شعار سال:یک هفته از شورش در قزاقستان میگذرد و هر چه زمان بیشتر میگذرد، ابعاد بیشتری از این حادثه به دشت میآید. به گفته منابع رسمی قزاقستانی، بیش از شش هزار نفر در شورش مسلحانه و برنامهریزی شده این کشور دستگیر شده و صدها نفر هم کشته و زخمی شدهاند. آنچه در این کشور گذشت، هر چند بیسابقه بود، اما مانند یک طوفان زودگذر که ویرانی بسیاری دارد و تبعات بسیار، هنوز این کشور را درگیر خود کرده است. هزاران نفری که دستگیر شدهاند برای دولت مرکزی و سیستم امنیتی قزاقستان و روسیه ثابت کرده که این شورش مسلحانه نمیتواند بدون هدایت و پشتوانه خارجی باشد.
آنچه در قزاقستان گذشت، بر هم زدن یک برنامه بزرگ و گسترده بود که از طرف جریانهای خارجی هدایت میشد، کشور بسیار گسترده و البته کمجمعیت قزاقستان که به خودی خود از شکافهای سیاسی و اجتماعی و حتی مشکلات اقتصادی رنج میبرد در درون خود این پتانسیل را برای برنامهریزی و هدایت چنین شورش گستردهای نداشت. ایجاد این ظرفیتها همانگونه که پیش از این هم گفته شد، به سالها آموزش افراد و شکلدهی گروههای کوچک و بزرگ نیاز داشت. بر اساس اطلاعات موجود برنامهریزی این کار بر عهده انگلیسیها بود که طبق معمول تلاش کردند تا با اسب تروای اردوغان وارد این ماجرا شوند.
قزاقستان نقطه ثقل و مرکز تحولات در آسیای مرکزی به شمار میرود. اگر قزاقستان به کنترل نیروهای وابسته به غرب و ترکیه در میآمد، هر دو طرف به خواستههای خود میرسیدند. اینکه خیلیها فکر میکنند با چند معامله میان مسکو و آنکارا دو طرف به شرکای راهبردی تبدیل شدهاند، سخت در اشتباه هستند. این دو، بیشتر به رقبا و شاید هم دشمنان قدیمی شبیه باشند تا شریک و متحد؛ دلیل این مساله را هم میتوان در رفتارهای ترکیه در محیط پیرامونی روسیه، از اوکراین تا گرجستان و از قفقاز تا آسیای مرکزی دید. ترکیه هیچ وقت تلاش خود برای محدود کردن قدرت روسیه را کنار نگذاشته و هیچگاه هم دست از این بازی برنداشته است.
در قزاقستان اگر تیمهای تشکیل شده در طول سالهای گذشته بر بستر اعتراضات مردمی شکل گرفته موفق میشدند چهار نقطه اصلی کاخ ریاستجمهوری، سازمان امنیت مرکزی، پارلمان و فرودگاه را اشغال کنند، عملا کار تمام بود اما ساعتها قبل از شروع شورش، همه این مراکز تخلیه شده بودند. من به هیچ عنوان قبول ندارم که مقامات قزاق غافلگیر شدند، حتی روسها نیز غافلگیر نشدند بلکه غافلگیری بزرگ برای غرب و ترکیه بود که اولی وحشتزده از آنچه در حال روی دادن است در حمایت مستقیم و محکومیت مانده بود و دومی نیز از عواقب کار میترسید. کافی است به سطح واکنش مقامات آنکارا در برابر این حوادث دقت کنید تا این ترس را بیشتر درک کنید.
به زبان دیگر، سه روز پس از شروع حوادث قزاقستان و با مشخص شدن شکست شورش، از رئیسجمهور تا وزیر خارجه، از سخنگوی دولت تا سخنگوی حزب و سایر مقامات ترکیه شروع به تماس در عالیترین سطوح با مقامات قزاق کردند تا شاید مسیر برای تبرئه خود را باز کنند اما حقیقت چنان مبرهن بود و امروز برای مسوولان روسی و قزاق چنان روشن است که به نظرم در آنکارا دیگر کسی نمیتواند به سادگی راه قزاقستان را پیدا کند.
دستگیری صدها نفری که در سوریه سابقه جنگ داشتند، دستگیری صدها قفقازی و حتی ازبک، ترکیهای و اسرائیلی در این شورشها باعث شد تا رئیسجمهور قزاقستان محکمتر از همیشه زبان به حضور تروریستهای خارجی باز کند.
همین چندماه پیش بود که اهدای نقشهای از ترکستان بزرگ توسط پانترکهای متوهم به اردوغان باعث واکنش تند و تیز روسها شد، چرا که این نقشه توهمات و تخیلات مالیخولیایی سران ترکیه را در محدوده گستردهای از خاک روسیه هم به نمایش میگذاشت و به همین دلیل در فرصت مناسب، روسها مشت خود را درست روی دماغ این متوهمها زدند تا هیچ وقت نتوانند نفس بکشند، قزاقستان برای این متوهمها نقطه شروع بسیار مهمی بود چرا که در صورت کنترل این کشور، همه مسیرهای دسترسی روسیه به سایر کشورهای آسیای مرکزی قطع میشد، با شکست شورش، پانترکیسم یکی از سنگینترین شکستها و تحقیرهای چند سال اخیر خود را دریافت کرد.
آنچه در قزاقستان گذشت، به سران کشورهای آسیای مرکزی ثابت کرد که امنیت و آسایش آنها در دور شدن از کشورهای دورتر و متحد شدن در میان حلقه خود است. روز دوشنبه در همین راستا جلسهای مجازی با حضور سران کشورهای عضو سازمان امنیت جمعی برگزار شد، نشستی که باید آن را شروع دوران تازهای از روابط چندجانبه بر پایه امنیت مشترک میان این کشورها ارزیابی کرد.
پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی اقتصاد سالم