدهم گفت: کادر وزارت خارجه تغییری نکرده است و آقای امیرعبداللهیان نیز تا پیش از این جزو پرسنل همین وزارت خانه بوده است. امیدی که وجود دارد این است که با توجه به تجربیات ۸سال گذشته و بصورت کلیتر ۳۰سال گذشته، مسائل خارجی کشور حل و فصل شود.
وی افزود: در دوره مرحوم هاشمی، اولویت اول سیاست خارجی کشور حل مسأله با غرب و آمریکا و به نوعی تعامل بود که در طی سی و اندی سال گذشته مشخص شد قراردادن حل مسائل با غرب در اولویت سیاست خارجی ایران کاری بس اشتباه بوده است.
امیدواریم پرسنل فعلی وزارت امور خارجه کشور را به سمت تغییر پارادایمی در سیاست خارجی سوق دهند
این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: منوط کردن حل مسائل کشور به تعامل با غرب از آنجا که امری امکانپذیر نیست، اشتباه است. چرا که تا وقتی جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی و آمریکا، آمریکا است این تقابل وجود دارد؛ بنابراین با اینکه مسائل میان دو کشور نیاز به مدیریت دارند، اما حل شدنی نیستند.
ایزدی گفت: امیدی که وجود دارد این است که پرسنل فعلی وزارت امورخارجه تجربه سی سال گذشته را ملاک قرار دهند و کشور را به سمت تغییر پارادایمی در سیاست خارجی سوق دهند. آنها باید اولویت خود را موضوعاتی قرار دهند که میشود در آنها به پیشرفتهای خوبی رسید مانند همکاری با همسایگان یا کشورهایی که تمایل به کار با ما دارند.
امیدی که وجود دارد این است که حل مشکل با غرب اولویت وزارت خارجه نباشد
وی بیان کرد: یکی از مشکلات دولت آقای روحانی این بود که ایشان علاقه داشت با کشورهایی که نمیخواهند با ما کار کنند تعامل داشته باشد، ولی نسبت به کشورهای متمایل به همکاری با ایران بی تفاوت بود. این حرف من نیست بلکه آقای ظریف در آخرین گزارشی که درباره برجام داده بود، همین را گفت.
این تحلیلگر مسائل بین الملل بیان کرد: اینکه در این دولت با چه نگاهی قرار است مسائل خارجی کشور حل و فصل شود، نمیدانم منتها امیدی که وجود دارد این است که حل مشکل با غرب اولویت وزارت خارجه نباشد؛ و بجای آن کار با همسایگان و کشورهای علاقمند به همکاری با ایران در اولویت باشد. همین موضوع، نشان دهنده انتخاب راهی متفاوت نسبت به دولت آقای روحانی است. زیرا کل اولویت دولت روحانی، برقراری ارتباط با غرب آنهم نه به صورتی همه جانبه بلکه حول محور برجام بود و مشهور بود که وزارت خارجه آن نیز وزارت خارجه برجام است.
دیپلماسی اقتصادی در دوبت سیزدهم اولویت پیدا میکند
ایزدی اظهار داشت: بر اساس اظهارات آقایان رئیسی و امیرعبداللهیان با چنین نگاهی، دیپلماسی اقتصادی اولویت پیدا میکند. در حالی که دیدیم تمرکز وزارت خارجه آقای روحانی بر مبنای دیپلماسی اقتصادی نبود. با توجه به عقبه فکری آقایان رئیسی و امیرعبداللهیان دیپلماسی عمومی باید اولویت کند، زیرا این دو بزرگوار دغدغه بیشتری نسبت به اهداف انقلاب اسلامی دارند. هر کس که چنین دغدغهای دارد در حوزه دیپلماسی عمومی فعالتر میشود.
وی با اشاره به سومین تفاوتی که ممکن است در حوزه سیاست خارجی کشور با توجه به روی کار آمدن دولت جدید رخ دهد، گفت: دیگر مسأله مربوط به حوزه کارشناسی در وزارت امور خارجه است. ما در آنجا کارشناس خوب داریم، ولی تعدادشان کم است. متاسفانه ساختار وزارت امور خارجه نیز به نوعی طراحی شده که اجازه نمیدهد کسانی که در آن کار میکنند در حوزههای جغرافیایی و کشوری عمیق شوند.
ایران مشکلی در خصوص بازگشت به وین و ادامه مذاکرات ندارد
او با اشاره موضوع برجام در دولت جدید گفت: در روزهای گذشته گفت وگوی تلفنی میان آقای امیرعبداللهیان و بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صورت گرفت. حرف آقای عبداللهیان کاملا درست است که ایران مشکلی در خصوص بازگشت به وین و ادامه مذاکرات ندارد منتها مذاکرات باید به درد مردم ایران بخورد. از این رو باید نتیجه محسوسی در راستای تامین منافع ملی کشور داشته باشد؛ بنابراین این امر لزوما با تکرار تجربه گذشته میسر نمیشود.
فواد ایزدی گفت: شعار آقای روحانی قبل از برجام این بود که هر توافقی بهتر از عدم توافق است. این نوع طرز فکر بدین معنا است که انگار خود مذاکره یک مزیت یا نکته مثبت است در حالی که چنین نیست. مذاکره برای مذاکره چندان ارزشی ندارد و مذاکره باید برای تامین منافع ملی کشور انجام شود.
مذاکره برای مذاکره کار درستی نیست
او افزود: اگر مذاکره باعث شود که وضعیت ما پس از آن بدتر از قبلش شود چه فایدهای دارد؟ مذاکرات آقای ظریف با جان کری انجام شد، اما امروز فروش نفت ما کمتر از قبل آن مذاکرات است؛ بنابراین جای تاکید دارد که بگویم مذاکرهای خوب است که وضعیت ما پس از آن بهتر از وضع موجود شود نه بدتر.
وی با بیان اینکه هیچ شخص تأثیرگذاری را در کشور نمیشناسد که مخالف مذاکره باشد یا مذاکره را خیانت بداند، گفت: مشکلی که عدهای در کشور با بحث مذاکره داشتند این بود که مذاکره برای مذاکره کار درستی نیست. در این چهل و دوسال هرجا که احتمال ضعیفی بوده که میشود از مذاکرات نتیجه مثبتی حاصل کرد، ایران استقبال نموده و هیچ محدودیتی در این حوزه وجود نداشته است. منتها نقدی که به دولت آقای روحانی وارد است این بود که اصلا مذاکرات آنها نتیجهای نداشت.
مذاکره باید حداقلهایی را به منافع ملی کشور اضافه کند
این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: امروز اگر بخواهد مذاکرهای صورت گیرد باید اطمینانی حاصل شود که آن مذاکره حداقلهایی را به منافع ملی کشور اضافه میکند. این پیام مهمی است که طرف مقابل نیز باید دریافت کند. بی تردید اگر آمریکاییها احساس کنند ما در نقطه ضعفی قرار داریم که حاضریم بخاطرش امتیاز دهیم، نتیجه میگیرند که سیاست فشار حداکثری جواب داده و به فشارهای خود ادامه میدهند. ما نباید به نوعی حرف بزنیم یا اقدام کنیم که این ذهنیت برای آمریکاییها ایجاد شود.
مذاکره تنها یک ابزار از ابزارهای متنوع سیاست خارجی است
وی در پاسخ به این سوال که آیا صرف مذاکره و یا رودرو شدن دو هیات ایرانی و آمریکایی میتواند خطری را متوجه کشور کند، گفت: البته که خطرناک است. ممکن است از حضور ما پشت میز مذاکره این گونه تعبیر شود که تحت فشار هستیم و آمادگی اعطای امتیازهای خوبی را داریم. اگر این چنین تعبیر شود طرف مقابل این نتیجه را میگیرد که سیاست فشار جواب داده و بر فشارها میافزاید. حالت دیگر چنین است که ما در حوزه دفاع ملی و توانمندیها به سطحی رسیده باشیم که طرف مقابل احساس کند سیاست قبلی اش اشتباه بوده و در صدد اصلاحش باشد. آن وقت است که میتوانیم پشت میز مذاکره بنشینیم. پس در شرایطی مذاکره خوب و در شرایطی بد است. مذاکره تنها یک ابزار از ابزارهای متنوع سیاست خارجی است. همه چیز مذاکره نیست.
ایزدی درباره مدت زمانی که ایران میتواند در برابر طرف غربی اهرمهای فشاری داشته باشد، گفت: ما در تجربه برجام، ۱۰ تن اورانیوم غنی شده خود را منتقل کرده و در رآکتور اراک بتن ریختیم. آخر سر به توافق برجام رسیدیم که چندان در عمل به دردمان نخورد. سوالی که ممکن است مطرح شود این است که آیا ما باید امروز به توانمندی قبل از برجام برسیم و یا بیشتر از آن لازم است؟ لذا این بحثی فنی است و در یک گفت وگوی رسانهای به این شکل نمیگنجد. ولی آنچه مسلم است آمریکایی که از دست طالبان بدون نیروی هوایی این گونه فرار میکند دیگر نمیتواند برای کشور بزرگی، چون ایران ژست حمله نظامی بگیرد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از جماران، تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۵۲۲۴۴۱، www.jamaran.news