شعار سال: همایش روز جهانی فلسفه، روز گذشته، ۲۷ آبان توسط خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری کمیسیون ملی یونسکو و مجمع عالی حکمت اسلامی به صورت مجازی برگزار شد.
در این مراسم رضا داوری اردکانی، غلامرضا اعوانی، حمید پارسانیا، احد فرامرز قراملکی، محسن جوادی و احمد پاکتچی سخنرانی کردند. در ادامه متن سخنان محسن جوادی را در این نشست میخوانید.
در مورد تاریخچه فلسفه اخلاق باید بگویم که ما میتوانیم به دو فاز اشاره کنیم؛ فاز اول آشنایی قدیمیتری است از زمانی که آثار فلسفه اخلاق به ایران وارد شدند که سه مسیر را داریم؛ یک مسیر ترجمه آثار فلسفی به صورت کلی است؛ مانند تاریخ فلسفه آقای فروغی که در دل آن و در متن آن، مباحث مربوط به فلسفه اخلاق هم آمده، اما نه به صورت مستقل فلسفه اخلاق، اما در قالب مباحث فلسفی در تاریخ فلسفههای ابتدایی که ترجمه شد، آمده است. ورودی دوم در همان فاز اول؛ یعنی آشنایی قدیمیتری که با فلسفه اخلاق پیدا کردیم کار کسانی مانند دکتر آرانی است که به شکل فلسفه مارکسیستی ورود پیدا میکند و اتفاقا واکنشهای مهم و قویای را در حوزههای علمیه ما برمیانگیزد و خود این یک فرصتی برای پرداختن به مباحث اخلاق میشود. ورودی سومی هم داشتیم که بیشتر در جاهایی بود که با آثار نویسدگان عرب آشنایی داشتند. پس در مرحله اول این سه ورودی را به مباحث فلسفه اخلاق داریم.
اما در دور دیگری از آشنایی ما با فلسفه اخلاق، شاید مثلا کسانی هستند که رفتهاند و در خارج تحصیل کردهاند یا زبان انگلیسی یاد گرفتهاند و آشنایی خوبی با مباحث فلسفه اخلاق در غرب پیدا کردهاند و آنها را در قالب مقاله یا کتاب منتشر کردهاند و گاهی اوقات خود آن کاری که منتشر شد شاید در یک حدی اثرگذار بود، اما اثرگذارتر از آن، واکنشهایی بود که به آن کارها صورت گرفت؛ مثلا کارهایی که دکتر سروش و دیگران ترجمه کردند واکنشهایی را داشت که به عنوان نقطههای جدی در فلسفه اخلاق دیده شد.
رویکرد این آثار، فلسفه تحلیلی است و کمتر شاهد هستیم که فلسفه اخلاق قارهای در سیستم آموزشی و پژوهشی ما شکل بگیرد. البته آثار فلاسفه قارهای هم زیاد ترجمه شده است؛ مثلا کارهای نیچه بسیار ترجمه میشود و مورد استقبال واقع میشود و حتی در فرهنگ عمومی گاهی مورد توجه قرار میگیرد و به شکل یک جریان دانشگاهی نمیتواند خودش را مطرح کند.
اما در مورد وضع فعلی آموزش فلسفه اخلاق در دانشگاهها باید بگویم که اولین درسهایی که تحت عنوان فلسفه اخلاق آمد، تکواحدی بودند؛ یعنی مثلا دو واحد تکدرس بودند و لزوما هم به فلسفه اخلاق غربی نمیپرداخت، اما هرچه جلوتر میآییم این درس رنگوبوی غربیتری پیدا میکند و ما شاهدیم که مدرسان این درس، افکار و اندیشههای فلاسفه غربی را هم مطرح میکنند. گاهی اوقات هم این موضوع یا این درس مانند فلسفه اخلاق یا حکمت عملی در کار کسانی مانند شهید مطهری خیلی در سیستم دانشگاهی نیست، اما در دانشگاه است؛ یعنی در درسهایی به عنوان درسهای آزاد برگزار میشود و این پویایی را دارد که طرح میشود و مباحث خوبی را مطرح میکند.
وضعیت آموزش فلسفه اخلاق قابل قبول نیست
اما اکنون اگر در رشتههایی که به نوعی به فلسفه اخلاق مرتبط هستند اگر عنوان اخلاق را در سامانه درسهای مصوب جستوجو کنید میبینید که حدود پانزده رشته میآید، اما از این میان متاسفانه چهار یا پنج رشته بیشتر فعال نیستند و اکثرا غیر فعالند و به نظرم سرفصلهای رشتهها نیاز به پالایش دارد، اما چیزی که اکنون جریان دارد این است که چند دانشگاه هستند که این دو رشته؛ یعنی رشته فلسفه اخلاق و اخلاق اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد و در دکتری هم فلسفه اخلاق را کار میکنند، اما وضعیت آموزش فلسفه اخلاق در فضای دانشگاهی خیلی قابل قبول نیست و خیلی از دانشگاههای معتبر ایران این رشته را در کارشناسی و دکتری ندارند.
تاملات فلسفی در اخلاق بسیار مهم است؛ چون میتواند یک نگاه درستی به اخلاق در میان مردم ترویج کند که گاهی اوقات چیزی که اخلاق نیست به نام اخلاق عرضه نشود و مردم هم بدانند که حوزه اخلاق پشتوانهاش یک متافیزیک و فلسفه جدی است و تصمیمگیریهای اخلاقی اینطور نیست که هرکسی همینطور بلند شود و تصمیم بگیرد و اینها فوایدی است که از آموزش فلسفه اخلاص حاصل میشود.
نیازمند کارهای جدیتری هستیم
وضعیت فعلی آموزش فلسفه اخلاق خوب نیست و نیاز است که یک کارهای جدیتری در این خصوص صورت بگیرد. اما در مورد وضعیت پژوهشی فلسفه اخلاق هم باید بگویم که پژوهشکدههای رسمی وابسته به وزارت علوم یا وابسته به نهادهای رسمی پژوهشی، البته از آموزش بهتر هستند و کارهای پژوهشی بهتری در آنها صورت میگیرد؛ مثلا گروههای پژوهشی فلسفه اخلاق را در برخی از مراکز رسمی آموزش عالی یا وابسته به آموزش عالی داریم و کارهای خوبی میکنند، اما باز به نظر من با توجه به گستردگی حوزه مطالعات اخلاقی نیاز است که ورود بیشتری در پژوهشگاههای رسمی و گروههای رسمی پژوهشی صورت بگیرد.
ما در اخلاق میتوانیم مطالعات علمی اخلاق را داشته باشیم که لازم هم داریم و باید در روانشناسی یا جامعهشناسی اخلاق وارد شویم و کار پژوهشی انجام دهیم. همچنین به نظرم امروز حتی مطالعات میانرشتهای مانند عصبشناسی و اخلاق را هم نیاز داریم که در حوزه مطالعات علمی اخلاق قرار میگیرد. همچنین مطالعات اخلاق کاربردی را نیاز داریم؛ یعنی باید آییننامههای جدی در حرفههای مختلف داشته باشیم؛ بنابراین باید مراکز پژوهشی با اینکه نسبت به وضعیت آموزشی، اوضاع بهتری دارند، اما ورود جدیتری در این زمینه داشته باشند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۰، کد خبر: ۴۰۱۴۴۰۵، iqna.ir