پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۰۵۸۶
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۸
آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، استاد درس خارج حوزه علمیه در نشستی به بررسی چگونگی و چرایی شکل‌گیری اولین مقتل برای امام حسین(ع) پرداخت و گفت: این مقتل به نام ابومخنف معروف است و گزارشات آن با یک یا دو واسطه به شاهدان ماجرای عاشورا می‌رسد.

شعارسال: آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، استاد درس خارج حوزه علمیه، ۲۹ تیرماه در سلسله نشست‌های عاشورایی که از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار می‌شود، به بررسی جایگاه ابومخنف در مقتل‌نگاری پرداخت.

روایت شکل گیری اولین مقتل از زبان آیت الله یوسفی غروی

متن سخنان ایشان به شرح زیر است:

کلمه مقتل به معنای مکان یا محل کشته‌شدن شخص است و اولین کسی که گزارش و اخبار مربوط به شهادت امام حسین (ع) را منتشر کرده است در کتابی به نام مقتل الحسین (ع) این کار را کرد لذا آثاری که با این عنوان نوشته شد مقتل نام گرفت.

اقوامی از یمن به رهبری لوط بن یحیی بن سعید از قبایل بزرگ یمنی بعد از رحلت پیامبر (ص) و در دوره خلفا برای فتوحات فرا خوانده شدند و به عراق و دو طرف شهر‌های کوفه و بصره رفتند و در آنجا مستقر شدند و یکی از اشخاص این قبیله، لوط بن یحیی معروف به ابومخنف است؛ ابومخنف نام جد اوست؛ مخنف در عربی کسی است که توبینی (تودماغی) صحبت می‌کند، این شخص در دوره قیام امام حسین (ع)، نوجوانی بوده است، ولی به تدریج که بزرگتر شد و دید کسانی از افراد قبیله‌اش از طرف سپاه دشمن در کربلا حاضر بودند و ماجرا‌ها را دیده‌اند درصدد برآمد تا اخبار و گزارشات آن‌ها را جمع‌آوری کند.

این جوان که بعدا به ابومخنف معروف شد فرصت را غنیمت شمرد و با افرادی که در دسترس بود مصاحبه کرد و جواب آن‌ها را نوشت و روی قاعده عرضه و تقاضا، چیزی که نشان داد این عرضه، متقاضی دارد، ماجرای توابین و مختار در کوفه بود.

وقتی بعد از هلاکت معاویه خبر به کوفه رسید که امام حسین (ع) از طرف حکومت دعوت به بیعت شده است و یزید بر حکومت نشسته است و مدعی امیرالمؤمنینی است، شیعیان در منزل سلیمان بن سرد خزاعی جمع شدند؛ برخی گفته‌اند سلیمان چه بسا صحابه پیامبر (ص) هم باشد، ولی مشهور نیست (او از بزرگان شیعه کوفه محسوب می‌شد.)

افرادی که در منزل سلیمان جمع شدند توافق کردند که برای امام حسین (ع) نامه بنویسند و ایشان را به کوفه دعوت کنند. این نامه‌ها وقتی به محضر حضرت رسید که ایشان از مدینه حرکت کرده و به جوار خانه خدا پناه برده بودند.

شیعیانی که در منزل سلیمان بودند وقتی امام به کربلا رسیدند، نتوانستند به یاری او بروند، ضمن اینکه قبیله بنی تمیم هم که از شیعیان به معنای عام بودند در دام عبیدالله افتادند و به سربازی او رفتند و فرمانده اصلی آن‌ها حصین بن نمیر تمیمی بود و حصین هم حر را به فرماندهی این گروه برگزید و کوفه به وسیله همین تمیمی‌ها در محاصره قرار گرفت تا کسی از کوفه برای یاری امام حسین (ع) بیرون نرود.

*بیعت ۱۸ هزار نفر با امام حسین (ع)

کوفیانی که نامه نوشتند و بیعت کردند که این بیعت در فرمایش مسلم هم وجود دارد و تعداد آن‌ها به ۱۸ هزار نفر می‌رسید، ولی به دلایلی نتوانستند به یاری امام بروند از جمله اینکه کوفه به محاصره لشکر دشمن درآمد، ولی خود این گروه هم مقصر بودند لذا جزء توابین قرار گرفتند و خودشان هم به کوتاهی خود پی بردند و توبه کردند.

در قرآن کریم بیان شده است که عده‌ای که در دوره موسی (ع)، وقتی ایشان به میقات رفتند و سرپرستی آن‌ها با هارون قرار گرفت گوساله‌پرست شدند، ولی وقتی موسی آمد توبه کردند طوری که خود را برای کشتن یکدیگر در تاریکی آماده کردند و این را نشانه صدق توبه خود دانستند؛ توابین هم بدون مراجعه به امام سجاد (ع) و با استناد به ماجرای قوم موسی حتی خودکشی را برای صدق توبه جایز دانستند لذا از کوفه راه افتادند تا به شام بروند و با منشاء شر یعنی یزیدیان بجنگند؛ در طبری نقل شده است که ۱۰ هزار نفر با سلیمان بیعت کردند، ولی ۵ هزار نفر پای رکاب آمدند تا بر سر مزار امام حسین (ع) توبه کنند و بعد به شام بروند لذا چند شب را در قبر امام بیتوته و توبه و گریه و زاری کردند و بعد به سمت شام رفتند، ولی چون خبر به حکومت رسید، عبیدالله در منطقه عین الورده با لشکریان توابین جنگید که ۲۵۰۰ نفر از توابین کشته شدند و نیم دیگر هم تار و مار شدند؛ برخی به مدائن رفتند؛ به همین دلیل تشیع در این منطقه بیشتر رشد کرد.

مختار بعد از این ماجرا ضمن اینکه سلیمان را فردی نابلد در عرصه سیاست دانست رهبری توابین را برعهده گرفت و ۱۰ هزار نیروی دیگر هم به لشکر اضافه و علیه بنی امیه قیام کردند، ولی باز در قیام او حدود ۵ هزار نفر بیشتر به کارزار نیامدند. از فرزدق شاعر نقل شده است که وقتی با امام حسین (ع) ملاقات کرد، امام از او پرسید اهل عراق را در چه حالی یافته‌ای گفت دل اهل کوفه با شماست، ولی شمشیر آن‌ها در اختیار دشمن است؛ بنابراین درست است که اهل کوفه به میدان عاشورا نرسیدند، ولی مدعی توبه بودند لذا ابومخنف بر این اساس و وقتی دید زمینه کار فراهم است اقدام به جمع‌آوری گزارش کرد، از این رو راویان این گزارشات عمدتا کسانی هستند که خودشان یا با دو و یک واسطه شاهد ماجرا‌ها بوده‌اند. هشام بن محمدبن صاحب کلبی، شاگرد ابومخنف که برخی از رجالیون آن را شیعه دانسته‌اند (شیعه به معنای عام محب و دوستدار نه شیعه واقعی) گزارشات و منابعی را بر آن افزود لذا این مقتل کار مشترک بین استاد و شاگرد شد. البته اصل مقتل از ابومخنف است و اندکی از سوی هشام اضافه شده است.

*نقل مقتل ابومخنف در کتاب طبری

این مقتل به محمدبن جریر طبری رسید و او کل این مقتل و یا نزدیک به همه آن‌ها را در حوادث سال ۶۱ هجری استنساخ کرد و حدود ۱۰۰ سال بعد توسط شیخ مفید که به عنوان اولین عالم شیعه، زندگینامه ۱۴ معصوم را نوشته است در الارشاد بازنویسی شد. این کتاب در بخش اول اخبار پیامبر و سپس امیرالمؤمنین (ع) را آورده استد و ثلث دوم ماجرای مرتبط با امام حسین (ع) و بقیه هم مربوط به زندگانی سایر ائمه (ع) است. وقتی گزارشات شیخ مفید را با ابومخنف مقایسه کنیم می‌بینیم عینا همان گزارشات را آورده است با این تفاوت که ابومخنف نام راویان را آورده است، ولی شیخ مفید این کار را نکرده است.

در مورد ابومخنف در رجال نجاشی که در قرن ۵ زندگی می‌کرده است، آورده است که او فردی قابل اعتماد است و می‌توان به اخبار او اعتماد کرد و بعد هم هشام کلبی است، گرچه اعتبار ابومخنف را ندارد، ولی عمده کتاب از ابومخنف است و به دست طبری رسیده است و اولین مقتل اینگونه شکل می‌گیرد.

*گلایه نسبت به ابن طاووس

حدود ۳۰۰ سال بعد، سیدبن طاووس، مقتل دیگری را براساس آثار یکی از علمای دیگر یعنی محمدبن جعفربن نما صاحب کتاب مثیرالاحزان، نوشت؛ یعنی گروهی از ابن طاووس خواستند تا در سفر کربلا همراه او باشند و او منبر‌های خود را براساس کتاب ابن نما اجرا کرد ضمن اینکه خودش هم اضافاتی بر آن داشت و مجموعه آن را به نام لهوف (الملهوف علی قتل الطفوف) منتشر کرد. ایشان باید یادی از شیخ مفید به عنوان اولین عالم شیعه می‌کرد که مقتل در مورد امام حسین (ع) نوشته است و این گلایه از او وجود دارد. البته یک خبر در کل کتاب از شیخ مفید آورده است.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار: 29تیر1402، کدخبر: 4156607، iqna.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین