پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۱۵۳۳
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۸
مین همچنان در شهر‌های مرزی کشور قربانی می‌گیرد. اواسط ماه گذشته نیز چند نوجوان ایلامی طعمه مین شدند، گویا گوش و چشم مسئولان از هشدار‌ها و حوادث مین پر شده از همین روی دیگر نیازی به ارائه راهکار برای حفاظت از جان مردم در برابر این سلاح خطرناک جنگی نمی‌بینند.

شعار سال:جنگ، واژه‌ای با سه حرف ساده است که وقتی به تصویر کشیده شود آثار شوم آن تا سال‌ها ادامه خواهد  داشت. مین را یکی از غیرانسانی‌ترین حربه‌های جنگی می‌نامند، ابزاری که آسیب‌های آن در دوران صلح هم ادامه داشته و زندگی قربانیان خود را که شمار آنها در کشور ما کم نیست به تباهی می‌کشاند.
 
مین کودک و بزرگسال نمی‌شناسد همه را قربانی خود می‌کند اما ماجرا زمانی تلخ‌تر می‌شود که قربانیان آن کودکان و جوانانی باشند که نه جنگ را دیده‌اند و نه نقشی در آن داشته‌اند. قربانیان این سلاح مرگ‌آور اگر زنده هم بمانند زندگیشان را روی آن برای همیشه باخته‌اند.
 
شاید امروز بتوان آسیب‌های ناشی از مین را یکی از مهم‌ترین مشکلات جامعه بشری دانست. مین تا سال‌ها تاثیرات مخرب خود را بر جوامع انسانی و حتی محیط زیست برجای می‌گذارد. وجود مین در مناطق غرب و جنوب غربی کشور که بیشترین درگیری را در زمان جنگ ایران و عراق داشته‌اند با گذشت بیش از سی سال از جنگ همچنان در کشور ما قربانی می‌گیرد. در واقع سایه شوم جنگ در سایه ناکارآمدی‌ها همچنان بر سر مردم این مناطق افتاده است.
 
این درحالیست که قربانیان مین نه‌تنها مورد حمایت قرار نمی‌گیرند که باید سال‌ها دوندگی کنند تا شاید بنیاد شهید گوشه چشمی به آنها افکنده و در مقابل سلامت از دست رفته‌شان حمایتی کوچک از آنها بکند. به‌راستی این رخداد‌های تلخ تا کی باید ادامه داشته باشد؟ دیگر کشور‌ها برای این موضوع و حل آن چه کرده‌اند؟

استان‌های غربی کشور قربانیان همیشگی مین
 
عثمان مزین، وکیل دادگستری در این‌باره می‌گوید: شوربختانه گاه‌ و بی‌گاه شاهد چنین رخداد‌های تلخی هستیم و اخباری درباره افرادی که بر اثر انفجار مین دچار حادثه شده‌اند و جان خود را از دست داده یا دچار نقص عضو شده‌اند منتشر می‌شود. این حوادث نیز در ۵ استان غربی کشور که به مین آلوده‌اند روی می‌دهد. براساس اخباری که منتشر شده است امروز در این استان‌ها ۱۶ میلیون مین وجود دارد که جمع‌آوری نشده‌اند یعنی ما باید چشم‌به‌راه همین شمار حادثه در کشور باشیم و این به‌معنای ۱۶ میلیون فاجعه انسانی‌ست.
 
او ادامه می‌دهد: در دوران جنگ ۸ ساله ایران و عراق نیرو‌های نظامی ایران برای حفظ و حراست از پاسگاه‌ها و مراکز نظامی و تجهیزات خود و مناطق شهری و روستایی به شکلی گسترده از مین استفاده کردند. این مناطق معمولا کوهستانی‌اند بنابراین تاکنون این مین‌ها جمع‌آوری نشده‌اند و نقشه دقیقی هم از محل آن‌ها ارائه نشده است، امروز هم محل مین‌ها در اثر فرسایش خاک و گذر زمان جابه‌جا شده‌ است حتی در برخی مواقع مین‌هایی در جاده‌ها منفجر شده‌اند و بر اثر پژوهش‌ها مشخص شده که در فاصله آن محل پاسگاهی نظامی وجود داشته است و براثر جابه‌جایی به منطقه محل انفجار رسیده‌اند.
 
این حقوقدان با بیان اینکه امروز در کشور نیازمند تدبیری اساسی درباره موضوع مین و گردآوری آن‌ها هستیم تا از این پس شاهد این‌گونه رخداد‌های ناگوار نباشیم، خاطرنشان می‌کند: یکی از ویژگی‌های مین آن است که با گذشت زمان همچنان خاصیت انفجاری خود را نگه داشته و به شکلی فعال در دل خاک باقی می‌ماند و رخداد‌های تلخی را برای مردم آن مناطق و حتی رهگذران و مسافرانی از دیگر مناطق رقم می‌زند.

وضعیت ناگوار آمار مین در ایران
 
مزین با اشاره به وضعیت ناگوار کشور‌های جهان سوم از جمله ایران از حیث آمار مین عنوان می‌کند: این اندیشه نادرست وجود دارد که ما از مین استفاده می‌کنیم تا از کشور در برابر خطرات خارجی و افرادی که در مناطق ممنوعه تردد می‌کنند محافظت کنیم، اما مسئولان به این موضوع فکر نمی‌کنند که این مین همیشه دشمن خارجی را نابود نمی‌کند بلکه جان بسیاری از شهروندان و نیروی داخلی را هم می‌گیرد و تهدید می‌کند. در ایران هم با این طرز تفکر شاهد استفاده بی‌رویه و مستمر از مین هستیم و چون سلاح ارزانیست کشور‌ها به سمت استفاده از آن میل دارند، اما دانش نوین جهانی این کار را برنمی‌تابد.
 
وی خاطرنشان می‌کند: شوربختانه امروز در مناطقی مانند کویر که حتی مناطق مرزی هم نیستند شاهد انفجار مین بوده‌ایم و گردشگرانی در اثر این حادثه جان خود را از دست داده‌اند چراکه در این مناطق با این تصور که گروه‌های قاچاقچی از مناطقی مانند کویر عبور می‌کنند و مین می‌تواند آن‌ها را نابود کند از این سلاح استفاده شده است. راه مبارزه با قاچاقچی، مین نیست چرا که مین بیش از صد سال در دل خاک می‌ماند و همواره تهدیدی جدی برای مردم محسوب شود.

کاشت و جمع‌آوری همزمان مین در کشور !
 
این وکیل دادگستری می‌گوید: وزارت دفاع ستادی با نام ستاد مین‌روبی دارد که وظیفه آن شناسایی مناطق آلوده به مین است. این ستاد پس از شناسایی به شرکت‌هایی که در این زمینه فعالند گزارش می‌دهد تا برای جمع‌آوری مین‌ها اقدام کنند. این شرکت‌ها هم با توجه به شرایط آب‌وهوایی منطقه تنها چند ماه امکان فعالیت دارند و البته این کار را هم با تجهیزات قدیمی و ساده انجام می‌دهند. اتفاقا این شرکت‌ها مین‌های زیادی را هم گردآوری می‌کنند، اما میزان کار آن‌ها در برابر حجم مین‌ها بسیار اندک است. موضوع مهم دیگر این است که در کنار پاک‌سازی مین‌ها همچنان دولت برای مناطق مرزی از مین استفاده می‌کند یعنی ما در کشور از یک سو مین جمع‌آوری و از سوی دیگر آن‌ها را می‌کاریم؛ در واقع این دو کار با هم در تعارض شدیدند و با این وضعیت نمی‌توانیم شاهد دورنمای خوبی برای پاکسازی کامل باشیم.
 
او اظهار می‌کند: برای جمع‌آوری مین‌ها ما باید متناسب با دانش روز دنیا حرکت کنیم و به کنوانسیون اتاوا بپیوندیم. در ابتدا کشور ما باید قانون منع استفاده از مین را رعایت کرده و از آن استفاده نکنیم و پس از آن با کمک ظرفیت، امکانات، دانش و تجهیزات به روز این کنوانسیون بتوانیم هر چه زودتر مین‌های کارگذاری‌شده را جمع‌آوری کنیم.
 
مزین درباره خسارات ناشی از مین توضیح می‌دهد: اگر زمین کشاورزی آلوده به مین باشد امکان استفاده زراعی ندارد؛ اگر مرتع باشد برای چرای دامداران نمی‌تواند مورد بهره‌برداری قرار بگیرد و اگر کشاورز و چوپان و دام در آن‌جا تردد کنند ممکن است با مین روبه‌رو شوند چنانکه در همین سال جاری در منطقه سردشت شمار زیادی از احشام مردم تلف شدند و سرمایه کشاورزان و صاحبان آن‌ها نابود شد. حتی شنیده شده است که در یک قطعه زمین کشاورزی در سردشت دو کشاورز بر اثر انفجار مین جان خود را از دست داده‌اند. این نشان می‌دهد که زمین‌های مرغوب کشاورزی هم ایمن نیستند افزون‌بر این اگر این مین‌ها در مناطق مرزی وجود داشته باشد تردد و معاملات در این مناطق هم با خطر همراه خواهد بود و کولبران جان خود را از دست می‌دهند.
 
این وکیل دادگستری اظهار می‌کند: ضرر و زیان مالی و اقتصادی مین بسیار زیاد است، مهم‌تر اینکه با وجود آن محیط ناامن می‌شود و هر دم باید منتظر روبه‌روشدن کودک یا بزرگسالی با مین و خطرات و اثرات پس از آن باشیم. امروز در کردستان کودکان زیادی وجود دارند که یک دست یا پا و حتی بینایی خود را بر اثر انفجار مین از دست داده‌اند. در کنار آن‌ها هم افراد بزرگسال بی‌شماری در اثر مین اعضای بدن و توان فعالیت و رفت‌وآمد خود را از دست داده‌اند کسانی‌که بسیاری از آن‌ها سرپرست خانوار بوده و در وضعیت بد اقتصادی امروز دچار این حادثه شده‌اند، بنابراین یک خانواده در تامین معاش خود دچار مشکلات فراوان می‌شوند.

نقش آموزش برای مقابله با مین
 
مزین نقش آموزش برای مقابله با مین را بسیار مهم ارزیابی کرده و می‌گوید: روزی جهانی با نام آموزش و اطلاع‌رسانی نسبت به مخاطرات مین داریم. کشور‌هایی که آلوده به مین هستند در این روز به ارائه آموزش‌های خود در این زمینه می‌پردازند. در ایران آموزش تنها به چاپ تعدادی جزوه که در مدارس مناطق آلوده به مین توزیع می‌شود بسنده شده است البته نهاد‌های مدنی و کسانی‌که نسبت به خطرات مین آگاهند دست به آموزش‌هایی زده‌اند و همین آموزش‌ها سبب شده است تا آمار تلفات در سال‌های اخیر نسبت به گذشته کمتر شود.
 
این وکیل دادگستری تاکید می‌کند: اگر آموزش به‌ویژه به کودکان ارائه شود و آن‌ها با مین و خطرات آن آگاه شوند احتمال انفجار آن کاهش پیدا می‌کند. اگر آموزش‌ها در کشور به شکلی اصولی و عملی ارائه شود می‌توان تا اندازه‌های بسیاری آمار تلفات مین را کاهش داد. شوربختانه در کشور از دو حیث آموزش و حمایت پس از انفجار سهل‌انگاری شده است. امروز در کشور‌هایی که شمار اندکی مین و قربانی این سلاح وجود دارد، باز هم آموزش برای مقابله با آن به شکلی جدی دنبال می‌شود.
 
وی با اشاره به اوضاع نابه‌سامان حمایت از افرادی که دچار حادثه با مین شده‌اند تاکید می‌کند: امروز در کشور شاهد وجود شمار زیادی قربانی مین هستیم، اما سازمان یا ارگانی برای حمایت از این افراد وجود ندارد. برای نمونه هنگامی‌ که کسی تصادف می‌کند بیمه‌ای برای تامین مخارج او وجود دارد، اما اگر همین فرد براثر انفجار مینی که دولت متبوع خود آن را کار گذاشته است دچار حادثه شود مورد هیچ‌گونه حمایتی قرار نگرفته و تمامی هزینه‌های درمانی را هم باید خودش پرداخت کند و هیچ سازمانی هم او را زیرپوشش خود قرار نمی‌دهد. در واقع از آنجایی که موضوع مین مربوط به چند شهر و استان در کشور است بنابراین چنانکه باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اما این شمار از مین و قربانیان آن باید برای ما زنگ خطری باشد تا آن را دست‌کم در این ۵ استان به‌عنوان یک معضل ببینیم و به آن دقت و توجه کنیم.
 
مزین بیان می‌کند: امروز مین جزو سلاح‌های ممنوعه است و بسیاری از کشور‌ها به‌ویژه کشور‌های عضو کنوانسیون اتاوا نسبت به آن پایبندند. امروز در دنیا مین تولید نمی‌شود، به کار نمی‌رود و دانش آن هم مبادله نمی‌شود به علاوه مین‌های موجود هم منهدم و از قربانیان آن‌ها حمایت می‌شود.
 
این حقوقدان می‌گوید: درست است که ما در کشورمان از مین‌های فراوانی استفاده کردیم و آن‌ها را هم جمع‌آوری نکردیم و امروز هم تبعات گسترده آن را در جامعه می‌بینیم، اما باید از این پس این دو کار را انجام دهیم؛ نخست این‌که از این سلاح استفاده نکنیم تا آمار از این شمار بیشتر نشود و دوم اینکه از قربانیان مین حمایت شود. ما باید بپذیریم که قربانیان این سلاح شهروندان ما هستند و هر یک حقوقی دارند و از همه مهمتر بر اثر سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات دولت متبوع کشور خود دچار این سانحه شده‌اند. این افراد اگر زنده باشند باید تا پایان عمر نقص عضو را تاب آورند.
 
مزین خاطرنشان می‌کند: منطق و انصاف دولت در ایجاد وضعیت ناگوار  قربانیان مین ایجاب می‌کند از هنگام حادثه از این قربانیان حمایت کند. زیبنده نیست پرونده یک قربانی مین بیش از ۲۵ سال بلاتکلیف باشد تا سازمان حامی آن مشخص شود و پس از آن هم مستمری بسیار اندکی برای او درنظر گرفته شود. قربانیان مینی که یکی از اعضای بدن خود را از دست داده‌اند فراتر از اندوه و افسردگی که دچار آنند توان کار و فعالیت و تامین مخارج خود را ندارند و دولت با حمایت از آن‌ها می‌تواند دست‌کم امید به ادامه زندگی را در آن‌ها زنده نگه دارد.


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری حلیلی جامعه 24  ، تاریخ انتشار:   7 بهمن1400، کدخبر: 27067،www.jameh24.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین