شعار سال: آن چه محل پرسش است این است که چگونه آموزش و پرورش در ایران به ویژه از حیث مدیریت و رهبری آموزشی تاکنون سیر قهقرائی داشته و علی رغم برخورداری از پشتوانههای ایدئولوژیک و رهبران دینی در راس امور که مهمترین رسالت آنها توسعه تعلیم و تربیت بوده تاکنون درکسب جایگاه ممتاز ناکام مانده است؟
بین آموزش و پرورش و رشد اقتصادی کشورها رابطه وجود دارد.
دوست دیرینه ما جناب
آقای رئیسی رئیس جمهور محترم که برای ایشان از صمیم قلب آرزوی موفقیت داریم متاسفانه در قدم اول درآموزش و پرورش نمره قبولی دریافت نکردند. ایشان با نگاه آزمون و خطا به مدیریت آموزش و پرورش به گزینش فردی برای تصدی مسئولیت وزارت آموزش وپرورش اقدام نمودند که نه تنها موجب بلاتکلیفی آموزش وپرورش در حساسترین زمان یعنی شهریور و مهرماه (بهار تعلیم وتربیت) شده اند بلکه این نگرانی را مضاعف ساخته است که اصولا نگاه ایشان به مقوله آموزش و پرورش نگاه مبتنی بر کسب تجربه و انجام آزمون و خطا برای تحول میباشد. این نگاه در طول برخی از دورهها لطمات بزرگی به کیان آموزش و پرورش وارد ساخته و جایگاه آموزش و پرورش را به شدت تنزل داده تا آن جا که این تصور به وجود آمده که هرکس میتواند آموزش و پرورش را مدیریت و تصدی گری نماید؛ اما چرا چنین شده است؟
ابتدا این آمارها را ملاحظه نمایید:
سنگاپور سکاندار رتبه اول در بین مدارس کشورهای جهان است. در این کشور ۲۸ الی ۳۰ درصد از بودجه عمومی صرف مخارج آموزش میشود. نرخ باسوادی در این کشور ۹۶ درصد است و سرانه آموزشی هر دانش آموز، ١١هزار دلار است. یعنی دولت سنگاپور سالانه ۱۱ هزار دلار برای هر دانش آموز هزینه میکند. حقوق پایهی معلمان نیز سالانه ۳۴۸۰۰ دلار است. سنگاپور در سال ۲۰۱۳ بعد از سوئیس دومین اقتصاد برتر جهان را داشت و اکنون نیز یکی از
ببرهای اقتصادی آسیا به شمار میرود و بیشک
مهمترین دلیلش این است که سیاستمداران آن به آموزش و پرورش بهعنوان سرمایهای مینگرند که اصلیترین زیرساخت رشد اقتصادی است؛ زیرا سنگاپور در ابتدا جزیرهای فقیر و با آمار بالای بیسوادی بود. در سال ۱۹۶۵ (لی کوان یو) نخست وزیر این کشور به اهمیت آموزش و پرورش پی برد و عملا به ایجاد نظام آموزش شایستهسالار پرداخت.
نظام آموزش و پرورش مطلوب، نظام اقتصادی مطلوب را تشکیل داد و رفتهرفته، در کمتر از ۵۰ سال، آن جزیرهی فقیرنشین، تبدیل به یک قدرت اقتصادی در کل جهان شد.
مدارس کره جنوبی در جهان رتبه سوم را دارد. نرخ سواد در این کشور تقریبا ۱۰۰ درصد است و میتوان گفت یکی از دلایل آن، این است که
آموزش ابتدایی برای مردم کره جنوبی اجباری است و تا ۹۹% رایگان است.
مهمترین وزارتخانه در کره جنوبی آموزش و پرورش است و درصد بالایی از درآمد ناخالص ملی در این کشور به سیستم آموزش و پرورش اختصاص مییابد. سرانه سالانه هر دانش آموز ۱۲ هزار و ۳۷۰ دلار است و میانگین حقوق سالانه معلمان نیز ۵۶ هزار و ۸۶۷ دلار میباشد.
کرهجنوبی یازدهمین اقتصاد برتر دنیا را دارد.ژاپن چهارمین کشور برتر دنیا در زمینه مسائل آموزشی است. در این کشور هیچ فرد بی سوادی وجود ندارد و مدت دوره تحصیلات اجباری، نه سال است. در ژاپن امکان تحصیل در مدارس غیر دولتی فراهم است. اما حدود ۸۷/۶ درصد از دانش آموزان در مدارس دولتی تحصیل میکنند. سرانه هر دانش آموز ده هزار دلار و میانگین سالانه حقوق معلمان هم ۵۱ هزار دلار است.
ژاپن پس از ایالات متحده امریکا و چین، مقام سوم اقتصاد برتر جهان را کسب کرده است.در کانادا، رتبه دهم جهان در آموزش، تحصیل در پایههای اول تا دوازدهم از بودجه عمومی دولت تامین میشود و دانشآموزان شهریه پرداخت نمیکنند، البته در این کشور، مدرسه خصوصی هم وجود دارد در کانادا در حدی به مسائل آموزشی اهمیت داده میشود که ۶ / ۱۷ درصد از سرانه تولید ناخالص داخلیِ این کشور به دانش آموزان اختصاص یافته است و سرانه هر دانش آموز ۱۱هزار و ۲۰۷ دلار است. میانگین حقوق سالانه معلمان هم ۶۷ هزار دلار است. کانادا هم مانند بقیهی کشورهای صدرنشین در رتبهبندی مدارس جهان، جزو قدرتهای برتر اقتصادی بهشمار میآید و دهمین اقتصاد برتر جهان است.
اکنون
همه دانشمندان جهان معتقدند بین آموزش و پرورش و رشد اقتصادی کشورها رابطه وجود دارد و تجربهی کشورهایی مانند سنگاپور که با اصلاح نظام آموزش خود، به رشد اقتصادی مطلوبی رسیدند نیز این واقعیت را آشکارتر میکند. حتی برخی از سیاستمداران کشورهای توسعه نیافته هم اذعان کردهاند که هزینه کردن برای عدالت آموزشی، هزینه نیست و سرمایه گذاری برای توسعهی کشور است.
و،
اما کشور ما، در بین ۷۶ کشور جهان، رتبه ۵۱ را کسب کرده است وبا اینکه یکی از بندهای برنامه ششم توسعه، ارتقای جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی است و در قانون اساسی کشورمان آموزش وپرورش رایگان است، اما در سال نود و هشت، ۹ / ۱۳ درصد از بودجه عمومی کشور، به وزارت آموزش و پرورش تعلق گرفت؛ در حالی که این بودجه در بسیاری از کشورها حداقل بین ۲۰ تا ۲۵ درصد از اعتبارات کشور را شامل میشود. بنا به نظر مسئولین، همین بودجه اندک هم همیشه با یک سوم کسری بسته میشود به طور مثال در سال ۹۸، با کسری ۱۵ هزار میلیارد تومانی روبه رو بود.
۱- شاید برخی همچنان تصور نمایند که فقدان منابع کافی و تامین اعتبارات مناسب موجب گردیده که آموزش و پرورش درایران به نهاد هزینهای تبدیل شده است و از هر گونه سرمایه گذاری و نگاه توسعهای محروم شود. گرچه این رویکرد از معضلات دیرینه آموزش و پرورش درایران بعد از انقلاب است وآمارهای فوق نیز موید این امر است، اما این مهمترین مساله آموزش و پرورش نیست؛ چه بسا بسیاری از دورههای مدیریت با بودن منابع محدود کارکردهای مفیدی در آموزش و پرورش اتفاق افتاده است.
۲- گروهی از کارشناسان آموزش و پرورش بیان میدارند که معضل اصلی آموزش وپرورش فقدان نیروهای متخصص و حرفهای برای تدریس و تعمیق امر یادگیری است و به فرآیند جذب، نگه داشت و ارتقاء شغلی معلمان ایرادات اساسی وارد میدانند. گرچه این موضوع نیز از نارساییهای آموزش وپرورش ایران است، اما در حقیقت باید اعتراف کرد که علی رغم همه کاستیها معلمان همیشه فداکارترین متولیان تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش تلاش فراوانی برای دانش افزایی و روزآمدی و انجام مسئولیتهای حرفهای خود بوده اند گرچه اقتضای مسئولیت آنها نیازمند به تلاش مضاعف دارد.
۳- گروهی از دست اندرکاران آموزش و پرورش موضوع نگاه بخشی به آموزش و پرورش درکشور و به حاشیه راندن دستگاه آموزش وپرورش در برنامههای بین بخشی و عدم امکان استفاده از ظرفیتهای ملی برای حل چالشهای اساسی آموزش و پرورش را مساله اصلی آموزش و پرورش بیا ن میکنند. گرچه این معضل از مسائل آموزش و پرورش است، اما تجربههای گذشته نشان داده که صرفا ارتقاء تشکیلات و یا تعامل بین بخشی و حتی تشکیل عالیترین نهاد بین بخشی با ریاست رییس جمهور هم، چون شورای عالی آموزش وپرورش و برخورداری تقنینی این شورا باز هم بحرانهای اصلی آموزش وپرورش طی سالهای گذشته لاینحل مانده است؟
جالب است بدانید رئیس جمهور سابق در طول ۸ سال تصدی حتی یک بار در شورای عالی آموزش و پرورش که ریاست آن برعهده اوست شرکت نکرده، حالا شیوه انتخاب وزاریش بماند!۴ - بسیاری از دست اندرکاران امر مدیریتی در کشور مساله اصلی آموزش و پرورش را عدم برخورداری نهاد تعلیم و تربیت کشور از مدیریت قوی، کارآمد و اثربخش معرفی میکنند و معتقدند چنان چه مدیران قوی تصدی آموزش وپرورش را عهده دارشوند مسائل آموزش وپرورش حل و فصل خواهند شد. هرچند باید اعتراف نمود یک از ضعفهای اساسی عدم حل چالشهای اساسی آموزش و پرورش طی چهل سال گذشته ضعف در مدیریت وراهبری آموزش و پرورش بوده است، اما همه میدانیم گرچه مدیران قوی در مقاطعی تصدی آموزش وپرورش را عهده دار بوده اند، اما میزان توفیق آنها محدود و معضلات اساسی در بسیاری از زمینهها همچنان به قوت خود باقی است.
۵ - برخی ازصاحب نظران و اندیشمندان تعلیم و تربیت به ویژه دوست داران تربیت اسلامی هم، چون وزیر پیشنهادی ناکام فعلی، معضل اساسی آموزش و پرورش را فقدان توجه به تعلیم و تربیت اسلامی و دینی میدانند و معتقدند نظام آموزش وپرورش فعلی محصول تفکر غرب است و تناسبی با نیازهای تعلیم و تربیت اسلامی ندارد. برای همین امر باید تحول در آموزش وپرورش را با رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی آغاز نمود تا آموزش و پرورش به جایگاه حقیقی خود باز گردد.
مبارزه با فساد را باید در آموزش و پرورش و در برنامهای درسی و آموزشی به فرزندان مان بیاموزیم نه با تشکیل دادگاههای پرسروصدای رسانهای که عاقبت آن جز ناامیدی و دلسردی نوجوانان و جوانان این کشور نخواهد بود۶- اینجانب بر اساس دانش تعلیم و تربیت (مدیریت آموزشی) و تجربه تدریس در بیش از پنجاه سال و مسئولیت در ردههای مختلف آموزش وپرورش (از دبیری تا سمت معاونت وزارت آموزش و پرورش) ضمن احترام به همه دغدغهها و رویکردهای متفاوت و مختلف باید اعلام نمایم که طی سالهای گذشته مساله اصلی آموزش و پرورش را فراتر از موارد مذکور و گمشده آن را در فقدان"
رهبری آموزشی" میدانم.
منظور از
رهبری آموزشی یا Educational Leadership فراتر از امر مدیریت آموزشی است. مشخصه آن برخورداری از اندیشه و دانش رهبری فکری و تاثیرگذاری بر انسانها به جای سازمانها و برخورداری از قدرت کاریزماتیک برای راهبری و هدایت آموزش و پرورش و اصلی نمودن تعلیم و تربیت درفضای ملی کشور است.
آموزش و پرورش در طول این چهل سال در دو نوبت از چنین امتیازی برخوردار بوده است. مقطع اول زمان مدیریت شهید رجایی و مقطع دوم زمان تصدی آموزش وپرورش توسط محمدعلی نجفی است. شاهد ادعای اینجانب ارزیابی منصفانه شرایط بعد از انقلاب همه دست اندرکاران و کارشناسان آموزش وپرورش و نظام مدیریتی کشوراست که این دو دوره را موفقترین دورههای آموزش و پرورش میدانند.
۷- توصیه دوستانه و خیرخواهانه ما به جناب رئیس جمهور محترم آن است که در انتخاب و معرفی وزیر آموزش وپرورش این موضوع را مورد توجه قرار دهند. ایشان بدانند که مساله آموزش و پرورش فقدان یک نگاه راهبردی و ملی و همه جانبه در سطح کشور در میان صاحبان قدرت ومسئولان و مقامات عالی کشور است و برای تحقق این مهم باید داناترین، باتجربهترین، مطلعترین، مقتدرترین و مقبولترین مدیرعالی را که توانایی رهبری آموزشی داشته باشد برای حل گمشده آموزش و پرورش جست و جو و معرفی نمود.
جناب آقای رئیسی
اگر امروز کشور مشکلات اقتصادی دارد، اگر در کشور فساد موضوع اول شده است، اگر بیکاری، همه خانوادهها و مسئولان را نگران کرده، اگر همه خیرخواهان جامعه دغدغه فرهنگی و تربیتی دارند، اگر دروغ گویی، چاپلوسی، بداخلاقی درجامعه ما رواج پیدا کرده و... این معلول سالیان سال بی توجهی نسبت به موضوع آموزش و پرورش و تعلیم وتربیت فرزندان ایران زمین بوده است.
آموزش و پرورش اصیل و ناب نه فقط درمان کننده این ناملایمات است بلکه رشد و تعالی و خیرخواهی را در جامعه نهادینه خواهد ساخت.
جناب آقای رئیسی
تجربه دنیا و کشورهای توسعه یافته پیش روی ماست.
لطفا بررسی فرمایید میان توسعه یافتگی ملتها و دولتها در سراسر جهان و اهتمام به نهاد آموزش و پرورش و توسعه یافتگی نسبت مستقیم و معنی داری وجود دارد.
از هم فکران خود بپرسید که ملت و دولت ژاپن چرا در همه زمینههای موصوف موفق و سربلند بوده اند؟
چرا مشکلات اساسی در کشور ژاپن به صورت ریشهای حل شده است؟ آیا جز سرمایه گذاری و اهتمام به مدیریت ورهبری آموزشی در کشور ژاپن است؟
در خبرها آمده بود که نخست وزیر ژاپن به دلیل عملکرد ضعیف خود در مقابله با کرونا استعفاء داده است. اما ما با مدیران ضعیف و ناتوان در امر مقابله با کرونا چه کرده ایم؟ یا شهید زنده اند و یا ارتقاء مقام یافته اند؟
جناب آقای رئیسی
بفرمایید گزارش وضعیت شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.. کشورهای اسکاندیناوی را برای شما ارائه نمایند، حتی در رعایت ارزشهای اسلامی از ما و بسیاری از کشورهای اسلامی موفقتر عمل نموده است.
جناب آقای رئیسی
اگر میخواهید نام نیک به یادگار بگذارید و بارقه امید را در دل مردم شکوفا کنید بگردید بهترین افراد و شخصیتها و کسی که از همه داناتر، فرهیخته تر، با اخلاقتر و متعهدتر و کارآمدتر و دانش و تجربه بین المللی دارد را برای تصدی وزارت آموزش و پرورش انتخاب کنید.
این انتخاب کار سختی نیست؛ قدری زحمت دارد و وسعت نظر طلب میکند. نگاه ملی و فراجناحی میطلبد. خانه تحول و مبدا تحول اینجاست نه سفرهای استانی پرهزینه و کم منفعت.
مبارزه با فساد را باید در آموزش و پرورش و در برنامهای درسی و آموزشی به فرزندان مان بیاموزیم نه با تشکیل دادگاههای پرسروصدای رسانهای که عاقبت آن جز ناامیدی و دلسردی نوجوانان و جوانان این کشور نخواهد بود.
خواهش میکنم گمشده آموزش و پرورش را پیدا نمایید که خیر دنیا و آخرت شما و ملت ایران تضمین خواهد شد.
شهید رجایی میگفت وقتی وزیر آموزش و پرورش بودم همیشه فکرمی کردم در روز قیامت ۱۲ میلیون دانش آموز و خانوادههای آنان از من پرسش خواهند کرد که برای ما چه کردید و امروز که رئیس جمهور شدم خودم را در روز قیامت مقابل ۳۶ میلیون جمعیت ایرانی (سال ۶۰) میبینم.
آقای رئیس جمهورخودرا برای پاسخ گویی در روز حساب برای ۸۵ میلیون نفر آماده کنید.موفق باشید.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از صدای معلم، تاریخ انتشار:۲۷ شهریور ۱۴۰۰، کدخبر: ۲۱۵۳۰، www.sedayemoallem.ir